واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وقف، ايده شهروندي فعال و امنيت پس از آنکه در نيمه دوم قرن بيستم ايده دولتهاي رفاه در پاسخ به گسترش کمونيسم در کشورها متداول شد انديشه شهروندي نيز رواج يافت. دولتهاي غربي مي ترسيدند به دليل بيکاري، فقر و رکود، مردم هر چه بيشتر به سمت کمونسيم که اتحاد جماهير شوروي هم به شدت براي آن تبليغ مي کرد، متمايل شوند. به دنبال اين دغدغه بود که دولتهاي رفاه را به وجود آوردند که در آن بر پرداخت حقوق بيکاري – حق تامين اجتماعي و درماني و حقوق بازنشستگي تاکيد مي کرد. اين فرهنگ به تدريج در بسياري از کشورهاي جهان ترويج يافت.در ايده دولت رفاه ذکر دو نکته حائز اهميت است اول اينکه دولت رفاه برخلاف انديشه ليبراليسم کلاسيک (33) که خواهان دولت بسيار کوچک بود. براي تحقق ايده رفاه نيازمند دولتي قدرتمند بود که بتواند به اخذ مالياتها بپردازد و از طريق هزينه آنها آرمانهاي خود را متحقق کند. نکته دوم اينکه موضوع به دو موضوع شهروندي اجتماعي (34) و شهروندي فعال (35) منجر شد. در شهروندي اجتماعي تاکيد بر بالا بردن ضريب امنيت افراد از طريق کمکهاي دولتي بود. اما ايده شهروندي اجتماعي کم کم در بسياري از جوامع مورد اعتراض قرار گرفت چرا که هزينه هاي زيادي را بر دولت تحميل مي کرد واز طرف ديگر شهروندان تنبل و متکدي را رواج مي داد که از خود هيچ ابداع و ابتکاري نشان نمي داد و تنها به دست دولت براي ارايه کمک نگاه مي کردند به اين ترتيب بود که ايده دولت رفاه تعديل شد و کم کم در برخي کشورها دولتها در ميزان و نحوه کمکها تجديد نظر به وجود آوردند به نوعي که شهروندان از خود فعاليت بيشتري را براي رفع نيازهايشان نشان دهند.حال در اينجا به نظر مي رسد نهاد وقف مي تواند کمکي براي تحقق ايده ي شهروندي اجتماعي و شهروندي فعال شود يعني دولت با نظارت و مديريت شايسته به نحوي عمل کند که راه را براي کمک به محروميت. رشد نهادهاي مردمي و فرهنگي باز کند. البته با توجه به سابقه کشورها در اين باره اوقاف بايد به نحوي اداره شود که فرهنگ تکدي گري و رخوت در جامعه ترويج پيدا نکند و بيشتر تاکيد بر نظارت و کمک دولت باشد و مردم از آن بهره مند شوند ولي اگر دولت صرفا وقف را منبع سرمايه اي بداند که به پرداخت اعانات و کمکهاي بلاعوض بپردازد دغدغه هاي موجود در ايده هاي شهروندي اجتماعي جان مي گيرد و آسيبهاي آن متوجه هم حکومت و هم جامعه مي شود به عبارت ديگر باز در اينجا مديريت شايسته وقف از طرف مردم و حکومت بازدهي آن را افزايش مي دهد.تامين امنيت همواره از اصلي ترين دغدغه هاي انسان و جوامع بشري محسوب مي شود و تامين امنيت از حقوق اوليه فردي است که هم در حقوق مدني و سياسي، هم در حقوق اقتصادي –اجتماعي و هم حق محيط زيست و توسعه پايدار جايگاه دارد. انسان داراي امنيت راحت تر مي تواند مسير تکامل و توسعه فردي را طي نمايد.اما از آنجائي که مفهوم امنيت يک مفهوم نسبي است گاه تامين امنيت براي عده اي به معناي بي امنيتي براي ديگران خواهد بود. همان گونه که امنيت زراندوزي جنبه تاراج پيدا نمود به خوبي اين مفهوم را مي توان دريافت براي همين است که امنيت جامع امنيتي است که حق امنيت را بطور نسبي براي همه شهروندان مي طلبد فقر، بيکاري، عدم توسعه اقتصادي ها مقدار ضد امنيت است که استبداد و ناامني جاني و مالي براي چالشي بزرگ براي افراد محسوب مي شود.