واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فقه، علم زندگی محور
1. اگر فقاهت را مهم، عميق و همه جانبه دين بدانيم (ليتفقهوا في الدين)، پس فقاهت يك (علم زندگي محور) مي باشد چون زندگي انسان داراي يك كل و تمام مي باشد تا بتواند به عنوان زندگي مطرح باشد، چرا كه زندگي بدون يك نظام منسجم و پويا، زندگي نيست.بنابراين فقه به عنوان يك دانش زندگي محور، بايستي همه جانبه باشد تا كل زندگي انساني را در بر بگيرد. 2. بعد از تفقه يك نوع فرآيند ارتباطي عام طراحي مي شود كه در قالب (رجوع و برگشت به قوم) و به عنوان يك فرهنگ عام و جامعه مي باشد،چرا كه قوم يك واحد فرهنگي اجتماعي و در يك كلام يك زندگي تمام مي باشد و فقيه برگشت كننده بايستي يك طرح كامل براي زندگي قوم خود كه ديني باشد ارائه دهد. به همين دليل دين با كل قوميت مخالف نيست، بلكه با فسادهاي آن مخالفت مي كند. 3. فقه اسلامي در هر جامعه اي كه وارد شود قواعد موجود زندگي آنها راامضاء مي كند، مگر آنكه در آن فساد يا شرك وجود داشته باشد. از اين روافرادي از همان فرهنگ بايستي براي تفقه كوچ كنند و سپس به قوم خودشان برگردند و مشغول تبليغ دين شوند، چون اين افراد به علت آشنايي با فرهنگ خود، دست به (انقلاب فرهنگي) نخواهند زد، بلكه باتأمل و حالت تنزيلي) به (اصلاح فرهنگي) دست خواهند يازيد. 4. اصل فقهي بسيار مهم حاكم بر فقه امضايي (حفظ نظام اجتماعي)مي باشد. اين اصل وارد بر كليه فروع فقهي است، چون بدون اين اصل ديگر اجتماعي باقي نمي ماند كه فقه بتواند در آن جاري شود. امروزه به اين اصل (امنيت) گفته مي شود. لذا بنيادي ترين اصل فقهي امنيت است كه چارچوب هاي فقهي ديگر را نيز تعيين مي كند. همچنان كه مبناي صلح و جنگ واقع مي شود (مثل بحث مربوط به محاربه و ايجادوحشت و ترور). 5. هر چيزي كه سبب ناامني در جامعه شود و امنيت عمومي را از بين ببرد ـ يعني ايجاد ترس و هول (محاربه) نمايد ـ بدترين مجازات ها براي آن وضع و در صورت فرار (حتي با جنگ)، استرداد جايز شمرده شده است. دفاع نيز به عنوان واجب عيني بدون اذن مجتهد بر همين اساس بنا مي شود. پس بنياد جامع مدني فقهي بر همين اساس و بنياد، قوام مي يابد و انسان به رستگاري و رشد مي رسد. 6. بر اساس فقه اسلامي و بنيادهاي مذكور، اسلام ترور را جايز نشمرده است (مثل برخورد مسلم بن عقيل با ترور ابن زياد) ولي حفظ راز و اسرارمسلمين واجب دانسته شده است. پس پايه هاي امنيتي اسلامي اينگونه بنا مي شود. مبارزه علني همراه با حفظ اسرار و عدم قبول مبارزه مسلحانه توسط امام خميني هم بر همين اساس بود، چون اساس مبارزه اسلامي براي رسيدن به يك نوع نظم جديد بدون خشونت (مثل صلح حديبيه و حركت جمعي مسلمين به سوي مكه) مي باشد كه مبناي تظاهرات و راهپيمايي در انقلاب اسلامي قرار گرفت.نويسنده: ابراهيم فياض تنظیم:نقدی-حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 311]