تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس درصدد عيب جويى برادر مؤمنش برآيد، تا با آن روزى او را سرزنش كند، مشمول اين ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827608978




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گویی هزار دستان بود


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گويي هزار دستان بودبررسي نوستالژي در ديوان رودکي بخش اول ، بخش دوم(پاياني):مفاهيم نوستالژيک براساس ميزان تداوم:
گويي هزار دستان بود
« واژه »، « رنگ » و « تصوير » نيز ابزار گفتاري شاعر در سرودن اشعار نوستالژيک است. در بخش واژه کلماتي که بار معنايي غم و درد دارند بيشترين بسامد را به خود اختصاص مي دهند که گاه به صورت کلمات بسيط و گاه مرکب/ مشتق و در مواقعي نيز در قالب صنايع ادبي به کار مي روند. در مبحث « رنگ » نيز شاعر هنگام سخن گفتن از زيبايي و توانمندي هاي گذشته خود از رنگ هاي شاد و پر حرارت و گرم مثل قرمز بهره مي گيرد، اما آنجا که زبان به بيان نداشته هاي امروزين خويش مي گشايد از رنگ هاي سرد، بي روح؛ بي تاثير مثل خاکستري بهره مي گيرد. « تصوير » نيز از جمله ابزار ارزشمند ديوان رودکي است که ابياتي از وي را – در بخش نوستالژيک- به تابلوهاي نقاشي زيبايي تبديل مي کند به طوري که خواننده به آساني مي تواند به جاي هر واژه يک مفهوم/ نقش قرار داده، تصوير مورد نظر را ترسيم کند. در اين نوع دسته بندي، دو زيرمجموعه « آني » و « مستمر » جاي مي گيرد. در توضيح نوع نخست بايد گفت آن دسته از مفاهيم اند که ممکن است بخش هايي از ديوان هر شاعر را در برگيرند بدين معنا که سراسر ديوان شاعر، صورت نوستالژيک ندارد، بلکه جز در چند شعر – معمولا در ديوان اغلب شاعران نيز امري عادي است و ممکن است به مناسبت هاي مختلف سروده هايي اندوهبار هم داشته باشند- اين ويژگي مشاهده نمي شود.به عبارت ديگر شاعر يا نويسنده به ترسيم لحظه يا لحظاتي از گذشته در اثر خويش گرايش دارد.(ر.ک: همو،همان، ص1396)  و اين نکته نيز از ويژگي هاي اشعار رودکي سمرقندي است؛ چراکه اساسا شعرهاي او آينه لحظات خوش زندگي است و وجود مفاهيم دردناک و غمبار هم، معمولا حاصل دوران پيري اوست که امري طبيعي است1. با توجه به آنچه در بالا آمد مي توان به اين نکته دست يافت که اعتقاد به مستمر بودن جنبه نوستالژيک در ديوان رودکي ادعايي نادرست است و شاعر جز در چند مورد در ساير اشعار به ترويج روحيه خوش باشي و اغتنام فرصت مي پردازد.ميزان تاثير گزاريقدرت بيان و توانايي قلم شاعر/نويسنده که کارگزار انديشه توانمند اوست بزرگترين و مهم ترين عامل در تاثيرگزاري برخواننده است. به بيان ديگر همان قدر که ضعف بيان و عدم تسلط بر ظرافت هاي زباني موجب گريز خواننده از اشعار يا نوشته هاي شاعر/ نويسنده خواهد بود قدرت او نيز برانگيزاننده احساسات و عواطف ايشان خواهد شد و رودکي از جمله شاعران توانمندي است که سحر کلامش نه تنها در روزگار حيات وي جاذب اذهان اطرافيان بوده بلکه پس از صدها سال هنوز خواننده را در باغ سرسبز انديشه خويش به مهماني مي خواند. از تاثير کلام او همين بس که اميري را به دور از کفش و کلاه شاهي به بخارا باز مي گرداند و بزرگاني را پس از ساليان دراز دوري به خانه و کاشانه به ديدار فرزندان و خانواده مي رساند.(معين،1375، ص53)ابزار گفتاري در مفاهيم نوستالژيک  آنچه در بررسي اشعار فاخر نوستالژيک ديوان رودکي به چشم مي آيد به کارگيري ابزار « کلام »،« تصوير » و « رنگ » در ايجاد ارتباط کلامي با خواننده است. اين قدرت شاعري او سختي راه را در سرودن بر وي هموار ساخته است به طوري که فخامت در بيان او را نه تنها در تنه اصلي قصايد بلکه در تغزل هاي اشعارش نيز به خوبي مي توان مشاهده نمود. سخنان وي در عين استواري – که در قالب لغات بيان مي شود- بسيار ساده و روشن و بيانگر احساسات شاعرانه محض اوست. بدين ترتيب رودکي را بايد آغازگر ارجمند غزل ناميد؛ زيرا پيش از وي هيچ گونه مدرکي که پژوهنده را به شاعري پيشاهنگ تر در اين زمينه رهنمون شود در دست نيست.(صبور، 1384، ص149-152 نيزر.ک: ميرزايف، 1957، ص21 ) واژه، رنگ و تصوير از ابزارهاي اثر گذار اين شاعر بزرگ در آفرينش انديشه هاي فاخري است که در ديوانش به چشم مي خورد.1- واژه: اگرچه ابزار اصلي هر شاعر در بيان حالات، احساسات، عواطف و تمايلات، واژه است و در بيان اندوه از گذشت لحظات ديرين هم - که اکنون تنها خاطره اي از آنها برجاست تا نوستالژي را در ديوان ايشان بيافريند- اين کلماتند که نقش اصلي و اساسي را بر عهده دارند اما براي دستيابي سريع به مفاهيم غمبار = غم سروده هاي شاعر بهتر است به کليدواژه هايي اشاره کنيم. کلمات و عباراتي مثل غيب/ غايب، بلا، نحس2، داغ فرقت3، درد4، بيابان5، شدن در مفهوم گذشتن و طي شدن6، گريه7، عصا وانبان8و... اينگونه کلمات ممکن است در قالب هاي دستوري بسيط/ مرکب/ مشتق به کار رفته و يا در صنايع ادبي و بياني مثل انواع تشبيه، استعاره، کنايه و حتي مجاز جايگاهي بيابند. در مواردي هم ممکن است شاعر از زمان گذشته افعال براي بيان آنچه در گذشته رخ داده استفاده کند که در اين حالت اين دسته از افعال معمولا در جايگاه رديف قرار خواهند گرفت9.آنچه در اينگونه کلمات حائز اهميت است و در ديوان شاعر به شکل چشم گيري خودنمايي مي کند به کارگيري اصولي و هنرمندانه آنهاست؛ به عبارت ديگر در به کارگيري ترکيباتي که ايجاد فضاي غمبار و حزن آور مي کنند با مهارت خاص عمل مي کند.2-رنگ : دومين عامل استحکام اشعار نوستالژيک رودکي بهره گيري از عنصر « رنگ » است. در اين روش وي زماني که به شرح حالات و ويژگي هاي گذشته مي پردازد معمولا از رنگ هاي گرم و شاد مثل سرخ در توصيفات خود بهره مي گيرد اما هنگامي که وضعيت کنوني خويش را به تصوير مي کشد خواننده با رنگ هاي سرد و بي روح مثل خاکستري برخورد مي کند. به طور مثال در توصيف موهاي خويش در دوران جواني از سياهي آنها ياد مي کند و زلف خود را به قطران شبيه مي سازد.شد آن زمانه که رويش به سان ديبا بود/ شد آن زمانه که مويش به سان قطران بود(ش/23)همانطور که بيان شد وي در اشعارش- جز درابيات نوستالژيک- رنگ هاي شادي بخش و نشاط آور و پُر حرارت به کار مي گيرد و همين امر موجب شکل گيري تصاوير رنگين و پُر نقش و نگار مي گردد که نشان از گذشته اي پر رونق دارد. 3- تصوير: تصويرسازي هنر بزرگ رودکي است. خوانش اشعار او در مواقعي ما را با تابلوهايي زيبا و شگفت انگيز روبه رو مي کند که دنيايي را به کمک واژه ها به جنبش و حرکت درآورده است و اين همه حکايت از سحر شعر او دارد. اين تصاوير تنها روياهاي شيرين او نيستند گاهي هم حسرت نگفتني را در خود دارند که شايد جز وي کمتر کسي بتواند اينگونه استادانه به تصويرشان بکشد. در شعر شورانگيز " جوي موليان "شاعر در چند بيت – اگر نگوييم همه ابيات- تصاوير رنگيني مي آفريند.در بيت دوم اين شعر رودکي ، فردي را به تصوير کشيده است که در حال عبور از رود آموي لغزش سنگريزه ها و ريگ هاي آن را به شوق رسيدن به سرمنزل يار بر کف پاي به جان مي خرد و آن را حالتي چون پاي نهادن بر حريري نرم تصور مي کند. در حقيقت نماد پردازي هاي هنرمندانه اوست که اوج قدرت نمايي شاعرانه اش را نشان مي دهد.رودآموي :نمادِ  دوري وفاصلهريگ : نمادِ سختي ورنج راهحرير :نمادِ آسايش وآرامشدر اين تابلوي رنگين، صنعت تشبيه مهم ترين عامل پيروزي در آفرينش اين يادگار ماندگار است.ريگ آموي ودرشتي راه او / زير پايم پرنيان آيد همي(ش/43)در اين شعر اگرچه رودکي به قصد برانگيختن حس وطن دوستي اميرساماني ذکر زيبايي هاي بخارا مي کند و حتي آن ديار را مخاطب قرار داده، به نوعي حيات انساني به آن مي بخشد اما در حقيقت دلتنگي خود را از گذشته اي نه چندان دور که در دياري سرسبز و زيبا به سر مي برده، بيان مي کند.
گويي هزار دستان بود
بوي جوي موليان آيد همي ياد يار مهــربان آيد همي ريگ آموي ودرشتي راه او  زيرپايم پرنيـــان آيد همي آب جيحون از نشاط روي دوست  خنگ ما را تا ميان آيد همي اي بخارا شادباش ودير زي مير زي تو شادمان آيد همي ميرماه است وبخارا آسمان   ماه ســوي آسمان آيد همي مير سرو است وبخارا بوستان سرو سوي بوستان آيد همي... اسب ما را زآرزوي روي او  زير ران جولان کنان آيد همي(ش/43)در نمونه اي ديگرنيز شاعر از تار وپود صنعت پارچه بافي براي تصويرآفريني کمک مي گيرد.يکيم خلعت پوشيد داغ فرقت تو /که تار اوست پشيماني وغم دل پود(ش/22)اما بر خلاف همه پارچه ها اين پشيماني و اندوه نبودِ يار است که تار و پود پارچه را شکل مي بخشد.10نتيجه  با تکيه بر آنچه در ديوان رودکي سمرقندي آمده است مي توان به اين نتايج دست يافت: 1- بر اساس تقديم و تاخر زماني مفاهيم نوستالژيک در ديوان وي به دو دسته گذشته گرا و آينده گرا تقسيم مي شوند که در هر يک از اين دسته بندي ها نيز دو زير مجموعه زماني دور و نزديک جاي مي گيرد.  2- در مبحث بررسي اشعار وي از منظر تعداد، دو گروه اشعار نوستالژيک فردي و جمعي جاي مي گيرد که شاعر با توجه به موقعيت به بيان آمال و آرزوهاي خود و سايرين پرداخته است. 3-  اگر از ديدگاه ميزان تداوم به « اندوه – سروده » هاي رودکي بنگريم بايد او را شاعري بدانيم که در ديوان وي مفاهيم نوستالژيک، صورت آني دارند نه مستمر. بدين معني که شاعر تنها در مواقعي خاص، به سرودن اشعار اندوهناک پرداخته و اين ويژگي در سرتاسر ديوان او به چشم نمي آيد زيرا در آن صورت بايد واژه مستمر را براي همه اشعار او به کار گرفت.   4- « واژه »، « رنگ » و « تصوير » نيز ابزار گفتاري شاعر در سرودن اشعار نوستالژيک است. در بخش واژه کلماتي که بار معنايي غم و درد دارند بيشترين بسامد را به خود اختصاص مي دهند که گاه به صورت کلمات بسيط و گاه مرکب/ مشتق و در مواقعي نيز در قالب صنايع ادبي به کار مي روند. در مبحث « رنگ » نيز شاعر هنگام سخن گفتن از زيبايي و توانمندي هاي گذشته خود از رنگ هاي شاد و پر حرارت و گرم مثل قرمز بهره مي گيرد، اما آنجا که زبان به بيان نداشته هاي امروزين خويش مي گشايد از رنگ هاي سرد، بي روح؛ بي تاثير مثل خاکستري بهره مي گيرد. « تصوير » نيز از جمله ابزار ارزشمند ديوان رودکي است که ابياتي از وي را – در بخش نوستالژيک- به تابلوهاي نقاشي زيبايي تبديل مي کند به طوري که خواننده به آساني مي تواند به جاي هر واژه يک مفهوم/ نقش قرار داده، تصوير مورد نظر را ترسيم کند. 5- در نگاهي ديگر خواننده به وجود سايه اي سنگين بر اشعار رودکي پي مي برد و آن ذکر حزن انگيز مواردي است که اکنون جز خاطره اي از آنها به جاي نمانده است. نخست ذکر زيبايي ظاهري که جسم وي را شامل مي شود هنر رودکي در اين بخش يادکرد جزئياتي مثل سپيدي دندان زلف و خط و خال و ابرو و قامت است. ديگر: ذکر پايگاه بلند اجتماعيي است که به واسطه قريحه شاعري و استعداد خداوندي در ميان درباريان به دست آورده است ولي اکنون اثري از آن جايگاه نيست. وسوم، ثروت و مکنتي که باز هم در سايه هنر شاعري و نوازندگي نصيب خود ساخته اما اکنون بايد روزگار عصا و انبان را تجربه کند، چرا که اموال و دارايي هاي گذشته را از کف داده است. 6- نکته ديگري که خواننده را هنگام خواندن ديوان رودکي متاثر مي سازد شکايت وي از روزگار است. در يکي از قصايد که جنبه نوستالژيک بيشتري دارد-دندانيه- با اين ابهام روبه رو مي شويم که آيا اين گفته ها و گلايه هاي شاعرانه دوران پيري وي از سرزنش مردم نشات مي گيرد؟ و آيا از نگاه تمسخرآميز معاصران دلي پر درد داشته است؛ هنگامي که مي سرايد: تو  رودکي را اي ماهرو کنون بيني بدان زمانه نديدي که اين چنينان بود بدان زمانه نديدي که در جهان رفتي سرود گويان، گويي هزاردستان بود(ش/24)پي نوشت ها: 1- در اين مورد قصيده " دندانيه " يکي از قويترين اشعاري است که ممکن است بر زبان شاعري جاري گردد.2-کدام نحس برآمد کم از تو غايب کرد/کدام باد بلا بود کز توام بربود(ش/22)3- يکيم خلعت پوشيد داغ فرقت تو  /که تار اوست پشيماني و غم دل پود(ش/22)4- همان که درمان باشد به جاي درد شود/و باز درد همان کز نخست درمان بود(ش/ 22)5- بسا شکسته بيابان که باغِ خرم بود/و باغ خرم گشت آن کجا بيابان بود(ش/23)6- شد آن زمانه که رويش بسان ديبا بود/شد آن زمانه که مويش بسان قطران بود  چنان که خوبي، مهمان و دوست بود عزيز/بشد که باز نيامد عزيز مهمان (ش/23)7- عجب آيد مرا زکرده خويش /کز در گريه ام، همي خندم (ش/25)8- کنون زمانه دگر گشت و من دگر گشتم/عصا بيار، که وقت عصا و انبان بود (ش/25)9- در نگاهي به قصيده معروف دندانيه مي توان رديف بود را به عنوان شاهدي بر مدعا بيان نمود.( ش/22-3) و يا در صفحه 22/ش در دو بيت 65 و 66 نيز از فعل گذشته استفاده مي کند. غايب کرد، بربود و پوشيد از آن دسته است.10- در تصحيح  دانش پژوه "بوي جوي موليان آيد همي/ ياد يار مهربان آيد همي " آمده است.11- در بيت " بدان مرغک مانم که همي دوش /به زار از برِ شاخک همي فنود"(ش/78)نيز همان تصويرسازي را که موجب شکل گيري يک تابلوي نقاشي مي شود را شاهديم.کتابنامه:1_ تودوروف، تزوتان: منطق گفت وگويي ميخائيل باختين، ترجمه داريوش كريمي، مركز، تهران، 13772_ روح‌‌الاميني، محمود: فرهنگ و زبان گفتگو به روايت تمثيلهاي مثنوي مولوي بلخي، چاپ اول، آگه، تهران، 13813_ رودکي، جعفربن محمد: ديوان شعر، تصحيح جعفر شعار، قطره، چاپ سوم، تهران، 1382 4_ رودکي، ابوعبدالله جعفربن محمد: ديوان رودکي، تصحيح منوچهر دانش پژوه، توس، چاپ اول، تهران، 13745_ صبور، داريوش: آفاق غزل فارسي، زوار، چاپ دوم، تهران، 13846_ صفوي، كورش: از زبان‌شناسي به ادبيات، ج‌اول: نظم، چاپ دوم، حوزه هنري، تهران 13807 _ فرهنگنامه ادبي ادبي فارسي: ج2، به سرپرستي حسن انوشه، سازمان چاپ وانتشارات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي، چاپ دوم، تهران، 1381 8 _ ملاصالحي، حكمت‌الله: «انديشه گفتگو و آرمان تفاهم»، اطلاعات، اسفند 13779 _ ميرزايف، عبدالغني: رودکي وانکشاف غزل، نشريات دولتي تاجيکستان، استالين آباد، 195710_ نفيسي، سعيد: محيط زندگي واحوال واشعار رودکي، چاپ چهارم، اميرکبير، تهران، 138211-  نظامي عروضي سمرقندي : چهارمقاله، تصحيح علامه محمد قزويني، شرح و توضيح محمد معين، جامي، تهران، دکتر بهناز پيامني تنظيم براي تبيان : زهره سميعي





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 289]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن