تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس به نيازمند كمك مالى كند و با مردم منصفانه رفتار نمايد چنين كسى مؤمن حقيقى اس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845245150




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تأثير موقوفات در شكل‌دهي فضاهاي شهري


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تأثير موقوفات در شكل‌دهي فضاهاي شهري
تأثير موقوفات در شكل‌دهي فضاهاي شهري نويسنده:دکتر سيد حسين اميدياني مقدمه فرهنگ و تمدن اسلامي و عناصر تشكيل‌دهنده آن به گونه‌اي است كه در صورت شناخت عميق و همه جانبه آن‌ها مي‌توان راه‌كارهاي توسعه و پيشرفت معنوي و مادي جامعه بشري را از يك سو و چاره حل معضلات و مشكلات آن را از سوي ديگر در تعاليم حيات بخش اين فرهنگ الهي جستجو كرد. توصيه به داشتن روحيه انفاق، احسان، ايثار، تعاون، فداكاري، نوع دوستي، تعاضد، همياري و ايجاد صدقات جاريه در قالب سنت حسنه وقف يكي از عناصر و عوامل به‌وجود آورنده فرهنگ و تمدن اسلامي است كه ثمرات علمي، بهداشتي درماني، اجتماعي و فرهنگي فراواني در توسعه جامعه و رفع نيازهاي روز آن در طول تاريخ داشته است.در حال حاضر نيز اگر فرهنگ «وقف» اين ثروت عظيم مردمي كه براعتقادات ديني و انگيزه‌هاي نوع دوستي مردم تكيه دارد، با روش‌هاي درست تبليغي به نسل امروز شناسانده شود، علاوه بر قدرداني از واقفان و نيكوكاران گذشته كه يادگارهاي ماندگاري از خود بر جاي گذاشته‌اند، نسل حاضر و آيندگان نيز به انجام كارهاي خير و عام المنفعه تشويق خواهند شد. باتبيين ارزش‌هاي اسلامي چون سنت وقف خواهيم ديد كه هيچيك از نيازهاي روز جامعه از ديد واقفان نيك سرشت بدور نمانده است.از جمله مشكلات امروز بشريت در سطح جهان مسئله محيط زيست و چگونگي حفظ آن ‌مي‌باشد. ما در اين نوشتار كوتاه علاوه بر توجه فرهنگ اصيل اسلام به حفظ محيط زيست و طراحي محيط و ايجاد فضاي سبز و عنايت به موضوع آب و آبياري به نقش تاريخي موقوفات در اين باره خواهيم پرداخت و معتقديم كه وقف كه يكي از بهتر‌ين و ماندگارترين روش‌هاي مشاركت مردمي در حل مشكلات جامعه مي‌باشد در زمينه حفاظت از محيط زيست مي‌تواند منشاء خدمات فراواني باشد.گرچه مدتهاست كه بشر متوجه اهميت محيط زيست در زندگي شده، اما دهه‌هاي آخر قرن بيستم ميلادي مبدل شده است به فضايي سرشار از بحث‌هاي داغ و تند علمي، دانشگاهي و سياسي درباره محيط زيست و بحث درباره فاجعه زيست محيطي در پايان قرن بيستم.به طوري كه اين مشكل نه تنها آرامش و امنيت زندگي را بهم مي‌زند، بلكه موجوديت بشر را نيز درمعرض تهديد و خطر قرار داده است. بدون ترديد بحث‌هاي زيست محيطي امروز در محافل علمي و حتي سياسي پر سر و صداترين و جدي‌ترين بحث‌هايي است كه مطرحد مي‌شود، يعني احساس خطر بزرگي كه بشر امروز مي‌كند اين است كه تعادل محيط زيست به زيان انسان به هم خورده است و اين روند اگر ادامه يابد بدون ترديد حيات بشر را نابود خواهد كرد. بنابراين در كنار مشكلاتي كه بشر امروز دارد فاجعه بهم خوردن تعادل محيط زيست اگر نگوييم مهم‌ترين، يكي از مهم‌ترين مسائل امروز انسان است. وقتي نگاه مي‌كنيم به اين مسئله و درصدديافتن علت يا علل آن بر مي‌آييم بي‌ترديد يكي از مهم‌ترين عوامل (اگر نگوييم مهم‌ترين عامل) عبارت است از بسط و توسعه فن‌آوري. در زمان ما، از يك‌سو فن‌آوري، دستاوردهاي بسيار عظيم و شگفت‌انگيزي براي بشر داشته است، از سوي ديگر همين عامل سازنده و دگرگون كننده زندگي انسان خود را در معرض نابودي قرار داده است.مسئله اين است كه فن‌آوري مخلوق و آفريده انسان است، اما امروز به جاي اينكه انسان صاحب و مالك فن‌آوري باشد، فن‌آوري مالك انسان شده است.طبيعت آفريده خداست و فن‌آوري آفريده انسان، در تعارض ميان آفريده خدا و آفريده انسان به خاطر مدار و محور نبودن انسان، اين انسان است كه از پاي در مي‌آيد، هستي بسيار بزرگ‌تر از آن است كه به خاطر به هم خوردن وضع زندگي در كره زمين كه ذره ناچيزي است از بي‌كرانه هستي، عالم طبيعت و نظامات طبيعت به هم بخورد.در اينجا نقش موقوفات اسلام در سه پارامتر عمده محيط زيست را مورد بررسي قرار مي‌دهيم:1- طراحي محيط شهري2- موضوع آب و آبياري به عنوان زمينه اصلي فراهم كنند حيات و بهداشت در محيط زيست3- ايجاد فضاي سبزتجزيه و تحليل چشم‌انداز فرهنگي، نشان مي‌دهد كه يك چشم‌انداز، همان‌طور كه ممكن است يك كل با ساختار خاص خود نباشد ولي حداقل تركيب درهم آميخته‌اي از ساخته‌ها، نشانه‌ها و افزارهاي گوناگون مي‌باشد.به عبارت ديگر، همان گونه كه در بازديد و نظر اول ملاحظه مي‌شود؛ چشم‌انداز فرهنگي از ساخته‌هاي واقعي حسي است و از اين روناگزير پرسش درباره «چرائي» و «چنين استي» آن مطرح مي‌گردد.از اين روست كه با همه، شباهت‌ها و همانندي‌هايي كه در ايده‌‌هاي عمومي برنامه‌ريزي موجود مي‌باشد، با اين همه برنامه‌ريزي در هر سرزميني داراي يك وضعيت مادي، چشم انداز يك كيفيت روحي نيز جلوه‌گر مي‌گردد.از باب مثال برنامه‌ريزي كشورهاي سوسياليستي سابق در زمينه‌هاي گوناگون، به سبب برخورداري از نوعي جهان‌بيني، با برنامه‌ريزي كشورهاي سرمايه‌داري داراي تفاوت‌هاي بنيادي مي‌باشد.حال ببينيم معماران مسلمان در طول قرون گذشته در ساخت فضاهاي شهري و بناهاي اسلامي و قبل از يافته‌هاي دانشمندان عصر حاضر چگونه اين مسائل را مدنظر داشته‌اند، البته ما از ديدگاه بناها و فضاهاي شهري موقوفه اين موضوع را مورد بررسي قرار مي‌دهيم.در كنار آثار بي‌شمار اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و اخروي وقف نيز جلوه فضايي آن بشكل نقطه‌اي، نواري و گسترده چشم‌انداز فرهنگي حوزه‌هاي زيست‌شهري و روستايي را آرايش مي‌دهد و از اين بابت است كه وقف در جغرافياي جهان‌بيني و جغرافياي فرهنگي شهرهاي جهان اسلام و بالاخص كشور ما جايگاه والايي مي‌يابد. زيرا هر چند وقف در ديگر اديان نيز نظايري دارد، اما در نظام جهان‌بيني اسامي به‌صورت ركن مهم و پواياي به كار گرفته شده، كه از قوه‌هاي محركه و سايق حفظ و نشر معارف اسلامي، بزرگداشت، گراميداشت و دوام مراسم مذهبي و نيز از جهاتي برآورنده نيازهاي متنوع مادي انسان در هر عصر و زمان در دنيا و موجب رستگاري او در جهان عقبي است. موضوع و املاك و مستغلات و رقبات موقوفه مي‌تواند از سنگنبشته‌اي كوچك، درختي مثمر، زمين كشاورزي، باغ ميوه، قلمستان و بيشه، قنات، نهر، آب انبار، دكان، حمام، خانه، مسجد، حسينيه، مدرسه، بيمارستان، روستا، كارخانه تا عمارات مجموعه‌هاي وقفي را تا بنياد كوي و شهرهاي وقفي براي تأمين مقاصد خداپسندانه شامل شود. بدين ترتيب وقف سيستم لازمي در تحقق برخي از ضرورت‌هاي دين است.كيفيت عمومي شهرسازي، شيوه تركيب و طراحي سازمان فضايي كاركردهاي اساسي زندگي انسان در حوزه‌هاي زيست، به‌خصوص شهرها، از همان آغاز اسلام بر محور بنياد سه كاركرد اصلي يعني مسجد (يا جامع يا حوزه علميه)، ساختمان‌هاي دستگاه اجرايي حكومت و بازار، به ترتيب براي انجام و اجراي ضرورت‌هاي ديني – فرهنگي، سياسي و اقتصادي در شهرها و حوزه‌هاي تابعه روستايي آنها حركت مي‌كرد. اين سه كاركرد اصلي يا اركان زندگي در مركز و كانون شهرها جايگزين و يا بر پا مي‌شدند. وجود اين كاركردها منطبق با ماهيت دين اسلام، به عنوان نظام فراگير زندگي دنيوي و اخروي امت اسلامي است. مشاركت و دخالت مردم در سازماندهي محيط پيرامون خود از طريق ايجاد و احداث بناهاي وقفي يكي از جنبه‌هاي مهم تأثير وقف در تشكل و قوام جوامع بشري به شمار مي‌رود.به طور كلي نقش وقف در حيات جوامع انساني آن‌چنان وسيع و گسترده است كه بايد از آن به عنوان يك «نظام» نام برد. نظام به اين عنوان كه وقف تمام ابعاد و جنبه‌هاي مختلف يك جامعه انساني را شامل مي‌شود و كمتر اموري از جامعه را مي‌توان يافت كه از پوشش نظام وقف خارج باشد. علي‌رغم گستردگي و شمول فعاليت‌هاي وقفي در جامعه تاكنون بحث جدي در زمينه‌هاي مهمي چون نقش وقف در شكل‌گيري فضاهاي شهري و همچنين تأثير ضوابط و مقررات شهرسازي در توسعه و گسترش موقوفات صورت نگرفته است. در اينجا با بررسي برخي از ابعاد تأثيرات متقابل وقف و شهرسازي در شكل‌دهي به محيط‌هاي مصنوع انساني، راهبردي عملي و اجرايي جهت بهره‌برداري بهينه از موقوفات مطرح مي‌سازيم.يكي از ويژگي‌هاي مهم انسان‌ها دخالت در محيط زيست طبيعي و ساختن محيط مصنوع جهت زندگي اجتماعي است. در ميان ساخته‌هاي دست انسان بي‌شك فضاها و محل‌هاي زندگي شهري پيچيده‌ترين و در عين حال مهم‌ترين مصنوع بشري بوده و در واقع عصاره تلاش و تمدن انساني در روي زمين در شهرها تجلي پيدا كرده است.در شكل‌گيري و تشكل فضاها و ساختارهاي شهري، عوامل مختلفي دخالت دارند. از مهم‌ترين عواملي كه از سوي محققان مختلف تأكيد زيادي بر نقش آن‌ها در شكل‌گيري فضاهاي شهري شده است مي‌توان به اين سه عامل اشاره كرد. عامل جهان‌بيني يا چگونگي نگرش به جهان، عامل اقتصادي يا چگونگي تعريف جهان مادي، عامل اقليمي – محيطي با شرايط محيط زيست طبيعي، در تاريخ شهرنشيني ايران برحسب اهميت و نقش مسلط هر يك از اين عوامل شاهد شكل‌گيري فضاهاي شهري گوناگون و مختلفي هستيم. در بين اين عوامل بي‌شك تأثير عامل جهان‌بيني و ارزش‌هاي ديني و مذهبي بر ساخت و توليد فضاهاي شهري به ويژه در دوره اسلامي بسيار تعيين كننده و مهم است. به همين دليل درايران علي‌رغم گوناگوني و تنوع محيط‌هاي طبيعي و اقليمي شاهد ساخت و سازفضايي مشابه در اكثر شهرها در طي تاريخ دوره اسلامي هستيم. ازاين‌رو يكي از ويژگي‌هاي اين گونه شهرها كه تحت حاكميت و تسلط اسلام شكل گرفته‌اند انصاف به واژه اسلامي و «شهراسلامي» است. اين واژه به خوبي نقش فرهنگ و اعتقادات اسلامي در شكل‌گيري شهرها و فضاهاي شهري در سرزمين‌هاي اسلامي را، در مقايسه با ساير اديان و مذاهب، نشان مي‌دهد.نقش وقف در تشكل فضاهاي شهريوقف يكي از ارزش‌هاي والاي انساني است كه تحت تأثير جهان‌بيني ديني و مذهبي اسلام علاوه بر اينكه از نظر اجتماعي واقتصادي كاركردهاي فراوان و مهمي در زندگي روزانه و فعاليت‌هاي شهري دارد، از نظر كالبدي نيز نقش بسيار موثري در شكل دهي به ساخت فضايي شهرهاي دوره اسلامي به ويژه شهرهاي ايران داشته است.بانگاهي گذرا به سيما و بافت كالبدي شهرهاي ايران بسياري از عناصر و اجزاي شهري را كه نقش عمده‌اي در عملكرد و حيات زندگي شهري دارند مي‌توان مشاهده كرد كه نظام وقف در شكل‌گيري آن‌ها نقشي بسزا داشته است. اين تأثير به گونه‌اي است كه اگر فضاهاي عمومي و عام‌المنفعه كه ساختار شهرهاي سنتي ايران تقريباً بسياري از آن‌ها موقوفه‌اند حذف شود، چيزي جز مجموعه‌‌اي پراكنده و گسسته از مساكن، دكان‌هاي تجاري و در كل فضاهاي خصوصي باقي نمي‌ماند. در واقع بسياري از فضاهاي عمومي در شهرهاي سنتي ايران كه عام اصلي پيوند مجموعه عناصر تشكيل‌دهنده شهر به يكديگر‌ند، وقفي مي‌باشند.از نظر كالبدي نقش وقف را مي‌توان در ايجاد و احداث خردترين عناصر كالبدي شهر نظير مساجد، مدارس، حمام‌ها، آب‌انبارها، سقاخانه‌ها، روشنايي معابر و بازارچه‌ هاتا شكل‌گيري و توليد كلان‌ترين فضاهاي شهري نظير بازارها و مجموعه‌هاي وقفي مشاهده و پيگيري كرد، از بسياري آثار و تك بناهاي شاخص و مهم شهري كه بگذريم، در تاريخ شهرسازي ايراني – اسلامي به مجموعه‌هاي كالبدي پيوسته و همبسته‌اي در مقايس‌هاي مختلف شهري، از مقايس يك مركز محله يا محله تا مقياس مركز شهر و يا شهر بر مي‌خوريم كه سنت وقف در شكل‌گيري آنها نقش اساسي داشته است.