تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835003619
آزادی مطبوعات از منظر امام خمینی (ره)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آزادی مطبوعات از منظر امام خمینی (ره) نويسنده:شریف لکزایی 1. سرآغاز گروهی بر این باورند که مطبوعات آزاد میتوانند جامعهای را به سعادت و بهروزی رسانده و اسباب پیشرفت و ترقی یک کشور را فراهم سازند. سید جمالالدین اسدآبادی، که از جمله اندیشمندان و مصلحان بزرگ معاصر است، چنین اندیشهای درباره مطبوعات دارد. او وجود مطبوعات آزاد را یکی از علل ترقی و پیشرفت ملل اروپا به شمار آورده و میگوید: «یکی از وسائلی که باعث ترقی غرب گردیده آزادی مطبوعات است. این آزادی خوب و بد حکام را بدون استثنا نشر میدهد. آنهایی که صفات خوب دارند بر آن میافزایند و آنان که به فساد و خودپرستی مبتلا هستند ناچار به ترک آن میشوند. هیچ کس به آزادی نشریات اعتراضی نمیکند، مگر وقتی که ضد حق و حقیقتبوده و یا تهمتباشد. کسی که از طرف مطبوعات به او تعدی شده حق دارد حق پایمال شده خود را در محکمه قانونی بخواهد، ولی جراید ما در ایران کاملا بر ضد این مطلباند. از کار خوب، خوب میگویند و از کار زشت هم خوب. نزد آنها تفاوت ندارد و میان خوب و بد تمیزی نیست و سراسر آنها اغراق است و علت این کار مایل نبودن حکام و امرا به اصلاح جراید است» ! (1) آیا به راستی آنگونه که سید جمال میگوید یکی از اسباب ترقی جوامع و به اصطلاح امروز، توسعه، مطبوعات آزاد و مستقل است؟ اساسا کارکردهای مطبوعات در یک جامعه که میتواند یکی از عوامل پیشرفت و ترقی ملتها تلقی شود چیست؟ آیا مطبوعات از آزادی مطلق برخوردارند و یا این که دارای مرزها و محدودیتهایی هستند؟ هدف از این پژوهش بررسی نوع نگرش امام خمینی نسبتبه جایگاه و کارکرد مطبوعات است. بنابراین پاسخ به پرسشهای فوق در اندیشه امام خمینی، راهنمای مباحث این پژوهش خواهد بود. آزادی مطبوعات که در حوزه آزادیهای سیاسی قرار میگیرد، در واقع یکی از مهمترین و برجستهترین مصادیق آزادیهای سیاسی است. آزادی سیاسی در جامعه اسلامی به این معنا است که: «افراد جامعه اسلامی در تکوین و هدایت نظام سیاسی جامعه دارای نقش و اثر باشند، نه این که تنها یک قشر یا جمع یا وابستگان به یک نژاد در جامعه حق و توانایی تصرف در اداره امور کشور را داشته باشند. آزادی سیاسی یعنی این که همه مردم با قطع از وابستگیهای قومی، زبانی و نژادی و دینی در یک جامعه بتوانند آن نظام را به سوی مطلوب خودشان هدایت کنند. طبیعی است وقتی در جامعهای اختلاف رای و نظر پیدا شد، عقیدهای که طرفداران بیشتری دارد (البته در چارچوب اصول و ارزشهای پذیرفته شده آن نظام) رای و حرفش متبع خواهد بود و دیگران باید از آن تمکین کنند. » (2) در ادامه همین تعریف میخوانیم: «وقتی گفته میشود در جامعه اسلامی مردم آزادی سیاسی دارند، بدین معنا است که هم حق انتخاب دارند و هم حق فعالیتسیاسی، انتشار مطبوعات، روزنامه، ایجاد تشکلها، سازمانها، احزاب، اجتماعات سیاسی و بیان افکار و نظرات سیاسی. » (3) در واقع میتوان گفت آزادی سیاسی، بیان ارتباط متقابل حاکمان و شهروندان است و اینکه مردم در تکوین و هدایت نظام سیاسی خویش دارای نقش و اثرند و میتوانند نظام سیاسی را به سوی مطلوب و خواستخویش هدایت کنند; البته با قطعنظر از وابستگیهای قومی، زبانی، نژادی و دینی که در تمامی افراد یک جامعه ممکن است وجود داشته باشد. به هر روی بنابر تعریفی که از آزادی سیاسی ارائه شد، مردم میتوانند با استفاده از مطبوعات به بیان آزادانه نظرات و افکار سیاسی خویش مبادرت ورزیده، در نظام سیاسی مشارکت جویند و دارای نقش و اثر شوند و نظام سیاسی را به سوی اهداف و خواستههای خویش هدایت کنند. ضمن اینکه میتوانند درخواستها و انتظارات خود را نیز از نظام سیاسی مطرح سازند. در یک نظام سیاسی اسلامی با توجه به آموزهها و آموختههای دینی، همه مردم میتوانند در اداره امور کشور دخالت و مشارکت نمایند. (4) یکی از بهترین شیوههای ابراز نظر و رای، استفاده از مطبوعات و رسانههای عمومی است. مطبوعات آزاد و مستقل از نظام سیاسی به واقع زبان گویایی هستند که خواستها، مطالبات، انتقادات و اعتراضهای مردم را به گونهای شفاف در معرض دید مسئولین نظام قرار میدهند. همان طور که مطبوعات وابسته به حکومت نیز تنها به انعکاس خواستها و نظرات اصحاب قدرت میپردازند ولاغیر. شاید از ارائه تعریف برای مفهوم «آزادی مطبوعات» بینیاز باشیم، اما برای ایضاح این مفهوم و دیدگاه این مقاله به ذکر تعریفی از آن بسنده میشود. به موجب اصل آزادی مطبوعات «افراد، حق نشر افکار و عقاید خود را از طریق نوشتهها یا مطبوعات دارا میباشند. بدون اینکه نشر آنها موکول به تحصیل اجازه یا محکوم به سانسور باشد. » (5) سید جمالالدین اسدآبادی تعریف جالب توجهی از روزنامه به دست میدهد و آن این است که: «معنی روزنامه آن است که حقیقت را باید بنویسد و فصلهایی که نافع به حال ملت استباز کند، عیب را بگوید و علاج معایب را بنویسد، نه آنکه روزنامه را پر از اغراقات و مملو از مبالغات کراهتآمیز کند. بهتر است که این جور روزنامهها را کسی طبع و نشر نکند و خود را ذلیل و رسوای خاص و عام نسازد. » (6) بنابراین در اندیشه سیدجمال روزنامه و به طور کلی رسانههای عمومی باید به بیان حقایق مبادرت ورزیده و آنچه به حال ملت نافع است منتشر سازند، نه این که در حق صاحبان قدرت سیاسی به تملقگویی و چاپلوسی بپردازند. حضرت امام نیز در بیان ویژگی ممالک متمدن، وجود مطبوعات آزاد را از شاخصهای عمده آن به شمار میآورد. در اندیشه ایشان در چنین جوامعی مردم باید بتوانند به طور آزادانه عقاید و آرای خود را در سطح عموم و بویژه مطبوعات منعکس سازند: «مملکت متمدن آن است که آزاد باشد، مطبوعاتش آزاد باشد، مردم آزاد باشند در اظهار عقاید و راءیشان. » (7) 2. الگوهای نظری نظام مطبوعات امروزه با توجه به فضای حاکم بر جامعه سیاسی و مطبوعاتی کشور به دیدگاههای متعدد و متعارض درباره نظریه حضرت امام خمینی درباره مطبوعات برخورد میکنیم. پرسش اساسی این است که الگوی نظری حاکم بر اندیشههای حضرت امام کدام است؟ در باره نظام مطبوعات تا کنون نظریههای متفاوت و گوناگونی از سوی صاحبنظران ارائه شده است. (8) گر چه در اینجا مجالی برای شرح و بسط همه الگوهای نظری نظام مطبوعات نیست، اما به مهمترین این نظریهها برای انتخاب چارچوب نظری این پژوهش اشارهای کوتاه میشود. به طور کلی میتوان الگوهای نظری حاکم بر نظام مطبوعات را در قالب سه نظریه کلی مطرح ساخت: اقتدارگرایی، آزادیگرایی و مسئولیت اجتماعی. الف. نظریه اقتدارگرایی بر اساس این نظریه که متاثر از فضای اقتدارگرانه اواخر دوران رنسانس ستحقیقتبیش از آن که محصول تلاش تودهها باشد، حاصل تلاش انسانهایی معدود و خردمند است که بار هدایت تودهها را بر دوش میکشند. انسانهای خردمند نیز همان نخبگان حاکماند که به دلیل بهره هوشی و فکری بالا قیم تودهها هستند و وظیفه هدایت و آگاهی بخشی به آنها را بر عهده دارند. به سخن دیگر، حقیقت و قدرت دو روی یک سکهاند و هر چه افراد به کانون قدرت نزدیکتر باشند، دسترسی به حقیقت نیز بیشتر میشود. در این نظریه مطبوعات عمدتا در دست دولت است، لذا هرگونه اعتراض و انتقادی به مثابه تهدیدی برای امنیت و ثبات دولت، زیانآور تشخیص داده شده و با آن مقابله میشود. به طور کلی میتوان گفت در این نظریه، نخبگان سیاسی حاکم تصمیم میگیرند که روزنامه یا نشریهای منتشر کنند یا خیر. در واقع براساس این الگو نخبگان به جای مردم میاندیشند، جریانسازی میکنند و هدایت فکری مردم را از این طریق بر عهده میگیرند. (9) به هر حال این نظریه نگاهی حداقلگرایانه از مطبوعات و آزادی آنها دارد. برخی نظریه حضرت امام درباره مطبوعات را در قالب این الگو تبیین و تفسیر میکنند. (10) بنابراین از سخنان و اندیشه امام محدودیت و مرزهای مطبوعات را میفهمند و به طبع خواستار ایجاد محدودیتهای هر چه بیشتر (قانونی و غیرقانونی) در این باره میشوند. این برداشت و دیدگاه از سخنان امام، مطبوعات را نه یک عامل مثبتبلکه عامل تخریب و تضعیف دین و نظام دینی جامعه و نیز تزلزل نظام سیاسی حکومت دینی به شمار آورده و آن را به حال جامعه مخل و مضر میداند. بر این اساس وجود مطبوعات آزاد و مستقل از حکومت در جامعه اسلام باعثسستشدن و متزلزل گشتن بنیادهای دینی مردم و تضعیف نهادهای دینی میگردد. همچنین در این نگاه، فعالیت مطبوعات مستقل و آزاد حتی در چارچوب قانون نیز ممکن است امنیت ملی و نظم عمومی را مخدوش سازد. بنابراین مطبوعات باید در دمتحاکمیتباشند و هر آنچه را که حاکمان میگویند و اراده میکنند، برآورده سازند. مردم مصالح خود را درست تشخیص نمیدهند و باید برای آنان تصمیمگیری نمود و به محدودیت هر چه بیشتر مطبوعات پرداخت. این دیدگاه رسانهها را در خدمتحاکمیت و قدرت سیاسی میداند و بس. گر چه میتوان یادآور شد که ممکن است چنین مخالفتی با مطبوعات ریشه در انگیزهها و پیکارهای سیاسی جناحی و حزبی داشته باشد; اما واقعیت این است که چنین دیدگاهی را به وضوح میتوان در سطح جامعه و نظام رسانهای کشور یافت. ب. نظریه آزادیگرایی این نظریه که متاثر از رشد دموکراسی سیاسی و آزادی دین، گسترش تجارت آزاد، قبول اقتصاد آزاد و جو فلسفی روشنگری است، فضای اقتدارگرایی را تقلیل داد و مفهوم جدیدی به نام آزادیگرایی را مطرح ساخت. به هر حال این نظریه در اواخر سده هفدهم شدت گرفت و وارد قرن هجدهم شد و در قرن نوزدهم جریان یافت. لیبرالیسم به مثابه نظام اجتماعی و سیاسی نوظهور، چارچوبی بود که نهادهای مختلف از جمله نهاد مطبوعات با توجه به اصول فلسفی حاکم بر آن نقش خود را ایفا میکردند. این نظریه از آنجا آغاز شد که در سده هفدهم انگلیس شاهد کنترل بیش از اندازه ولتبر فعالیتهای مطبوعاتی بود. دولت انواع و اقسام کنترلها و سانسورها را با این توجیه که آزادی مطبوعات تهدیدی برای امنیت و ثبات دولت است، اعمال میکرد، نداهای آزادیخواهانه متفکران لیبرالیسم در واقع واکنشی بود علیه اعمال قدرت بیش از اندازه. به هر تقدیر این نظریه عمدتا بر پایه لیبرالیسم کلاسیک و بر ایده دولت محدود، حکومت قانون، منع قدرت خودسرانه و بسته به صلاحدید و تقدیس مالکیتخصوصی قرار دارد. آزادی فیمابین مردم و مسئولیت افراد در قبال سرنوشتخویش استوار است. براساس این نظریه سهم لیبرالیسم در رسانههای همگانی شامل اصرار بر اهمیت فرد، تکیه بر قدرت استدلال فردی و مفهوم حقوق طبیعی است که آزادی دین، آزادی بیان و مطبوعات جزئی از آن محسوب میشود. بر طبق این الگو، انسان حیوانی منطقی و خردمند و یک هدف است و نباید به مثابه یک وسیله صرف به او نگاه کرد. انسان به مثابه یک ارگانیسم متفکر قادر به تصمیم در مورد منافع خود است و میتواند محیط اطراف خود را سامان بخشد. موجودی است که به دلیل توانایی تفکر، یادآوری، بهرهگیری از تجارب مختلف، تجزیه، تحلیل و نتیجهگیری منحصر به فرد بوده و از سایر حیوانات متمایز است. تحقق ابعاد بالقوه انسانی از اهداف نهایی محسوب میشود و جامعه و دولت نیز نباید هدفی جز انسان و شکوفایی ابعاد وجودی او دنبال کنند. (11) به هر روی این دیدگاه نگاهی حداکثرگرایانه نسبتبه آزادی مطبوعات دارد. گروهی دیدگاه امام خمینی را در چنین چارچوبی مطرح میسازند و از سخنان امام آزادی مطلق مطبوعات را مراد میکنند. (12) و طبعا خواستار ایجاد زمینههایی هستند که مطبوعات بهتر و بیشتر بتوانند به انعکاس رویدادها، وقایع و حقایق بپردازند. از این منظر مطبوعات میتوانند در راه رشد و ترقی و نیز توسعه سیاسی جامعه گام بردارند و سعادت و بهروزی را برای مردم به ارمغان آورند. همچنین در این نگاه فعالیت مطبوعات و رسانهها در چارچوب قانون نه تنها مخل امنیت ملی و نظم اجتماعی و برهم زدن آرامش جامعه نیست، بلکه مقوم امنیت ملی نیز شمرده میشود. از زاویه این نظریه، حاکمیت و قدرت سیاسی در خدمت رسانهها و مطبوعات هستند. به هر تقدیر هر دو دیدگاه مورد اشاره (دیدگاه محدود و اقتدارگرایانه و دیدگاه حداکثر و آزادیگرایانه) تفسیر و قرائتخویش درباره مطبوعات را به سخنان حضرت امام مستند میسازند و از کلام ایشان برای برداشتخود سود میجویند. پرسش این است که کدام نظریه با اندیشههای حضرت امام همخوانی بیشتری دارد؟ آیا میتوان گفتبررسی اندیشه امام در ارتباط با مطبوعات در قالب هیچکدام از این دو دیدگاه نمیگنجد و با هر دو ناسازگاری دارد و باید به دیدگاه سومی قائل شد؟ پاسخ این پرسش پس از ذکر الگوی سوم روشن خواهد شد. ج. نظریه مسئولیت اجتماعی این نظریه که در واقع تکامل یافته نظریه آزادیگرایی است، علاوه بر پذیرش کارکردهای آزادی خواهانه مطبوعات، کارکردهای ویژهای از قبیل تعهد و مسئولیت در برابر مردم و جامعه نیز برای آن قائل میشود. مضموم اصلی این نظریه این است که آزادی و تعهد دو روی یک سکهاند و همانطور که مطبوعات حق دارند از دولت و سایر نهادها انتقاد کنند، مسئولیتی نیز در قبال مصالح و منافع ملی و امنیتی و پاسخ به نیازهای جامعه دارند. مطابق این نظریه دسترسی عموم به اطلاعات صحیح بر دسترسی مطبوعات به آزادی کامل بیان ارجحیت دارد. به میزانی که مطبوعات مسئولیتخود را بفهمند و آن را پایهای برای سیاستهای عملی خود قرار دهند، این نظریه میتواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. اما اگر مطبوعات مسئولیتهای خود را فراموش کنند، بر دوش نهادها و مراکز دیگر است که بر کارکردهای اساسی ارتباطات جمعی نظارت کنند و اطمینان حاصل کنند که این کارکردها به بهترین شکل انجام میگیرد. طرفداران این نظریه میگویند: 1. مطبوعات باید شرحی واقعی، جامع و روشن از حوادث روزمره ارائه کنند; 2. مطبوعات باید ابزاری برای مبادله آرا و انعکاس انتقادات باشند; 3. مطبوعات باید آیینه تمامنمای گروههای موجود در جامعه باشند; 4. مطبوعات باید منعکس کننده و تصریح کننده اهداف و ارزشهای جامعه باشند. 5. مطبوعات باید به اطلاعات دسترسی داشته و به دانش روز مجهز باشند. از سویی در این نظریه مردم نیز در برابر مطبوعات تعهداتی دارند. مردم باید علاوه بر آگاهی از قدرت قابل ملاحظه رسانههای همگانی متوجه باشند که این قدرت در دست افراد معدودی متمرکز است و مطبوعات در تامین نیازهای جامعه با ناکامیهایی نیز مواجه است. اگر در نظریه آزادیگرایی عمدتا بعد منفی آزادی، یعنی «آزادی از» (آزادی از قید و بندهای بیرونی) مورد نظر بود، در نظریه مسئولیت اجتماعی سعی میشود بر مفهوم آزادی مثبت تاکید شود، یعنی آزادی برای دستیابی به اهدافی مطلوب بر طبق این نظریه حکومت نباید صرفا آزادی را مجاز سازد، بلکه باید به طور فعال آن را تقویت کرده و گسترش دهد و در مواقع ضروری از آزادی شهروندان خود حمایت کند. (13) در این نظریه آنچه قابل مشاهده است، دیدگاهی است که در میان دو نظریه پیشین جای میگیرد. شاید بتوان گفت چارچوب نظری مناسب با سخنان امام در باره مطبوعات، نظریه «مسئولیت اجتماعی» است. چرا که در نگاه ایشان مطبوعات کارکرد دوگانهای مییابند: هم میتوانند در جنبه مثبت و پیشبرد استعدادهای مردم و رشد و تعالی آنان و توسعه نظام اسلامی حرکت کنند و به تعهد و مسئولیتخود عمل نمایند و هم اینکه میتوانند در جهت منفی و به رکود و سکون و ابتذال کشیدن جامعه و خلاف مصالح عمومی مشی نمایند و برخلاف تعهد و مسئولیتخود عمل کنند. این نظریه قادر خواهد بود اندیشههای امام خمینی درباره مطبوعات را هم در قبل و هم در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی توضیح و تبیین نماید. ایشان در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در مواردی از اینکه مطبوعات آزاد هستند و به مقدسات تعرض میکنند اعتراض نموده و خواستار محدودیت آنها میشود: «چرا این مطبوعات را آزاد میگذارند؟ چرا نسبت ناجوانمردانه و ناروا میدهند؟ اگر روحانیتبرود، مملکت پشتوانه ندارد. چرا این مطبوعات این قدر آزاد است؟ » (14) در این موارد، توجه و تاکید امام بر این موضوع است که مطبوعات حافظ ارزشهای مردم باشند و به باورها و مقدسات اسلامی که مورد پذیرش عموم مردم مسلمان ایران است اهانت و تعرض نکنند. همچنین در همان ایام در کلام امام مشاهده میکنیم که ایشان از فقدان آزادی مطبوعات سخن گفتهاند و در انتقاد از رژیم این مساله را مطرح میکنند که چرا بر طبق قانون اساسی نمیگذارد مطبوعات آزاد باشند تا آنچه به آن عقیده دارند را مطرح سازند: «شما بنشینید به این قانون اساسی عمل کنید. قانون اساسی مطبوعات را آزاد کرده است; شما آزاد میکنید؟ ! ما مرتجعیم که میگوییم بگذارید به قانون اساسی عمل بشود، بگذارید مطبوعات آزاد باشد. . . » (15) و نیز «ما حرفمان این است که آقا به قانون اساسی عمل کنید; مطبوعات آزادند; قلم آزاد است; بگذارید بنویسند مطالب را. » (16) آنچه در این جا مورد نظر امام است این است که مطبوعات بتوانند خواست و اراده عمومی را منعکس کنند و از رژیم و مسئولان و سیاستهای آن انتقاد کنند و کسی آنان را وادار به سکوت و سانسور ننماید. بنابراین بر طبق این الگو تناقضی در کلام حضرت امام درباره مطبوعات نمیتوان یافت و این نظریه مناسبترین الگویی است که در قالب آن میتوان سخنان امام درباره مطبوعات را تجزیه و تحلیل نمود. بر طبق این الگو، دیدگاه سومی درباره اندیشه امام شکل میگیرد. از این منظر مطبوعات کارکردی دوگانه مییابند: هم باید به منافع و مصالح مردم توجه کنند و به روشنگری درباره آن بپردازند و هم اینکه از آنچه به ضرر منافع و مصالح عمومی است دوری گزینند. در این نظریه دولت هر زمان که تخلفی از سوی مطبوعات مشاهده کند وارد عمل میشود و به وظیفه نظارتی خود در قبال مطبوعات عمل مینماید. به هر روی این نظریه را میتوان الگوی متوسط یا مطلوب آزادی مطبوعات به شمار آورد و دیدگاه حضرت امام را در چنین الگویی سنجید و ارزیابی کرد. 3. کارکردهای مطبوعات در اجتماع مطبوعات امروزه به دلایل متعدد مورد توجه قرار گرفتهاند. یکی از آنها نقشی است که مطبوعات در رشد و توسعه سیاسی جامعه و بسط فرهنگ عمومی ایفا میکنند. چنان که «در غرب آثار مکتوب، شمار نسخههای کتب، مجلات و نشریات، تعدد و تنوع عناوین آنها، میزان بهرهوری مردم از کتاب و مطبوعات، میزان مراجعه مردم به کتابخانهها، میزان سرانه خرید کتاب و نشریه و. . . از شاخصهای اصلی رشد و توسعه محسوب میگردند. » (17) در جامعه ما نیز هماینک مطبوعات رونق قابل ملاحظهای یافتهاند. تنوع و تعدد نشریات به گونهای است که تقریبا جریانهای فکری - سیاسی گوناگون در سطح جامعه را پوشش میدهد. از سوی دیگر علاوه بر تعدد و تکثر مطبوعات، مشاهده میشود که روی آوردن مردم به مطبوعات نیز به نحو چشمگیری افزایش یافته است. به هر حال هدف بیان این نکته است که امروزه نه تنها از نقش مطبوعات در جامعه ما کاسته نشده است، بلکه روز به روز نیز بر رونق آن افزوده میگردد و مخاطبان بیشتری را به سمتخود جلب مینماید. (18) با توجه به الگوی پذیرفته شده برای تحلیل سخنان امام یعنی الگوی مسئولیت اجتماعی، مطبوعات کارکردی دوگانه مییابند. در واقع مطبوعات چونان «ژانوس دو چهره» ای (19) است که هر چهره آن کارکردی ویژه و سمت و سویی خاص مییابد. به تعبیر حضرت امام: «روزنامهها و مجلات میتوانند که یک کشوری را رشد بدهند و هدایتبدهند به راهی که صلاح کشور است و میتوانند که به عکس عمل بکنند. » (20) بنابراین مدیران مطبوعات میبایستبا توجه به مسئولیت و نقش این رسانه مهم در اجتماع، به حیات مداوم خویش بیندیشند و همواره خیر و صلاح جامعه را در نظر آورند و از هرگونه افراط و تفریط اجتناب ورزند و حد میانه و مطلوب و مسئولیت اجتماعی خویش را از کف ندهند. بر همین اساس است که امام انتظار دارد مطبوعات و به طور کلی تمامی رسانههای خبری و اطلاعرسانی در نقش مربیگری و هدایتگری جامعه ظاهر گردند: «تمام رسانهها مربی یک کشور هستند، باید تربیت کنند کشور را، افراد یک کشور را و باید خدمت کنند به ملت. » (21) در این کلام، هم به نقش تربیتی رسانهها اشاره شده است و هم به خدمت آنها به ملت. در واقع انتظار دیگر حضرت امام از مطبوعات این است که در خدمت مردم باشند و آمال و آرزوهای مردم را منتشر نمایند: «مطبوعات باید در خدمت کشور باشند، مطبوعات باید منعکس کننده آمال و آرزوهای ملتباشند. مسائلی که ملت میخواهند، آنها را منعکس کنند. » (22) باید گفت مقصود ایشان از خدمتبه کشور، داشتن نقش تربیتی و انسانسازی مطبوعات است. ایشان در این باره میفرماید: «مجله باید در خدمت کشور باشد، خدمتبه کشور این است که تربیت کند، جوان تربیت کند، انسان درست کند، انسان برومند درست کند، انسان متفکر درست کند تا برای مملکت مفید باشند. » (23) بنابراین یک کارکرد اساسی مطبوعات در اندیشه امام انسانسازی و تربیت جوانان است. در واقع امام بر این باور است که مطبوعات نقش مهم و راهگشایی در تربیت متفکران و دانشمندان و سیاستمداران آینده جامعه اسلامی بر عهده دارند. مطبوعات در الگوی مسئولیت اجتماعی از هدر رفتن نیرو، انرژی و استعداد جوانان جلوگیری کرده و آنان را به سمت و سویی سوق میدهند که قوه اندیشه و عقلانیت و ایمان را در آنان بارور سازند. نه اینکه آنان را به سمت ابتذال و فساد سوق دهند و به پوچی و بیهودگی و سرگشتگی دچار سازند. به هر روی از آنجا که آینده یک کشور بسته به میزان کار و تلاش و بهرهمندی جوانان آن به لحاظ اندیشه، استعداد، ذوق، خلاقیت، عقلانیت و ابتکار است، مطبوعات میتوانند نقش اساسی و عمدهای در این راه بازی کنند. کارکرد دیگر مطبوعات در اندیشه امام این است که مطبوعات یک عامل مهم برای حفظ آزادی و استقلال کشور هستند. تداوم و استمرار «آزادی» و «استقلال» که با تاسیس نظام «جمهوری اسلامی» پدیدار گشت، به هوشیاری و بیداری همه اقشار جامعه بستگی دارد که از مهمترین پاسداران این اصل اساسی یعنی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» مطبوعات هستند. سخن حضرت امام چنین است که مجله «اگر مطلبی دارد، مطلبی باشد که بسیج کند این را برای حفظ استقلال خودش، برای حفظ آزادی خودش، برای حفظ مملکتخودش. اگر مجله این مجله است، مجله اسلامی است و مجله جمهوری اسلامی. » (24) بنابراین علاوه بر نقش اساسی مطبوعات در انسانسازی، کارکرد دیگر مطبوعات در نقش بسیجگری افراد جهتحفظ استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی، نمود مییابد. طبیعی است که اگر مطبوعات نقش نخستخود یعنی انسانسازی را درست انجام دهند و در سمت و سوی آن سیر کنند، در نقش دوم یعنی بسیجگری افراد نیز موفق خواهند بود. البته بسیجگری برای حفاظت از استقلال و آزادی در ابعاد مختلفی تجلی مینماید. شاید بتوان گفتیکی از کارکردهای اساسی مطبوعات، نقشی است که این رسانه مکتوب در توسعه سیاسی و بسط فضای دموکراتیک در جامعه ایفا میکند. در یک نگاه تئوریک مطبوعات نقش نورافکن را ایفا میکنند. در واقع مطبوعات به مثابه نورافکن، صحنه سیاسی را در مقابل مردم برملا میکنند و زاویهای را تاریک باقی نمیگذارند. با روشن شدن این نورافکن، مسئولان و دستاندرکاران، در این فضای روشن کاملا احساس میکنند که در معرض دید افکار عمومی قرار دارند. بنابراین در این نگاه مطبوعات فضایی را ایجاد میکنند که عملکرد همه مسئولان و همه نهادها و سازمانها (دولتی و خصوصی) در معرض دید و قضاوت مردم قرار میگیرد و مسئولان خود را در مواجهه با مردم میبینند و ملزم به پاسخگویی و تصحیح عملکردهای نادرست و غیرموجه خود هستند. از سوی دیگر مطبوعات میتوانند «مردم سالاری» را نهادینه کنند. هنگامی که موازنه قوا بوجود میآید و قوای سیاسی دیگر نمیتوانند همدیگر را هضم کنند، سعی میکنند فضا را کمتر خشونتبار کنند. خاصیت اصلی مطبوعات این است که عدم تقارنهای اطلاعاتی را رفع میکنند. یعنی با توزیع مجدد اطلاعات و معرفتها باعث میشوند در فضای ذهنی، تکثر قدرت و موازنه قوا بوجود آید. همین که در فضای ذهنی آدمها تکثر بوجود آمد و موازنه قوا ایجاد شد، در فیزیک جامعه هم این تکثر هویدا میشود. بنابراین مطبوعات میتوانند در مقابل رسانههای بزرگی چون رادیو و تلویزیون موازنه قدرت را برقرار کنند. اینکار ایجاد نوعی فضای دموکراتیک است و از این منظر به آزادی، دموکراسی و مردمسالاری مدد میرسانند. (25) همچنین به نقش دیگری از مطبوعات میتوان اشاره کرد و آن اینکه مطبوعات و رسانههای گروهی با توجه به اینکه اساسا پدیدههای مدرنی هستند و مستقل از اینکه چه پیامی را به مخاطبانشان عرضه میکنند، با روشنتر کردن فضا باعث ایجاد جریان آزاد اطلاعات میشوند و جریان آزاد اطلاعات خود به خود به پیدایش و تحکیم طبقه متوسط جدید کمک میکند. این طبقهای که معمولا در جهان سوم و کشورهای در حال گذار هستند، حامل اصلی دموکراسی است. بنابراین رسانهها، مستقل از پیامی که عرضه میکنند، خودشان در جهت دموکراتیزه کردن فضای سیاسی مؤثر و مفیدند. (26) به هر تقدیر باید توجه داشت که مطبوعات در سدههای گذشته سهم بسزایی در توسعه دموکراسی داشتهاند و بدین لحاظ نیز شایسته عنوان «رکن چهارم قدرت» گشتهاند. روزنامهها و مطبوعات سلاح و ابزار سیاسی نیرومندی را تشکیل میدهند که در رسیدن به توسعه سیاسی میتوانند نقش مهمی را بر عهده بگیرند. حتی میتوان گفت: «شمار فراوان وسایل خبری نیز همچون تعدد احزاب سیاسی یکی از عناصر چندگانگی رژیم است. یعنی تعدد احزاب سیاسی اگر همراه با تنوع وسایل خبری نباشد، خیالپردازانه و صوری است. » (27) شاید بتوان گفتیک مزیت اساسی مطبوعات مستقل و آزاد و غیردولتی این است که تضمین کننده عقاید و نظریات گوناگون در یک نظام سیاسی است. بدینگونه است که میتوان گفت در کدام حکومت مردمسالاری حاکم است و در کدام حکومت استبداد و خودراءیی حکم میداند. از دیگر کارکردهای رسانهها و بویژه مطبوعات، نقد عملکرد مسئولان نظام سیاسی و دفاع از حقوق اولیه مردم در برابر حاکمیتسیاسی است. البته مفروض ما در اینجا این است که حاکمیتسیاسی در ایران، دینی است، پس طبیعی است که در آن به حقوق مردم احترام گذارده شود و به خواستههای مشروع و قانونی آنان گردن نهاده شود. در یک حکومت دینی شیعی، مردم نظام سیاسی را از خود میدانند و به تبع سبتبه کارکردهای آن حساسیتبیشتری از خود نشان میدهند. بنابراین بروز هرگونه نابهنجاری و انحراف در نظام سیاسی و نیز در کارگزاران نظام، با واکنش مردم همراه است و حس مسئولیت آنان را برمیانگیزاند و آنان را به انتقاد و اعتراض وادار میسازد. بیتردید در یک حکومت مبتنی بر آموزههای دینی، مردم مؤمن، متدین و دیندار نمیتوانند شاهد بیعدالتی و ستمگری و رواج فساد و منکرات و. . . باشند. اکمیتسیاسی دین، به معنای برقراری عدالت و احیای حقوق اساسی مردم و نفی هرگونه فساد در جامعه است. بنابراین مردم در برابر هرگونه ظلم و تجاوزگری از سوی هر فرد و گروهی که در حکومت اسلامی بروز و ظهور یابد، واکنش نشان میدهند و در مقابل آن سکوت را روا نمیدانند. مطبوعات، ابزار و وسیلهای مناسب برای رساندن صدای مردم و دادخواهان به مسئولان است. یکی از پژوهشگران از آیه 148 سوره نساء (28) اینگونه استنباط کرده است که «هر گاه ظلمی دیده شد باید در رسانهها منعکس شود. ضمن آنکه رسانهها ابزار ارزیابیها از عملکرد حکومت و مرکزی برای ارائه نظرات مشورتی مردم است و میدانیم که چنین کارکردی نیز از نظر قرآن، کارکردی ارزشمند است. » (29) کارکرد مهم دیگر مطبوعات در اندیشه امام خمینی، ایجاد امیدواری و اطمینان در مردم است. مطبوعات در این نقش، منادی امید و تقویت کننده حس اعتماد به نفس و اطمینان در مردماند و از آنچه باعثیاس و ناامیدی و دلسردی مردم میشود باید اجتناب ورزند. حضرت امام در این باره میفرماید: «نویسندههای ما، گویندگان ما، همهشان دنبال این باشند که به این ملت امید بدهند، ماءیوس نکنند ملت را، بگویند توانا هستیم، نگویند ناتوان هستیم، بگویند خودمان میتوانیم و واقع هم همینطور است، میتوانیم، اراده باید بکنیم. نویسندههای ما بهترین خدمتشان امروز این است که این ملتی که ایستاده در مقابل شرق و غرب و نمیخواهد تحت نظام شرق یا نظام غرب باشد، امید به آنها بدهند که میتوانید تا آخر وابسته به شرق و غرب نباشید. اگر این نویسندهها، این گویندهها به جای اینکه به هم اشکالتراشی بکنند، به جای اینکه به جان هم بریزند، با هم امید در ملت ایجاد کنند، اطمینان در ملت ایجاد کنند، استقلال روحی در ملت ایجاد کنند، اگر این خدمت را این رسانههای گروهی، این مطبوعات، این نویسندگان، این گویندگان، این اطمینان (30) 4. محدودیتهای آزادی مطبوعات مقصود از محدودیتهای آزادی مطبوعات، مرزهایی که نظامها و حکومتهای استبدادی و دیکتاتوری بر مطبوعات اعمال میکنند و نیز قید و بندهایی که از سوی جهال و نادانان (که آزادی را تشخیص نمیدهند) بر جامعه و نظام مطبوعات ممکن است تحمیل گردد، نیست، بلکه مقصود محدودیتهای مشروع و قانونیای است که در سخنان امام ذکر شده است و در قانون اساسی و قوانین عادی نیز بر آنها صحه گذارده شده است. روشن است که اجرای حدود و قید و بند برای مطبوعات، به خاطر سوء استفادههایی است که از آزادی میشود و مصالح عمومی جامعه و مبانی اسلامی را به خطر میاندازد. چنین محدودیتهایی نه در قالب نظریه اقتدارگرایی، بلکه در قالب نظریه مسئولیت اجتماعی قابل تفسیر و تبیین است و با آزادی مطبوعات ناسازگاری ندارد. محدودیتهای آزادی مطبوعات که در کلام امام خمینی به آنها اشارت رفته استبه قرار زیرند: الف. قانون این نگرش امام را در تمام سطوح آزادی به وضوح میتوان دید. به طور کلی از دید ایشان آزادی تا اندازهای مجاز و روا است که از مرز قانون نگذرد. از آنجا که قانون تامین کننده امنیتبرای عموم مردم است و رفتار افراد در اجتماع را به نظم در میآورد، بنابراین نقطه قابل اتکا و اساسیای برای حفظ و گسترش آزادیها و بویژه محدوده آزادی مطبوعات است. این چنین است که مطبوعات از تعرضها و تهاجمهای احتمالی محفوظ مانده و به تعهد و مسئولیتخود در سطح اجتماعی نیز عمل خواهند نمود. اصل 24 قانون اساسی میگوید: «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند. تفصیل آن را قانون معین میکند. » در این اصل از یک سوی آزادی بیان برای مطبوعات فرض گرفته شده است و از سوی دیگر با دو قید، محدود شده است: نخست اینکه به مبانی اسلام خللی وارد نشود و دیگر اینکه مخل حقوق عمومی نباشند. همان گونه که در پایان این اصل نیز اشاره شده است، در فصل چهارم و ششم قانون مطبوعات، مصوب 1364 مجلس شورای اسلامی، به تفصیل مصادیق این دو قید مشخص شده است. (31) حضرت امام در موارد متعددی آزادی را در محدوده قانون دانستهاند: «در هر مملکتی آزادی در حدود قانون است. مردم آزاد نیستند که قانون را بشکنند. » (32) ب. مقدسات «روزنامهها آزادند آزادانه مطالب بنویسند، مسائل بنویسند، اما آزاد هستند که اهانتبه مثلا مقدسات مردم بکنند؟ » (33) در مواردی دیگر میفرماید: «روزنامهها خودشان را اصلاح کنند. خیانت نکنند به اسلام و مسلمین. خون مظلومان ما را هدر ندهند. تبلیغات سوء را منعکس نکنند. توطئهها را جلوگیری کنند. » (34) ج. توطئه، تحریک و تضعیف «ما در طول پیروزی انقلاب گوشزد کردیم که آزادی مطبوعات مورد نظر ما است، لکن از خیانت و توطئه به طور جدی و بدون اغماض جلوگیری میشود. مطبوعات موظفند از تیترهایی که موجب تحریک و یا تضعیف مردم میشود و یا مخالف واقع استخودداری کنند و خود را با مسیر انقلاب تطبیق دهند و نیز از درج مقالاتی که مضر به انقلاب و موجب تفرقه میشود خودداری کنند که این خود توطئه محسوب میشود. » (35) د. تهمت، دروغ و شایعه «من ارباب جراید و رسانهها و گویندگان را نصیحت میکنم که دست از شایعه افکنیها بردارند و مسائل بیهوده و مطالب دروغ را برای زیادشدن تیراژ پخش نکنند که اگر احساس توطئه و فساد شود، ملتبا آنها به طور دیگر عمل میکنند. از آزادی سوء استفاده نکنید و مسیر ملت را رها ننمایید و از بزرگ نشان دادن وقایع کوچک بپرهیزید که صلاح ملک و ملت در آن است. » (36) همچنین «. . . (روزنامهها) آزادند که فحش به مردم بدهند؟ آزادند که تهمتبه مردم بزنند؟ همچو آزادی نمیتواند باشد. آزادی توطئه نمیتواند باشد. اگر روزنامهای بخواهد توطئه بکند و راهی برود که دشمنهای یک ملت آن راه را میروند، ترویجبکند از کارهای دشمنهای یک ملتی اگر اینطور باشد، اینطور آزادیها را ملت ما نمیتواند بپذیرد. » (37) ه . غرضورزی و استفاده نادرست از آزادی «تویی که حالا قلم به دست گرفتهای و برای همه مینویسی، از همه ارگانها انتقاد میکنی، آزادی، ولی آیا شما در سه سال پیش از این میتوانستی قلم را به دستبگیری و یک کلمه راجع به یکی از این ارگانها صحبت کنی؟ قلمت را میشکستند و پدرت را در میآوردند. شما قدر آزادی را نمیدانید. الان آزادی پیش بعضی از اشخاص ملعبه شده است که هر چه دلشان میخواهد باید بنویسند و هر چه دلشان میخواهد بگویند. » (38) در جمعبندی موارد ذکر شده میتوان گفت که در اندیشه سیاسی امام خمینی اصل بر آزادی مطبوعات است. چنان که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی آزادی به نحو مطلق بر مطبوعات و جامعه حاکم بود. اما پس از مدتی به خاطر سوءاستفادههای فراوانی که از آزادی شد، قوانینی در جهت تنظیم دامنه مطبوعات، وضع و به مورد اجرا گذارده شد. سخنان حضرت امام در این زمینه راهگشا است. ایشان در این باره میفرماید: «ما آزادی دادیم به آنها، آزادی مطلق، که در ظرف این چند ماه قریب دویستحزب و گروه و زیاد مطبوعات و مجلات و روزنامهها منتشر شد و هیچکس جلوگیری نکرد. در عین حالی که به همه مقدسات ما توهین کردید، در عین حالی که با حکومت آنطور رفتار کردید، و با اسلام آنطور رفتار کردید در مطبوعاتتان، معذلک به شما تعرضی نشد، تا آنکه فتنه را دیدیم و فهمیدیم که شما فتنهگر هستید بعد از اینکه توطئه شما ثابتشد و مردم فهمیدند شما چه اشخاصی هستید، دیگر نمیتوانیم اجازه بدهیم آزادانه هرکاری میخواهید بکنید، شما را سرکوب خواهیم کرد. » (39) از این سخنان حضرت امام نظریه آزادیگرایی استنباط میشود. به عقیده ایشان در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، آزادی مطلق برای همه افراد و گروهها وجود داشت، ولی این آزادی به سوء استفاده منتهی شد و به سمتبراندازی نظام نوپای اسلامی پیش رفت. در نتیجه از آزادی مطبوعات به نحو محسوسی کاسته شد و محدودیتهایی بر مطبوعات اعمال شد. در جایی دیگر نیز حضرت امام بر این مطلب تاکید دارند که: «از اول که انقلابمان واقع شد، تمام آزادیها در ایران بود و مجالی به تمام دستجات دادیم و هیچ ابدا جلوگیری از هیچی نشد. لکن توطئهها شروع شد. وقتی که دیدند آزادند، توطئهها شروع شد، توطئه قلمی که میخواستند مسیر ملت ما را منحرف کنند. ملت ما طرفدار آزادی است، طرفدار همه جور آزادی است ولیکن طرفدار توطئه نیست، طرفدار تباهی نیست. » (40) بنابراین در نگاه امام اصل بر آزادی مطبوعات است و تا زمانی که مطبوعات به تعهد و مسئولیت جمعی خود پایبند باشند، هیچ محدودیتی بر آنان اعمال نخواهد شد. در ابتدای پیروزی انقلاب نیز اصل بر همین مبنا بود. اما با شیوع بحرانها و مسائلی که ناشی از سوءاستفاده از این «اصل مبارک» بود، دوران کوتاه و موقت آزادیگرایی به سرآمد و الگوی نظری دیگری خود را بر جامعه تحمیل نمود. البته در مورد این الگو اتفاقنظر حاصل نیست. برخی معتقدند الگوی نظری اقتدارگرایی حاکم شد (41) و برخی نیز معتقدند الگوی نظری مسئولیت اجتماعی برقرار گشت. واضح است که آن آزادیگرایی سالهای آغازین پیروزی انقلاب از میان رفت ولی باید توجه داشت که با وضع قوانین (قانون اساسی و نیز قانون مطبوعات مصوب شورای انقلاب) (42) الگوی مسئولیت اجتماعی حاکم شد. یکی از پژوهشگران مسائل سیاسی در تبیین الگوی مشروعیت نظامهای سیاسی در ایران معاصر از الگوهای متفاوتی نظیر آزادی و دموکراسی، دین، عدالت و عصر ترقی (43) سخن به میان آورده و معتقد است که الگوی آزادی هیچگاه متولی نظم سیاسی نبوده است. به همین دلیل نیز به محض آنکه نظم سیاسی قوام و ثبات یافته است، آزادی به عنوان اولین گفتار از نظم سیاسی خارج شده است. به باور وی دورههای متناوبی از نظم سیاسی، اقتدارگرایی و هرج و مرج وجود دارد و همواره یک نظم سیاسی مستقر به پرسش گرفته میشود و به چالش فراخوانده میشود تا نظم سیاسی اقتدارگرای دیگری به جای آن بنشیند. به این ترتیب آزادی و دموکراسی گفتار این دورهگذراست و بلافاصله پس از جابهجایی و استقرار نظم جدید حذف میشود. وی حذف الگوی آزادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظم جدید را با همین الگو توجیه مینماید. بنابراین در این نگاه، الگوهای دیگر مشروعیت نظامهای سیاسی، همه نظمآفریناند اما الگوی آزادی و دموکراسی جنبه سلبی دارد و به نقد نظم سیاسی موجود میپردازد که همواره مخالفین نظام سیاسی به دنبال آن بودهاند و از آن سخن گفتهاند. به هر روی مخالفان یک نظام سیاسی با استفاده ابزاری از الگوی آزادی و دموکراسی، نظم موجود را به چالش میکشند، اما پس از استقرار نظم سیاسی جدید، این الگو به فراموشی سپرده میشود و به عبارتی از اولین قربانیان استقرار نظم جدید است. اما به راستی پرسش این است که آیا میتوان چنین مطالبی را به حضرت امام نسبت داد و قائل شد که ایشان از الگوی آزادی و دموکراسی به عنوان ابزاری علیه رژیم پهلوی دوم سود جسته است و نمیتوان در اندیشه ایشان نشانی از ثبات و قوام این الگو یافت؟ به عبارت دیگر آیا امام خمینی عالما آزادی را به عنوان ابزاری برای مخالفتبا نظم سیاسی موجود به کار گرفته است و در غیر این صورت در اندیشه ایشان مسالهای با عنوان آزادی مطرح نبوده است؟ پاسخ من به این پرسش منفی است. به نظر میرسد طرح مساله آزادی و بویژه آزادی مطبوعات در اندیشه سیاسی امام فقط برای مبارزه با نظم سیاسی مستقر نبوده است، بلکه طرح بحث آزادی در اندیشه سیاسی حضرت امام ناشی از بنیادهای نظری تفکر سیاسی ایشان بوده است. همانگونه که پیش از این نیز ذکر شد، تحلیل و تبیین آزادی مطبوعات در اندیشه امام خمینی بیش از هر الگویی با الگوی مسئولیت اجتماعی میسر است ولاغیر. با توجه به این الگوی نظری است که میتوان به بررسی آرای امام در این باره در دورههای مختلف (قبل از انقلاب اسلامی، سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن تا رحلت ایشان) پرداخت. همان طور که ایشان به دفاع از آزادی مطبوعات در دوره پهلوی پرداخته است، در دوره جمهوری اسلامی نیز از این وضعیت دفاع کرده است; و همانگونه که به آزادی بیحد و حصر مطبوعات در تعرض به مقدسات مردم در دوره پهلوی هشدار داده است در دوره جمهوری اسلامی نیز این مطلب را گوشزد کرده است که مطبوعات حریم مقدسات را نگهدارند و به آنها تعرض نکنند. بنابراین از کلام امام میتوان فهمید که مطبوعات هنگامی تحدید شدند که به سمتبراندازی نظام سیاسی جمهوری اسلامی پیش رفتند و صرف استقرار نظم سیاسی جدید نمیتواند استدلال مناسبی برای حذف الگوی آزادی و دموکراسی باشد. در شرایط پس از پیروزی انقلاب اسلامی مطبوعات رشد چشمگیری داشتند و حتی برخی مطبوعات ارگان رسمی گروههای مسلحی بود که به مبارزه با نظام سیاسی جدید پرداخته بودند. طبیعی بود که نیروهای نظم سیاسی جدید برای حفظ آنچه برای آن مبارزه کرده بودند، به سمت راه کارهایی بروند تا نظم سیاسی قوام و ثبات و دوام بیشتری بیابد و از هرج و مرج موجود در جامعه کاسته شود. و اینگونه بود که دوران الگوی آزادیگرایی، که در واقع به محک تجربه گذاشته شده بود، به سرآمد و دوران الگوی مسئولیت اجتماعی آغاز گشت. علاوه بر این برگزاری قریب بیست انتخابات سراسری در کشور با توجه به شرایط حساس و بحرانی نظیر جنگ تحمیلی و. . . نشانه روشنی استبر اینکه جنبههای آزادیگرایانه در الگوی مسئولیت اجتماعی برجسته بوده است. به هر تقدیر آزادی جزو مسائل بنیادین اندیشه سیاسی امام به شمار میرود، نه اینکه صرفا به سبب مبارزه با نظم سیاسی و به عنوان ابزاری از آن سود جسته باشد. علاوه بر این مدعای ما این است که الگوی آزادی و دموکراسی مشروعیت نظام سیاسی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی خاتمه نیافته است، بلکه آنچه تغییر و تبدیل یافته است، سیر از الگوی نظری آزادیگرایانه به نظریه مسئولیت اجتماعی بوده است. 5. جمعبندی و نتیجهگیری آنچه در صفحات پیشین ذکر شد، بخشی از مباحثی است که حول و حوش آزادی مطبوعات قابل طرح است. در این نوشتار بیش از این مجالی نیست تا به ابعاد و زوایای دیگر این بحثبه نحو مبسوط پرداخته شود. نتایج و یافتههای این پژوهش عبارتند از: یکم. آزادی مطبوعات از جمله مصادیق مهم و اساسی آزادیهای سیاسی است. با سنجش میزان آزادی مطبوعات میتوان به مقایسه نظامهای سیاسی پرداخت و وابستگی و استقلال نشریات را در حکومتهای گوناگون مورد بررسی و مقایسه قرار داد و میزان مردمسالاری را در آنها سنجید. در نظامهایی که مطبوعات دارای ارج و قرباند و فضای سیاسی مساعدی بر جامعه حاکم است، مردم به بیان آزادانه نظرات و افکار سیاسی خود در محدوده قانون مبادرت میورزند. در جوامع استبدادی بیان آزادانه دیدگاهها در مطبوعات میسر نیست. دوم. الگوی نظری حاکم بر اندیشه سیاسی حضرت امام درباره مطبوعات، نظریه مسئولیت اجتماعی است. با این الگو میتوان به بررسی و تحلیل اندیشه امام پرداخت و به تناقضهای احتمالی که در متن، محتوا و اندیشه ایشان رخ مینماید، پاسخ داد و به تبیین و توجیه آنها پرداخت. اساسا در اندیشه ایشان نمیتوان از الگوی اقتدارگرایی سخن گفت. این الگوی نظری با توجه به محدودیتهای گستردهای که بر مطبوعات و نیز مردم اعمال مینماید، با اندیشه حضرت امام ناسازگار است. همچنین الگوی آزادیگرایی نیز در نگاه امام تا آنجا ارزشمند است که از آن سوءاستفاده نشود. اما چون جامعه و گروههای سیاسی هنوز به آن مرحله از رشد فکری نرسیدهاند و یا این که منافع آنها اقتضا نمیکند که از آزادی به گونهای درست و صحیح و بدون نظارت نهادهای نظارتی استفاده کنند، لذا چارهای جز گرایش به سمت الگوی نظری مسئولیت اجتماعی نمیماند. این الگو تکامل یافته نظریه آزادیگرایی است. بر طبق این الگو دیدگاه سومی از اندیشه حضرت امام میتوان داشت که یک دیدگاه متوسط و مطلوب از آزادی مطبوعات را به نمایش میگذارد و افراط و تفریط در آن راه ندارد. سوم. در اندیشه امام خمینی مطبوعات در جامعه کارکردی دوگانه مییابند; هم میتوانند نقش مثبتی در رشد و تعالی جامعه و نیز توسعه سیاسی ایفا نمایند و هم اینکه در جهت اضلال و گمراهی و عقبماندگی فرهنگی و علمی جامعه مشی کنند. کارکرد مثبت مطبوعات در اندیشه امام ظهور در نقش هدایتگری و مربیگری جامعه است. به عبارتی نشریات چونان مربی و معلمی دلسوز باید به تربیت و ساختن استعدادهای افراد بپردازند. کارکرد دیگر، حفاظت و حراست از استقلال میهن و آزادی در نظام جمهوری اسلامی است و تشویق و تحریک مردم در اجرای چنین نقشی از وظایف مطبوعات در نظام اسلامی است. همچنین مطبوعات در فقدان احزاب سیاسی و نهادهای جامعه مدنی در نقش واسط میان مردم و حاکمان ایفای نقش میکنند و عملکرد مسئولان را به زیر تیغ نقد میکشند و کارهای کارگزاران نظام را در معرض دید همه قرار میدهند. روشن کردن فضا و بیان وقایع و حقایق به جریان آزاد اطلاعات نیز کمک میرساند. بنابراین در این کارکرد وظیفه مطبوعات و رسانههای عمومی نقد عملکرد مسئولان نظام سیاسی و دفاع از حقوق اولیه مردم در برابر حاکمیت و قدرت سیاسی است. کارکرد دیگر مطبوعات در اندیشه امام، بارور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]
صفحات پیشنهادی
حدود آزادی مطبوعات از دیدگاه امام خمینی (ره)
حدود آزادی مطبوعات از دیدگاه امام خمینی (ره)-حدود آزادی مطبوعات از دیدگاه امام خمینی (ره)1 ـ غرض ورزىتوئى كه حالا قلم به دست گرفتهاى و براى همه مىنویسى، از همه ارگانها ...
حدود آزادی مطبوعات از دیدگاه امام خمینی (ره)-حدود آزادی مطبوعات از دیدگاه امام خمینی (ره)1 ـ غرض ورزىتوئى كه حالا قلم به دست گرفتهاى و براى همه مىنویسى، از همه ارگانها ...
آزادی مطبوعات از منظر امام خمینی (ره)
آزادی مطبوعات از منظر امام خمینی (ره)-آزادی مطبوعات از منظر امام خمینی (ره) نويسنده:شریف لکزایی 1. سرآغاز گروهی بر این باورند که مطبوعات آزاد میتوانند جامعهای را به ...
آزادی مطبوعات از منظر امام خمینی (ره)-آزادی مطبوعات از منظر امام خمینی (ره) نويسنده:شریف لکزایی 1. سرآغاز گروهی بر این باورند که مطبوعات آزاد میتوانند جامعهای را به ...
رسالت رسانههاى جمعى از دیدگاه امام خمینی(ره)
رسالت رسانههاى جمعى از دیدگاه امام خمینی(ره)-رسالت رسانههاى جمعى از دیدگاه امام خمینی (ره)1 ـ مربیگرىاین سینما آموزنده باشد، این مطبوعات آموزنده باشد، این مجلات، ـ اگر كسى ... قلم آزاد است كه مسائل را بنویسد لكن نه این كه توطئه بر ضد انقلاب بكند.
رسالت رسانههاى جمعى از دیدگاه امام خمینی(ره)-رسالت رسانههاى جمعى از دیدگاه امام خمینی (ره)1 ـ مربیگرىاین سینما آموزنده باشد، این مطبوعات آموزنده باشد، این مجلات، ـ اگر كسى ... قلم آزاد است كه مسائل را بنویسد لكن نه این كه توطئه بر ضد انقلاب بكند.
گاه شمار زندگی امام خمینی (ره) + عکس
گاه شمار زندگی امام خمینی (ره) + عکس-مهر 1281 تولد 1281/11/20 شهادت پدر 1283/2/19 قصاص قاتل پدر 1297 رحلت مادر ... آزادی مطبوعات از منظر امام خمینی (ره) ...
گاه شمار زندگی امام خمینی (ره) + عکس-مهر 1281 تولد 1281/11/20 شهادت پدر 1283/2/19 قصاص قاتل پدر 1297 رحلت مادر ... آزادی مطبوعات از منظر امام خمینی (ره) ...
رسانهها از ديدگاه امام خميني (ره) (1)
رسانهها از ديدگاه امام خميني (ره) (1)-رسانهها از ديدگاه امام خميني (ره) (1) نويسنده: علي ... در نگاه امامخميني(ره) آزادي مطبوعات مرهون كوششهاي بيدريغ ملت مكتبي و فضاي ايجاد ...
رسانهها از ديدگاه امام خميني (ره) (1)-رسانهها از ديدگاه امام خميني (ره) (1) نويسنده: علي ... در نگاه امامخميني(ره) آزادي مطبوعات مرهون كوششهاي بيدريغ ملت مكتبي و فضاي ايجاد ...
مطبوعات و دیدگاههای انتقادی امام خمینی(ره)
مطبوعات و دیدگاههای انتقادی امام خمینی(ره)-مطبوعات و دیدگاههای انتقادی امام ... روی میدهد نیز به نظر میرسد که دبیران و مدیران رسانههای ما قاعدهبندی «نورث كلیف» را مبنی بر .... حضرت امام ضمن فراخوانی مطبوعات به استقلال و آزادی، آنها را به انتقاد سالم دعوت ...
مطبوعات و دیدگاههای انتقادی امام خمینی(ره)-مطبوعات و دیدگاههای انتقادی امام ... روی میدهد نیز به نظر میرسد که دبیران و مدیران رسانههای ما قاعدهبندی «نورث كلیف» را مبنی بر .... حضرت امام ضمن فراخوانی مطبوعات به استقلال و آزادی، آنها را به انتقاد سالم دعوت ...
عدالت اجتماعي از ديدگاه امام خميني(ره)
در اين قسمت به بيان و بررسي ديدگاه حضرت امام(ره) درخصوص مفهوم عدالت و راههاي برقراري عدالت ... چنان كه شعار انقلاب فرانسه آزادي، برابري و برادري و شعار اساسي انقلاب .... امام خميني، تحريرالوسيله، جز اول، قم، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان، ص 249 5.
در اين قسمت به بيان و بررسي ديدگاه حضرت امام(ره) درخصوص مفهوم عدالت و راههاي برقراري عدالت ... چنان كه شعار انقلاب فرانسه آزادي، برابري و برادري و شعار اساسي انقلاب .... امام خميني، تحريرالوسيله، جز اول، قم، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان، ص 249 5.
چراغ راه رسانهها در بيانات امام(ره) و مقام معظم رهبري(3)مطبوعات از ...
چراغ راه رسانهها در بيانات امام(ره) و مقام معظم رهبري(3)مطبوعات از درج مقالاتي كه ... ديدگاههاي امام خميني(ره) در مورد مطبوعات؛ سلب آزادي تحت لواي آزادي/ ... (است) البته روزنامهها بايد مسائلي كه پيش ميآيد را نظر كنند، يك وقت انتقاد است؛ يعني انتقاد سالم است، ...
چراغ راه رسانهها در بيانات امام(ره) و مقام معظم رهبري(3)مطبوعات از درج مقالاتي كه ... ديدگاههاي امام خميني(ره) در مورد مطبوعات؛ سلب آزادي تحت لواي آزادي/ ... (است) البته روزنامهها بايد مسائلي كه پيش ميآيد را نظر كنند، يك وقت انتقاد است؛ يعني انتقاد سالم است، ...
دانشگاهیان و انتخاب از دیدگاه امام خمینی (ره)
دانشگاهیان و انتخاب از دیدگاه امام خمینی (ره)-دانشگاهیان و انتخاب از دیدگاه امام خمینی ... قلمداد کرد که تضمین کننده عزت اسلام، حفظ استقلال و آزادی و مصالح کشور است . ... رسالت مطبوعات و رسانهها در كلام امام خميني (ره) حركت در مسير خواست ملت، اساس كار ...
دانشگاهیان و انتخاب از دیدگاه امام خمینی (ره)-دانشگاهیان و انتخاب از دیدگاه امام خمینی ... قلمداد کرد که تضمین کننده عزت اسلام، حفظ استقلال و آزادی و مصالح کشور است . ... رسالت مطبوعات و رسانهها در كلام امام خميني (ره) حركت در مسير خواست ملت، اساس كار ...
قفسه باز ؛ تبليغات (هنر و رسانه ها) از ديدگاه امام خميني(ره)
5 ژوئن 2008 – قفسه باز ؛ تبليغات (هنر و رسانه ها) از ديدگاه امام خميني(ره)-قفسه باز ؛ تبليغات (هنر ... الف: مطبوعات، ب: صدا و سيما ج:هنر اسلامي اما از ديدگاه امام خميني(ره) ... وضعيت تمام قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگي شرافتمندانه و آزاد منشانه ...
5 ژوئن 2008 – قفسه باز ؛ تبليغات (هنر و رسانه ها) از ديدگاه امام خميني(ره)-قفسه باز ؛ تبليغات (هنر ... الف: مطبوعات، ب: صدا و سيما ج:هنر اسلامي اما از ديدگاه امام خميني(ره) ... وضعيت تمام قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگي شرافتمندانه و آزاد منشانه ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها