تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836479291
خداباوري و اخلاق زيست محيطي(2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
خداباوري و اخلاق زيست محيطي(2) نويسنده : گثري ال.كامستوك مترجم : انشاالله رحمتي خدا به عنوان ناجي طبيعت در كتاب مقدس، چندين تشبيه جذاب براي تعبير از خدا وجود دارد. استدلال وايت، اگر به جاي تمركز بر نويسندگان ابواب نخست سفر تكوين بر مابعدالطبيعه خداباورانه پولس، نويسنده عهد جديد، متمركز ميشد، استدلال قويتري ميبود. پولس با تفسير دوباره اسطوره خلقت در سفر تكوين، در پرتو حيات، مرگ و رستاخيز عيسي مسيح(ع)، استدلال ميكند كه مسيح همان آدم نوين بود كه در نهايت شرايط اوليه پيشا - هبوط طبيعت را براي آن اعاده خواهد كرد. به اعتقاد پولس، شرايط اوليه طبيعت نافي مرگ و همه فرايندهاي منجر به فساد، رنج، مصيبت، طعمهخواري و ميرايي بود. بر طبق مسيحيت پولسي، در وضعيت زيست محيطي آغازين و پاياني، ميرايي در كار نيست. بنابراين بر طبق ديدگاه پولس وضع و حال كنوني طبيعت نميتواند معيارهايي اخلاقي در اختيار ما قرار دهد زيرا اين وضع و حال سايه رنگباختهاي از سرشت سابق آن، ساختاري فرسوده است كه بايد ويران و بازسازي شود. {براي اين هدف} هدايت اخلاقي بايد از طريق وحي مخصوص از طرف خداوند، در اختيار مار قرار بگيرد. ديدگاه مسيحي پولسي مبني بر اينكه مرگ امري غيرطبيعي، تحريف عالم كامل خداوند، است، در اشعياي نبي نيز يافت ميشود. ظاهراً اشعياء در مكاشفه خويش درباره ملكوت صلحآميز، حذف طعمه خواري و گوشتخواري را شهود كرده است. از قرار ظاهر وقتي طبيعت نجات يافته باشد، علفخواران حضور دارند ولي شكارگران، طعمهخواران، و ديگر گوشتخواران، حالت كنونيشان تغيير خواهد يافت. اگر خداوند را ناجي طبيعت تفسير كنيم، طبيعت به صورتي كه آن را ميشناسيم، به نجات ختم ميشود، ولي چيزي جايگزين خود طبيعت نميگردد. بر طبق الگوي ناجي بودن خداوند، طبيعت هرچند هبوط كرده است، ولي از اساس خير است. پولس مينويسد: «خلقت با اشتياق شديد چشم به راه ظهور پسران خدا است، با اين اميد كه خود خلقت نيز از قيد فساد رهايي خواهد يافت و آزادي شريك شدن در جلال فرزندان خدا را، به دست خواهد آورد.» (نامه به روميان، باب هشتم، 19، 21). ديدگاه نجات ممكن است شبيه ديدگاه خصومت و مالكيت باشد، به اين لحاظ كه در معرض محكوميتهاي فراگير نسبت به همه انواع خداباوري قرار دارد، چرا كه همه انواع خداباوري بر طبق هر سه ديدگاه مانع از دلبستگيهاي ايجابي نيرومند به زمين ميشوند. اگر طبيعت هبوط يافته است، در آن صورت حمايت ما بايد به طبيعت در حالت كامل آينده آن، و نه به شرايط كنونياش، معطوف باشد. در عين حال، در اينجا محكوميت فراگير، كمتر از دو ديدگاه نخست، مصداق دارد. ممكن است اين محكوميت فراگير اصولاً در مورد سه ديدگاه بعدي صدق نكند. خدا به عنوان شوهر طبيعت مالكان ممكن است ملك خويش را از راه دور اداره كنند و ناجيان ممكن است {در عمل نجاتبخشي} درنگ كنند ولي شوهران خوب عاشقاني هميشگي و صميمياند. همانطوركه شوهر خوب اهتمامي صميمانه و بيواسطه به بهروزي همسرش دارد، شوهر الهي {يا خداي شوهر} نيز به همسرش يعني زمين مادي، عشق ميورزد. وقتي آن نويسنده كتاب مقدس كه خدا را به نام شخصي خدا يعني «يهوه» (Yahweh) ميخواند و بنابراين از آن با عنوان «Y» تعبير شده است. داستان آفرينش را در باب دوم سفر تكوين روايت ميكند، «Y» خدا را كشاورزي توصيف ميكند كه همسر خويش را با استفاده از مواد اوليه و مهارتهاي زراعت(17) يعني خاك زراعي، گل آب و گزينش خلاقانه، ميآفريند (باب دوم، 7، 19). همسر الهي يك خداي كامل يگانه، بايد خود نيز همانگونه كامل باشد، به طوري كه بر طبق اين ديدگاه، طبيعت با وجود چرخههاي منظماش، محنت و مرگ براي حيوانات و انسانها، بايد بهترين جهان ممكن تلقي شود. در اينجا برخلاف آنچه در الگوي ناجي بودن خداوند ديده ميشود، طبيعت شر و معيوب نيست: چرا كه طبيعت شريك كامل خداوند است كه از هبوط بشر هيچ تأثيري نپذيرفته است (17 - p216, 1994, Rolston). اگر خداوند را شريك زندگي طبيعت تفسير كنيم كه در نسبتي صميمي و فيزيكي به توليدمثل و رشد گياهان، حيوانات و انسانها اشتغال دارد، در آن صورت رنج، تباهي و مرگ را نميتوان ويژگيهايي دانست كه به خيريت طبيعت آسيب ميزنند. رويههاي ميل جنسي، بذرها و اعمال زراعت ابزارهايي هستند كه فعاليت خلاقانه خداوند به كمك آنها جريان مييابد. از آنجا كه خداوند شوهر الهي است و انسانها برترين دستاورد پيوند خدا و زميناند، انسانها در مفهوم وسيعتر، سرپرست همه موجودات زندهاند، از آنها انتظار ميرود كه توليد مثل كنند و زمين را از طريق فعاليت تك همسري، از نسلهاي آيندهاي از نوع خويش، و از طريق زراعت از نسلهاي آينده ديگر انواع، آكنده سازند. وقتي چرخه جاري حيات شريك زندگي يك موجود قدسي تصور ميشود، اين عقيده كه طبيعت را بايد نجات داد يا از آن تعالي جست، موضوعيت خود را از دست ميدهد. به اعتقاد يهويست(18) مرگ نتيجه هبوط فاجعهباري كه در اثر نافرماني انسانها وارد اين عالم شده است، تلقي نميشود، بلكه مرگ بخشي لازم و شايسته از نقشه خداوند براي طبيعت است. در اين تلقي، انسانها از مابقي حيوانات فاصله ندارند و اين برخلاف اعتقادي است كه در باب نخست سفر تكوين مطرح شده است، در آنجا انسانها به عنوان طبقهاي متمايز كه بر صورت خدا آفريده شدهاند، نقشي كشيشانه پيدا ميكنند. در حالي كه از انسانها وقتي اداره كننده ملك خداوند تلقي شده باشند، انتظار اين است كه زمين را استثمار و در آن بر حسب اهداف خويش تصرف كنند، در زراعت خداوند با هدف زاد و ولد، انتظار از فاعلهاي بشري اين است كه هماهنگ با طبيعت عمل كنند، آن را زاياتر سازند، بدين صورت كه يارياش كنند تا به اهداف خاص خويش نايل شود. بر طبق الگوي زراعت، خداوند طبيعت را بهترين جهان ممكن قرار داده است، و اين ديدگاهي است كه ممكن است قوياً به طرف يك نظام اخلاقي بوم محورانه ميل كند. الگوهاي خداوند به عنوان مالك، ناجي و شوهر، حقانيت انفعالپذيري(19) خداوند، يعني اين نظريه را كه خدا ميتواند تغيير كند و عواطفي داشته باشد، مفروض ميگيرند. اگر خداوند موجودي است كه مراقب حال طبيعت است، در آن صورت اهميت مراقبت از زمين بزرگ جلوه ميكند. به حكم اين واقعيت كه خداوند آن هنگام كه زمين حال و روز خوبي داشته باشد لذت ميبرد و آن هنگام كه زمين حال و روز بدي داشته باشد، دچار رنج ميشود. آن تقريرها از اخلاق زيست محيطي خداباورانه كه به انفعالپذيري خداوند قائل هستند، بهتر از ديگر