واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: غیر خدا را راه نده
برگرفته از کتاب آداب الطلابحضرت اميرالمومنين علي عليه السلام مي فرمودند: من آنس بالله استوحش من الناس. هر کس با خداوند متعال انس بگيرد از مردم وحشت مي کند. البته معنايش اين نيست که همه چيز را رها کن و برو يک گوشه و ديگر ه احدي کار نداشته باشي. بلکه در ميان مردم باش ولي با آنها نباش (يعني در هر حالي که هستي چه سخن گفتن، خوابيدن ، فکر کردن، و غير آن متوجه باش که در محضر خدا هم هستي) دل خودت را از ميان مردم بردار و به صاحبش بده و غير را، از دلت خالي کن. امام صادق فرمودند: القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غير الله. قلب حرم خداوند متعال است پس در حرم او غير او را ساکن مکن. گاهی هواپیما برای فرود آمدن به طرف فرودگاه میآید ولی به خلبان پیغام میدهند به علت شلوغ بودن و فرود هواپیماهای زیادی در فرودگاه، فعلا فرود آمدن ممکن نیست. شب قدر هم، ملائکه بر قلب ما نازل میشوند لکن جای خالی برای فرود آمدن پیدا نمیکنند زیرا قلب ما پر از محبت دنیا، خانه، ماشین، پست و مقام، پول و ثروت و حب معروفیت و مشهوریت و... است لذا بر میگردند. قلب خودت را از غیر خدا خالی کن تا نور خدا و ملائکه خدا بر قلب تو نازل شود. شخصی به حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام عرض کرد شما چگونه به این مقام رسیدید؟ حضرت فرمودند: جلوی در خانه دل نشستم و غیر خدا را راه ندادم. در کندوی زنبورها همیشه چند زنبور ایستادهاند و اگر اجنبی یا زنبوری که روی گلهای بد بو نشسته بخواهد داخل شود، جلوی او را میگیرند و نمیگذارند داخل شود، ما هم باید از این زنبورها یاد بگیریم. شخصی نزد آیةاللّهالعظمی اراکی رحمةاللّهعلیه آمد و تقاضای موعظه کرد، آقا از او پرسیدند شغلت چیست؟ گفت: نجّار. آقا به او فرمودند: یک در هم برای خودت بساز و بگذار جلوی دِلَت. ای یکدله و صد دله، دل یک دله کن مهر دگران را ز دل خود یله کن روزی گنجشک نرد نزد حضرت سلیمان علینبیناوآلهوعلیهالسلام آمد و عرض کرد: این گنجشک ماده به من توجهی نمیکند، هر چه من به او محبت دارم در عوض او به من بیمحبتی میکند. حضرت از گنجشک ماده بازخواست کرد، گنجشک ماده گفت: دروغ میگوید که به من محبت دارد، یکی دیگر را هم زیر سر دارد و دوست میدارد حضرت سلیمان زار زار گریه کرد. میدانی چرا؟ یعنى: خدایا نکند در قلب ما هم، غیر تو جای گرفته باشد. وقتی به حضرت مریم سلاماللّهعلیها خطاب شد: و هزی الیک بجذع النخلة تساقط علیک رطبا جنیا(1) درخت را حرکت بده تا خرمای تازه از آن بریزد و بخورى. در این هنگام حضرت مریم سلاماللّهعلیها سؤال کرد که خدایا قبلا خودت روزی مرا در محراب حاضر میکردى، حالا میگوئی درخت را تکان بده؟ خطاب آمد: قبلا بچه نداشتی تمام افکارت متوجه ما بود لذا ما هم تمام حوائج و خواستههای تو را میدادیم، ولی الان گوشهای از دلت متوجه این فرزندت شده است، لذا ما هم به همان اندازه که دلت از یاد ما جدا شده، گفتیم درخت را تکان بده تا خرما بریزد و از آن بخورى.(2)ـــــــــــــــــــــــــــــــ(1). مریم: 25.(2). تفسیراثنیعشر 8/169 . تهیه و فرآوی: محمد حسین امین - گروه حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 240]