تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833198435
تجلي بزرگترين مجتمع دانشگاهي، علمي و وقفي، در وقف نامه رشيدي
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تجلي بزرگترين مجتمع دانشگاهي، علمي و وقفي، در وقف نامه رشيدي نويسنده: نغمه بهبودي چکيدهعضو هيأت علمي - دانشگاه زابل، زابل، ميدان جهاد، دانشگاه زابل، دانشکده هنر، گروه باستان شناسيربع رشيدي يکي از مهمترين و بزرگترين مجتمعهاي دانشگاهي، علمي و وقفي در تاريخ ايران است. باني و موسس آن خواجه رشيد الدين فضلالله همداني، وزير غازان خان است، که توانست با ويژگي منحصر به فردي، که در وقفنامه خود بيان نموده است، اين مرکز دانشگاهي را در قرن هشتم هجري قمري، در عصر مغول بنيان نمايد. اين شخصيت فرهيخته، دانشمند و متفکر توانست با جذب دانشمندان و اطباي ممتاز از اقصي نقاط کشور و جهان، بزرگترين مجتمع علمي و وقفي بينالمللي را تأسيس نمايد، به طوري که به عنوان يک شاهکار ارزشمند تاريخي، با دانشگاههاي پيشرفته امروزي قابل مقايسه ميباشد. در حال حاضر ربعرشيدي در شمال شرقي تبريز مدفون است و خرابههاي آن تا اواخر دوره قاجاريه، معدن مصالح و آجر شهر تبريز بوده است. عدم پژوهش دقيق و کاوشهاي محدود باستانشناسي در معرفي اين آثار، باعث ناشناخته ماندن ابعاد کامل و جامع اين مجتمع دانشگاهي شده است، و شخصيتهاي فرهنگي و دانشمند آن دوران همچون خواجه رشيدالدين فضلالله که در زمينههاي مختلف علمي در اين دوره تاثيرگذار هستند، نيز در پردهاي از ابهام باقي ماندهاند. هدف مقاله حاضر، نشان دادن نقش و اهميت وقف در شهرک دانشگاهي ربعرشيدي است، به گونهاي که وضعيت وقف در ابعاد و بخشهاي مختلف ربعرشيدي به طور بارزتري مطرح و نمايان شود. بر اين اساس، روش تحقيق در مقاله بر مبناي تحقيقات اسنادي، متون کتابخانهاي و گزارشات باستانشناسي ميباشد. نتايج تحقيق نشانگر آن است که خواجه رشيدالدين فضل الله همداني به خوبي به جايگاه وقف بعنوان صالحات باقيات و به ارزش تأليف وقفنامه در زمان خود آگاه است، آنچنانکه امروزه وقفنامه رشيدي توانسته است، دانشمندان و باستانشناسان را در فهماندن جامع از فرهنگ و تمدن ايران اسلامي ياري رساند، و به عنوان الگويي نمونه مطرح شود. کلمات کليدي وقف، وقف نامه رشيدي، ربع رشيدي، رشيد الدين فضل الله همداني، ايلخانيان، تبريزManifestation of Academic Largest Complex, Scientific and Vaqfic in Rab-i Rashidi Vaqfnameh Naghmeh; BehboodiDept. of Archaeology, University of Zabol ABSTRACTRab-i Rashidi is one of academic largest complex, scientific and Vaqfic in Iranian history. Founder of rab-i Rashidi is Khajeh Rashid-Aldain Fazollah Hamedani (minister of Ghazan Khan). He can found this building in Eighth century (A. H.) or Mongol era. Rashidi is a very important personality (Scientific, educated, one of the great thinkers of our era), can attract honor scientists and doctors from in the farthest reaches of the world for international academic largest complex. Today rab-i Rashidi located eastern north of Tabriz. Ruined place of Rab-i Rashidi until Qajar era used for the purpose of construction materials of Tabriz city. Method of this paper is basis librarian studies, documental references, reports and Vaqf-nameh Rashidi. Result, represented Khajeh Rashid – aldin was well aware of value and significance of Vaqf. In that manner, today Vaqf-nameh can be complete and universal reference of Iranian civilianization and cultural for scientists and archaeologist and be brought fort for discussion original or sample of vaqf. KEYWORDSVAQF, VAQF-NAMEH, RASHIDI, RAB-I RASHIDI, ILKHANAN, TABRIZ. مقدمه موضوع وقف، که خود بابي در فقه اسلامي دارد، از همان آغاز ظهور اسلام وجود داشته و پيامبر گرامي اسلام (ص) و اولياء و پيشوايان دين سفارش بسياري در اين مورد کردهاند. مسلمانان نيز به پيروي از پيشوايان خويش برخي از دارايي خود را در راه خدا و به عنوان کمک و ياري رساندن به افراد بي بضاعت وقف موبّد ميکردهاند (مرعشي نجفي، سيد محمود، 1383، ص 1438)، يکي از موارد وقف که در سير ادوار تاريخي ايران بسيار اهميت دارد، «مجتمع ربع رشيدي»**زيرنويس=رَبْع در فرهنگهاي لغت به بُستانسرا و محلّه معني شده است. حمدالله مستوفي همعصر با خواجه رشيدالدين، در کتاب نزههالقلوب، هنگام توصيف ربع رشيدي، رَبْع را مترداف شهرچه (شهرک) بکار برده است.