بسياري از شهرهاي قديمي اغلب محله‌هاي كوچكي بوده‌اند كه به تدريج شكل‌ گرفته‌اند كه با افزايش جمعيت و توسعه بناها و اماكن به شهر تبديل شده‌اند. اين محله‌ها كه از پيش طراحي نشده بودند براي احداث و ايجاد مراكز و فضاهاي خدماتي – عمومي در آنها بالطبع هيچ‌گونه پيش‌بيني به عمل نمي‌آمد، ولي در عين حال مي‌بينيم كه شهرهاي سنتي و قديمي ايران در نظام و ساختار محله‌اي خود از انسجام و پيوستگي قوي برخوردار بوده‌اند و تقريباً بسياري از خدمات و نيازهاي شهري و محله‌اي به شكلي خودجوش و طبيعي در آن‌ها ايجاد شده بود. اين اجزاء و عناصر عموماً بدون اتكا به منابع و اعتبارات دولتي و در چهارچوب نظام وقف و با سرمايه‌هاي مردم احداث مي‌شدند. در واقع تحت تأثير فرهنگ وقف بسياري از تأسيسات زيربنايي و روبنايي در مجتمع‌هاي زيستي بدون اينكه حكومت‌ها اصولاً وظيفه‌اي در ايجاد آنها احساس كنند توسط مردم ساخته مي‌شدند.نظام وقف نه تنها موجد ساخت و ايجاد بسياري از فضاها و عناصر با ارزش شهرها بوده است، بلكه ارتباط و پيوند معنوي و نزديك موقوف با امور ديني و مذهبي، سبب ماندگاري و پايداري فضاهاي شهري موقوفه در طي زمان شده است. در يك نظر اجمالي مي‌توان گفت ماليكت بسياري از آثار و عناصر شهري كه در زمره مواريث فرهنگي و تاريخي كشور به مشار مي‌روند، وقفي است. در واقع علل ماندگاري بسياري از ميراث‌هاي معماري و شهرسازي ايران در بستر زمان را بايد در نقش فرهنگ متعالي وقف جستجو كرد. از طرف ديگر اصول و ويژگي‌هاي نظام وقف به گونه‌اي است كه بسياري از اين فضاها و عناصر از طريق رقبات درآمدزايي كه بر آن‌ها وقف شده‌اند، خود را محافظت و مرمت كرده و در نهايت آبادان و معمور بر جاي استوار باقي مانداند. همچنين ماهيت ابدي، دايمي و غيرقابل فروش و انتقال بودن موقوفات و صرف منافع رقبات آن‌ها در راه مقاصد خير و براي كاركردها و مصالح جامعه مسلمين، موجب شده است كه تعداد زيادي از موقوفات يا رقبات، به خصوص املاك غير منقول چون مساجد، حوزه‌هاي علميه مدارس، كتاب‌خانه‌ها، بيمارستان‌ها، مسافر‌خانه‌ها، آب‌انبارها، و قنوات، پل‌ها، حمام‌هاي عمومي و بازار كه كم و بيش‌ داراي ساختار پايدار و ديرپايي هستند، از ساير عناصر شهري پايدارتر بباقي مانده‌اند از جمله مشخصات مهم بناها وقفي در شهرهاي سنتي ايران در نظر گرفتن تعدد روابط در بهره‌وري از آن‌هاست.مراد از تعدد روابط، ميزان وجود ابعاد مختلف روابط در زمينه‌هاي مختلف فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و كالبدي وزير مجموعه‌هاي هر يك از آن‌ها در شبكه روابط بين عناصر شهري است. وضعيت به اصطلاح مطلوب براي ساختار فضايي شهر آن است كه اين چهار نوع رابطه به صورت هم وزن در شبكه روابط فضايي كالبدي شهر حضور داشته باشند، در غير اين صورت با تمركز روابط در يك حوزه خاص عملاً روابط تك عملكردي شده و فضا از كاركرد ساير حوزه‌ها محروم مي‌شود، در حالي كه تنوع عملكردها يكي از اصول سازمان فضايي شهرهاست.در ساختار فضايي شهرهاي سنتي ايران از مراكز مهم شهري كه تعدد روابط در آن را به شكل بارزي مي‌‌توان مشاهده كرد، بازارهاي شهري هستند. در ساختار فضايي شهرهاي سنتي ايران، بازار و مجموعه‌اي از دكان‌هاي وقفي فقط يك مركز تجاري نيست (فقط منحصر به روابط اقتصادي نمي‌شود)، بلكه وجود عناصر و عملكردهاي متعدد و متنوع نظير مدارس علميه ديني و مساجد و... در درون بازار موجب تنوع روابط در ساختار روابط بازار مي‌شود. در واقع اهميت و جايگاه بسيار مهم بازار در ساختار فضايي شهرهاي سنتي ايران را كه همانند لولايي تمام اجزا و عناصر شهري را به هم پيوند مي‌دهد بايد در تعدد و تنوع روابط بين عناصر و عملكردهاي آن جستجو كرد.منظور از شدت روابط، ميزان فراواني روابط بين عناصر ساختار شهري است. به عنوان مثال تعداد روابطي كه بين فعاليت‌هاي تجاري و مذهبي در ساختار شهري صورت مي‌گيرد ميزان فراواني روابط دوكاربري محسوب مي‌شود. در صورتي كه ميان فراواني روابط عناصر در ابعاد چهارگانه افزايش يابد، به همان نسبت استحكام ساختار فضايي – كالبدي شهر افزايش مي‌يابد اصولاً بايد گفت يك سري از بناهاي وقفي از نظر تاريخي بسيار پراهميت‌اند و حتي در حال حاضر در برخي جاها از اهميت سرشاري برخوردارند. نهاد وقف يا موقوفات براي جغرافياي اجتماعي، فرهنگي و جغرافياي اقتصادي شرق اسلامي و به ويژه شهرهاي آن از سه جنبه يا لحاظ داراي اهميت است. – از لحاظ اهميت تكويني و مكاني، – از لحاظ اهميت اجتماعي – اقتصادي و از لحاظ اهميت سياسي.شهرستان وقفي رشيدي در تبريز:خواجه رشيد‌الدين فضل‌الله در نيمه اول قرن هشتم هجري قمري اقدام به احداث شهرستاني وقفي (در بالاي شهر تبريز) نمود. منبع و مرجع اصلي ما درباره چگونگي بناها و قسمت‌هاي مختلف اين شهر متن وقفنامه موقوفه است كه به خط خود خواجه نوشته شده و هم‌اكنون در كتابخانه ملي تبريز نگهداري مي‌شود.اين شهر علاوه بر ربع رشيدي كه يك مجتمع بزرگ علمي و آموزشي وقفي بوده و در آن علوم ديني و علوم پزشكي تدريس مي‌شده داراي مجموعه‌هاي تجاري و اقتصادي شامل بازار و كاروانسراها و محله‌هاي مسكوني مختلف و مناطق كشاورزي و باغها همچنين دروازه و باروبوده كه در مورد هر يك به تفصيل در وقفنامه مطالبي آمده است.محله‌هايي از يزد كه براساس موقوفات شكل گرفته‌اند:تقسيم‌بندي يك شهر به چند «محله» از سنت‌‌هاي ديرين است. درباب محله‌هاي شهر يزد، از تواريخ آنجا كه مربوط به دوره تيموري و عصر صفوي است اطلاعات مفيدي به دست مي‌آيد.مؤلف جامع مفيدي در يك موضع استطراداً از هفده محله شهر يزد نام مي‌برد، همان‌طور كه طاهر مالميري مؤلف «تاريخ شهداي يزد» هم ذكر كرده است، برخي از اين محله كه به نام موقوفات مربوطه بود است از جمله:محله آبشور (سلغرآباد) نام سلغرآباد در تاريخ يزد آمده و از آبشور در تاريخ جديد يزد ياد شده است و مؤلف اين ماخذ اخير مي‌گويد: «چون منبع اين آب (يعني سلغرآباد) از شوره زمين است... از آن سبب آن را آبشور مي‌خوانند» مي‌گويند از محلات ايجاد شده در قرن هشتم هجري است. مؤلف جامع مفيدي در اين باب گويد: «خواجه‌ابوالمعالي... در زمان اختيار، در محله ابوالمعالي كه به اسم خواجه نيكونهاد مرسوم گرديده در شهور سنه و سبع و ثمانين و سبعمائه به قرب مدرسه نظاميه طرح مدرسه عالي اساس انداخته...» در تاريخ يزد و تاريخ جديد يزد هم ذكر اين مدرسه آمده است ولي از محله ابوالمعالي نامي نيست. از اين‌جا معلوم مي‌شود كه بعدها به مناسبت مدرسه مذكور به «ابوالمعالي» منسوب شده است.محله باغ گلشن، اين باغ از تأسيسات محمدتقي‌خان كه موقوفات فراواني از خود به يادگار گذاشته بوده است.محله چار (چهار) منار، اين محله در اوائل قرن هشتم هجري از زماني كه تأسيسات سيد‌شمس‌الدين محمد‌بن‌ركن‌الدين، از قبيل مدرسه و خانقاه و بازار به وجود آمد آبادان شد، نام اين محله در زماني كه تأسيسات شمس‌الدين مذكور ايجاد شد كوچه بهروك (ياپهروك) بودازين كوچه به كرات در جامع‌الخيرات ياد شده است مؤلف جامع مفيدي مصرحاً مي‌نويسد: «كوچه بهروك اكنون به چارمنار اشتهار يافته» در «تاريخ شهداي يزد» هم چندبار نامش استطراداً به ميان آمده است.محله دارالشفاء، دارالشفاء نام بنائي بوده است كه به دستور خواجه‌شمس‌الدين صاحب ديوان ايجاد شدو نام آن بر محله‌اي كه عمارت مذكور در آن‌جا قرار داشت باقي ماند. در همه تواريخ يزد ذكر «دارالشفاي صاحبي» مضبوط است وچون جزء موقوفات سيدركن‌الدين هم يك دارالشفايي بوده، لذا از آن صاحب ديوان به دارالشفاي صاحبي شهرت گرفت.ضمناً بايد گفت كه مرحوم آيتي به اشتباه درالشفاي صاحبي را كه به امر صاحب ديوان و به توسط خواجه شمس‌الدين تاريكو ساخته شد به سيد‌شمس‌الدين پسر سيد‌ركن‌الدين نسبت داده است.محله شابوافقاسم (shabolqasem هدر تلفظ اصيل يزد) از محلات قديم و اصيل شهر، و نام درست آن شهاب‌الدين قاسم است. مراد از اين شخص خواجه شهاب‌الدين قاسم طرازاست كه آثاري چند در يزد بنا كرد.از جمله مدرسه‌اي كه بقاياي آن هنوز در همين محله موجود است. نام محله مذكور در جامع مفيدي يك بار شهاب‌الدين قاسم و بار ديگر شاه ابوالقاسم آمده است. معلوم مي‌شود كه در عصر صفوي، هم نام صحيح و اصلي و هم به نام تحريف شده مرسوم كنوني شهرت داشته است. در (تاريخ شهدا يزد) هم ذكرش به طور استطراد چند بار آمده.محله ميرچقماق، آباداني اين محله از اميرچقماق شامي است. بدين معني است كه او در محله دهوك (Dehok) به ايجاد مسجد پرداخت و پس از آن محله مذكور به نام او خوانده شد. از تواريخ يزد بر مي‌آيد كه «دهوك» به دو قسمت بالا و پائين تقسيم مي‌شده و تأسيسات ميرمذكور در «دهوك» «اسفل يا سفلي» بوده است. اين محله در زمان تأليف تاريخ يزد «خارج شهر» (=ظاهر شهر) محسوب مي‌شد. اين محله پس از ايجاد تأسيسات اميرچقماق به محله ميرچقماق مشهور شد. در جامع مفيدي هر دو نام ديده مي‌شود و معلوم مي‌شود كه در عصر صفوي هنوز نام «دهوك» بر جاي بوده است.بررسي طراحي شهر موقوفه دولت‌آباد ملاير:بررسي حاضر در واقع نگاهي به تجلي فرهنگ اسلام در ايجاد شهري از شهرهاي سرزمين ايران در اوايل قرن سيزدهم هجري قمري است. انگيزه‌اي كه شاهزاده شيخ‌علي ميرزاشيخ‌الملوك را در حدود سال 1236 هجري قمري به بنياد شالوده و ساختارهاي فرهنگي، سياسي، اقتصادي و كالبدي شهر دولت‌آباد (ملايركنوني) و وقف بسيار بر آنها كشانيد. بادقت در تعريف جغرافياي فرهنگي و ديدگاه‌هاي آن ملاحظه مي‌شود كه شهرها جزو پيچيده‌ترين اجزاي چشم اندازهاي فرهنگي هستند و از مراحل فرهنگي گوناگوني گذر كرده‌اند.در بناهاي سلطان‌آباد اراك ( درسال 1227 هجري قمري) «31» و قصبه دولت‌آباد ملاير در سال 1224 هجري قمري در زمان فتحعلي‌شاه قاجار كه با تركيب شهرسازي دوره اسلامي ساخته شده بود. در هر دو جا همزيستي اركان سه گانه بخوبي كانون و محور ساختار كالبدي شهر مي‌شود. اين معنا در وقفنامه شيخ‌الملوكي، كه تنها سند موجود درباره نحوه ايجاد اركان شهري دولت‌آباد ملاير است، و آثار بازمانده اين موقوفه رديابي فرهنگ وحي را در فرهنگ مادي، يعني ساختار كالبدي دوره آغازين دولت‌آباد، به‌خوبي جلوه‌گر مي‌كند.موقوفات و مصارف آن‌ها كه در وقفنام مورخ 1237 قمري و سنگ وقف مورخ 1236 قمري مندرج است، در جهت حفظ گسترش و استمرار منظورهاي اعتقادي واقف مي‌باشد، بديهي است وقتي در سال 1236 مسجد و بازار وقف مي‌شود ساختمان آن‌ها بايد از سال‌ها آغاز شده باشد.به هر حال بازار و ساير موقوفه پايه مادي بقثاي مسجد شيخ‌الملوكي و براي هزينه‌‌هاي امام و مدرس و طلاب و مؤذن است حمام موقوفه هم، كه از لوازم پاكيزگي براي زندگي مردم و انجام صحيح فرايض ديني است.در كنار اين مجموعه بنا مي‌گردد. مضافاً اين كه مصارف تعزيه اباعبدالله الحسين در ايام محرم و ايام جمعه هم جزوي از مصارف موقوفه را در بر مي‌گيرد.همانطوري كه ذكر شد سنگ وقف منظوم مورخ 1236 و وقفنامه مورخ 1237 هجري قمري و آثار مادي شيخ‌الملوكي اين دوره جزء مهم‌ترين اسناد با مدارك درباره ايده شهرسازي قصبه دولت‌آباد است و اين اسناد تا حدودي فرهنگ شهرسازي و محورهاي اصلي شهري را در دوره اوليه حكومت قاجاريه روشن مي‌سازد. مضافاً اين كه وقفنامه از لحاظ روشن‌بيني حاوي نكات ارزشمندي در وظايف حاكم مي‌باشد. نقش موقوفات در طراحي فضاي شهري اصفهانبا استيلاي مغولان بر ايران، به سال 616 ه.ق مرحله درخشاني از تمدن و فرهنگ اسلامي- ايراني كه مركزيت آن بيشتر در خراسان بود، به افول گراييد.تقريباً پس از سه قرن، زمينه‌اي فراهم شد تا شلعه‌هاي تمدن اسلامي – ايراني، يك بار ديگر از دل انبوه خاكسترها سربرآورد.اين بار پس از غروب آفتابي كه از خراسان برآمده بود، آفتاب تمدن اسلامي – ايراني از افق اصفهان طلوع كرد. و اين شهر را به كانون عظيم علم و هنر و معرفت و حكمت و شعر و ادب مبدل ساخت و اصفهان از آن پس براي قرن‌ها نگين انگشتري مشرق زمين شد.نكته‌اي مهم كه بايد به آن اشاره كرد، نقش فرهنگ وقف در شكل‌گيري اصفهان به عنوان كانون دومين مرحله درخشش تمدن اسلامي – ايراني است، همچنان كه تأثير نهاد وقف در تشكيل مرحله نخست درخشش اين تمدن پيش از هجوم مغول را نبايد از ياد برد.دوران شكوفايي اصفهان را بايد دوران طلايي وقف در تاريخ ايران دانست. اين دوران از قرن يازدهم هجري به اين سو، آثار آن با وضوح بيشتري مشخص گرديد.مركزيت اصفهان در دوره‌هايي از تاريخ ايران كه موجب شده است اين منطقه كانون توجه پژوهش‌هاي جهاني قرار گيرد و اين‌كه علي‌رغم همه تحقيقات انجام گرفته در عرصه‌هاي مختلف جامعه‌شناسي و مردم‌شناختي، هنري و زيبايي شناختي توسط محققان، انديشمندان و سفرنامه‌نويسان داخلي و خارجي، اما موضوع وقف از ديدها و ديدگاه‌ها تا حدود زيايد پنهان مانده است.موقوفات شهر اصفهان، اغلب در خارج از شهر، داراي رقباتي است كه درآمد آن‌ها به حفظ و نگه‌داري موقوفات كمك شاياني مي‌كند. توسعه و گسترش شهر اصفهان در ادوار مختلف تاريخي با موقوفات شهر بي‌ارتباط نيست.چه انسان‌هاي خير در هر دوراني به ايجاد هسته‌‌هاي اوليه محلات نوبنياد، يعني مسجد، حمام، بازارچه و سقاخانه و غيره مبادرت كرده‌اند كه نقش بسيار مهمي در توسعه شهر اصفهان داشته است.در اين شهر، موقوفات مهم چون مسجد، كاروانسرا، مدرسه، حمام و بازارچه به صورت مجتمع در كنار يك ديگر و اغلب در بخش تجاري شهر قرار گرفته‌اند كه معرف انديشه‌هاي منطقي، اقتصادي و اصولي ساخت شهر در گذشته بوده است.شهر اصفهان با داشتن اثار باستاني متعدد و بي‌نظيرش، در ميان شهرهاي ايران شاخص و متمايز است.متجاوز از 273 اثر باستاني ثبت شده مهم و با ارزش در اين شهر وجود دارد كه قسمت اعظم آن را موقوفات شهر تشكيل مي‌دهد و ديدن اين همه آثار شهري و هنري، تجلي روح وهنر گذشتگان را به ما مي‌نماياند. پراكندگي جغرافيائي موقوفات اصفهانگزارش اوقاف نشان مي‌دهد كه موقوفات اين استان و به ويژه اصفهان از اهميت خاصي برخوردار است، به طوري كه شهر اصفهان داراي 1402 موقوفه و 4949 رقبه و استان اصفهان داراي 5383 موقوفه و 18178 رقبه مي‌باشد.به اين نكته بايد توجه داشت كه ارزش موقوفات به رقبات آن بستگي دارد، در حقيقت، رقبات است كه موقوفات را حفظ مي‌كند وپايدار نگه مي‌دارد، و به اين نكته نيز بايد اشاره شود كه اغلب آثار باستاني در شهر اصفهان، موقوفه‌اند و مطالعات اجمالي ما در شهر اصفهان بيان‌گر اين واقعيت است كه اگر آثار باستاني فعلي شهر، موقوفه نبودند و رقبه نداشتند، شايد بناها، اين چنين پايدار باقي نمي‌ماندند، زيرا درآمد رقبات، اول براي حفظ و پايداري موقوفات به كار مي‌رفته و بعد براي مقاصد ديگر خرج شده است. نكته ديگر اين كه بعضي از موقوفات شهر در حال حاضر قابل استفاده نيست و تنها به صورت ميراث فرهنگي و يادگار معماري‌هاي اعصار گذشته باقي مانده است. مانند آب انبارها و كاروان‌سراها، طويله‌‌ها و غيره.مطالعه نقشه پراكندگي جغرافيائي موقوفات مهم شهر اصفهان براي ما روشن مي‌كند كه بافت‌هاي قديمي شهر داراي موقوفات بيشتري هستند، يعني به نسبت قدمت محلات بر تعداد موقوفات افزوده مي‌شود، ولي بافت‌‌هاي جديد شهري، موقوفات كمتري دارند، ضمناً بخش بازار اصفهان داراي تراكم موقوفات بيشتري است كه اغلب آن‌ها را مراكز مذهبي مانند مساجد، مدارس، امامزاده‌ها، مقبره‌ها و تكايا تشكيل مي‌‌دهند. بخش جنوبي شهر به واسطه سكونت ارامنه در آن كه از عصر صفويه (شاه‌عباس اول، 1005 ه.ق) مسكوني شده، داراي موقوفات كمتري است.«38»وقف محلهبا نام محله در شهرهاي اسلامي ايراني آشنايي داريم و مي‌دانيم كه زماني هدف‌هاي اجتماعي و زماني ديگر مقاصد سياسي و اقتصادي در پيدايش آن‌ها نقش مهمي داشته‌اند، مطالعاتي كه تا امروز صورت گرفته است، توجه پژوهش‌گران را كمتر به تأثير وقف در پيدايش محلات معطوف داشته است. در اين بررسي اجمالي، تنها به روند پيدايش محلات وقفي،‌كه هسته‌هاي اصلي و اوليه آنها با موقوفات بنيان نهاده شده، در اشاره خواهد شد.از قرن چهارم تا عصر شاه عباس اول (996-1038ه‍.ق)، شهر اصفهان از دو محله، به نام‌هاي «جوباره» در شهر اصفهان پديد آمد. در اين دوره، طرح‌هاي عمراني بسيار بزرگي، كالبد شهري را دگرگون كرد، و اين تغيير وتحول، حاصل انديشه‌هاي علمي و شهرسازي مديران مملكتي و حكماي آن عصر بوده است. اما اين بدان معنانيست ك عامه مردم، سهمي در عرمان و آباداني شهر نداشته‌اند، بلكه برعكس، انسان‌ها نسبت به توان‌هاي مادي و معنوي خود گام‌هاي مثبتي برداشته‌اند، به طوري كه انسان‌هاي خير و توانگر با آگاهي كامل و با جهان‌بيني خويش، كه از دين مبين اسلام نشأت گرفته بود، به توسعه و گسترش شهركمك‌هاي فراوان نموده‌اند و با ايجاد هسته‌هاي مركزي محلات، موجب گسترش شهر اصفهان گرديده‌اند.شكوفايي‌هاي اقتصادي شهر در اندك زماني آن را به يك مركز بازرگاني مهم جهان تبديل كرد و در نتيجه تجار و ثروتمندان شهرهاي مختلف به آن روي آوردند و با ساختن مساجد، حمام‌ها، بازارچه‌ها، كاروان‌سراها، حسينيه‌ها و سقاخانه‌ها، هسته‌‌هاي اصلي محلات جديدي را پايه‌گذاري كردند و خانه‌‌هاي خود را نيز به صورتي زيبا و مجلل در جوار آن‌ها بنا نمودندف مطالعه تاريخ بناي آن‌ها در نقاط مختلف شهر، بيان‌گر آن است كه گسترش شهر در چه تاريخي صورت پذيرفته است.مطالعات ما در شهر اصفهان، نشان مي‌دهد كه در حال حاضر حدود 157 محله و كوي كوچك و بزرگ با اسامي باستاني وجود دارد كه تاريخ پيدايش آن‌ها اغلب براي ما روشن است «48» از تعداد 157 محله اصفهان، 31 محله به نام شخصيت‌هاي معروف نام‌گذاري شده است و اغلب آن‌ها اسامي واقفان را برخود دارند، البته منظور وقف تمام محله نيست، بلكه تنها هسته‌هاي اصلي و مركز محلات،‌ كه مساجد، حمام‌ها، بازارچه و گاهي حسينيه، كاروان‌سراها و سقاخانه‌ و چاه آب تشكيلدهنده آن است و معمولاً اشخاص خير و توانگر اين بناها را مي‌ساختند و آن‌ها را وقف مي‌‌نمودند و از درآمد واحدهاي اقتصادي چون حمام،‌ بازارچه و كاروان‌سرا مخارج حفظ و نگهداري همين بناها را تأمين مي‌كردند و حتي اسم خود را بر روي همين محلات مي‌گذاشتند.موقوفات اصفهان و برنامه‌ريزي شهريدر بزرگ‌ترين شهر سنتي ايران، يعني اصفهان، با مسأله‌اي به نام موقوفات و رقبات آن روبه‌رو هستيم، چه دخل و تصرف در موقوفات از نظر شرعي جايز نيست، در حالي كه اراضي و بناهاي موقوفات و رقبات آن سهم قابل توجهي را در زمين‌هاي شهري به خود اختصاص داده است، بدون شك مسئولان ودست‌اندركاران عمران شهري،‌ بدون در نظر گرفتن توزيع فضايي بناهاي موقوفه و رقبات آن در شهر زيباي اصفهان نمي‌توانند به طراحي با اهداف جامع و قابل قبول دست يابند.موقوفات و رقبات آن در شهر اصفهان،‌ از نظر اقتصادي و فقهي، ويژگي‌هاي خاصي دارد، و از نظر معماري، به خصوص معماري اسلامي، نيز در آن چنان سطحي قرار دارد كه از طرف يونسكو به عنوان شهري با ميراث‌هاي فرهنگي متنوع به ثبت رسيده است.پراكندگي جغرافيايي و توزيع فضايي موقوفات و رقبات آن در شهر اصفهان با بافت‌هاي قديمي و فرسوده شهري منطبق است.به علاوه،‌ بافت قديمي اين شهر با وسعتي در حدود 1300 هكتار نياز به آن چنان برنامه‌ريزي شهري دارد كه از يك طرف بازسازي، نوسازي و سالم‌سازي شهر را تأمين كند و از طرف ديگر آسيب‌پذيري و يا نابودي بناهاي موقوفه و رقبات آن را به حداقل برساند. بنابراين مي‌توان‌ گفت شناخت دقيق موقوفات و ويژگي‌هاي آن‌ها از ضروريات عمده طراحان و برنامه‌‌ريزان توسعه شهري براي بافت‌هاي قديمي شهر محسوب مي‌شود.با اين همه، عظمت موقوفات شهر اصفهان و توزيع فضايي آن‌ها در بافت قديمي، هرگز اجازه نمي‌دهد كه آن را در يك مقاله به تصوير بكشيم، چنين امري، پژوهش هاي بنيادي و كاربردي بسيار وسيعي را مي‌طلبد، پرواضح است كه نتايج حاصل از اين مطالعات، در نخستين قدم براي برنامه‌ريزي‌هاي توسعه و سالم‌سازي بافت‌هاي قديمي نه تنها نياز جغرافي‌دانان، شهرسازان، برنامه‌ريزان، معماران، و جامعه‌شناسان را برآورده مي‌سازد، بلكه از نظر حفظ آثار اسلامي و سنت وقف ارزش فوق‌العاده‌اي دارد«49».





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2454]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن