واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: زن در نظر فردوسی
تردیدی نیست که بزرگ ترین شاعر ملی ما میان صفات بزرگی که داشته است به یک صفت خاص بر تمام شعرای عالم امتیاز دارد و آن منتهای شرم و عفاف اوست با جرات تمام می توان گفت که هیچ یک از شعرای جهان مانند وی بعفت پای بست نبوده اند اغلب زنانی که وی در شاهنامه وصف نموده مخصوصاً دارای خصایل بزرگ بشری که ممکن است در زن فراهم آید جلوه داده شده اند حکایات معروفی که در حق رودابه مادر رستم. گرد آفرید هم نبرد دلاور سهراب، کتایون دختر قیصر رم، منیژه مظهر پاک عشق و عفت و روشنک همسر اسکندر نمونه زن ایرانی دارد همیشه بهترین سرمشق برای مادران و دختران است هر گاه فردوسی زنی را وصف کرده نخست با منتهای عفاف از او نام برده و آن زن را مظهر نزهت و صفا شمرده و مقامی شبیه به مقام فرشتگان و خداوندان قدیم در حق وی قائل شده است و صفات بزرگ بشری مانند راستگوئی دلاوری همت و پرستش خاندان و دیار برای وی آورده است در سراسر شاهنامه از این نکات بر جسته موجود است که منتهای احترام فردوسی را به زن مجسم می سازد. در جائی فردوسی سخن از همسر خود به میان آورده یعنی در مقدمه داستان معروف بیژن چنین فرماید: بدان سر و بن گفتم ای ماهرو مرا امشب این داستان بازگوی مرا گفت کز من سخن بشنوی بشعر آری از دفتر پهلوی بگفتم بیا ای بت خوب چهر بخوان داستان و بیفزای مهر بخواند آن بت مهربان داستان ز دفتر نوشته گه باستان و این مطلب وجود انس و الفت و همکاری را در خانواده شاعر ملی ایران نشان می دهد در داستان سهراب فردوسی عمداً گرد آفرید را زنی دلیر و جنگجوی معرفی می کند و مقصود او اینست که بنماید که زنان ایران در میدان جانبازی نیز باید همتای پهلوانان این دیار باشند چنانکه در حق گرد آفرید فرماید: بپوشید درع سواران به جنگ نماند اندر آن کارجای درنگ نهان کرد گیسو بزیر زره بزد بر سر ترک رومی گره فرود آمد از دژ به کردار شیر کمر بر میان باد پایی به زیر پس از آن فرنگیس را نیز با همین خصال بزرگ معرفی می کند و حتی عقیده خود را چنین ظاهر می سازد که زنان ایران در راه دیار گذشته از جان از گنجینه و زیور خویش هم نباید دریغ کنند در داستان دیگر بسی صفات نیکو را از چشم اسکندر در روشنک جمع دیده چنین فرماید. در او جز بزرگی و آهستگی خردمندی و شرم و شایستگی نگه کرد پیدا و چیزی ندید دلش مهر و پیوند او بر گزید در موقع خطاب فریدون و کیخسرو مادرانشان شاعر مراتب احترامی را که به حکم تاریخ ایرانیان گذشته نسبت به مادر قائل بوده اند با فصاحتی تمام بیان می نماید در تمام این حکایات فردوسی سعی دارد که همیشه زنان را پایه و اساس پیروزی ها و اقتدارات شوهران و پسران جلوه دهد گمان می کنم ذکر همین چند نکته مختصر از افکار بزرگ ترین حکیم ایرانی کافی باشد و بر ما مدلل کند که ما هم در میان بزرگان خود کسانی داشته ایم که با همان چشمی که امروز ملل متمدن دنیا زن را می بیند نگریسته اند و با آنکه او چنین سر مشق های گرانبهائی را در ازای یک عمر رنج و محنت از بوته نسیان بیرون آورده و به دست ما سپرده و معهذا ما نتوانستیم ارزش واقعی آنها را دریابیم و روح ملت قوی و هنرمند ایران باستان را در فرزندان خویش زنده نماییم و در عوض به تقلید نیمه کاره از بیگانگان متمدن نما بر یکدیگر تأسی جسته بنیاد خانمان و شالده زندگی و آتیه خویش را متزلزل می سازیم اینک جای آن دارد که هر یک از ما قدر شناسی خود را نسبت به روح پاک فردوسی بدین گونه آشکار کنیم که زندگی خود را به پیروزی افکار بزرگ او براساس شجاعت روحی. مهربانی از خود گذشتگی و همراهی با مردان استوار کرده بکوشیم تا سعادت خانمان خود و جامعه امروزی و شادی روان فردوسی را فراهم نمائیم و در جشن هزار ساله او که تا سه ماه دیگر منعقد می شود ما زنان بکوشیم که حتی بر مردان خود سبقت بگیریم. مجله تعلیم و تربیتتهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی – بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 389]