تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس براى اصلاح خود، خويشتن را به زحمت بيندازد، خوشبخت مى‏شود هر كس خود را در لذت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799477215




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انتظار و مدیریت سازنده(2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
انتظار و مدیریت سازنده(2)
انتظار و مدیریت سازنده(2) نويسنده:دکتر محمدباقر بابائی چالشهای مدیریت سازنده با رویکرد فرهنگ انتظاررهبران و مدیران جوامع اسلامی اگر بخواهند به چنین آمادگی و فضای معنوی و اجتماعی دست یابند باید با چالشهای جدی که در پیش روی آنها است به مبارزه بر خیزند که تعدادی از آنها به صورت زیر می باشد:۱-وساویس شیاطین انسی و جنی:چالش اساسی مدیران و رهبران با وسوسه های شیطانی است که که به صورتهای مختلف خودنمائی کرده و او را از مسیر اصلی خارج می کند به تعبیر قرآن شیطان دشمن عمومی و قسم خورده ای است که همواره در کمین انسان نشسته است تا او را از مسیر اصلی منحرف سازد و در این پیکار تنها به کسانی نمی تواند نفوذی داشته باشد که مخلص درگاه الهی باشند و در کارها جزء رضایت الهی چیزی دنبال نمی کنند.« قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ (حجر۴۰) و باید هشدار جدی خدا را به گوش جان شنید و مهیای مبارزه با آن شد « یَا بَنِی آدَمَ لاَ یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاتَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء لِلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُون»۲-تبلیغات دشمنان اسلام و مهدویت:در دنیای امروزین ما جبهه ای همسان جبهه ای نظامی شکل گرفته تا انسانها را از تمسک به آموزه های فرهنگ انتظار باز دارند در این جبهه که از آن به ناتوی فرهنگی یاد می شود از تمام ابزارهای رسانه ای ، تبلیغاتی و ارتباطی بهره می جویند تا ارزشها، مبانی فکری، هنجارها و به طور کلی هر آنچه اثر گذار در افکار و اندیشه های انسانی است تحت تاثیر قرار دهند تا او را به هر شکلی که هست از تمسک به این آموزه ها پرهیز نمایند و در این راستا از چنان مدیریت و رهبری استفاده می شود که به کمک دانشمندان و اساتید پشتوانه های نرم افزاری و فکری و اندیشه ای را ترسیم نموده و تئوری پردازی می کنند و سپس به کمک کمپانیهای مثل هالیود به کتاب و سناریو و سپس فیلم تبدیل می شود و در حجم وسیعی پخش می گردد که در این جا فقط به یکی از آنها اشاره می شود:«فرانسیس فوکویاما» نویسنده کتاب « پایان تاریخ»- این کتاب در برابر کتاب برخورد تمدّن‌ها اثر «ساموئل هانتینگتون» - نوشته شده است. فوکویاما در گزارش تحقیق خود که در جاهای مختلفی ارائه می داد مانند سه کنفرانس جهانی تورنتو، واشینگتن و اورشلیم، مدّعی شد: که خرده تمدن‌ها و فرهنگ‌های جزئی به دست فرهنگ غالب بلعیده می‌شوند و رسانه‌ها، دنیا را به سمت دهکدة واحد پیش می‌برند و به ناچار دنیا درگیر جنگی خانمان‌سوز خواهد شد. بنابراین، برای پیش‌گیری از این جنگ باید یکی را به عنوان کدخدایی بپذیریم و در ادامه ثابت می‌کند که کدخدا، امریکا است. فوکویاما می‌گوید: این نبرد حتمی است، ولی برندة آن غرب نخواهد بود و او با اسناد و مدارک ثابت می‌کند که برندة نبردِ آخرالزّمان، شیعیان هستند. ایشان در سخنرانی کنفرانس اورشلیم با عنوان «بازشناسی هویّت شیعه» می‌گوید شیعه، پرنده‌ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست. پرنده‌ای که دو بال دارد: یک بال سبز و یک بال سرخ او بال سبز این پرنده را مهدویّت و عدالت خواهی و بال سرخ را شهادت‌طلبی که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فنا ناپذیر کرده است، معرفی می‌کند. فوکویاما معتقد است شیعه بُعد سومی هم دارد که اهمیّتش بسیار است. او می‌گوید: این پرنده، زرهی به نام ولایت پذیری به تن دارد و قدرتش با شهادت دو چندان می‌شود. شیعه، عنصری است که هر چه او را از بین می‌برند، بیشتر می‌شود وی جنگ عراق و ایران را مثال می‌زند و می‌گوید این‌ها فاو را تسخیر کرده‌اند، می‌روند کربلا را هم بگیرند و این، یعنی فتح قدس، اگر کربلا را بگیرند، اینجا را هم قطعاً می‌گیرند و برای دفع این خطر پیشنهاد می‌کند با امتیاز دادن به ایران، جنگ را متوقّف کنید. فوکویاما، مهندسی معکوسی را برای شیعه و مهندسی صحیحی را برای خودشان طراحی می‌کند و می‌نویسد:مهندسی معکوس برای شیعیان این است که ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید. تا این را خط نزنید، نمی‌توانید به ساحت قدسی کربلا و مهدویّت تجاوز کنید… برای پیروزی بر یک ملّت باید میل مردم را تغییر داد… ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید، در گام بعد، شهادت طلبی این‌ها را به رفاه‌طلبی تبدیل کنید. اگر این دو تا را خط زدید، خود به خود اندیشه‌های امام زمانی از جامعة شیعه رخت می‌بندد… شما بیایید برای غرب هم امام زمان و کربلا و ولی فقیه بتراشید.