نکته ديگر اينها نهاد دولت خود همواره تامين کننده ي امنيت نيست و برخي اوقات تهديدي جدي نسبت به امنيت محسوب مي شود دولت بزرگ که ابزارهاي قدرتيش فوق العاده رشد کرده است همواره مي تواند تهديدي امنيتي در سطوح گوناگون آن تلقي گردد. بنابر اين هر چقدر که قدرت دولتها حجم بيشتري پيدا کرد احتمال خطر و فساد آن نيز افزايش مي يابد. پس همواره لازم است که در کنار نهادهاي منتخب قدرتي نهادهاي جامعه مدني نيز نقش آفرين باشند نقش اين نهادها نظارت و کنترل و مهار قدرت است. همان طوري که در انديشه تفکيک قوا فلسفه سرشکن کردن قدرت تحديد آن و نظارت قوا براي جلوگيري از فساد قدرت است به همين ترتيب نقش نهادهاي مدني نيز تحديد قدرت و نظارت بر آن مي باشد تا اينکه قدرت به فساد کشانده نشود. البته که نهادهاي مدني اين مهم را در خارج از ساختار قدرت بهتر مي توانند به نتيجه برسانند هم خود به قدرت "آلوده" نيستند و هم اينکه از انگيزه هاي بيشتري برخوردار مي باشند.وقف به عنوان يک آموزه اسلامي هم ريشه هاي ايراني و هم جهاني دارد، در ابتدا به عنوان يک ارزش در مقابل ضد ارزشها مطرح است در مقابل دنيا خواهي اسراف گونه، تکاثر مال و ثروت اندوزي بي حد حصر. وقف مي خواهد که هم در فرد و هم در جامعه و هم امروز در نظام ملت - کشورها در دنياي معاصر امنيت ايجاد کند وقف کنندگان با تامين موقوفات راه را براي تامين امنيت خاطر خود فراهم مي سازند و آثار وقف. البته به شرط مديريت درست آن مي تواند منشا خير و برکات زيادي در جامعه و کشور و حتي در سطح بين المللي باشد.وقف نهاد جامعه مدني است وبه شرط که با ساير مولفه هاي مطرح در جامعه مدني هماهنگ و موثر عمل کند مي تواند داراي آثار امنيتي بسيار خوبي باشد. وقف به عنوان گوشه اي از نهادهاي مدني و در کنار آنها تسهيل کننده شرايط لازم براي ايجاد برابري فرصتها و عدالت اجتماعي محسوب مي شود که خود اين پديده ها به شرط تحقق و گسترش در جامعه تامين کننده ي امنيت مي شوند.نکته حايز اهميت اين است که وقف به عنوان نهادي در راه تحقق شهروندي فعال و نه شهروندي اجتماعي بايد نقش آفريني کند اين موضوع نيازمند سهم تاثير گذاري دولت است دولتي که نظارت کننده باشد و به مديريت اوقاف بپردازد اگر دولت از اين مقوله خارج شود و تصدي گري را پيشه کند چالشهاي زيادي را که در يک دولت بزرگ امکان وقوع دارند ممکن مي سازد. بنابر اين مديريت بهينه نهاد دولت در امور وقف از شرايط موفقيت آن در تامين امنيت در سطوح مختلف آن مي باشد.پي نوشت:1-Individual Security2-Security of the State.3-Ian Bellany..4-Penelope Hartland-Thunberg.5-Walter Lipmann.6-Cia Domo Luciani. 7-يرنويس=Laurance Martin.8- John E.Morz.9-Physical Threat.10-Threats to Rights.11-Economic Threats.12-Threats to Position or Stutus.13-Kenneth N. Waltz. 14-Thomas Hobbes.15-Parliamentary Systems.16-Parameters of Power.17-Presidential System.18-Independent political parties.19-Unions.،20-Interest Groups.21-Non-Governmental Organizations.22-Independent Medias.23-Institutionalized Toleratoin.24-Political and Economic Process. 25-Privatization.26-civil and political rghts.27-The First Generation of human rights.28-Legal equality.29-Equality of opportunities. 30-Welfare states.31-Social and Economic Rights.32-Environmental Rights and Sustainable Development.33-Classic Liberalism.34-Social Citizenship.35-Active Citizenship./خ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 615]