تقريرها از اين اخلاق كه به انفعال پذيري قائل نيستند، ميتوانند اهميت مراقبت از زمين را بالا ببرند (77.p, 1992, Taliaferro)خداي تجسم يافته در طبيعت جانمندانگاران(20) معتقدند كه ارواح محلي در ابعاد خاصي از محيط زيست، فعالاند. در برخي از نظريات سرخپوستان آمريكا درباره كيهان پيدايي، طبيعت آفريده موجود حيوانگونه تصوير شده است كه به عمق يك اقيانوس آغازين فرو مي رود و گل آلوده سر بر ميآورد، و در آن موقع تبديل به جهان ميشود. در اسطورههاي ديگر، خدايان دو گانه، پدر آسماني و مادر زميني، در يك عمل جنسي به هم ميپيوندند و نتيجه اين پيوند تولد عالم ميشود. و در برخي الهياتهاي مسيحي معاصر، خداوند به عنوان طبيعت يا، به تعبير دقيقتر، طبيعت به عنوان بدن خدا، تفسير شده است (1993, McFague). در هر يك از ا ين سنتها خدا بيشتر از آنكه همسر طبيعت باشد، روح دروني آن است. طبيعت صورت ظاهري و تجسم خدا است. هيچ جزئي از خدا در هيچ جايي، جز در طبيعت موجود نيست، ولي نبايد عالم مادي را تمام هويت خدا دانست، زيرا خدا يك ساحت عقلي يا روحي نيز دارد. ديدگاهي درباره هويت بشري كه به حسب آن، انسانها هم از نفس و هم از بدن برخوردار هستند، ميتواند تشبيه مناسبي براي اين تصور از خداوند باشد.لوازم اخلاقي ديدگاه تجسم(21)، ظاهراً به وضوح در جبهه موافق با محيط زيست قرار دارند. درست همانطور كه ديگران بايد به ابدان ما احترام بگذارند زيرا ابدان ما صورت مادي خود ما است، ما انسانها نيز بايد به زمين احترام بگذاريم، زيرا زمين صورت مادي خداوند است. ولي ديدگاه متفاوتي درباره خدا متجسم، ممكن است بسته به ذات خدا و رابطه خدا با زمين، لوازم متفاوتي داشته باشد. اگر خدا همان خداي يهودي - مسيحي سنتي باشد، كه از قدرت مطلق و خيريت برخوردار است، در آن صورت از انسانها انتظار ميرود كه زمين را تكريم كنند، زيرا زمين بدن خداي كامل است. اگر خدايان از كمال اتم برخوردار نباشند، در آن صورت رويكردهاي { افراد به زمين} ممكن است تغيير كند. براي مثال، در برخي از سنتهاي چندخدايي، ممكن است خدايان محلي در طبيعت سكني بگزينند و مشتاق تلاش براي ارتقاء سعادت انسانها باشند. در اينجا باز هم طبيعت در خور احترام خواهد بود. ولي خدايان محلي ممكن است در عوض شرير باشند و لازم باشد كه از طريق اهداء قرباني شرارت آنها فرو نشانده شود تا محصولات يا حيوانات را نابود نكنند. دراين صورت، ممكن است تا حدي همراه با سوءظن به طبيعت بنگرند و آن را بيشتر از آنكه يك خداي كامل قلمداد كنند، يك منبع بسيار سرشار ولي دو پهلوي خير يا شر بدانند. در اينجا، طبيعت را حتي اگر هم بدن خدايان باشد، نميتوان داراي ارزش ذاتي، دانست. ديدگاه تجسم خدا را با طبيعت هم هويت نميداند و بدين وسيله براي نظريهپردازان تجسم امكان آن را فراهم ميآورد تا ميان خدا و طبيعت فرق بگذارند و اين امكاني است كه براي موضع پاياني فراهم نيست. خدا چيزي جز طبيعت نيست همه خداباوران معتقدند كه خدا همان طبيعت است، هيچ خداي متعالي «در فوق» طبيعت موجود نيست. در عوض حيات و احساس در هر چيزي در عالم، حتي موجودات به ظاهر بيجان چون صخرهها و فضاي تهي، ساري و جاري است. برخي تقريرها از معنويت مشركانه قائل به بومشناسي فمينيستي، براي مثال، تعليم ميدهند كه خدا و طبيعت كاملاً عين هماند. زمين مادر الهي ما است، اما نه به اين معنا كه زمين به عقد يك پدر الهي درآمده باشد؛ زيرا طبيعت خودش ايزد بانوي يگانه (22) است، خدايي است كه فرايندهاي خويش را تنظيم ميكند و به هر تهديدي واكنش ميدهد آن هم به قسمتي كه امكان دوام حيات بر روي اين سياره را، به بالاترين حد خود برساند. (1990, Starhawk). اين انديشه كه نظم و بقاء طبيعت قائم به ذات خود آن است، يادآور فرضيه گايا (23) است، كه به حسب آن طبيعت خويش را در مقابل هرگونه هجوم بشري و غيربشري، صيانت ميكند. اصحاب نظريات همهويتي(24) {يا قائلان به همهويت بودن خدا و طبيعت} عموماً معتقدند كه چون ما اجزاء به هم پيوسته يك كل الهي هستيم، بنابراين بايد از طبيعت با همه پيچيدگياش مراقبت كنيم، نه فقط به اين دليل كه طبيعت زيبا و مفيد به حال ما است، بلكه به اين دليل كه طبيعت عين ما است. جان سيد(25) اين احساس را قوياً به بيان ميآورد آنجا كه مينويسد: «{اين جمله كه} من جنگل استوايي را محافظت ميكنم و» به اين جمله تكامل مييابد كه «من جزئي از جنگل استواييام كه از خودم محافظت ميكنم. من آن جزء از جنگل استواييام كه به تازگي در قالب انديشيدن جلوه كرده است» (253. P, 1985, Seed). اگر من همان جنگل استواييام و جنگل استوايي به عنوان جزئي از طبيعت، همان ايزد بانوي مطلق است، بنابراين من بايد از جنگل استوايي خودم محافظت كنم، نه فقط به اين دليل كه بايد از خودم محافظت كنم بلكه علاوه بر اين به اين دليل كه من بايد از ايزد بانوي مطلق محافظت كنم. در حقيقت ما بهترين ابزارهاي ايزد بانوي مطلق براي دفاع از خويش هستيم. نظريه هم هويتي، ميتواند به نوعي بوممحوري سرسختانه منجر شود. اگر «طبيعت خدا است»، بنابراين طبيعت فرآيندي است كه هميشه بايد گذاشت تا سير خاص خودش را درپيش بگيرد. بر طبق اين تقرير از كلگرايي بومشناسانه افراطي، انسانها نبايد درصدد مبارزه با قحطي يا از ميان بردن سرطان در ابدان خويش برآيند، زيرا بيماري و بيغذايي شيوه ايزد بانوي مطلق براي حفظ هماهنگي در تعادل جمعيت {موجودات مختلف} است. سرطان و مرگ نه تنها به هيچ وجه شر نيستند، بلكه {هر دو به نوعي} شكوفايي اراده الهي طبيعتاند. ديدگاه قائل به اينكه «خداي چيزي جز طبيعت نيست» به استثناي يك جنبه مهم، شبيه به ديدگاه تجسم است. بر طبق قانون تمايزناپذيري هم هويتها(26)، اگر «الف» و «ب» همهويت باشند، در آن صورت «الف» تمامي اوصاف «ب» و «ب» تمامي اوصاف «الف» را دارا است. اگر خدا و طبيعت هم هويت باشند، خداوند هيچ صفتي كه عالم مادي فاقد آن باشد، ندارد و ممكن نيست هيچ «ساحت» روحاني در كنار ساخت مادي خدا، موجود باشد. در حالي كه نظريهپردازان تجسم طبيعت را {فقط} بدن خدا ولي نه تمام شخصيت خدا ميدانند، اصحاب نظريه هم هويتي به اين ديدگاه ملتزماند كه طبيعت همه {شخصيت} خداوند است. اگر هيچ جنبه {وجود} خدا خارج از طبيعت نباشد و اگر عقيده به تعالي خداوند، آنگونه كه قائلان به بوم شناسي فمينيستي(27) عقيده دارند، لاجرم نه فقط به استثمار زمين از سوي انسانها، بلكه به استثمار زنان از سوي مردان، منجر ميشود. در آن صورت دلايل عملي نيرومندي وجود دارد كه برحسب آنها ميتوان نه فقط وجود خداي سنتي يهوديت، مسيحيت و اسلام بلكه وجود هر خداي محتمل را نيز كه بر طبيعت تعالي داشته باشد، انكار كرد. پس مابه التفاوت نظريه همهويتي با موضعي كه بحث را با آن آغاز كرديم، چيست؟ تنها تفاوت ظاهري آنها اين است كه در حالي كه ملحدان وجود يك موجود متعالي را صراحتاً انكار ميكنند، طرفداران نظريه همهويتي ميخواهند تأكيد بورزند كه طبيعت، اگر به درستي تفسير شود، همان «وجود متعالي»، زمين مادر، همراه با آگاهي دروني خاص خود آن، است. اما اگر اصحاب نظريه هم هويتي، حقيقتاً نظريه خدا به عنوان طبيعت را با فحوايي مجازي تحريف و تفسير نكنند - كه البته در اين صورت بهتر است طرفدار همهويتي را طرفدار تجسم توصيف كرد - به راحتي نميتوان معلوم كرد كه چه تفاوتي ميان نظريه همهويتي و يك تقرير مخصوصاً شاعرانه از الحاد، موجود است. نتيجهگيري اعتقادات مابعدالطبيعي خداباورانه كه خدا را خصم، مالك و ناجي طبيعت تفسير ميكنند، ظاهراً بيشتر به يك نظام اخلاقي انسان محورانه تمايل دارند حال آنكه آن اعتقاداتي كه خدا را شوهر يا تجسم طبيعت يا هم هويت با آن ميدانند ظاهراً بيشتر به طرف بوممحوري ميل ميكنند. اما، به نظر ميرسد كه استلزام منطقي يا ضروري چندان اكيدي ميان ديدگاه شخص درباره خداوند و اخلاق زيست محيطي او وجود ندارد. بالاخره بايد توجه داشت كه وابستگي روان شناختي در جهتي كاملاً متضاد سير كند؛ زيرا شهودهاي مادرباره محيط زيست ممكن است در شكلدهي ديدگاههايمان درباره خدا موثرتر باشد تا شهودهاي ما درباره خداوند در شكلدادن رويكردهاي ما به طبيعت. پي نوشت : 1 - اين نوشته ترجمهاي است از مقالهاي با مشخصات زير: Gary L. Comstock, “Theism and Environmental Ethics”, Phillip L. Quinn and Charles Taliaferro(eds.), A Companion to Philosophy of Religion, Blackwell Publishers, 1997, PP. 523 - 505. 2 - Aldo Leopold 3 - the land 4 - ecocentric5 - anthropocentric6 - Madhyamake Buddhism7 - non - theistic8 - Advaita Vedanta9 - atheism10 - enlightended Self - interest11 - immanent12 - Homo Spiens13 - world - denging 14 - mataphor. اين واژه اغلب به معناي «مجاز» يا «استعاره» استعمال ميشود. ولي تصور ميكنم در اينجا معادل «تشبيه» براي آن گوياتر باشد(م). 15 - Christian apocalypticists. در مسيحيت، به پيروان ديدگاهي گفته ميشود كه به مداخله دفعي خداوند در تاريخ، برپا شدن قيامت همگاني (قيامت كبري) و نجات مومنان باور دارند. بايد توجه داشت كه (apocalypse) از واژه يوناني (apokalyptein) به معناي «عيان شدن» است (م). 16 - Lynn White, Jr 17 - بايد توجه داشت كه الفاظ «husband»، «شوهر» و «husbandary»، «زراعت يا عقل معاش» در زبان انگليسي از يك ريشه است. و بنابراين نويسنده «husbandary» در معناي اصطلاحي «زراعت يا عقل معاش» را به معنايي نزديك به «شوهري يا تأمين نفقه همسر» ميگيرد. در ترجمه فارسي به آساني نمي توان نسبت ميان اين دو لفظ را رعايت كرد(م). 18 - yahwist. تدوين كننده فرضي يكي از منابع فرضي اسفار خمسه (تورات). به اعتقاد برخي نقادان مدون كتاب مقدس، تورات بر اساس چهار منبع مدون شده است. قديميترين اين منابع كه به نام «J» معروف است از سوي اين شخصيت تدوين شده است. هر چند اين ديدگاه خالي از نقد و نظر نيست، ولي نويسنده مقاله حاضر اين ديدگاه را مفروض گرفته است و بر مبناي ناقدان مدرن كتاب مقدس، به جاي استناد به كتاب مقدس به منبع و نويسندهاي كه اين بخش از كتاب مقدس بنا به فرض از آن گرفته شده است، استناد ميكند. گويا وجه تسميه اين نويسنده فرضي به «يهويست» آن است كه از خداوند با نام «يهوه» تعبير كرده است (م). 19 - Passibility20 - animists21 - embodiment22 - only Goddess 23 - Gaia hypothesis24 - identity theorists 25 - John Seed 26 - indiscernibility of identicals 27 - ecofeminists كتابشناسي: 1 - Berry, W.: »The gift of good iand.« In The Gift of Good Land: Further Essays. Cultural and Agricultural (San Francisco: North Point Press. 1981). 2 - Leopold , A.: A Sand County Almanac (New York: Oxford University Press, 1949). 3 - McFague, S.: The Body of God: An Ecological Theology (Minneapolis: Fortess Press, 1993). 4 - Moncrief. L. W.: »The cultural basis of our environmental crisis.« Science. 1970) 170). Pp. 12 - 508.5 - Rolston, H.: »Dos nature need to be redeemed?« Zygon, 1994)29). Pp 29 - 205. 6 - Seed, J.: »Anthropocentrism.« Appendix E in B. Devall and G. Sessions, Deep Ecology: Liging as if Nature Mattered (Salt Lake City: Peregrine Smith Books, 1985). 7 - Starhawk: »Powre, authority, and mystery: Ecofeminism and Earth - based spirituality: In Reweaving the World: The Emergency of Ecofeminism. Eds I. Diamond and G. Feman Orenstein, (San Francisco: Sierra Club Books, 1990), P. 73.8 - Talliaferro, C.: »Divine agriculture«. Agriculture and Human, Values, 1992)9). Pp.80 - 71. 9 - White, L. Jr.: The historical roots of our ecologic crisis. Science, 1967 (155). Pp. 7 - 1203.منبع: ماه نامه اطلاعات حکمت و معرفت/س
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 336]
صفحات پیشنهادی
خداباوري و اخلاق زيست محيطي(2)
خداباوري و اخلاق زيست محيطي(2) نويسنده : گثري ال.كامستوك مترجم : انشاالله رحمتي خدا به عنوان ناجي طبيعت در كتاب مقدس، چندين تشبيه جذاب براي تعبير از خدا ...
خداباوري و اخلاق زيست محيطي(2) نويسنده : گثري ال.كامستوك مترجم : انشاالله رحمتي خدا به عنوان ناجي طبيعت در كتاب مقدس، چندين تشبيه جذاب براي تعبير از خدا ...
خداباوري و اخلاق زيست محيطي(1)
خداباوري و اخلاق زيست محيطي(1) نويسنده : گثري ال.كامستوك مترجم : انشاالله رحمتي يكي از حوزههاي فكري اصلي كه در دوران معاصر توانسته است، پيوندي ميان تفكرات ...
خداباوري و اخلاق زيست محيطي(1) نويسنده : گثري ال.كامستوك مترجم : انشاالله رحمتي يكي از حوزههاي فكري اصلي كه در دوران معاصر توانسته است، پيوندي ميان تفكرات ...
جهانی بیندیشیم - ویژه نامه روز زمین پاک
اخلاق زيست محيطي(1) پارك ملي كاكادو(2)، در منطقه حفاظت شدة شمال استراليا، شامل ... خداباوري و اخلاق زيست محيطي(2) در كتاب مقدس، چندين تشبيه جذاب براي تعبير از ...
اخلاق زيست محيطي(1) پارك ملي كاكادو(2)، در منطقه حفاظت شدة شمال استراليا، شامل ... خداباوري و اخلاق زيست محيطي(2) در كتاب مقدس، چندين تشبيه جذاب براي تعبير از ...
سفر به سرزمين جومونگ به همراه مقالات دیگر
... 1 خداباوري و اخلاق زيست محيطي 2 خداباوري و اخلاق زيست محيطي 1 سيره رسول خدا ص درباره طبيعت، ... سيره رسول خدا ص درباره طبيعت، ... پايداري محيط زيست از ...
... 1 خداباوري و اخلاق زيست محيطي 2 خداباوري و اخلاق زيست محيطي 1 سيره رسول خدا ص درباره طبيعت، ... سيره رسول خدا ص درباره طبيعت، ... پايداري محيط زيست از ...
اخلاق زيست محيطي(3)
اخلاق زيست محيطي(3) نويسنده: روبرت اليوت مترجم: مرضيه سليماني توجيه اخلاق زيست محيطي فهميدن آنچه كه درباره ادعاي قابل ..... خداباوري و اخلاق زيست محيطي(2) ...
اخلاق زيست محيطي(3) نويسنده: روبرت اليوت مترجم: مرضيه سليماني توجيه اخلاق زيست محيطي فهميدن آنچه كه درباره ادعاي قابل ..... خداباوري و اخلاق زيست محيطي(2) ...
دين در دنياي مدرن (2)
قرار گرفتن انسان ها در محيط هاي فرهنگي و اطلاعاتي جهاني شده، كه مرزهاي پنهان و آشكار آنها ... بر هم خوردن تعادل زيست محيطي و بحران هويّت و خلأ معنويت، همه نشانه هاي بحران در علم جديد ... فقدان معنا و هدفيكي از شاخص هاي بارز عصر حاضر، كم رنگ شدن خداباوري و ... (3)انسان غربي امروز بريده از عالم معنا و معنويت، پاي بندي به دين و اخلاق را عين ...
قرار گرفتن انسان ها در محيط هاي فرهنگي و اطلاعاتي جهاني شده، كه مرزهاي پنهان و آشكار آنها ... بر هم خوردن تعادل زيست محيطي و بحران هويّت و خلأ معنويت، همه نشانه هاي بحران در علم جديد ... فقدان معنا و هدفيكي از شاخص هاي بارز عصر حاضر، كم رنگ شدن خداباوري و ... (3)انسان غربي امروز بريده از عالم معنا و معنويت، پاي بندي به دين و اخلاق را عين ...
آرا و انديشههاي تربيتي امام خميني (ره) (2)
آرا و انديشههاي تربيتي امام خميني (ره) (2)-آرا و انديشههاي تربيتي امام خميني (ره) (2) ... [22] ضرورت حفظ محيط زيست وجوب تلاش براي باروري بيشتر طبيعت در همين .... و ديگر محاسن اخلاق و علم به كيفيت تحصيل آنها و همچنين علم به اخلاق مذموم و قبيح از ..... ايشان در پيام خود بر اصليترين مباني اعتقادي اسلام تأكيد كردند و خداباوري را ...
آرا و انديشههاي تربيتي امام خميني (ره) (2)-آرا و انديشههاي تربيتي امام خميني (ره) (2) ... [22] ضرورت حفظ محيط زيست وجوب تلاش براي باروري بيشتر طبيعت در همين .... و ديگر محاسن اخلاق و علم به كيفيت تحصيل آنها و همچنين علم به اخلاق مذموم و قبيح از ..... ايشان در پيام خود بر اصليترين مباني اعتقادي اسلام تأكيد كردند و خداباوري را ...
مرجعيت علمي و رسالت دانشگاه امام صادق عليه السلام
و در بيرون نيز، رسالت نقش آفريني سازمان و نحوه تعامل آن با محيط اطراف و جامعه، و ..... 2. تقويت انديشه هاي خداباوري ايمان و غيرت ديني، رشد اخلاق اسلامي و تهذيب نفس از راه ... حرمت و کرامت انساني، حفظ نعمتهاي الهي و محيط زيست و مشکلات و آلام بشري .
و در بيرون نيز، رسالت نقش آفريني سازمان و نحوه تعامل آن با محيط اطراف و جامعه، و ..... 2. تقويت انديشه هاي خداباوري ايمان و غيرت ديني، رشد اخلاق اسلامي و تهذيب نفس از راه ... حرمت و کرامت انساني، حفظ نعمتهاي الهي و محيط زيست و مشکلات و آلام بشري .
-
پزشکی و سلامت
پربازدیدترینها