فوکویاما برای این کار، مکتب جدیدی به نام اونجلیس عرضه کرد. مکتبی که قدمتش به ۱۹۸۷ میلادی بر می‌گردد. طرفداران این مکتب معتقدند عیسای ناصری خواهد آمد. فوکویاما به آن‌ها توصیه می‌کند در فیلم‌هایشان هر چه را شیعیان دربارة امام زمان می‌‌گویند، بر شخصیّت عیسای ناصری تطبیق بدهند. بر اساس دستور فوکویاما، فیلم‌هایی بر اساس مدل «روایت فتح» شهید آوینی، ساخته شد؛ با همان اسلوب متن و با به کارگیری مؤلّفه‌های احساسی برنامه‌های شهید آوینی، با همان تیپ‌ها و همان دیالوگ‌ها که شهید آوینی‌ می‌گفت. فیلم نجات سرباز رایان با محتوای تجلیل از مادر سه شهید؛ فیلم نبرد پرل هاربر با محتوای جنگ جنگ تا رفع فتنه‌ در عالم؛ فیلم زمانی سرباز بودیم با تئوری بازسازی کربلا و بر اساس الگوی عملیّات کربلای ۵؛ فیلم سقوط شاهین سیاه، بازسازی صحنةکربلا، فیلم جن‌گیر که در آن از نمادهای اسلامی شیعه استفاده شده بود.نکته قابل توجه اینکه در تمامی این فیلم‌ها، بر اساس نظریة فوکویاما، امام حسین(ع) و کربلا، یک طرف و سوی دیگر، شمر است. لباس هم بر اساس الگوی شیعی انتخاب شده است. لباس سربازان امریکایی، سبز رنگ و لباس سربازان مقابل، قرمز است ؛ آن هم به دلیل تقدّس این رنگ در آرمان‌های شیعی. هنر پیشه‌ها تا پایان فیلم ناشناخته‌اند و همچنین تا آخر فیلم فقط نقش‌های قدسی بازی می‌کنند.۳- موازی سازی ( جهانی سازی به موازات جهانی شدن)تمام مکاتیب سیاسی و مذهبی و دینی برای این که بتوانند توجیهی بر فعالیتهای مدیران و رهبران و پیروان ایجاد نمایند. اقدام به نظریه پردازی و طراحی و ارائه دکترینهای می کنند که به صورتهای مختلف می توان در کتب سیاسی و جامعه شناسی مطالعه کرد. این حرکت بر مبنای این منطق و رهیافت رفتاری نشو ونمو یافته است که رفتارهای انسان بدون توجیه فکری و ارزشی محقق نمی شود بر پایه این منطق مکاتیب سیاسی و دینی از دیرباز سخن از مدینه فاضله می زنند که نظریه پایان تاریخ فوکویاما بخشی از آن بود که بعد از شکست حاکمیت سوسیالیسم ارائه شد تا حاکمیت لیبرالیسم به رهبری امریکا را توجیه و برای رسیدن به آن ارائه راه کار دهد که در بخش بالا گذشت این حرکت در عرض اندیشه جهانی اسلام( و ما ارسلناک الا کافه للناس ) و حاکمیت صالحان( ان الارض یرثها عبادی الصالحون ) در آن طراحی شده است، جهانی سازی پدیده ی چند بعدی است که در ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فرهنگی است که مهمترین بعد آن فرهنگی است و مقصود جهانی سازی اقتصادی، سیاست و فرهنگ غربی بویژه امریکایی است.و مدیرانی که متاثر از فرهنگ انتظار می باشند و در پی بستر سازی برای حاکمیت اسلام به امامت حضرت حجت (ع) می باشد بی شک نمی توانند در مقابل این حرکت جهانی، سستی و کاهلی از خود نشان دهند و الا بسترها و زمینه ها هر روز از بین خواهند رفت. چرا که دنیای غرب به سردگی امریکا تلاش جدی برای استقرار این پروژه و تفکر و ارزشهای مترتب بر آن انجام می دهند که طراحی جنگ آرمگدون و فیلمهای که هالیود می سازد در این جهت می باشد؛ به اعتقاد بنیاد گران انجیلی امریکا یا ایوانجلیستها مسیح(ع) روزی به کره ی خاکی بازخواهد گشت ولی قبل از حضور آن جنگی هسته ای بزرگی در جایی به نام« آرمگدون» که همان «هارماجدون» یا «هارمجیدو» که در ۵۵ کیلومتری شمال قدس نزدیک حیفا در خاک فلسطین است اتفاق می افتد. براساس این پروژه که از سال ۲۰۰۰ م آغازشده است تا پیش از سال ۲۰۰۷ م سرزمینهای دیگر میان بابل و اسرائیل را تسخیر و مسجد الاقصی و قبه الصخره را تخریب و معبد بزرگ یهود رادر آن بنا کنند و گوساله ی سرخ مویی را در آن قربانی نمایند به ادعای این ها قبل از این واقعه نبردهای اتفاق خواهد افتاد که یکی از آنها میان فرزندان خدا ( صهیونیست های مسیحی) و یاجوج و ماجوج یا همان ضد مسیح یا دجال صورت می گیرد. براساس این تراژدی و پروژه هالیود، ماموریت نرم افزاری این پروژه را بر عهده دارد تا با ساختن فیلمهای این واقعیت خیالی را به پرده نمایش بکشند که با ساختن فیلمهای مانند پایان روزگار (۱۹۹۹م)، جادوگر آرمگدون( ۱۹۹۳م)، اومگا کد۲- مجیدو( ۲۰۰۱م)، طالح نحس( ۲۰۰۶م) و.. به خوبی توانسته این نقش آفرینی را بازی کند. و امریکا و رژیم صهیونیستی ماموریت سخت افزاری آن را بر عهده دارند. ۴- عوامل متغیر و موثر در مدیریتهایکی از تفاوتهای اساسی دنیایی امروز با دیرین در عرصه مدیریت در این است که آیتم ها و شاخصهای اثرگذار در آن بسیار زیاد و نسبت به گذشته بسیار متغیر می باشند که بدون لحاظ کردن آنها نمی توان تصمیم های درست و به موقع گرفت و برای این که مدیران در این عرصه ها بتوانند آسیبها را کاهش داده و بهره وری و اثربخشی را افزایش دهند از نرم افزارهای متعددی استفاده می نمایند که به طور طبیعی مدیران و رهبران جامعه اسلامی نیز برای دست یابی به سازنده بودن در امر مدیریت و ایجاد بستر و محیط لازم برای ظهور و حضور حضرت(عج) باید امکانات سخت افزاری و نرم افزاری استفاده از آنها را فراهم نمایند.وظایف مدیران در مدیریت سازنده با رویکرد فرهنگ انتظارچنان که گذشت انتظار در اسلام و مدیریت اسلامی حاکی از آموزه های است که تحرک، رشد، بالندگی، جدیت و استقامت و پایداری از ویژگیهای بارز آن است. بر پایه این فرهنگ همه آحاد جامعه وظیفه دارند برای استقرار حاکمیت صالحان و امام صالحان تلاش مستمری داشته باشند و در عمل و گفتار مصداق این دعا باشند « اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المتثلین لاوامره و الحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یده » برای این که این تلاشها موید هم بوده و به صورت هم افزاء بسترساز حاکمیت حضرت حجت (عج) باشند لازم است تحت هدایت و زعامت رهبری و مدیری بصیر و با تدبیری باشند که بتوانند همه را به سوی هدف متعالی هدایت نمایند. ما در عصر حاضر نمونه ای از این حرکت و نهضت را دیدیم که چگونه رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام (ره) توانست پتانسیل های پراکنده را جمع برداری نموده و رژیمی را سرنگون سازد که همه ابر قدرتها با استفاده از تمامی ابزارهای سخت و نرم از آن حمایت می کردند. بی شک دنیایی اسلام نیازمند مدیریت و رهبری چون ایشان است که بتواند از پتاسیلهای پراکنده در میان ملل اسلامی استفاده نموده و جهان اسلام را برای حاکمیت اسلام ناب به امامت حضرت حجت (عج)آماده نمایند و بستری فراهم شود که آحاد جامعه اسلامی برای این حرکت عظیم سازماندهی و رهبری شوند.ما در این جا به اختصار به بخشی از این ویژگیها اشاره می کنیم و تفصیل آن را به تحقیق و کتابی می سپاریم که با عنوان « مدیریت برای عصر مهدویت » در حال تدوین است:چه کسانی در فرهنگ علوی( انتظار) می توانند مدیریت و راهبری را پذیرا شوند؟در فرهنگ علوی و انتطار، چنان که گذشت مدیریت یک عرصه است که از مدیریت فردی شروع شده و به مدیریت جهانی ختم می شود. مدیریت فردی اولین مرحله این عرصه است که با تولد انسان شروع می شود و او موظف است برای شکل گیری صحیح هویتش تلاش نماید و از تمام ابزارها و منابعی که در اختیارش قرار داده شده است به خوبی استفاده نماید.انسان در انتخاب و گزینش مختار و آزاد است(( إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَإِمَّا کَفُوراً )( سوره انسان، آیه ی ۳) ولی باید بداند تنها یک سیاق با فطرت انسانی او همسو است و به او هویت انسانی می بخشد. و او باید بداند از کجاست ؟ و چه ویژگی های با خود آورده است؟ و چگونه موجودی است؟ و چه پتانسیل های دارد؟ ( رَحِمَ اللهُ اِمراً عَلِمَ مِن اَینَ وَ اِلیَ اَینَ)) و الان در کجاست و چه چیزهای کسب کرده است و به چه میزان از پتانسیل هایش استفاده کرده است و ظرفیت هایش را به توانمندی و توانمندی هایش را بالفعل نموده است و آنچه فراهم کرده است به چه میزان در مراحل بعدی به دردش خواهد خورد و سعادت او را تضمین می کند.(( یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ)( سوره اعراف، آیه ۱۷۲ و المیزان ج اینها مسائلی است که در مدیریت فردی باید به آنها جواب داد.نظام آفرینش انسان براساس آیات و روایات در شش مرحله عالم ذر، صلب پدر، رحم مادر، دنیا، برزخ(سوره مومنین ، آیه ۱۴) و قیامت(سوره بقره، آیه ۱۷۴و سوره ال عمران، آیه ۱۶۱ ) اتفاق خواهد افتاد. که نفس انسان برای طی این مراحل ابزار لازم را در مرحله قبلی تهیه می کند انسان برای ورود به رحم مادر نیازمند نطفه و برای ورود به دنیا نیازمند جنین و بدن است و…؛ بنابراین در این بستر ورود به مرحله بعدی بدون احراز شرایط ممکن نخواهد بود و تولدی صورت نمی گیرد و در صورت تولد، بچه ناقص الخلقه شده و زندگی سختی خواهد داشت و ناراحتی برای خود و دیگران فراهم می کنند.عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ لَا یَطْمَعَنَّ الْقَلِیلُ التَّجْرِبَةِ الْمُعْجَبُ بِرَأْیِهِ فِی رِئَاسَةٍ(بحارالأنوار، ج۷۲، ص۹۸، ‏) به همان سان در یک سازمان برای احراز یک شغل و جایگاه نیازمند احراز شرایط لازم است؛ اگر مدیری بدون داشتن شرایط لازم شغلی را بپذیرد نه تنها فایده ای به سازمان و خود نخواهد داشت بلکه مانند بچه ناقص الخلقه ناراحتی و نابسامانی برای سازمان به وجود می آورد و حرکت کلی سازمان را به چالش می کشد.در فرهنگ علوی کسی که توان اجرای وظایف و مسئولیت های مترتب به جایگاه های محوله را ندارد و یا دیگران بهتر از او می توانند این شغل را داشته باشند نمی تواند این شغل را بپذیرد(( عن الرضا علیه السلام: مَنْ طَلَبَ الرِّئَاسَةَ لِنَفْسِهِ هَلَکَ فَإِنَّ الرِّئَاسَةَ لَا تَصْلُحُ إِلَّا لِأَهْلِهَا(- بحارالأنوار، ج۷۰، ص۱۵۴،) اول مدیر عالم هستی که نظام آفرینش و هفت آسمان و زمین را تدیبر و اداره می کند(( یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ) جایگاه رسالت، راهبری و مدیریت مردم را شایسته همه نمی داند و می فرماید که این جایگاه به همه کس نمی رسد((لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ)( بقره، آیه ۱۲۴) چرا که هر جایگاه شغلی ویژگیهای خاص خودش را دارد که اجرای درست آن نیازمند مهارتها و توانمندی های است که همه دارای آن نیستند و او به خوبی می داند چه کسانی دارای این توانایی و بایستگی هستند و شایستگی پذیرش مسئولیت را دارند (( اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ)( سوره انعام، آیه ۱۲۴)در فرهنگ علوی همه، پتانسیل و ابزارهای لازم برای مدیریت فردی را دارند و باید برای هویت دهی صحیح به هویت برزخی خویش تلاش نمایند. ولی پذیرش مسئولیت های اجتماعی نیازمند مهارتهای اکتسابی هستند، و بدون داشتن توانمندی و مهارتهای لازم نمی توان آن را پذیرفت (۰لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر…لالقیت حبلها علی غاربها)« خطبه ۳» و اگر فردی مسئولیت، رهبری ومدیریتی را بپذیرد در حالی که شایسته تر از او برای این مقام باشد، گمراه وبدعت گذارخواهدبود.(( مَنْ خَرَجَ یَدْعُو النَّاسَ وَ فِیهِمْ مَنْ هُوَ أَفْضَلُ مِنْهُ فَهُوَ ضَالٌّ مُبْتَدِعٌ) (مستدرک‏الوسائل، ج ۱۱، ص۲۹)در فرهنگ علوی پذیرش مناصب مدیریت و یا هر جایگاه شغلی به خاطر احساس مسئولیت در قبال حفظ منافع و دفع ضرر از سازمان و منافع شخصی است شاید این نکته عجیب به نظر رسد چگونه منافع فرد با سازمان در کنار هم آورده می شود؟ در این فرهنگ اصولا منافع فرد و سازمان یکی است و هر منفعتی به سازمان برسد کارکنان نیز از آنها منتفع می شوند و اگر ضرری به آن برسد کارکنان نیز متضرر می شوند و در مقام تزاحم بین منافع فردی و سازمانی این منافع سازمانی است که در اولویت قرار می گیرد. « نهج البلاغه، نامه ۶۲بند۲) و « خطبه ۲۴۰»سازکارهای انتخاب مدیران در فرهنگ انتظار علویمدیران را چگونه باید شناسائی کرد و چه کسی را باید در پست های مدیریت گماشت؟ نظام آفرینش انسان به صورتی رقم خورده است که به غیر از خداوند و انسان، کسی به رفتارها و توانمندیهای او آشنا نیست « کان الله بما تعملون بصیرا » ( احزاب، آیه ۹ ) و « بل الانسان علی نفسه بصیره » ( القیامه، آیه ۱۴) و از طرف دیگر قرار نیست که امورات انسان ها به صورت غیر عادی اداره شود از این رو حتی پیامبران و ائمه اطهار علیهم السلام که دارای علم الهی بودند، برای مدیریت جامعه از علوم غیبی و امتیازات معنوی خودشان بهره نگرفتند. چه مصلحتی در این کار بود؟ یکی از مصالحش این است که الگویی برای دیگران باشند. همیشه امام معصوم و پیامبر معصوم در جوامع وجود ندارد، حتی وقتی پیامبری حضور داشته باشد، در یک نقطه از دنیا است، به فرض می تواند یک شهر، دو شهر و یا یک کشور را اداره نماید، تمام کشورهای دنیا را به تنهایی نمی تواند اداره کند، بلکه احتیاج دارد افرادی تصدی مدیریت این کشورها را برعهده گیرند.وقتی پیامبر (ص) و یا امام معصوم(ع) شخصا نمی تواند همه مناطق را اداره نماید به ناچار عاملین یا نمایندگانی را می فرستادند؛ کما اینکه امیرالمؤمنین علیه السلام در همان مدت کوتاه خلافت امرایی را به کشورهای دیگر فرستادند، که بعضی هایشان موفق بودند یا بعضی نتوانستند به این موفقیت دست یابند، بعضی صلاحیت خوبی داشتند، بعضی ها از تنگ بودن قافیه نصب شدند زیاد بن ابیه یکی از آنها است که عامل امیرالمؤمنین علیه السلام در اهواز و بحرین بودند. البته حضرت ایشان را به این مقام منصوب نکرده بود بلکه از دولت قبلی مانده بودند که حضرت آن را ابقا نمودند. وقتی در آذربایجان فتنه ای رخ می دهد و مردم با تحرکاتی سر به شورش می زنند امیرالمؤمنین علیه السلام کسی را برای پایان دادن به فتنه به منطقه می فرستند که سلمان یا اباذر و مالک اشتر نیست بلکه فردی است که بعدا جزء خوارج می گردد! به هر حال بهترین مدیریت در زمان پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله و سلم و امیرالمؤمنین علیه السلام وجود داشت ، ولی چنان نبود که آن ها با نیروی غیبی و قهری الهی و با معجزه اداره کنند. بلکه افرادی که حد نصاب شرایط را دارا نبودند به جهت شرایط انتخاب می کردند. چراکه قرار نیست کارها تعطیل شوند و جامعه بدون مدیر و حاکم بماند حتی وجود حاکم فاجر و فاسق بهتر از بی حکومتی است « لابد للناس من امیرالمؤمنین علیه السلام بر او فاجر » ( نهج البلاغه خطبه ۴۰ ) اگر حاکم خوب و جامع شرایط و بری نباشد باز هم نباید جامعه بدون حاکم بماند، وجود فاجر بهتر از بی مدیریتی و هرج و مرج است.ویژگی مدیران را به دو صورت می توان شناسایی کرد:۱- از طریق مقررات، قانون و مقررات، این روش عموما به صورت آزمون های مختلف صورت می گیرد و به کمک آنها تا حدودی این ویژگی ها شناسایی می گردد و مدیران و کارکنان براساس این آزمون ها و تستها به کارگیری می شوند.۲- از طریق شناسایی و معرفی افراد مورد وثوق. تعدادی از افراد به خاطر آشنایی و دوستی ویژگی های رفقای خود را می شناسند و مکلف هستند اینها را به دیگران معرفی نمایند.