واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: زیباکلام: روند آمریکا ستیزی در ایران برای همیشه ادامه نخواهد یافت یک استاد دانشگاه گفت: آقای محتشمی، موسوی خوئینیها، هاشمی رفسنجانی و خیلی از اصلاحطلبان ادبیاتشان در دهه 60 با ادبیات امروز برخی اصولگرایان تفاوتی نداشت اما امروز تجربه اجتماعی سیاسی به آنها نشان داد مهمترین از ستیز با آمریکا، جامعه مدنی است.صادق زیباکلام در همایشی با عنوان " پس از سی سال، سیرت و صورت انقلاب اسلامی" با موضوع «انقلاب اسلامی و 31 سال توهم مبارزه با آمریکا» سخنرانی کرد.اهم سخنان این استاد دانشگاه تهران به گزارش ایسنا عبارت است از: * اینکه در خصوص آمریکا و توهم دشمنی با آمریکا صحبت میکنم، با توجه به این موضوع است که شاهدیم دشمنی دیرینهای از سوی رسانههای جمعی جمهوری اسلامی ایران و مسوولین کشوری با آمریکا به طرز روشنی وجود دارد. * اساسا نگاه جمهوری اسلامی ایران به آمریکا و غرب، نگاهی ایدئولوژیک محور است. برحسب ایدئولوژی که در جمهوری اسلامی نسبت به آمریکا وجود دارد، جهان به دو قدرت تقسیم شده؛ یک دسته کشورهای زورگو، متجاوز و مستکبر که در راس آنها آمریکا وجود دارد و دسته دیگر کشورهایی که قدرتی ندارند اما آزاده و مستقل هستند و پیکار تاریخی بین این دو گروه وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران پرچمدار مبارزه تاریخی با قدرتهای استکباری و آمریکاست. * ظرف 31 سال گذشته آنچه در رابطه با آمریکا مطرح است، مقدم بر هر چیز دیگری شده است و این موضوع متاثر از نگاه ایدئولوژیک است. برحسب ایدئولوژی باید رفتارها و کنشهای آمریکا را در چهارچوب ایدئولوژی مورد نظر تفسیر کرد و اگر بخواهیم رابطه آمریکا را تقسیمبندی کنیم به سه دوره قبل از انقلاب، درون انقلاب و از زمان جمهوری اسلامی ایران میتوان اشاره کرد. * در نگاه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی به قبل از انقلاب در رابطه با آمریکا شاهدیم که با روی کار آمدن رژیم در 28 مرداد 32 و انجام کودتای 28 مرداد حضور آمریکا در ایران آغاز شده است و این موضوع تا 25 سال بعد ادامه پیدا کرد و در واقع آمریکاییها سیاستهای استعماریشان را به رژیم شاه تحمیل کردند و میخواستند فرهنگ اسلامی و ملی ما را از بین ببرند و در نهایت جلوی پیشرفت واقعی ایران را بگیرند. * در دوران انقلاب یعنی سالهای 56-57 بر اساس نگاه ایدئولوژیکی، آمریکاییها تا دقیقه 90 از رژیم شاه پشتیبانی میکنند تا رژیم پهلوی را بر سر قدرت نگه دارند که نتیجه آن کشتار مردم است، اما با توجه به پایداری مردم و رهبرکبیر انقلاب، تلاشهای آمریکا به جایی نمیرسد و انقلاب 22 بهمن 57 محقق میشود. * اتهامات آمریکا بعد از پیروزی انقلاب گستردهتر میشود که از متداولترین آنها این است که آمریکا سعی دارد لیبرالها را در انقلاب جای دهد تا بتواند انقلاب را از مسیر خود منحرف کند اما در این توطئه ناکام میماند. همچنین آمریکاییها بنیصدر را که به روایت نگاه ایدئولوژیکزده مامور آمریکاییها بود رییسجمهور میکنند اما در نهایت این بار هم به نتیجه مورد نظر نمیرسند و نکته جالب این است که آدم از صبر و استقامت آمریکاییها متعجب میماند که علیرغم اینکه تمام توطئههای آنها بعد از 22 بهمن 57 ناموفق میماند، ولی دستبردار نیستند. * آمریکاییها همچنین تلاش در ایجاد کودتا توسط ارتش داشتند و حمله نظامی طبس را شکل دادند که در این دو نیز با شکست مواجه شدند و پس از چندی جنگ اقدام دیگر آمریکاییهاست و بر اساس روایت ایدئولوژیکزده، صدام وابسته به آمریکا بود اما جنگ هم با پایمردی مردم به جایی نمیرسد و ما پیروز میشویم. پس از آن آمریکا به دنبال تهاجم فرهنگی میرود و باز هم ناکام میماند و سپس مساله تروریسم را مطرح میکند و القاعده و طالبان و 11 سپتامبر را به وجود میآورد که در نگاه ایدئولوژیکی، همه اینها آمریکایی بوده است. * به دنبال ادامه مبارزه با تروریسم که هدف آن نظام اسلامی ایران است، افغانستان و عراق به دست آمریکا به اشغال درمیآید و آنچه تحت عنوان استراتژی سخت گفته میشود، شکست میخورد و آمریکا میفهمد که نمیتواند با جمهوری اسلامی ایران رویارویی نظامی کند. همچنین آخرین حرکت آمریکا به راه انداختن جنگ نرم است و هر روز در دانشگاههای ما سمیناری در این رابطه شکل میگیرد. * اگر گذشته چراغ راه آینده است باید بدانیم که آمریکا در این توطئه هم که جنگ نرم است پوزهاش به خاک مالیده خواهد شد. البته جنگ نرم آمریکاییها از بعد از 22 خرداد شروع شد که میخواستند در ایران کودتای مخملی به راه اندازند که البته این بار نیز ناکام ماندند و در حقیقت جنگ نرم ادامه تلاش آمریکاییهاست. * به لحاظ جامعهشناسی و تاریخی چرا این نوع نگاه نسبت به آمریکا در کشور ما وجود دارد؟ آیا ضدیت با آمریکا جزو ذات انقلاب اسلامی بوده است؟ این موضوع بحث مفصلی است و نمیتوان در زمانی محدود به آن پرداخت و قطعا میدانیم برخلاف روسیه و انگلیس، آمریکاییها در ایران چهره سیاهی نداشتند اما بعد از جنگ جهانی دوم و سقوط رضاشاه، با ایجاد فضای باز سیاسی و خلائی که به خاطر نبود قدرت به وجود آمد، از شهریور 20 جریان چپ در قالب حزب توده مورد استقبال جامعه ایرانی قرار گرفت و از جمله ادبیاتی که حزب توده وارد ایران کرد بحث امپریالیسم بود که امروزه به شکل دیگری در ایران رایج است. * تا زمان جنگ جهانی دوم با توجه به اینکه آمریکاییها متحد اتحاد شوروی سابق بودند، چپها در ایران امپریالیسم را به عنوان تئوری مطرح میکردند اما بعد از پایان جنگ جهانی، آمریکا به عنوان امپریالیسم مطرح شد که این موضوع مبتنی بر ادبیات مارکسیستی دهه 20 است. * رمز تداوم نگاه ایدئولوژیک در میان بخشی از اقشار مردم ایران در چیست؟ در مقطعی که چپ در ایران مورد استقبال قرار گرفت، در کشورهای عربی، هند و اروپایی هم این ادبیات مطرح بود اما ظرف دو تا سه دهه این نگاه ایدئولوژیک در عرصه مناسبات بینالمللی افول کرد اما همچنان این ادبیات در ایران زنده و پویاست و به نظر من این جریان در ایران برای بسیاری بازتولید ایدئولوژی میکند اما معتقدم این روند برای همیشه ادامه نخواهد یافت؛ چراکه بسیاری از کسانی که به این ادبیات اعتقاد داشتند امروز دیگر به آن معتقد نیستند. به طور مثال آقای محتشمی، موسوی خوئینیها، هاشمی رفسنجانی و خیلی از اصلاحطلبان ادبیاتشان در دهه 60 با ادبیات امروز برخی اصولگرایان تفاوتی نداشت اما امروز تجربه اجتماعی سیاسی به آنها نشان داد مهمترین از ستیز با آمریکا، جامعه مدنی است. * برای بسیاری از نیروهای که بعد از انقلاب جزئی از ادبیات ایدئولوژیکستیز آمریکا بودند امروز مشخص شده حاکمیت قانون، انتخابات آزاد و مطبوعات آزاد اگر بیشتر از ستیه با آمریکا اهمیت نداشته باشد، قطعا اهمیتش کمتر از آن نیست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 575]