@ ، موقوفات وابسته به آن، و «وقف نامهي ربع رشيدي» است، که در يکي از ملتهبترين دورة تاريخي ايران، در عصر ايلخانيان مغول ايجاد شد. در ارتباط با «ربعرشيدي»، که با توجه به وقف نامه خود، توسط خواجه رشيدالدين فضلالله ابن عمادالدوله (وزير غازانخان) احداث شده است، و به عنوان يک شهرک دانشگاهي، علمي و وقفي در آن دوران اهميت زيادي داشته است. بطوريکه در دوران اوج حيات و شکوفايي خود، مورد مراجعه مستقيم دانشمندان معروف جهان و از جمله پزشکان و پژوهشگران يونان، روم، مصر، چين و ديگر ممالک آن روز آسيا و اروپايي قرار ميگرفت. همچنين در اين دوران شاهد افزايش املاک وقفي در قلمرو ايران و سرزمينهاي همجوار هستيم، به گونهاي که ايجاد مجموعههاي مذهبي، آموزشي و عامالمنفعه جديد و اختصاص اوقاف براي آنها مهمترين جلوه رونق و شکوفايي وقف در عصر ايلخاني به خصوص دوران فرمانروايي غازانخان است. «وقفنامهي ربعرشيدي»، نيز اثر مشهور و منحصر بهفرد دوران ايلخاني است، که به علت تفصيل و ارزش ذاتي و اهميت ويژه تاريخي آن، در ضمن نوشتههاي تاريخي خواجه رشيدالدين به شمار ميآيد. با توجه به مطالب ذکر شده، هدف پژوهش حاضر، نشان دادن نقش و اهميت وقف در مجموعه ربعرشيدي است، به گونهاي که وضعيت وقف در ابعاد و بخشهاي مختلف ربعرشيدي به طور بارزتري مطرح و نمايان شود. بر اين اساس دو پرسش مطرح ميشود:جايگاه ربع رشيدي، به عنوان بزرگترين مجتمع علمي، وقفي در دوره ايلخاني و بعد از آن چگونه است؟ديدگاه خواجه رشيدالدين از وقف و هدف او از تأليف وقفنامه ربع رشيدي چيست؟از اين رو در بررسي و مطالعه نقش و اهميت وقف در دوره ايلخاني، تلاش مقاله آن است، تا با مطالعه سير تحولات تاريخي و بررسي ابعاد مختلف ربع رشيدي و وقفنامهي آن، بتوان جايگاه نهاد وقف و فلسفه آن را در اين دوران مشخص نمود. وقف در دورهي ايلخانان مغول وقف يکي از سنتهاي مهم در تاريخ تمدني و فرهنگ ايران در دوران بعد از اسلام است. اگر چه در وهلهي نخست و در ظاهر، عمل به اين سنت به عنوان يک عمل خداپسندانه و در بر دارندهي پاداش و ثواب انجام ميشد، با اين حال بسياري از شؤون زندگي اقتصادي، اجتماعي، علمي، فرهنگي و حتي سياسي جامعه نيز تحت تأثير آن قرار ميگرفت. از سوي ديگر، پيوستگي اين سنت با دين، نهادهاي شرعي و داعيه مسلماني حکومتها به همراه آشکار شدن سودمنديهاي فراوان آن تداوم و امنيت ويژهاي را در اجراي آن به همراه داشت. فرمانرويان و کارگزاران عالي رتبه حکومتها و ديگر صاحبان ثروت و مکنت هم از سر دينداري، شهرتجويي و حتي بر اساس منافع شخصي خود و رقابت با يکديگر در بسياري مواقع در نقش عاملان و حافظان اين سنت ظاهر ميشوند (عباسي جواد، 1383، ص 77). در دوران مغول و تشکيل حکومت توسط آنان به عنوان يکي از رويدادها و تحولات سرنوشتساز تاريخ ايران، بر وضعيت وقف نيز همانند وجوه تمدن و فرهنگ ايران به شدت تأثير گذاشت. چنانکه ميتوان اين دوره را عصري خاص در تاريخ وقف در ايران بعد از اسلام در نظر گرفت (عباسي جواد، 1383، ص 79). در اين زمان، ابتدا بسياري از املاک و اراضي موقوفه به وسيله ايلخانان بت پرست تصرف شد، به عنوان مثال مغولان پس از تصرف فارس املاک موقوفه سادات طباطبايي را مصادره کردند و به صورت «اينجو» يعني خالصه ديوان در آوردند. پطروشفسکي در جلد دوم کتاب کشاورزي و مناسبات ارضي در ايران عهد مغول مطالبي پيرامون اراضي موقوفه و نحوة بهرهبرداري از آنها نوشته است که قسمتهايي از آن نقل ميشود: « ماهيت وقف روشن است و شکي بر نميانگيزد اراضي موقوفه قسم خاصي از مالکيت ارضي فئودالي است، که در نخستين قرنهاي بعد از اسلام مکون گشته است... اموال منقول و غير منقول که به سود تأسيسات مذهبي، از قبيل مساجد و مدارس و خانقاهها و همچنين مرقد اولياء و سلاطين و بنگاههاي خيريه مانند بيمارستانها و زاويهها و پناهگاههاي سالخوردگان و بيوه زنان و يتيمان و غيره اختصاص داده شده است، وقف ناميده ميشد، ولي فقط بخشي از درآمد مستقيماً صرف نگهداري موسسات مذهبي و خيريه ميشد، و بخشي مهم و شايد قسمت اعظم عوايد موقوفات نصيب متوليان و قاضيان و ... ميشده است(سليميفر، مصطفي، 1370،ص 78). با عنايت به سير پرفراز و نشيب تحولات سياسي، ديني، اقتصادي و اجتماعي ايران در عصر مغول و نيز بر اساس آگاهيهاي تاريخي موجود در باره وقف در اين عصر ارائه يک دورهبندي از سير تحول وقف در اين عصر ممکن و تا حدي ضروري است و دستيابي به يک چشمانداز روشن در باره موضوع را آسان ميکند. بر اين مبنا، ميتوان از پنج دوره در بارهي سير وضعيت وقف در اين عصر سخن گفت: دوره انحطاط وقف از حمله مغول تا تأسيس حکومت ايلخاني دوره تلاشهاي موردي و مقطعي براي احياي وقف از تأسيس حکومت ايلخاني تا پايان فرمانروايي سلطان احمد تکودار دوره رکود از آغاز پادشاهي ارغونخان تا روي کار آمدن غازانخان دوره رونق و شکوفايي عصر غازانخان و سلطان محمد اولجايتو دوره بحران و نابساماني عصر سلطنت ابوسعيد و سقوط حکومت ايلخاني (عباسي جواد، 1383، ص 79).بر اين مبنا، دوره نخست، دوره ويرانگري و تزلزل در عصر تمدن و فرهنگ ايران، دوره دوم دورهي همگرايي نسبي مغولان با اين تمدن و فرهنگ، دوره سوم، دورهي بروز تزلزل در همگرايي مذکور، دوره چهارم، دورهي تکامل و اوج اين همگرايي و بالاخره دوره پنجم، دورهي بحران و آشفتگي در اين عرصه است. احداث ربع رشيدي همزمان با دوره رونق و شکوفايي وقف (عصر غازان خان) به سلطنت رسيدن غازانخان که با مسلمان شدن او و بسياري از مغولان ساکن در ايران همراه است، و ظهور ديوانسالاران برجستهاي چون رشيدالدين در صحنهي سياسي و تمدني، تغييرات گستردهاي را در زمينه وقف به دنبال داشت. اين دوران را که در برگيرندهي عصر فرمانروايي سلطان محمد اولجايتو نيز هست بايد دوران احياء و رونق واقعي وقف و از جمله افزايش املاک وقفي در ايران عصر مغول محسوب کرد. ايجاد مجموعههاي مذهبي، آموزشي و عامالمنفعه جديد و اختصاص اوقاف براي آنها مهمترين جلوه رونق و شکوفايي وقف در عصر غازانخان است. يکي از اين مجموعهها، ساخت ربعرشيدي است، که توسط وزير معروف غازانخان يعني «رشيدالدين» صورت گرفت. اين شخصيت برجسته ديواني بزرگترين مجموعه وقفي در طول تاريخ ايران در قالب احداث ربعرشيدي و تخصيص حجم گستردهاي از موقوفات به آن سامان داد. توضيحات مفصل رشيدالدين در اثر جاودان خود «وقفنامه رشيدي» اين امکان براي پژوهشگران فراهم نموده است که بتوانند بطور دقيق به بررسي ربعرشيدي بپردازند(عباسي جواد، 1383، ص 88). معرفي مختصر واقف ربع رشيدي، خواجه رشيدالدين فضل اللهرشيدالدين فضلالله همداني پسر ابوالخير بن عالي (غالي) در حدود سال 648 ه.ق به دنيا آمد. پدرش ابوالخير ملقب به عمادالدوله است، و اين ميرساند که خانوادة او ثروت و نفوذي داشتند(رجب زاده، هاشم،1377، ص 30). خواجه رشيدالدين فضلالله يکي از چهرههاي درخشان عهد ايلخاني است، که همراه با فرزندان و خاندانش از جهت احياي فرهنگ ايراني و تحکيم مباني تشکيلات و سازمانهاي اداري و ديواني قابل مقايسه با خاندان جويني است(بياني، شيرين،1371، ص 489) ايشان طبيبي عالم و مورخي دانشمند است و به واسطه علم و مهارتي که در طب داشت در زمان آباقاخان به عنوان پزشک وارد دستگاه سلطنتي شد و در سايه تدبير و سياستي که از خود نشان داد مرتبهاي والا يافت. در عهد ارغون خان (663 تا 680 ه.ق) منظور نظر و عنايت پادشاه، چنان ترقي يافت، تا آنجا که در امور مملکتي مورد مشورت بزرگان و امراي ديوان قرار گرفت. در زمان گيخاتو به وزارت ديواني رسيد و شخصيت مهمي شد. ترقي خواجه رشيدالدين فضلالله را در عهد غازان خان ميبينيم که از زمان سلطنت او، وزير او گشت. رشيدالدين علاوه بر طب، به عنوان مورخي برجسته نيز مقامي ممتاز دارد و تأليفات تاريخي وسيع او که حتي تاريخ عالم را در بر ميگيرد، به لحاظ وسعت و اعتبار و شيوه علمي که در تدوين و نگارش آن، از نظر استفاده از منابع اصيل و مورد اعتماد و ارزيابي مآخذ تأليف، به کار رفته اعجاب و تحسين محققان را بر انگيخته است. آراء علمي و فلسفي و سياسي او، و نيز تدابير و کارهايش در مقام وزير صاحب اختيار دستگاه ايلخاني قابل توجه است. پايگاه علمي رشيدالدين از جنبههاي گوناگون شايستهي توجه و بررسي است، که بطور اجمال در دستهبندي زير ميتوان ارائه نمود: توجهاي خاص به اهل علم داشت و آنها را تشويق مينمود.سهمي که در اشاعه علوم چيني داشت. کتابهايي که در علوم، بخصوص در طب نگاشت. تأليفهاي متنوع و گسترده که بخصوص در زمينهي تاريخ داشت. تحقيق و تأليفهايي که در زمينهي فلسفه و کلام و اديان نمود. تقريرها و تحريرهاي منسوب به او، مانند: رسالههاي فلسفي و کلامي و نامههاي اخواني و ديواني (رجبزاده هاشم، 1377، ص 294) موقعيت جغرافيايي شهر رشيدآباد و ربع رشيدي در اين قسمت وضعيت مکاني – جغرافيايي ربعرشيدي معرفي ميگردد. هدف از ارائه اين وضعيت نشان دادن اهميت وقف در اين مجموعه منحصر به فرد است. تأسيسات شهر رشيدآباد، شامل سه بخش است: 1- شهرستان 2- ربع رشيدي 3- ربض اين سه بخش مجموعاً شهر رشيدآباد خوانده ميشود. ربع رشيدي در قلب شهرستان قرار داشته است، بنابراين نميتوان اين دو بخش شهر را از يکديگر جدا ساخت، زيرا محل بسياري از مکانها و فضاهاي ربع رشيدي، با فضاها و مکانهاي شهرستان در آميخته است.( سعيدنيا، پژوهشي در ربع رشيدي، 1378) شهرستان رشيدي (رشيدآباد) در شرق شهر تبريز و در شمال مهرانرود و ويلانکوه قرار دارد. تا چند سال پيش از توسعههاي جديد، شهرستان رشيدي چند کيلومتري در خارج از شهر تبريز قرار داشت، ليکن امروزه تمامي اراضي مشهور آن که به« قلعه رشيدي» معروف است و پيرامون آنها در محاصره شهر تبريز در آمده است و ناحيه مسکوني اطراف آن در حال حاضر، محله يوسفآباد خوانده ميشود. ربع رشيدي از دو قسمت تشکيل ميشد: بخش نخست آن که توسط رشيدالدين فضلالله عمادالدوله ابوالخير وزير ايلخانيان حدود 1300 ميلادي ساخته شد و «بزرگترين مرکز دانشگاهي دوره اسلامي» در آن بنيان نهاد. در آن هنگام شهرستان رشيدي در حومه شهر تبريز(اشکال 3 و 4) و در داخل قلعه غازاني قرار داشت، که پيرامون آن بارويي داشت و داراي درگاهي است، که براي آن درگاه منارههايي ساختند. سپس در يک زمان بعدي، بخش ديگري به بخش نخست افزوده شد و پيرامون هر دو باروي جديدي کشيدند و دروازه ديگري بيرون آن بارو ساختند و مجموع اين دو بخش را ربع رشيدي ناميدند ( سعيدنيا، پژوهشي در ربع رشيدي، 1378). تشکيلات و تأسيسات ربع رشيدي شامل، مکانهايي با عملکردهاي مذهبي، عرفاني، آموزشي، درماني و اداري ميشده است.در دوران صفوي و در سال 1019 هجري قمري و در دوره شاه عباس بزرگ براي جلوگيري از حمله عثمانيان يک قلعه از مصالح ربعرشيدي و شنب غازانخان (مقبره غازانخان) و گورستانهاي تاريخي تبريز براي حاکم تبريز ساخته شد. بطوريکه بنايي که امروزه از آن به« قلعهي رشيدي» ياد ميشود همين قلعهي دوره صفوي است، که از بقاياي خرابههاي ربع رشيدي احداث شد(روحانگيز، لاله، 1386، ص 3). پس از عزل و قتل رشيدالدين**زيرنويس=خواجه رشيدالدين در سال 718 هجري قمري کشته شد و جنازه وي در مقبرهاش واقع در ربع رشيدي دفن گرديد.@ توسط سلطان ابوسعيد آخرين پادشاه ايلخاني، ربعرشيدي غارت و ويران شد. چندي بعد فرزند خواجه، محمد غياثالدين به صدارات منصوب شد، و دوباره آنرا آباد ساخت. اما او نيز به سرنوشت پدر مبتلا شد و به قتل رسيد، و شهرستان رشيدي دوباره تاراج شد. سرانجام در عصر ميرانشاه پسر تيمورلنگ به بهانه يهودي پنداشتن رشيدالدين بقاياي ربعرشيدي با خاک يکسان شد (سعيدنيا احمد، بازآفريني شهرستان رشيدي،ص 32). مجتمع دانشگاهي، علمي و وقفي ربع رشيدي ربعرشيدي بارزترين نمونه مساعي و تلاش سازنده آن در عرصه تعالي و رشد و پويايي فرهنگ ايراني به شمار ميرود، که به عنوان يک «شهرک دانشگاهي» با برنامههاي وسيع فرهنگي، اقتصادي و رفاهي در نخستين سالهاي قرن هشتم هجري قمري در داخل حصار جديد شهر تبريز که توسط غازانخان ايجاد شد، برپا گشت (اصفهانيان داوود، 1383). «خواجه رشيدالدين» براي سازماندهي و تمرکز و تداوم تحقيقات و فعاليتهاي فرهنگي و علمي خود به تأسيس يک سازمان بزرگ علمي، آموزشي و پژوهشي در اين مجتمع دانشگاهي پرداخت. با بررسي مندرجات مکاتبات رشيدي و همچنين با توجه به منابع و مآخذ آن دوران بخصوص وقفنامه ربعرشيدي، ميتوان تصوير صحيح و روشني از ابعاد گوناگون ربعرشيدي از جهات مختلف ساختماني، جمعيتي، وسعت و فعاليتهاي آموزشي، مذهبي و مديريت و مسائل ديگر را بدست آورد. تأسيسات ربعرشيدي چنان دقيق در وقفنامه بيان شده که ميتوان از روي همان توضيحات نقشه آن را پياده کرد. تشکيلات اصلي ربعرشيدي با توجه به وقفنامه به شرح زير قابل طرح ميباشد (اصفهانيان داوود، 1383)، که عبارتند از: آموزشگاه (دارالتعليم)هاي عمومي دانشکده (مدرسه در اصطلاح قديم) کتابخانه مرکزي ربعرشيدي شامل دو بخش اصلي: بخش کتابهاي فارسي و عربي و بخش کتابهاي خارجي بيمارستان (دارالشفاء) براي آموزش پزشکي و خدمات درماني داروخانه و کارگاه داروسازي (بيت الادويه) و شربتهاي طبي (شرابخانه) رصدخانه کارگاههاي کاغذسازي و ساخت لوازم کمک آموزشي و علمي جايگاه نسخهبرداري و تکثير کتاب کوي استادان (کوچه علماء) و کارمندان در دو محله جداگانه کوي دانشجويان (محله طلبه) و مسجد، خانقاه و واحدهاي خدماتي و اداري (وانگ اي دان، 1379، ص 21)با مطالعه دقيق و مفصل وقفنامه ربع رشيدي ميتوان به دو نکته مهم، و مورد استفاده در طراحي ربع رشيدي پرداخت: مجتمع با ويژگيهاي يک شهر را در ذهن به وجود ميآورد. در اين شهر کليه امکانات زندگي فراهم ميباشد.وجه تمايز اين شهر با ساير مجتمعهاي موقوفي، سيستم مديريت و کنترل فرايند کار در ربع رشيدي ميباشد. بطوريکه رشيدالدين در وقفنامه با ظرافت و دقت بسيار زياد الگويي در برنامهريزي و مديريت پيشرفته در زمينه آموزشي و رفاهي ارائه ميدهد و با بکار گرفتن سه عنصر مديريتي (متولي، مشرف و ناظر) به کنترل اين سيستم ميپردازد.اين موارد به دقت از وقفنامه استنباط ميشود که ميتوان تحت عناوين ربع رشيدي به مثابه يک پرديس دانشگاهي، يک نظام جامع اقتصادي، اجتماعي، مالي و مديريتي، يک سازمان فضايي بومي و با هويت، يک جلوه از ميراث فرهنگي و يک نظام حقوقي نام برده شود. بر اين اساس استحکام، شکوه و گستره طرح عظيم ربعرشيدي به قدري داراي وسعت و انسجام است، که از قول دولتشاه سمرقندي نوشتهاند: که همانا ويران کردن اين عمارت از ساختن عمارت ديگر مشکلتر باشد. طرح و سازمان و تشکيلاتي که خواجه رشيدالدين در وقفنامه ربعرشيدي ارائه مينمايد، فکري بديع و برنامهايي صحيح و کاملاً خلاق و ابتکاري و منطبق بر اصول علمي و عملي است. وسعت طرح و برنامه دقيق احداث و نگهداري و نظم و ترتيب اين تشکيلات، پژوهشگران ربعرشيدي را به شک و ترديد وا ميدارد و اين سؤال را مطرح ميکند، که نکند خواجه با تکيه بر کرسي صدارت و منابع مالي سرشار مملکت بعد از آن همه ويراني و تخريب مغولان اين تصورات را در مخيله داشته و آنها را روي کاغذ آورده و همه اين سازمانها و بناها از قوه به فعل در نيامده است. اما با مقايسه متن وقفنامه با متن مکاتبات رشيدي که سند عملي اقدامات و قرينه عيني شواهد وجودي اين تشکيلات و سازمانها ميباشد، ترديدي نميگذارد که ربعرشيدي همانطوريکه نظر خواجه رشيدالدين است، ساخته و پرداخته شده، و مورد بهرهبرداري قرار گرفته است. (اصفهانيان داوود، 1383) متأسفانه کينهتوزي و بغض حسد و مکاريهاي سياسي و انتقامجويي مغولي و حوادث طبيعي، آثار عيني را از بين برده و امروز فقط آثاري چند از اين بنياد بينظير باقي مانده است (شهابي، محمدرضا، 1383، ص 143). بنابراين جا دارد بعد از اين همه تحقيق و تفحص در اسناد و منابع تحقيقات عملي و ميداني جديد بر اساس ضوابط باستانشناسي و حفاري علمي منسجم از محل بقاياي ربعرشيدي به عمل آيد تا بلکه حقايق عيني از دل خاک بيرون آورده شود.وقف نامه ربع رشيدي در محيط علمي ايران در عصر ايلخانان، جامعيت در دانشها و فنون مختلف و احاطه بر همه علوم متداول از شرايط اصلي و معيار دانشوري و فرزانگي است. «خواجه رشيدالدين» نمونهي کامل دانشمند جامع در اين عهد است. يکي از آثار با ارزش ايشان «وقفنامه ربعرشيدي» است. (اشکال 10 و 9) اين وقفنامه به علت تفصيل و ارزش ذاتي و اهميت ويژه تاريخي آن در ضمن نوشتههاي تاريخي خواجه رشيدالدين به شمار ميآيد (وانگ ايدان، 1379، ص 18). از اين «وقفنامه» اطلاعات دقيق و مستندي در باره نوع و چگونگي فعاليتهاي علمي، آموزشي و تشکيلات وقف، اوضاع فرهنگي عصر، همچنين ارزش خدمات خواجه در پيشبرد و توسعه امور فرهنگي و آموزشي، و بعضي نکات مهم در باره احوال شخصي او به دست ميآيد (وانگ ايدان، 1379، ص 20). وقفنامه ربع رشيدي با مقدمهاي نسبتاً طولاني درباره اهميت و فلسفه وقف شروع ميشود، و دو بخش اصلي دارد: در يک بخش قسمتهاي مختلف ربع رشيدي مانند روضه (مساجد زمستاني و تابستاني)، دارالشفاء، خانقاه، کتابخانه و ... جزء به جزء به همراه کارکنان هر قسمت و مواجب ايشان ذکر شده است( عباسي، جواد، 1383، ص 92). که بطور نمونه در ارتباط با کتابخانه و دارالشفاء ربع رشيدي در وقفنامه بدين موارد اشاره شده است. درباره کتابخانه ربع، تعداد کارمندان کتابخانه و مسئوليت هر يک از آنان، روش فهرستنويسي و کتابداري، همچنين شرايط و مقررات استفاده از کتابخانه بطور کامل توضيح داده شده است. اين مطالب حاکي از فن پيشرفته کتابداري، اداره امور کتابخانه در آن زمان و در مؤسسات وابسته به خواجه رشيدالدين است. طبق مندرجات وقفنامه، کتابها به صورت موضوعي در خزانه يا مخزن اصلي کتابخانه نگهداري ميشد، جايگاه کتابهاي مربوط به علوم منقول در سوي راست و کتابهاي علوم معقول در سوي چپ قرار داشتند. در کتابخانه ربعرشيدي کتابهاي خارجي از جمله: کتابهاي چيني نيز نگهداري ميشد. اين وضعيت نشان ميدهد که در ربعرشيدي دانشمندان و پژوهشگران مسلط بر زبانهاي خارجي حضور داشتند، که مطالعه اين نوع کتابهاي تخصصي به زبان اصلي براي آنان امکانپذير است. خواجه رشيدالدين در اين مورد نوشته است: «شصت هزار مجلد کتب در انواع علوم و تاريخ و اشعار و حکايات و غيره که از ممالک ايران، توران، مصر، مغرب، روم، صين (چين) و هند جمع کردهام همه را وقف گردانيدهام بر ربعرشيدي» (وانگ ايدان، 1379، صص 22 و 23) (بروشکي محمدمهدي، 1356،صص 139-142).نمونه ديگر، بيمارستان (دارالشفاء) ربعرشيدي همچنين ساير بيمارستانهاي وابسته به تشکيلات علمي خواجه رشيدالدين، تعدادي پزشک خارجي، از جمله چيني بکار گماشته شد. از آنجا که ربع رشيدي سازمان علمي و آموزشي است، پزشکان فقط به امور درماني نميپرداختند و چنانکه خود خواجه تأکيد کرده است، استادان در بيمارستانها به تعليم و آموزش عملي دانشجويان نيز اشتغال داشتند. بدين ترتيب پزشکي به صورت عملي و نظري (به تعبير خواجه: عمليات و علميات) آموزش داده ميشد( (وانگ اي دان، 1379، ص 21).در بخش دوم وقفنامه ربع رشيدي اموال و املاک وقف شده بر ربع رشيدي که در گسترهاي از آسياي صغير تا هند و ترکستان پراکنده بودند، بطور دقيق معرفي شده است. عمده اين وقفيات در يزد، آذربايجان و سپس اصفهان، شيراز و موصل قرار داشت ( عباسي، جواد، 1383، ص 92).توضيحات مفصل رشيدالدين در مقدمه وقفنامه (پيش از ده صفحه) از قسمتهاي مهم آن است که رشيدالدين در ابتدا شواهدي از احاديث و آيات قرآني بيان کرده و اعمال «سيئه و صالحه» را با هم مقايسه کرده است. به نظر ميرسد هدف خواجه از اين تفضيل علاوه بر بيان اهميت اقدامات خويش در ربع رشيدي، نوعي تلاش براي اشاعه فرهنگ وقف است. به نظر او وقف که همان صدقه جاريه است بر هر نوع عمل ثواب ديگري برتري دارد و در آخرت هيچ چيز مانند آن به کار فرد نميآيد. از جمله استدلالهاي حسابگرانه او در اين باره آنست که انسان تا زنده است به دليل جايزالخطا بودن همراه با اعمال صالحهاش گناه نيز مرتکب ميشود و صدقه جاريه بخشي از آن را جبران ميکند. با مرگ انسان و انقطاع اعمال خلاف او با وجود صدقه جاريه فقط ثواب براي او ثبت ميشود.در جايي ديگر از اين مقدمه مي گويد: «و بدين تقرير و براهين و مقدمات معلوم و محقق شد که وقف کردن که آن از خيرات جاريه است و آن خيرات جاريه آن را ثواب و اجر عظيم بسيار است و هر که در آن طعني زند يا منکر باشد، آن از ناداني و غفلت باشد و چون او را دست دهد که آن خيرات جاريه به جاي آرد و در آن اهمال نموده باشد، زياني که او با خود کرده باشد هيچ کس با او نتوانسته باشد کردن و دشمن حقيقي خود بوده باشد.» اگر اين مطالب را آيينهاي از نگرشها و ضرورتها نسبت به وقف در عصر رشيدالدين بدانيم معلوم ميشود که در آن زمان پارهاي ترديدها و ابهامات در بارهي نفس وقف و امنيت آن وجود داشته است. با اين همه، اقدامات خواجه در حوزه وقف از انگيزه دنيوي و شهرتجويانه نيز فارغ نيست، عبارتهايي چون: «آثار خيرات و ضبط مبرات ما جهانيان را مشهود و مسموع افتد.» و «ثناي ما ورد زبان اهل زمان گردد.» بيانگر انگيزه هاي او هستند (عباسي جواد، 1383، صص 92 و 93). در پي قتل رشيدالدين (718 ه.ق) و سپس پسرش غياثالدين (736 ه.ق) ميراث وقفي او دچار غارت، چپاول و بي توجهي شد. با اين حال خواند مير که حدود دو قرن پس از او ميزيست مينويسد:« هنوز آثار خيرات و مبرات آن خواجه بزرگوار در آن ولايات باقي و پايدار است.» (عباسي جواد، 1383، ص 93). بعضي از محققين يکي از انگيزههاي خواجه رشيدالدين را شهرت يافتن يا ماندگار شدن و يا هدف دستگيري و حمايت از شخص معين يا گروهي خاصي ميدادند. و يا ميل به جاودان زيستن وي است که بر اين اساس، وقف شکل خارجي و حقوقي همين آرمان است، و بر همين مبناست که در اخبار، آن را «صدقه جاريه» ناميدهاند تا نشانهاي از احسان مستمر و پايدار باشد. ميل به تحقق آرمانهاي دور از دسترس در زمان حيات نيز انگيزه ديگري است که اشخاص و از آن جمله، خواجه رشيدالدين را وادار به وقف کردن و احداث ربع رشيدي ميسازد(کاتوزيان، ناصر، 1381، صص 192-194). بررسيهاي باستان شناسي ربع رشيدي پژوهشهاي باستانشناسي در اين محوطه، از سال 1382 و کاوشهاي باستانشناختي در آن نيز از سال 1384 آغاز شد. گمانهزنيها و سه فصل کاوش در اين منطقه، نشان ميدهد، که ربعرشيدي و نشانههايش سه متر پايينتر از سطح کنوني قرار دارد. در سال 1386 نخستين اثر ايلخاني ربعرشيدي شامل بخشهايي از يک حمام شامل: رختکن، تون و حوضچه آب در کاوشهاي باستانشناسي کشف شد(روحانگيز، لاله، 1386، ص 3). نتيجه نتايج تحقيق نشانگر آن است، که خواجه رشيدالدين فضل الله همداني به خوبي به «جايگاه وقف» به عنوان صالحات باقيات و به ارزش تأليف «وقفنامه» در زمان خود آگاه است، به گونهاي که با مطالعه و بررسي آثار و تأليفات وي، ميتوان به نقش ايشان در گسترش موقوفات و رونق وقف در تمامي شوون زندگي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، علمي و حتي سياسي آن روزگار پي برد. ايشان در آغاز وقفنامه خود (ربعرشيدي) در اصول و مباني وقف و سازماندهي مجموعهي ربع و شهرستان رشيدي، مطالبي را مطرح ميسازد، که ميبايست از آن به عنوان مهمترين آموزهها، براي «برنامهريزي وقف» مورد بهرهبرداري و استفاده مناسب قرار داده شود. ايشان وقف را همان صدقه جاريه ميداند، که بر هر نوع عمل ثواب ديگري برتري يافته است، و با اين ديدگاه باعث اشاعه فرهنگ وقف در آن دوران شدند. به طوري که حتي با گذشت زمان، آثار خيرات و مبرات، اين شخصيت بزرگ تاريخ، در قلمرو سرزمين ايران پايدار ماند. همچنين ايده درخشان ساخت شهرک دانشگاهي (ربعرشيدي) و شيوهي مديريت، کنترل، نظارت و تأمين هزينههاي آن در سايه «نهاد وقف» و «تخصيص موقوفات» چنان شگفتانگيز است، که ميتواند به عنوان يک «الگوي مناسب» مورد نظر قرار گيرد. وقف نامه ربعرشيدي، داراي چنان ارزش و اهميتي است، که در خرداد ماه 1386، در نشستي که از 21 تا 25 خرداد در يونسکو برگزار شد، در فهرست حافظه جهاني سازمان علمي و فرهنگي ملل متحد (يونسکو) ثبت شد. بنابراين امروزه وقفنامه رشيدي به خوبي قادر است، محققين را در فهماندن جنبههاي متنوع و مهم، فرهنگ و تمدن غني ايران اسلامي، از آن جمله «فرهنگ وقف» ياري رساند، و به عنوان الگويي نمونه مطرح شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 651]
صفحات پیشنهادی
تجلي بزرگترين مجتمع دانشگاهي، علمي و وقفي، در وقف نامه ...
تجلي بزرگترين مجتمع دانشگاهي، علمي و وقفي، در وقف نامه رشيدي نويسنده: نغمه بهبودي چکيدهعضو هيأت علمي - دانشگاه زابل، زابل، ميدان جهاد، دانشگاه زابل، دانشکده ...
تجلي بزرگترين مجتمع دانشگاهي، علمي و وقفي، در وقف نامه رشيدي نويسنده: نغمه بهبودي چکيدهعضو هيأت علمي - دانشگاه زابل، زابل، ميدان جهاد، دانشگاه زابل، دانشکده ...
وقف و توسعه علمي و پژوهشي
تجلي بزرگترين مجتمع دانشگاهي، علمي و وقفي، در وقف نامه رشيدي ربع رشيدي يکي از مهمترين و بزرگترين مجتمعهاي دانشگاهي، علمي و وقفي در تاريخ ايران است.
تجلي بزرگترين مجتمع دانشگاهي، علمي و وقفي، در وقف نامه رشيدي ربع رشيدي يکي از مهمترين و بزرگترين مجتمعهاي دانشگاهي، علمي و وقفي در تاريخ ايران است.
بانوان طلبه سه هزار مقاله تحقیقاتی تدوین کردند
حجت الاسلام قدسی پور افزود: در بخش تحقیقاتی سه هزار پایان نامه و مقاله کاربردی و بنیادی سال ... تجلي بزرگترين مجتمع دانشگاهي، علمي و وقفي، در وقف نامه . ... است: 1- شهرستان 2- ربع رشيدي 3- ربض اين سه بخش مجموعاً شهر رشيدآباد خوانده ميشود.
حجت الاسلام قدسی پور افزود: در بخش تحقیقاتی سه هزار پایان نامه و مقاله کاربردی و بنیادی سال ... تجلي بزرگترين مجتمع دانشگاهي، علمي و وقفي، در وقف نامه . ... است: 1- شهرستان 2- ربع رشيدي 3- ربض اين سه بخش مجموعاً شهر رشيدآباد خوانده ميشود.
تأثير موقوفات در شكلدهي فضاهاي شهري
در حال حاضر نيز اگر فرهنگ «وقف» اين ثروت عظيم مردمي كه براعتقادات ديني و ... داغ و تند علمي، دانشگاهي و سياسي درباره محيط زيست و بحث درباره فاجعه زيست محيطي در ... بوده و در واقع عصاره تلاش و تمدن انساني در روي زمين در شهرها تجلي پيدا كرده است. .... اين شهر علاوه بر ربع رشيدي كه يك مجتمع بزرگ علمي و آموزشي وقفي بوده و در آن ...
در حال حاضر نيز اگر فرهنگ «وقف» اين ثروت عظيم مردمي كه براعتقادات ديني و ... داغ و تند علمي، دانشگاهي و سياسي درباره محيط زيست و بحث درباره فاجعه زيست محيطي در ... بوده و در واقع عصاره تلاش و تمدن انساني در روي زمين در شهرها تجلي پيدا كرده است. .... اين شهر علاوه بر ربع رشيدي كه يك مجتمع بزرگ علمي و آموزشي وقفي بوده و در آن ...
فرهنگ تعادل در تعامل، رمز موفقیت
چون واژه ها به عنوان مواد و مصالح اولیه و لا زم در جهت ساختن ساختمان فرهنگی و علمی انسان ها به حساب .... تجلي بزرگترين مجتمع دانشگاهي، علمي و وقفي، در وقف نامه رشيدي ...
چون واژه ها به عنوان مواد و مصالح اولیه و لا زم در جهت ساختن ساختمان فرهنگی و علمی انسان ها به حساب .... تجلي بزرگترين مجتمع دانشگاهي، علمي و وقفي، در وقف نامه رشيدي ...
نقش تشکيلات و برنامه ريزي در بهرهوري موقوفات
وقف که از نظر اخلاقي، بارزترين تجلي روحيهي تعاون اجتماعي و ظهور پديدهي ... و نامعين (وقف عام) به صورت بلاعوض، از آن منافع بهرهمند شوند، يک کار وقفي انجام داده است. ..... خاطرمان باشد که نيروي انساني بزرگترين عمل بهرهوري در يک سازمان است و وجود .... مجتمع بزرگ علمي و دانشگاهي تأسيس يافته است وقفنامهي ربع رشيدي معروف به ...
وقف که از نظر اخلاقي، بارزترين تجلي روحيهي تعاون اجتماعي و ظهور پديدهي ... و نامعين (وقف عام) به صورت بلاعوض، از آن منافع بهرهمند شوند، يک کار وقفي انجام داده است. ..... خاطرمان باشد که نيروي انساني بزرگترين عمل بهرهوري در يک سازمان است و وجود .... مجتمع بزرگ علمي و دانشگاهي تأسيس يافته است وقفنامهي ربع رشيدي معروف به ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها