تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 11 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، كليد وضو و كليد هر چيزى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799003293




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اصلاح و انقلاب در آموزه‏هاى قرآنى (قسمت دوم)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اصلاح و انقلاب در آموزه‏هاى قرآنى (قسمت دوم)
اصلاح و انقلاب در آموزه‏هاى قرآنى (قسمت دوم) نكته قابل توجه آن است كه در نگرش قرآنى به صلاح و اصلاح و با توجه به مفهوم وسيع و تقابلى اين واژه با كلمه افساد و فساد، هر گونه خروج از حالت‏سلامت و اعتدال، فساد تلقى و عامل آن مفسد ناميده مى‏شود و تلاش براى رفع هر گونه فساد در هر حوزه‏اى، وظيفه واجب هر فرد و نظام اسلامى قلمداد مى‏شود . بنابراين هر اندازه دامنه فساد وسيع مى‏شود، دامنه اصلاح نيز وسيع‏تر مى‏گردد . قرآن كريم با عبارت وسيع «فساد فى الارض‏» فساد را يك كلى مشكك مى‏داند كه به تبع آن، اصلاح نيز چنين است . استراتژى و شيوه‏هاى اصلاح در آموزه‏هاى قرآنى براساس تعاليم آسمانى، آرمان والاى انبيا و رسولان خداوند، برقرارى جامعه‏اى سالم و عارى از مفاسد اخلاقى، سياسى، اجتماعى و فرهنگى و اقتصادى و در تعبير قرآنى «حياة طيبه‏» است . در حيات طيبه و جامعه سالم قرآنى، منافع و مصالح ابناى بشر بدون آن كه با يكديگر در تضاد و تزاحم قرار گيرند، بر آورده خواهد شد، به شرط برقرارى چنين زندگى سالمى ساختن انسان‏ها و اصلاح و تغيير ساختارهاى اجتماعى، سياسى و اقتصادى جامعه انسانى، و به عبارت ديگر سازندگى، در دو بعد فردى و اجتماعى حيات انسان است . قرار گرفتن فرد و جامعه در مسير الهى و طرح و برنامه تكامل خداوندى، محور اصلاحات در انديشه وحيانى و از جمله قرآن كريم است . با دقت در آموزه‏هاى قرآن كريم به روشنى در مى‏يابيم كه در راه تحقق اين هدف بلند و متعالى در زندگى انسان‏ها - كه مقدمه حيات جاويد اخروى است - يك استراتژى مهم اساسى به نام دعوت وجود دارد و در راه پيگيرى اين استراتژى از سوى مصلحان حقيقى تاكتيك‏هاى متعددى نيز پيش بينى و توصيه شده است كه اينك اين استراتژى و تاكتيك را در خلال آيات قرآنى مرور مى‏كنيم . شايد رساترين و شفاف‏ترين آيه‏اى كه در آن استراتژى بزرگ دعوت به خير و اصلاح و تاكتيك‏هاى مهم آن بيان شده اين آيه است: «ادع الى سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتى هى احسن . . .» . (31) از فعل امر «ادع‏» در اين آيه به روشنى به دست مى‏آيد كه اراده الهى بر فراخوانى عمومى انسان‏ها به راه خويش كه همانا راه صلاح و خير و عدل و رستگارى است، مى‏باشد و پيامبر اسلام به عنوان مصلح بزرگ انسان‏ها موظف به انجام دادن اين فراخوان گشته است . از اين عبارت دانسته مى‏شود كه براى اصلاح فرد و جامعه، مصلحان موظف به حركت‏به سوى جامعه و تلاش براى رفع موانع هدايتند و انتظار كشيدن براى آمدن انسان‏ها به سوى مصلحان و آن گاه آغاز مسؤوليت اصلاح‏گرى در استراتژى اصلاحات قرآنى جايى ندارد; از اين روست كه پيامبر را «طبيب دوار بطبه‏» مى‏نامند . پزشكى كه بر بالين بيماران حاضر مى‏شود و به معالجه آنان مى‏پردازد و اين امر يكى از نقاط بسيار مهم در موفقيت مصلحان اجتماعى است . كسانى كه در لاك مباحث روشنفكرى فرو رفته و با مردم بيگانه‏اند و هر گاه سخن ازمردم مى‏گويند جز استفاده ابزارى از آنان هدف ديگرى ندارند، به تعبير قرآنى از صف مصلحان خارجند . به تعبير زيباى قرآن، در موارد متعدد، مصلح حقيقى بايد از مردم با مردم و براى مردم باشد، با آنان زندگى كند و دردهاى آنان را احساس كند، براى خير آنان تلاش نمايد و از ميان خود آنان برخاسته باشد . هدف استراتژى بزرگ دعوت نيز در همين آيه و با تعبير «سبيل ربك‏» بيان گرديده است، يعنى اين كه تمام تلاش‏هاى اصلاحى بايد به هر چه نزديك‏تر شدن انسان به خدا و الهى‏تر شدن جهت روابط ميان افراد و ساختارهاى اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى و سياسى است تا در بستر فراهم آمده در جامعه سالم و به سامان، انسان الهى رشد كند و به هدف والاى آفرينش دست‏يابد . از همين عبارت مى‏توان اين نكته را نيز استفاده كرد كه جريان اصلاح‏طلبى و اصلاح طلبان در جامعه دينى در صورتى توفيق خواهد يافت كه قصد و هدف خود را الهى كنند و كمك به رشد فضايل انسانى و الهى را در ميان بندگان خدا وجه همت‏خويش قرار دهند و اصلاح‏طلبى با انگيزه‏هاى نفسانى و قدرت طلبانه مادى از مسير اصلاحات قرآنى به دور است . قرآن كريم در اين آيه پس از ذكر استراتژى «دعوت‏» به منظور اصلاح و طرح هدف و آرمان بزرگ آن يعنى «راه خدا» ، به ذكر تاكتيك‏هاى لازم و ابزارهاى تحقق آن هدف بلند اشاره مى‏كند كه به ترتيب عبارتند از: حكمت، موعظه حسن و جدال احسن . به نظر مى‏رسد اين سه ابزار كه همگى فرهنگى و تبليغى محسوب مى‏شوند . در اين ديدگاه قرآنى، مشكلات و موانع اصلاح فرد و جوامع انسانى، جهل يا غفلت انسان‏ها از مسير درست كمال و رستگارى قلمداد شده است و از اين رو جهل زدايى و غفلت زدايى از طريق به كارگيرى استدلال و موعظه (به معناى وسيع قرآنى آن) و نيز تبادل انديشه در فضاى باز گفت‏وگو و مفاهمه (جدال احسن) مورد عنايت‏خداوند سبحان است . زندگى و آيين انبياى بزرگ و از جمله پيامبرگرامى اسلام تماما با استفاده از اين ابزارهاى فرهنگى و تبليغى در مسير هدايت انسان‏هاى گمراه و دور از حق و حقيقت‏شكل گرفته است . قرآن كريم نيز در مرحله نخست، عمده وظايف پيامبران را روشنگرى و نصيحت و به عبارتى همان جهل زدايى و غفلت زدايى مى‏داند و ويژگى پيامبران را در همين راستا تبيين مى‏كند «و ان من امة الا خلا فيها نذير» ، (32) «فبعث الله النبيين مبشرين و منذرين‏» ، (33) «ما نرسل المرسلين الا مبشرين و منذرين‏» ، (34) «لتنذر ام القرى و من حولها» . (35) از سوى ديگر لازمه توفيق جريان اصلاحى در جامعه، نرمش و ملايمت مصلحان در برخورد با انسان‏هاست كه عمدتا در برخوردهاى فردى و هدايت افراد مورد تاكيد قرآن است‏حتى در برخورد با طواغيتى چون فرعون خداوند به هنگام ماموريت دادن به موسى و هارون در برخورد با فرعون به آنان توصيه مى‏كند كه با فرعون به ملايمت‏سخن گويند، چه آن كه برخوردى خشن و قهر آميز در ابتداى كار در روند اصلاح مفاسد قطعا تاثير منفى خواهد داشت: «اذهبا الى فرعون انه طغى فقولا له قولا لينا لعله يتذكر او يخشى‏» . (36) اگر اميد اصلاح داريد بايد در ابتدا با ملايمت در رفع موانع فساد بكوشيد و حتى به پيامبر مى‏فرمايد: آنچه اعث‏شده است مؤمنان گرد تو آيند و تو درهدايت انسان‏ها توفيق يابى، اخلاق نيك و ملايمت در رفتار بوده است: «و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضو ا من حولك‏» . (37) بنابر آنچه گفته شد، از ديدگاه قرآن كريم، اصل در هدايت و اصلاح مفاسد و رفع موانع كمال انسان‏ها، كاربرد روش‏هاى فرهنگى و روشنگرانه و تبليغى در يك فرآيند تدريجى و همرا با صبر و حوصله و تحمل است . بنابر اين اصل، به كارگيرى روش‏هاى خشونت‏آميز در برخورد با مفاسد در حوزه عمومى و خصوصى زندگى انسان‏ها مذموم و نكوهيده شمرده مى‏شود; اما طبيعى است كه دامنه فساد هميشه به يك اندازه نيست و حوزه عمل مفسدان نيز تنها به حوزه فردى و شخصى خود آنان محدود نمى‏شود . مفاسد كلان اجتماعى، سياسى و اقتصادى و مفسدان بزرگ و يا به تعبير ساده «دانه درشت‏ها» با كاربرد روش‏هاى مسالمت آميز و فرهنگى اصلاح نخواهد شد . اين جاست كه قرآن كريم در كنار آن اصل مهم، به برخوردهاى عملى و حتى قهرآميز در اصلاح مفاسد نيز توجه دارد . هميشه كار جامعه‏اى كه گرفتار مفاسد است‏با اندرز و نصيحت و هشدار و روش‏هاى زبانى و حكمت و موعظه بسامان نمى‏شود، قطعا مواردى وجود دارد كه تنها راه چاره و البته آخرين راه چاره برخوردهاى عملى كه ممكن است گاه خشونت‏آميز باشد است . راز به كارگيرى روش‏هاى برخورد عملى و قهرآميز با مفاسد اين است كه افراد و گروه‏هاى مفسد در جامعه، به دليل منافع نامشروع خويش، حاضر به دست‏برداشتن از اقدامات فساد انگيزه خود نيستند و مرتبا خود فساد را گسترش مى‏دهند و علاوه بر خود، مسير جامعه انسانى را دچار اختلال مى‏كنند; اين جا است كه راه اصلاح جامعه منوط به حذف اين موانع فساد با برخوردهاى عملى و قهرآميز مى‏گردد بنابراين كاربرد شيوه اصلاح ديگرى متناسب با وضعيت جديد ضرورى است . آيات قرآن كريم به صراحت از ضرورت به كارگيرى اين روش در اصلاح مفاسد تاكيد دارد . دستور به مقاتله با ائمه كفر (برخلاف كفار كه در هدايت آنها از روش فرهنگى و تبليغى بايد استفاده كرد) در همين راستا صادر شده است: «فقاتلوا ائمة الكفر انهم لاايمان لهم‏» . (38) ائمه كفر برخلاف همه موازين و تعهدات انسانى و حقوقى به پايمال كردن مصالح عمومى جامعه پرداخته و جز به مطامع پست‏خويش، به چيز ديگرى نمى‏انديشند و قطعا در برخورد با چنين مفسدانى، تنها روش‏هاى خشونت‏آميز مؤثر است و تا اين موانع فساد از سرراه برداشته نشوند، اميد به اصلاح افراد و جامعه سرابى بيش نيست . از اين رو ماموريت مهم و خطير همه پيامبران الهى درافتادن و مبارزه با طواغيت زمان خود بوده است و آيه «اذهب الى فرعون انه طغى‏» (39) نيز نويد اين معنا است كه اگر كسانى فكر مى‏كنند با حفظ طواغيت و گردن كشان در راس هرم اجتماعى و از طريق اصلاحات آرام و تدريجى مى‏توانند كمكى به روند ساماندهى جوامع انسانى نمايند سخت در اشتباه‏اند و آب در هاون مى‏كوبند، البته همچنان كه پيش‏تر ذكر شد، در برخورد با چنين انسان‏هايى نيز ابتدا سعى در ارشاد و هدايت است . اما در صورتى كه اينان به حركت اصلاحى و از طريق روش‏هاى فرهنگى و تبليغى پاسخ ندهند، تكليف جامعه‏اى كه آنان سعى در اخلال و به فساد كشيدن آن دارند چيست، آيا راه سعادت و هدايت ديگران به خاطر وجود اين گونه جرثومه‏هاى فساد و تباهى، مى‏بايست مسدود گردد، چون اينان بر جوامع سلطه دارند ديگر به فكر اصلاح جامعه انسانى نبايد بود و بايد منتظر ماند تا اينان دست از مفاسد خود بردارند؟ ! قطعا حركت اصلاح جامعه به سبب افرادى معدود و سودجو، نمى‏بايست متوقف شود و اگراين افراد مانعند بايد با آنان برخورد كرد و از همين جهت‏خداوند كه درباره فرعون به موسى امر نمود تا او را هدايت كند، وقتى حركت اصلاحى در جامعه را با وجود فرعون متوقف شده و مسدود مى‏يابد، با يك حركت‏خشن و فيزيكى فرعون را حذف مى‏كند: «فاغرقناه و من معه جميعا» (40) و حتى جسد مرده او را نيز بر آب باقى مى‏گذارد تا از سنت الهى براى آيندگان نيز اخبار كند: «لتكون لمن خلفك آية‏» . (41) گذشته از طواغيت، افراد و گروه‏هايى نيز كه به دعوت اصلاحى پاسخ مثبت ندهند و با آن از در ستيز و نبرد مسلحانه برخيزند به تعبير قرآن از مفسدين هستند و با آنان نيز بايد برخورد قاطع و عملى كرد تا جامعه انسان‏ها از لوث وجود آنان پاك گردد . دستور جهاد با كفار و منافقان كه در صدد تخريب پايه‏هاى ايمانى و عقيدتى صحيح در جامعه‏اند و با حكومت دينى پيامبر درگير مى‏شوند، در همين راستا ارائه شده است: «يا ايها النبى جاهد الكفار و المنافقين و اغلظ عليهم‏» . (42) در مراتبى پايين‏تر از مفسدان بزرگ، كسانى نيز كه در جامعه با انجام دادن اعمال فسادانگيز به سلامت جامعه لطمه زده و با روش‏هاى فرهنگى نيز حاضر به ست‏برداشتن از كارهاى زشت‏خود نيستند، در معرض برخوردهاى عملى و خشن - البته قانونى - قرار مى‏گيرند: انما جزاء الذين يحاربون الله و رسوله و يسعون فى الارض فسادا ان يقتلوا اويصلبوا او تقطع ايديهم و ارجلهم من خلاف . (43) در اين زمينه لازم است در برخورد با مفسدان و تبهكاران با قاطعيت كامل به اجراى حدود الهى و تعزيرات حكومتى بپردازد: «و لاتاخذكم بهما رافة فى دين الله‏» . (44) رابطه انقلاب و اصلاح در قرآن از منظر اصلاحات قرآنى، انقلاب يكى از شيوه‏هاى اصلاح محسوب مى‏شود، برخلاف فرهنگ سياسى امروز كه انقلاب را در تقابل با اصلاحات مى‏داند . همان طور كه در بخش پيشين گذشت، گاهى رفع موانع فساد از جامعه از طريق برخوردهاى عملى و بعضا خشن صورت مى‏گيرد و قرآن كريم نيز آن را در مواردى خاص توصيه و تجويز مى‏كند; براى مثال، مبارزه قهرآميز با ستمكاران و مستكبران توصيه شده است . دقت در دو آيه ذيل، اين امر را به درستى بيان مى‏كند: مالكم لاتقاتلون فى سبيل الله و المستضعفين من الرجال و النساء و الولدان الذين يقولون ربنا اخرجنا من هذه القرية الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنك وليا واجعل لنا من لدنك نصيرا . (45) اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان الله على نصرهم لقدير . (46) در آيه اول نه تنها مبارزه قهرآميز با مستكبران توصيه و تجويز شده، بلكه كسانى كه از اين مبارزه روى بر مى‏تابند باعبارت «مالكم . . .» توبيج و سرزنش شده‏اند . از اين نكته استفاده مى‏شود كه وظيفه همه موحدان، مبارزه و بسيج امكانات مادى و معنوى در مقابله با ستمكاران و روند استكبارى در جوامع انسانى در سطوح داخلى و بين المللى است . در آيه دوم ضمن اجازه به مظلومان براى مبارزه با ستمكاران و ظالمان، بر پشتيبانى خداوند از اين حركت‏هاى قهرآميز عليه ستم و بى‏عدالتى تاكيد شده است . بنابراين بر اساس آموزه‏هاى قرآنى به تلاش‏هاى دسته جمعى براى برانداختن بناى ستم و استكبار به مثابه ريشه‏هاى مفاسد اجتماعى و سياسى توجه شده و به نوعى اين حركت‏هاى عدالت‏خواهانه و ضد فساد در طول اراده الهى مبنى بر حاكميت‏حق و عدل و خير در جهان ارزيابى شده است; به عبارت ديگر، آن جا كه دست‏خداوند از آستين مردمى حقجو و مبارز در راه حذف موانع هدايت‏بيرون آيد و دامنه اين اصلاح‏طلبى عميق و فساد زدايى به همه آحاد جامعه مظلوم و تحت‏ستم گسترش يابد و همگان در مسير يك حركت مردمى فراگير و در راستاى حذف موانع فساد اجتماعى و سياسى و اقتصادى قرار گيرند و با الهام از تعاليم آسمانى و در پيروى از رهبرى الهى در جهت‏حاكميت ارزش‏هاى انسانى و دين خدا به مبارزه‏اى قهرآميز دست زنند، اين حركت مردمى «انقلاب‏» نام مى‏گيرد و چون در راستاى اصلاح مسير غلط جامعه و تخريب ساختارهاى غيرعادلانه آن و برقرارى و بناى ساختارهاى جديد و الهى صورت مى‏گيرد، مورد عنايت و پشتيبانى خدا نيز قرار دارد . در اين‏باره عبارت زيباى «قاتلوهم يعذ بهم الله بايديكم‏» ، (47) ترسيم كننده واقعى جايگاه انقلاب‏هاى الهى و اسلامى از منظر قرآن كريم است . خوارى و خذلان مفسدان و تبهكاران را خداوند به خود نسبت مى‏دهد، اما آن را از طريق مردمى پاكباز، انقلابى ممدوح و مطلوب مى‏داند . اين جاست كه اگر انقلاب‏هاى اجتماعى و سياسى در راه استقرار نظام اجتماعى، سياسى و اقتصادى مطلوب خداوند در ميان انسان‏ها تحقق يابد، دقيقا يكى از روش‏هاى اصلاح از منظر قرآن كريم شمرده مى‏شود و به هيچ وجه در تقابل با اصلاحات قرار نخواهد گرفت . بنابراين عبارت انقلاب اصلاحى يا «اصلاح انقلابى‏» هر دو در فرهنگ قرآنى و آموزه‏هاى دينى - اسلامى جايگاه خاصى پيدا مى‏كند . در همين راستا تمامى حركت‏هاى دفاعى، جهادى، آزادى‏خواهانه، استقلال طلبانه و انقلابى از مصاديق اصلاحات قرآنى بر شمرده مى‏شوند و اگر در تاريخ تشيع و اسلام عزيز حركت‏هاى خونبارى چون حادثه عظيم عاشورا - از زبان امام حسين عليه السلام - حركتى اصلاح طلبانه در امت اسلامى معرفى مى‏شود: «انى لم اخرج اشرا ولابطرا و لاظالما و لكن خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدي‏» (48) و يا آن جا كه قرآن جريان بزرگ بعثت انبيا را يك جريان اصلاحى مى‏نامد: «ان اريد الا الاصلاح ما استطعت‏» (49) و يا قرآن شرط در امان ماندن يك جامعه از عذاب الهى را مصلح و اصلاح طلب بودن مردم آن جامعه مى‏داند: «و ماكان ربك ليهلك القرى بظلم و اهلها مصلحون‏» (50) و يا در تعبيرهاى زيباى پيامبر مى‏خوانيم كه خروج اسلام و امت اسلامى از حالت غربت‏به يك اصلاح محتاج است: «لايصلح آخر هذه الامة الا بما صلح به اولها» (51) «و بدا الاسلام غريبا و سيعود غريبا و طوبى للغربا الذين يصلحون ما افسد الناس بعدي من سنتي‏» (52) و يا آن جا كه على بن ابى‏طالب تمام تلاش‏هاى خود را در راستاى اصلاحات عميق و اساسى در جامعه انسانى خلاصه مى‏كند: «اللهم انك تعلم انه لم يكن الذي كان منامنافسة في سلطان و لاالتماس شى‏ء من فصول الحطام و لكن لنرد المعالم من دينك و نظهر الاصلاح في بلادك فيامن المظلومون من عبادك و تقام المعطلة من حدودك‏» (53) و . . . همه و همه بيانگر ديدگاه عميق قرآن كريم در مبحث اصلاح اجتماعى و سياسى در جامعه است . امروز در ايران انقلابى نيز مفهوم اصلاحات نمى‏تواند و نبايست‏خارج از معنا و مفهوم اسلامى و انقلابى و قرآنى آن دنبال شود . مرز بندى دقيقى كه رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آية‏الله خامنه‏اى از اصلاحات اسلامى و انقلابى و اصلاحات امريكايى ارائه كرده‏اند، در همين راستا قابل تحليل است . ايشان در اين باره گفته‏اند: اگر چه در اصلاحات سياسى دنيا انقلاب را در مقابل اصلاح قرار مى‏دهند، اما من با آن اصطلاح نمى‏خواهم حرف بزنم . من اصلاح با اصطلاح اسلامى را مطرح مى‏كنم . خود انقلاب بزرگ‏ترين اصلاح است، تداوم اصلاحات در ذات و هويت انقلاب نهفته است . . . انقلاب كه بدون اصلاح امكان ندارد . . . از اول انقلاب همه آرزو داشتند كه اصلاحات به وجود بيايد . . . (54) از آنچه در اين قسمت‏با استعانت از آيات قرآن كريم آورده شد استفاده مى‏شود كه قرآن كريم روش‏هاى اصلاحى را متنوع و گسترده مى‏داند و كار اصلاحى را با استفاده از ابزارهاى دوگانه فرهنگى و قهرآميز به تناسب حوزه فساد، ميزان فساد و طبقه مفسدان و آثار و نتايج فساد و با نظر گرفتن زمينه‏هاى فساد، توصيه و تجويز مى‏كند و در اين راستا انقلاب در جاى خود بهترين شيوه اصلاح جامعه محسوب مى‏شود; آن‏جا كه روش‏هاى اصلاح فرهنگى مؤثر واقع نشود و همه راه‏ها برروى روش‏هاى مسالمت جويانه اصلاحى بسته و مسدود باشد . پي نوشت : 1 . نساء (4) آيه 35 . 2 . همان، آيه 128 . 3 . انفال (8) آيه 1 . 4 . نهج البلاغه، ترجمه و شرح فيض الاسلام، (تهران: بى‏ناشر، 1392) نامه 47، ص 977 . 5 . حجرات (49) آيه‏10 . 6 . همان آيه‏9 . 7 . بقره (2) آيه‏224 . 8 . همان 182 . 9 . راغب اصفهانى، مفردات، ماده صلح . 10 . محمدبن‏حسن‏طوسى، تفسيرتبيان، ج‏1، ص‏75 . 11 . محمدحسين‏طباطبايى، الميزان، ج‏10، ص‏112 . 12 . مرتضى مطهرى، نهضت‏هاى اسلامى در صد ساله اخير، ص 6 . 13 . ص (38) آيه 28 . 14 . بقره (2) آيه‏220 . 15 . شعراء (26) آيه‏152 . 16 . بقره (2) آيه‏160 . 17 . نساء (4) آيه 146 . 18 . همان آيه 16 . 19 . احقاف (46) آيه 15 . 20 . اعراف (7) آيه 142 . 21 . نساء (4) آيه‏129 . 22 . نمل (27) آيه‏48 . 23 . احزاب (33) آيه‏71 . 24 . محمد (47) آيه‏4 و 5 . 25 . انبياء (21) آيه‏90 . 26 . هود (11) آيه‏88 . 27 . اعراف (7) آيه 56 و 85 . 28 . همان آيه‏170 . 29 . قصص (28) آيه‏19 . 30 . بقره (2) آيه 220 . 31 . نحل (16) آيه‏125 . 32 . فاطر (35) آيه‏24 . 33 . بقره (2) آيه‏213 . 34 . كهف (18) آيه‏56 . 35 . انعام (6) آيه‏92 . 36 . طه (20) آيه‏43- 44 . 37 . آل عمران (3) آيه‏159 . 38 . توبه (9) آيه‏12 . 39 . طه (20) آيه‏24 . 40 . اسراء (17) آيه‏103 . 41 . يونس (10) آيه‏92 . 42 . توبه (9) آيه‏73; تحريم (66) آيه‏91 . 43 . مائده (5) آيه‏33 . 44 . نور (24) آيه‏2 . 45 . نساء (4) آيه‏75 . 46 . حج (22) آيه‏39 . 47 . توبه (9) آيه‏14 . 48 . خوارزمى، مقتل، تهران: اسلاميه، ص 161 . 49 . هود (11) آيه‏88 . 50 . همان، 117 . 51 . به نقل از: على اصغر حلبى، تاريخ نهضت‏هاى دينى سياسى معاصر، (تهران: بهبهانى) ص 1- 2 . 52 . همان . 53 . نهج البلاغه، ترجمه و شرح فيض الاسلام خطبه 131، ص 406- 407 . 54 . تاسوعاى حسينى، 1421، 26 فروردين 1379





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 666]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن