واضح آرشیو وب فارسی:مهر: سخن فردوسي درباره زنان سخن فرهنگ حاكم است
نخستين بخش از نشست "سيماي زن در شاهنامه" با سخنراني محمدرضا قنبري در شهر كتاب برگزار شد.
به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا قنبري در ابتداي صحبتهاي خود گفت : بررسي سيماي زن در شاهنامه تنها با توجه به وضعيت زنان در فرهنگ و ادب ايران امكانپذير خواهد بود.
وي ادامه داد : زن در شاهنامه فردوسي دو گونه مطرح مي شود گاهي از رشادتها و وفاداريها و خردمنديهاي او سخن به ميان مي آيد و گاه تفكر جاهليت عرب را كه در جاي جاي شاهنامه سايه افكنده است درباره او ديده مي شود. هر چند كه بايد توجه كرد اگر اين نگاه منفي نسبت به زن در شاهنامه مطرح مي شود حتما شاعر براي بيان آن شأن نزول را رعايت كرده است. به عنوان نمونه فردوسي هرگز در ابتداي به ساكن داستان سودابه و سياوش بيت مشهور "زن و اژدها هر دو در خاك به / جهان پاك از اين هر دو ناپاك به " را به كار نمي برد. بيتي كه موجب شد تمام يورشهاي فمينيستي زمان ما متوجه او شود.
قنبري ضمن بيان خلاصه اي از داستان سياوش وسودابه گفت: اگر در داستان سودابه بيت مذكور نقل شده است براي اين است كه سودابه مسبب مرگ سياوش بود و فردوسي نيز در آخر داستان از سر دلتنگي بيت ديگري مي سرايد كه "سياوش ز گفتار زن شد به باد/ خجسته زني كو ز مادر نزاد".اين است كه شأن نزول گفتار فردوسي بسيار اهميت دارد.
نويسنده "خيام نامه" ادامه داد: فردوسي در جاهاي ديگري نيز ديدگاههاي خودش را اززبان قهرمانانش بازگو مي كند او در داستان فريدون از زبان پادشاه يمن مي سرايد: "به اختر كسي دان كه دخترش نيست/ چو دختر بود روشن اخترش نيست" . منتها فردوسي براي اينكه اين تلخي را تعديل كند در همين داستان نتيجه گيري مي كند كه "چو فرزند باشد به آيين و فر/ گرامي به دل بر چه ماده چه نر" و اين يعني جنسيت تفاوتي ندارد و يا زماني كه منيژه پنهاني بيژن را به كاخ افراسياب مي برد و با او نرد عشق مي بازد و اين خبر به گوش افراسياب مي رسد از زبان افراسياب مي گويد " كرا از پس پرده دختر بود / اگر تاج دارد بد اختر بود". ديدگاههاي حاكم درباره زنان در ذهن فردوسي هم رسوخ كرده است و در كلماتش جاري شده است و در شاهنامه ماندگار و اين جاي ترديد ندارد.
قنبري ادامه داد : جاي ديگري كه فردوسي در مذمت زنان و ناارجمندي آنان مي گويد زماني است كه پوراندخت بعد از انوشيروان جانشين او مي شود و به پادشاهي مي رسد كه به نظر من فردوسي بيت " يكي دختري بود پوران به نام / چو زن شاه شد كارها گشت خام" در اين داستان را با توجه به روايتي از پيامبر سروده است. روايتي كه بدون توجه به صحت آن از اين قرار است كه پيامبر در هنگام مطلع شدن از جانشيني پوراندخت به جاي انوشيروان عادل مي فرمايند "مردمي كه امورشان به دست زنان بيفتد رستگار نمي شوند". البته فردوسي وقتي در آخر اين داستان پادشاهي "پوراندخت" را نقد مي كند از جاده انصاف خارج نمي شود و حكومت وي را با اين بيت مي ستايد "همي داشت پوران جهان را به مهر/ نجست از بر خاك باد سپهر". يعني تا اين حد روزگار او امن بود و يا در جايي ديگر درباره زن مي گويد" اگر پارسا باشد و رايزن / يكي گنج باشد براينده زن".
نويسنده مجموعه شعر" با عشق پيوستن " افزود: مدل شاهنامه مدل نهج البلاغه است. به نظر من فردوسي در مذمت زنان بسيار متاثر ازسخن حضرت علي درباره زنان بوده است. حضرت در خطبه 80 مي فرمايند "اي مردم زنان ناتمام در ايمان و ناتمام در بهره مندي و ناتمام در خرد هستند" هر چند كه در زمان فردوسي هنوز نهج البلاغه توسط سيد رضي جمع آوري نشده بود اما من عقيده دارم كه فردوسي از اين گفته آگاهي داشت.البته فرمايش حضرت علي نيز شأن نزول داشته است.
وي ادامه داد: فردوسي نيز به تبعيت از فرهنگ حاكم زنان را چيزي جز وسيله اي براي زاد و ولد نمي پندارد و حتي پسر زايي آنان را بسيار مورد توجه قرار مي دهد. "زنان را نباشد به جز يك هنر/ نشينند و زايند شيران نر"واين مسئله در متون پهلوي نيز كه فردوسي آنها را مورد توجه داشته است مي بينيم يكي از سعادتهاي پدر داشتن پسر است و كسي كه پسر نداشته باشد از پل چينوت (صراط) نمي تواند عبور كند و يا درجايي ديگر مي گويد "بر اين داستان زد يكي رهنمون / كه مهري فزون نيست بر مهر خون" يعني رابطه پدر و فرزند بسيار استحكامش بيشتر از رابطه ايست كه مرد با همسر خود دارد و يا بيت "چو فرزند شايسته آمد پديد/ زمهر زنان دل ببايد بريد".
اين نويسنده افزود: فردوسي باز هم در داستاني ديگر مي گويد" زنان را از آن نام نايد بلند/ كه پيوسته در خوردن و خفتنند". اما ريشه يابي نمي شود كه چرا در خفتن و خوردند؟! براي آنكه همه مواهب يك جامعه صحيح از آنها دريغ شده است. اما فراموش نكنيم اينها سخن فردوسي نيست سخن روزگار فردوسي است، سخن فرهنگ حاكم است كه جامعه را تغذيه مي كند و در تاريخ مداومت پيدا مي كند و به روزگار ما وصل مي شود و فردوسي هر جا كه فرصت مي يابد از زنان بزرگوار در شاهنامه سخناني را بيان مي كند واينجا است كه قوه فاهمه فردوسي تاثيرگذار است. عده اي مي گويند همه ابياتي كه در مذمت زن در شاهنامه آمده است الحاقي است اما اينچنين نيست چرا كه ادبيات آيينه تمام نماي فضاي فرهنگي اجتماعي و سياسي روزگار خود است.
محمدرضا قنبري در پايان گفت: فردوسي مظلوم واقع شده است چون سخنان بسيار بدتر از اين در ديوان شاعراني چون مولانا و سنايي و نظامي آمده است. فردوسي در كنار نكوهش زنان در بعضي جاها از آنها به نيكي ياد مي كند. او خرد فرانك و وفاداري فرنگيس و شجاعت گردآفريد را مي ستايد و در تمام اين ابيات به زيبايي زن نيز بسيار اهميت مي دهد. شاهنامه پر است اززناني كه به رشادت و شجاعت و پادشاهي معروفند.
پاره دوم نشست "سيماي زن در شاهنامه"در روز چهارشنبه 27 شهريور ماه ساعت 16 در شهركتاب برگزار خواهد شد.
جمعه 22 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]