۳- در معرض گذاشتن خود؛ در فرهنگ علوی افرادی که تشخیص می دهند برای انجام کاری صلاحیت دارند و بهتر می توانند آن را به سرانجام برسانند باید برای انتخاب خود را در معرض دیگران قرار دهند چنانکه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در نزدیکی انتخابات مجلس خبرگان فرمودند: کسانی که صلاحیت شرکت در انتخابات را دارند واجب است خود را در معرض قرار دهندویژگی مدیران سازنده در فرهنگ انتظار علویبنابر این در فرهنگ علوی هر منصب و جایگاه مدیریتی دارای مسئولیت های است که پذیرش آن نیازمند شایستگی هاست. این ویژگی ها به دوبخش عمده ی تخصص و تعهد تقسیم می شوند. تخصص به توانمندیهای اشاره دارد که مدیر را در درست انجام دادن امور یاری می کند. براساس این ویژگی و مهارتی که مدیران در انجام امور نیازمند هستند، مدیران در سازمان به سه سطح کلی تقسیم می شوند.این ویژگی به خوبی در انتصاب های امیرالمؤمنین علیه السلام دیده می شود وقتی مالک اشتر را فرمانده یکی از سپاهیانش قرار می دهد می فرماید: سخنان او را گوش دهید و فرمانش را اطاعت کنید. و او را مثل زره و سپر، نگهبان خود قرار دهید که در مالک اشتر سستى و لغزش وجود ندارد و در آن جایى که سرعت عمل لازم است کندى نمى‏کند و آن زمان که کندى و حرکت آرام ضرورى است شتاب نمى‏کند(نهج البلاغه، نامه ۱۳ ) و یا وقتی شرایط مصر تغییر می کند و مدیریتش نیازمند توانمندی و مهارتهای بالاتری است محمد بن ابوبکر را برداشته و مالک اشتر را جایگزین می نماید و در علت آن می فرماید: خبر دلگیر شدنت از فرستادن اشتر به جاى تو به من رسید. من این کار را بدان منظور نکردم که تو در کارت کُند هستى و انتظار کوشش بیشتر را از تو داشتم! و اگر آنچه در دست قدرتت بود از تو گرفتم، در جاى دیگرى صاحب قدرت و حکومتت نمودم که اداره آن براى تو آسانتر و حکومتت بر آن خوشتر است.( نامه ۳۴)از نامه‏هاى دیگر امیرالمؤمنین علی علیه السلام نامه به عمر بن ابو سلمه مخزومى است که از جانب امام (علیه السلام) استاندار بحرین بود، که او را برداشت و نعمان بن عجلان زرقى را به جایش نصب نمود « پس از حمد و ثناى پروردگار و درود بر حضرت محمّد (صلّى اللَّه علیه و آله)، من نعمان پسر عجلان زرقى را کارگزار بحرین کردم و دست ترا بر حکومت بحرین بدون هیچ ملامت و سرزنشى کوتاه نمودم، تو حکومت را خوب اداره کردى و امانت را ادا کردى به نزد من بیا که نه گمان بدى در باره توست و نه سرزنشى بر تو داریم و نه کسى بر تو تهمتى زده است و نه گنهکارت مى‏دانیم بلکه هدف این است که ترا به سوى ستمگران شامى بفرستیم و من دوست دارم تو با من باشى زیرا تو از کسانى هستى که براى جنگ با دشمن و برپایى ستون دین باعث پشت‏گرمى من باشى، «ان شاء اللَّه»( نامه ۳۴)این اوصاف، تخصصها و مهارتها براساس اصل واقع گرایی و حق مداری متناسب با جایگاه های مختلف متفاوت است که نیاز به توضیح آنها نیست و خود دفتری دیگر می طلبد که با توجه به تعداد جایگاه های مدیریتی در عرصه های مختلف بی شمار خواهد بود ولی نیازی است که مراکز آموزش مدیریت شدیدا به آن نیاز دارند تا آموزش های ضمن خدمت بر پایه آن شکل گیرد که در کشور ما در زمان نوشتن این سطور این وظیفه مهم بر عهده ی سازمان برنامه ریزی و مدیریت است که نیازسنجی را در عرصه ها و مراتب مختلف شناسایی کرده و اعلام نمایند تا آموزش های مرکز آموزش مدیریت جهت دار و هدف مند شوند.ویژگی عمومی و اولیه مدیران سازنده در فرهنگ انتظار علویولی مدیران برای اینکه بتوانند در عرصه های مختلف به درستی مدیریت نمایند و مدیریت آنها جهت صحیح و رنگ الهی بگیرد، نیازمند ویژگیهای است که ما در اینجا به تعدادی از آنها از نگاه فرهنگ انتظار علوی اشاره خواهیم داشت۱- اخلاص:اولین و مهمترین ویژگی مدیران در فرهنگ علوی است به کمک این صفت کارها خدایی می شود و رنگ و بوی الهی به خود می گیرد (( صِبْغَهََ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ (سوره بقره، آیه ۱۳۸) اما اخلاص چیست و چگونه در عرصه مدیریت می توان به آن دست یافت؟ بعضی آن را پوشیده داشتن عمل از خلایق و پاک نمودن آن از علایق و یا خارج کردن خلق از معامله با خالق می دانند امام صادق علیه السّلام در تعریف آن مى‏فرماید: «اخلاص عملى است که انسان نمى‏خواهد احدى او را بر آن مدح کند جز خدا و معناى اخلاص در آیه شریفه: و ما أمروا إلّا لیعبدوا اللّه مخلصین له الدّین نیز همین است» در فرهنگ علوی اخلاص به دو بخش نیت و عمل تقسیم می شود. اخلاص در نیت کمالش به توحید افعالی و توحید صفاتی برمی گردد و کمال اخلاص عملی به این برمی گردد که انسان در برابر عمل خود، پاداشى نخواهد، نه در دنیا نه در آخرت، تنها به خاطر عشق به پروردگار فعالیتهای خود را انجام دهد. و اخلاص قلبى، به تعبیر «شارح بحرانى ابن میثم» زهد حقیقى، این است که تمام قلب انسان متوجّه خدا باشد و به غیر او نیندیشد و ما سوى اللّه، او را به خود مشغول ندارد، گر چه مقام بالا و والایى داشته باش. و خداوند نیز رمز موفقیت بندگانش را نیز در این قرار داده است. امیرالمومنین علی (ع) این واقعیت را چنین بیان کرده است: « ما در رکاب رسول خد(ص) مخلصانه مى‏جنگیدیم و در راه پیش برد اهداف آن حضرت پدران و فرزندان و برادرها و عموهاى خود را از پاى درمى‏آوردیم ….و هنگامى که خداوند، صدق و اخلاص ما را دید، ذلّت و خوارى را بر دشمنان ما نازل کرد و پیروزى و نصرت را به ما عنایت فرمود»یعنی مدیران در فرهنگ انتظار، هدف اصلیشان رضایت خداوند است و نگاهشان به اهداف سازمان از نوع ابزاری است و رسیدن به آن را راهی می دانند که رضایت خدا را کسب کنند؛ چراکه درست کار کردن و انجام کارهای درست ( عمل صالح) بهترین روشی است که مردم را به حقوقشان می رساند و امکان تحقق عدالت اجتماعی را تسهیل می سازد و رضایت مردم و استیفای حقوق آنها راهی است که رضایت الهی را به دنبال دارد. از این رو مدیران قبل از پذیرش هر مقام و جایگاهی باید توجه کنند که تا چه اندازه مهارت و توانمندی لازم برای اجرای کارها به نحو درست را دارند و تا چه میزان می توانند با جهت گیری صحیح مدافع حقوق سازمان و کارکنان باشند؟۲- توکلتوکل بر خدا دومین صفت مدیران با رویکرد علوی است. در توکل اعتماد قلبی به غیر پیدا می شود یعنی انسان در باره چیزهائى که بدانها امیدوار و یا از آن خائف و ترسان است به غیر اعتماد می کند در فرهنگ علوی این اعتماد تنها به خداست چراکه تنها خداوند، قدرت کامل و تمام بر انجام کارها را دارد ( لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم ) و تنها او مى‏تواند از عهده انجام کارى برآید و آن را عملى سازد که وعده آن را داده است ((ان اللّه بالغ امره )) و اینکه هر که بر خداوند بزرگ توکّل کند شبهه‏ها برایش روشن می گردد (و رنگ شکوک از دلش زدوده می شود) و آنچه را که در خور و لازم او است از ناحیه ی خداوند کفایت می شود و از رنجها و گرفتاریها دور می ماند(( من توکّل على اللّه سبحانه اضاءت له الشّبهات و کفى المؤنات و امن التّبعات)). به عبارتی تحقّق یافتن توکّل به این صورت است که توکّل را در نفس خود کشف کنى و اعتقاد قطعى داشته باشى که تمام اسباب و مسبّبات به خداوند متعال مربوط است و خداوند متعال براى کفایت بندگان، علم و قدرت کامل دارد. و گذشت و بخشش و توجّه کامل به بندگان دارد، چون در آن سوى قدرت و دانش و عنایت او بخشش و عنایتى نیست و در این صورت انسان هرگز به غیر خدا، حتّى به خود و نیروهایش، توجهى ندارد، در این موقع است که انسان خود را بطور کامل تسلیم خدا مى‏کند و از توکّل بر غیر خدا بیزارى مى‏جوید. اگر در نفس خود این حالت را نیافتى به این دلیل است که تمام یا بعضى از عوامل و اسباب یاد شده ناتوان گردیده و یا نیروى واهمه در معارضه با یقین پیروز شده است و تفاوت درجه و میزان توکّل بر خدا، در اشخاص بستگى به ضعف و شدّت و کم و زیادى همین عوامل دارد۳- انجام به تکلیف:در فرهنگ علوی مدیران و رهبران با توجه به شایستگی و بایستگی که دارند، مسئولیت می پذیرند و در قبال آن تکلیف پیدا می کنند تا امورات مربوط به مسئولیت شان را با صحیح ترین صورت به درستی انجام دهند.« لا یُکلِّف اللَّهُ نَفْساً إِلا وُسعَهَا لَهَا مَا کَسبَت وَ عَلَیهَا مَا اکْتَسبَت» تکلیف انسان به اندازه فهم و توانائی اوست و نزد عقلا و صاحبان شعور نیز همین سنت و روش معمول و متداول است .نکته قابل توجه این است که حکومت و مدیریت بر دیگران، یک حق است یا یک تکلیف؟ امیر المؤمنین «علیه السلام»، حکومت و مدیریت بر دیگران هم یک حق مى‏داند و هم یک تکلیف. ایشان در اوایل خلافت، در خطبه معروف شقشقیّه مى‏فرماید: «و انّه لیعلم انّ محلّى منها محلّ القطب من الرّحى، ینحدر عنّى السّیل و لا یرقى الىّ الطّیر.» همه می دانندجایگاه من در خلافت، جایگاه میله محور سنگ آسیا است و علوم از من سرچشمه گرفته و کسی نمی تواند در آن با من به مقابله برخیزد. و یا در باره روزى که در شوراى شش نفرى با عثمان بیعت کردند، مى‏فرماید: «لقد علمتم انّى احقّ النّاس بها من غیرى.» اى مردم «یا اى مخاطبان من»، شما مى‏دانید که من از همه کس به حکومت و خلافت اولى‏ترم. ولی چون شرایط تغییر یافته بود آن را به دیگری واگذار کرد بدون آن که در مقابل آن حرکت طغیان آمیز انجام دهد ولی با احتیاط کامل سعی می کرد به کسانی که از هوشیاری لازم برخوردار هستند بفهماند که این روال مورد تایید او نیست و به مدت ۶ ماه با بیعت ابی بکر مخالفت کرد و هنگامی که از او می خواهند با ابوبکر بیعت کند می فرماید: سزاوار است شما در این امر با من بیعت کنید … من بر شما به همانگونه که شما بر انصار احتجاج کردید، احتجاج می کنم، ای گروه مهاجرین ما اهل بیت پیامبر (ص) هستیم آیا از میان قاری قرآن و فقیه در دین و عالم به سنت نیست از این احتجاجات در این دوره زیاد است امام در این احتجاجات به دو نقطه ی توجه می داد یعنی نسبت نصبی با پیامبر (ص) و آشنایی با قرآن و سنت، که انصار به آنها احتجاج می کردند به عبارت دیگر حضرت از باب اینکه حق به ذی حق باید برسد و ما اهل بیت به جهت داشتن توان علمی، تخصصی و ایمانی مستحق این مقام هستیم و تکلیف نمودن انسان به ما فوق قدرت از هر مقامى که باشد، موافق منطق اصول انسانى نیستتکلیف هر کسى بر حسب عقل و خرد شخص و مراتب درک اوست، پیامبر (ص) فرموده است: «بر انگیخته شده‏ام تا به اندازه عقل مردم با آنها صحبت کنم» هر عقلى فراخور توان خود از حجابهاى غیب را کنار مى‏زند. و فراتر از آن ناتوان است و اعتراف به عجز دارد، تکلیف چنین کسى همان مقدارى است که بتواند رفع حجاب کند، و به همین نسبت از راسخین در علم به حساب مى‏آید در این راستا موسى تکلیف دعوت فرعون را بر خود سنگین یافت و لذا از خدا مدد خواست که برادرش که از وى فصیحتر است بمعاضدت او مبعوث شود و وزیر او گردد، دعایش مستجاب شد، و با برادر عازم مصر شد و فرعون را دعوت کرد، چراکه « من کلّفک ما لاتطیق فقد افتاک فى عصیانه» هر که تو را بدانچه توانائى نداشته باشى تکلیف کند البتّه تو را در نافرمانى کردن از خودش فتوا و اجازه داده استبنابر این در فرهنگ علوی مدیران به خاطر احساس تکلیف، قبول مسئولیت می کنند و هیچ وقت به نتیجه آن نگاه نمی کنند بلکه به دنبال انجام تکلیف به بهترین تکنیک و تاکتیک هستند، در زمان ما امام خمینی (ره) واقعا عبد صالح خدا بودند که بارها می فرمود که ما کار را برای رسیدن به نتیجه نمی کنیم‚ بلکه مامور به انجام تکلیف هستیم ۴- صبر و شکیبایی:نظام تکوین و آفرینش انسان به صورتی نگاشته شده است که بدون تحمل مشکلات و شکیبایی در برابر آنها نمی توان به جای رسید. زندگی او مشحون از مشکلات است و بهتر است بگوییم زندگی او توام با مشکلات است و شاید بتوان گفت راحتی در زندگی او رنگ باخته است به هر گوشه ی زندگی او نگاه گنیم آکنده از مشکلات و سختی ها است و این سختی مضاعف می شود وقتی که بخواهد به راهی درست و صحیح برود.اصولا مدیریت و رهبری در جایی مفهوم حقیقی می یابد که با راه های متعددی روبرو شویم یا راهی برای وصول به کمال و سعادت بسازیم و طبیعی است انتخاب راه یا ساختن آن مستلزم طرد بعضی از چیزهای است که همسو با اهداف ما نمی باشد و یا در رسیدن به هدف خلل ایجاد می کند و از طرفی رسیدن به هدف توام با نقصان و کمبود است که با دستیابی به آن رفع می شود بنابراین تا رسیدن به هدف باید با کمبودها ساخت و خود را برای مواجهه با ناملایمات آماده نمود. حالتی که به کمک آن می توان در مقابل سختی ها و ناملایمات مقاومت نمود و یا با چیزهایی که با سعادت و کمال انسان در تضاد هستند، به مبارزه برخواست همان گوهر گرانبهای صبر است. صبر حالتی از نفس انسانی است که به دنبال ایمان و برخورداری از یقین و پایداری نفس ایجاد می شود وقتی به حقیقت چیزی ایمان داشته باشید به طور طبیعی در شما وضعیتی ایجاد می شود که برای تحقق آن صبر پیشه سازید در عین حال از این نکته نباید غافل شد که در کنار ایمان توانمندیهای دیگری نیز لازم است مانند انگیزه، علاقه مندی و ظرفیت روحی.این گوهر همان پایدارى نفس است که مبادا به زشتیهاى لذّات گرفتار آیم از یک طرف زایده ی ایمان می باشد و از طرفی ایمان به وسیله ی آن قدرت انتفاع و تحرک می گیرد و همانند سر به بدن است که بدن با آن هویت گرفته و ساختارش شکل می گیرد و همچون اسب تیزروی صاحبش را از خطرات می رهاند(قصار ۸۲ )۵- نوع دوستی( عشق و محبت) در مناسبات و مدیریت اسلامیانسان موجودی اجتماعی است و اجتماع نیز همچون شبکه ای در هم تنیده از روابط انسانی است. آنچه در ارتباط بین انسانها حرف اول را می زند، محبت و عشق و نوع دوستی است. ماهیت ارتباط آدمیان در سطح نیازهای جسمانی باقی نمی ماند، بلکه فراتر از آن به گستره ی محبت و عشق است. این تکامل در ماهیت ارتباطات تا آنجا ادامه پیدا می کند که اراده ی آدمی، حرکات او به سوی هدف و انجام امورات با محبت و عشق هویت پیدا می کند. این واقعیتی انکار ناپذیر است که اگر انسان به امری دلبستگی داشته باشد، بی شک تلاشی پی گیر در جهت رسیدن با آن خواهد کرد و بدیها را خوبی می بیند و در شدید ترین حالت به جایی می رسد که دیده اش کور شده و جزء خوبی و نیکی چشم نمی بیند و بدیها را به خوبی تأویل و تفسیر می نماید. ( من عشق شیئا اعمی بصره )« خطبه ۱۰۹ » چنانکه اگر تنفری داشته باشد خوبی های را نمی بیند و مگس صفتی خواهد بود که به دنبال کاستی ها و زشتی ها می گردد و تلاشی برای کامیابی و رضایت آن انجام نمی دهد.محبت در فرهنگهای مختلف به تناسب گزاره های اخلاقی و ارزشی آنها، مفاهیم متفاوت دارد. در فرهنگ دینی خصوصا علوی محبت و عشق در راستای عشق به خداوند متعال معنا و مفهوم پیدا می کند و رابطه زایشی با ارزشهای برخاسته از پذیرش قادر مطلق دارد. ارزشها تعیین کننده نوع و ماهیت ارتباطات می باشد و این محبت و عشق به خداوند است که او را به انجام امورات وا می دارد ( یحبهم و یحبونه ) تا آنجا که شرط وصول به لقاء الله، علاقه و محبت و عشق به خداوند قرار می گیرد به طوری که به غیر او عشقی نورزد و آرامش ظاهری و باطنی خود را در گرو ارتباط با خداوند بداند ( الا بذکر الله تطمئن القلوب).خوشرفتاری و محبت اکسیر جذب دیگران می باشد؛ با محبت خارها گل می گردد، دیده ها به نشاط و لبخند آزین شده واماره های دوستی نمایان می شود و پالس های دوستی و رافت در فضای روحی دیگران پراکنده شده و دلهای پراکنده را در جمعی صمیمی هم دل و هم آواز می گرداند که از نشانه های بارز هم افزایی سازمانی است؛ این نکته را نباید فراموش کرد که اگر محبت به رفتار و به ظاهر نمایان شود و کارکنان محبت و دلسوزی را در برخورد ها و تصمیم های مدیران ببینند، تاثیر زیادی در جذب دیگران می گذارد ( من تالف الناس احبوه ).خلل پذیر بود هر بنای که می بینی بجز بنای محبت که خالی از خلل استسخن آخر در این بخش این است که در فرهنگ علوی مدیریت و رهبری با محبت و عشق واقعی به بندگان خدا آمیخته و عجین است و مدیری لایق و توانا است که به کارکنانش عشق می ورزد و به ناراحتی و خوشی آنها ناراحت و خوش می شود و با رسوخ در قلب کارکنان، آنها را به کار و تلاش علاقه مند می گرداند و ابزارهای قدرت سازمانی مانند تشویق و تنبیهات را به افرادی وا می گذارد که از استعداد روحی و جسمی لازم برخوردار نمی باشند.مهارتهای مدیران در فرهنگ انتظار علویمدیران و رهبران برای رهبری و هدایت سازمان و جامعه ای که مسئولیت راهبری آن را بر عهده گرفته اند نیازمند مهارتها و توانایی های هستند که آنها را در هدایت سازمان یاری نماید و تنها داشتن اوصاف و ویژگیها نشانگر مدیر موفق نیست به عبارت دیگر کسانی که در کارها اخلاص دارند و تنها به خدا توکل می کنند و در انجام امور پیرو تکالیف می باشند و در امورات صبوری کرده و بیت المال را رعایت می کنند، نمی تواند مدیران و راهبران موفقی باشند بلکه این امور لازمه ی مدیریت و رهبری در فرهنگ علوی هستند، ولی کافی نیستند بلکه مدیران و رهبران نیازمند مهارتها و توانمندیهای می باشند که به مدد آنها آمده و مدیریت آنها را کامل نماید. مهمترین مهارتها و توانایی هایی که امروزه روی آن تاکید دارند عبارت است از:۱- قدرت تفکر عمیق۲- قدرت برقراری ارتباط موثر۳- قدرت پیش بینی آینده الگوهای مدیریت در فرهنگ انتظارعلوی از نظر نرم افزاری ومحتوا کتب الهی می باشند و از نظر سخت افزاری و رفتاری، پیامبران و ائمه اطهار علیهم السلام می باشند. و مهارتها نیز در این عرصه تفسیر و معنا شده است؛ قرآن کریم در مقام انتخاب حضرت طالوت به رهبری قوم بنی اسرائیل از دو ویژگی جسمی و علمی(إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ )«بقره ۲۴۷» یاد می کند و زمانی که حضرت موسی (ع) به پیامبری مبعوث شدند از خدا در خواست می کند(. قَالَ رَب اشرَحْ لى صدْرِى وَ یَسرْلى أَمْرِى وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسانى یَفْقَهُوا قَوْلى وَ اجْعَل لى وَزِیراً مِّنْ أَهْلى هَرُونَ أَخِى اشدُدْ بِهِ أَزْرِى وَ أَشرِکْهُ فى أَمْرِى) « طه ۲۵- ۳۲»بنابراین مدیران ورهبران برای اینکه وظایفشان را به درستی انجام دهند تا بیشترین اثربخشی را به همراه داشته باشند ضرورتا نیازمند مهارتها و ابزارهای هستند که آنها را کمک کنند، بخشی از این توانمندی و مهارتها به کمک ابزارهای مادی برای مدیران و رهبران فراهم می شود که به تناسب نوع مسئولیت و حوزه کاری که مدیران در آن مشغول هستند برمی گردد و متفاوت می باشند مانند تکنولوژی، تجهیزات اداری، کارکنان متخصص و متعهد و غیره، ولی بخش عمده ی از این توانمندیها، انسانی و غیر مادی است که آیات اشاره به آنها دارند - فرصت تفصیل آنها نیست- که عبارتند از:۱- تفکر استراتژیک و منطقی۲- توانایی جسمی۳- شرح صدر و ظرفیت روحی۴- قدرت و توانمندی ارتباط و تعامل با دیگران۵- اعتماد به نفسخلاصه:۱- انتظار در فرهنگهای مختلف معانی متعددی می پذیرد و در فرهنگ اسلامی حاکی از ظهور و حضور دوازدهمین حجت خدا از فرزندان امیرالمومنین(ع) می باشد که با آمدن خود زمین را از مظاهر فساد و تباهی پاک می سازد. فرهنگ انتظار الزاماتی دارد که شیعیان باید براساس آن زمینه های لازم قیام حضرت را مهیا سازند و آمادگی تنها به صرف دعا خواندن و … حاصل نمی شود بلکه نیازمند مدیریت، برنامه ریزی و سازماندهی خاصی است که با فرهنگ انتظار همسو است و از آن هویت و جهت می گیرد. مدیریت علوی با الگو گیری از مدیریت و رهبری امیرالمومنین (ع) و محتوای قرآن و حدیث تنها چیزی است که می تواند بستر ساز این حرکت باشد که بارقه ای از آن توسط رهبرکبیرانقلاب اسلامی به نمایش گذاشته شد. در این رویکرد، مدیریت فرآیند ۸ مرحله ای است و تنها مدیرانی می توانند در این مراحل، از سازندگی لازم برخوردار باشند که از یک طرف در کارها اخلاص داشته و تنها رضایت الهی را مد نظر گرفته و از او یاری بطلبند و تمام تلاششان بر این باشد که مسئولیت و تکلیف خود را به درستی انجام دهند و از طرف دیگر دارای مهارتهای « تفکر استراتژیک و منطقی»، « توانایی جسمی»، « شرح صدر و ظرفیت روحی »، « قدرت و توانمندی ارتباط و تعامل با دیگران» و « اعتماد به نفس» داشته باشند.منبع: www.monjee.com/خ





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 371]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن