واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: قتل به دستور يك موجود ماورايي! اما آنچه که ماموران را متعجب کرد ادعای عجیب این مرد در بازجویی بود چراکه محمد میگفت: «... من برنامهاي براي قتل ابوالقاسم نداشتم و از ترس فرشتهاي بهنام هموييل، او را به قتل رساندهام.» «17 سال است که فرشتهای بهنام «هموییل» با من ارتباط دارد. نقشه قتل را هم او طراحی کرد. من نميتوانستم كاري بكنم فقط اين هموييل بود كه به من ميگفت كه چه كنم.» اين ادعاي محمد مرد ميانسال متهم به قتل پيرمردي 70 ساله است كه در دادگاه مطرح شد. به گزارش تهران امروز، صبح ديروز در جلسه محاكمه این مرد، نماينده دادستان گفت:«12 اسفندماه سال 83، ماموران پليس از طريق تماسي با 110 در جريان ناپدید شدن پيرمردي 70 ساله بهنام ابوالقاسم قرار گرفتند كه با ماشين خانه را ترك كرده و دیگر برنگشته بود. یک شبانهروز از تلاش ماموران براي يافتن سرنخهايي از این پیرمرد ميگذشت كه خانواده ابوالقاسم به پلیس گفتند: ساعاتي پيش مردی با ما تماس گرفت و گفت من مامور دادگستریام. پدر شما به جرم جابهجایی چند مرد مسلح بازداشت شده است و دو میلیون تومان وثیقه بیاورید تا او آزاد شود.اما آنچه که توجه ماموران را به خود جلب کرد گفتههای مرد غریبه در مورد وثیقه بود چراكه تماس گيرنده به خانواده ابوالقاسم گفته بود که وثیقه باید نقدی باشد و خودش هم برای گرفتن وثیقه اقدام خواهد کرد و لازم نیست آنها بیایند. با توجه به این گفتهها مشخص شد ابوالقاسم دزدیده شده و گمانهزنیها حاکی از آن داشت که این مرد زنده است.ماموران دست بهکار شده و با آموزش هایی که به خانواده ابوالقاسم دادند از آنها خواستند که پول را آماده کنند و به مرد تلفنکننده بدهند. هنگامي که زمان معامله با آدمربايان رسيد تنها یک راننده آژانس در مقابل خانه ابوالقاسم حاضر شد و پليس با تعقيب این ماشين. مخفيگاه متهم اصلي به نام محمد را شناسايي و وی را دستگيرشد.اما آنچه که ماموران را متعجب کرد ادعای عجیب این مرد در بازجویی بود چراکه محمد میگفت: «... من برنامهاي براي قتل ابوالقاسم نداشتم و از ترس فرشتهاي بهنام هموييل، او را به قتل رساندهام.»وی در بازجوییها هر آنچه اتفاق افتاده بود را تعریف و صحنه قتل را بازسازی کرد.نماينده دادستان تهران ادامه داد: با توجه به اینکه پزشکیقانونی جنون متهم را رد کرده است و او را مسئول اعمال خود میداند بهعنوان نماینده دادستان تهران تقاضای صدور حکم قانونی را دارم. سپس اولیایدم ابوالقاسم در جایگاه حاضر شده و تقاضای صدور حکم قصاص کردند.پس از آن متهم در جایگاه حاضر شد و گفت: «17 سال است که فرشتهای به نام هموییل با من ارتباط دارد و میگوید که چه کنم. نقشه قتل را هم او طراحی کرد. من برنامهاي براي قتل اين پيرمرد نداشتم» من تنها روز حادثه بود كه ابوالقاسم ر ا اطراف تهران پارس دیدم و ماشین او را «رفت و برگشت» دربست کرايه كردم. سرصحبت را باز كردم و در طول مسير با هم دوست شديم بهطوري كه وقتي دعوتش کردم به خانه بیاید و باهم چای بخوريم بدون هيچ سوالي به خانه آمد. وقتی چای را خورد من چاقویی روی گردنش گذاشتم و او را به قتل رساندم. «اجازه ندادم او زیاد درد بکشد و کمتر از یک دقیقه مرد. سپس جسدش را پتو پیچ کردم در صندوق عقب ماشین قرار دادم و ماشين را در خانهاي مخفی کردم سپس با خانوادهاش تماس گرفتم تا بتوانم از آنها پول بگیرم.»«من نمی توانستم کاری بکنم فقط این فرشته بود که به من میگفت که چه کنم. حتي ساعاتی قبل هم که میخواستم از زندان به دادگاه بیایم به من گفت که همه چیز را منکر شوم اما من به او گفتم اگر تو واقعیت داری باید در صندوقی که من در سلولم گذاشتم 50 میلیون تومان بگذاری این کار را بکن تا من هم به حرف تو گوش کنم. متهم در مورد حضور هموييل گفت: زمانی که قتل اتفاق افتاد مدتی بود که همسرم در خانه نبود و به همین خاطر هم آن فرشته به سراغم میآمد. بعد از پایان جلسه دادگاه هیات قضات شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 329]