واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > لیگ برتر - روایت متفاوت خبرآنلاین از همه اتفاقات قبل و بعد از بازی پرسپولیس و سایپا در ورزشگاه تختی . اتاق 914 ؛ این شماره اتاق دایی در هتل اسپیناس بود ، جایی که جمعی از لیدرهای تیم خودشان را به اتاق سرمربی می رسانند تا او را وادار به عقب نشینی از مواضعش کنند که چرا به آنها گفته « جیره خوار». فریاد ها اما بالا رفت. سردسته لیدرها و همراهانش خود را تافته هایی جدا بافته می دانستند. می خواستند دایی عذرخواهی کند و اساسا دایی کسی نیست که بی دلیل از موضعش عقب بنشیند و عذرخواهی کند. جلسه به آشتی که نمی کشد با تهدید هم همراه می شود. با این تهدید که نه فقط نام دایی فریاد نخواهد شد که با شروع نیمه دوم اگر تیم عقب باشد چه ها که نخواهیم کرد. ///// دایی ، می خندد و در پاسخ به این سئوال که لیدرها با شعارهای تند جمعیت حامی تیم روبرو شدند می گوید:« دوست نداشتم این اتفاق برایشان بیفتد. همه ما باید هدف مان پرسپولیس باشد. این ها باید بدانند آنچه مهم تر از هر چیز دیگر است پرسپولیس باید باشد. من که نیازی به تشویق و فریاد اسمم ندارم. این تیم است که با فریاد های جمعیت پیش می رود. من به طرفداران واقعی تیمم افتخار می کنم. آنها که بردمان برابر سایپا را مدیون شان هستیم. فکر می کنی اگر جمعیت تشویق نکرده بودند با استرسی که این همه باخت های متوالی به تیم وارد کرده بود می توانستیم امروز با برد زمین را ترک کنیم؟ من می گویم این لیدرها هم باید عشق پرسپولیس و موفقیت تیم را داشته باشند. باید مثل ما که همدل شدیم برای موفقیت تیم ، هرچه در دل دارند را دور بریزند و در کنار مردم ، تیم شان را تشویق کنند تا بتوانیم دوباره یک خانواده باشیم. آن 50 لیدر هم باید همان طوری باشند که هواداران واقعی امروز بودند و درس همدلی به همه ما دادند. » ///// « ما جیره خوار پرسپولیس هستیم ، با هیچکی عهد و پیمان نبستیم... روی قلب ما حک شده اسم پرسپولیس ... هیچ کسی غیر از پرسپولیس تو دل ما نیست ... پرسپولیس ... پرسپولیس » هنوز 20 دقیقه از بازی نگذشته بود. پرسپولیس هنوز راهی به دروازه سایپا پیدا نکرده بود که نزدیک به 30 لیدر تیم این شعار را سر می دادند. همان جایگاه هشتی های قدیم که حالا بازی های تیم را با پیراهن هایی می بینند که روی شان نوشته شده :« گروه هواداران پرسپولیس» و آنهایی که خیلی های شان در ساختمان باشگاه جایگاهی دارند و سرپرست موقت باشگاه در وصف ارتباط شان با تیم گفت:« سعی کردم برای شان اگر بتوانم کاری پیدا کنم. از مسئولیت حراست ورزشگاه درفشی فر گرفته تا مشاغل دیگر.» آنها در لحظاتی که دایی کنار خط رفته بود این شعار را علیه سرمربی تیم سر می دادند چون دایی در وصف شان گفته بود:«برابر چند جیره خوار عقب نمی کشم.» . زمان فریاد این شعار هنوز حاضرین در ورزشگاه کمتر از 4 هزار نفر بودند. با روع این شعار اما دو اتفاق افتاد تا لیدرها بی خیال شوند. اول اینکه جمعیت خود جوش فریاد « علی دایی » سر داد و البته یکباره پرسپولیس سر و پا حمله شد. سه کرنر متوالی و توپ هایی که هر کدام شان می توانست یک گل باشد ؛« بچه ها تیم رو تشویق کنیم ، بی خیال این رو که می خونیم گل میزنن! شروع کنید تیم رو تشویق کنیم تا بقیه نگن دایی ، یک هشت دست بریم و داد بزنیم پرسپولیس!» ////// حبیب کاشانی کنار علی دایی در اتوبوس می نشیند . این درست لحظه رفتن تیم از ورزشگاه تختی است. همان زمانی که دایی در میان شعار «لیدر بی غیرت نمی خوایم» طرفداران وارد اتوبوس می شود. شعارهایی که رویش می تواند باشگاه باشد چون لیدرها همان هایی هستند که در کانون هواداران تیم فعالیت می کنند و باشگاه مسئول سامان دهی شان است. سرپرست موقت و سرمربی اما کنار هم از دوستی شان خبر می دهند و لیدرها هم موضع شان باید مستقل از این دوستی بررسی شود. دایی دقایقی قبل از این کنار هم نشینی ، در پاسخ به این پرسش که چرا بعد از مسابقه با صبا تصمیم به رفتن گرفت و چرا این قدر زود برگشت گفته بود:« راستش آن زمان به این جمع بندی رسیدم بهتر است بروم تا آنهایی که فکر می کنند با حضور من باید به پرسپولیس ضربه بزنند خیال شان آسوده شود. این مسئله را به لیدرها یا دیگران ربطی ندهید. این حاشیه ها بیرون بودند. مثلا برای یک نمونه ماجرای داوری ها را می گویم اما خیلی مسائل دیگر هم غیر از این ها بود که نمی خواهم درباره شان چیزی بگویم.» ///// « حالا شد 6 بازی.. تیم پس کی درست می شه..» بازی از دقیقه 70 هم گذشته بود که شعارهای شان را شروع کردند. همان 50 نفر بودند که این شعار را سر می دادند . شعارهایی که البته خیلی زود با پاسخی دندان شکن از سوی 10 هزار تماشاگر حاضر در ورزشگاه تختی روبرو شد:« لیدر پولکی ، نمی خوایم ، نمی خوایم.» و بعد فریاد علی دایی و پرسپولیس یکباره جانی دوباره می گیرد. تیم پیش می تازد و در کمتر از چند دقیقه یک ضربه کرنر ، آرفی بلند می شود توپ را به تور دروازه پرسپولیس می دوزد. ورزشگاه از شادی به مرز انفجار می رسد. دایی سر از پا نمی شناسد و این بار تماشاگراننند که حساب لیدرها را کف دستان شان می گذارند ؛« لیدر برو گمشو..» کمتر از چند دقیقه دیگر اثری از لیدرهای کانون هواداران تیم روی سکوها نیست و نام دایی فریاد می شود یکپارچه و بی اینکه این فریاد قطع شود. //// « من نگفتم 5 نفر، چند نفر دلشان با تیم نبود که خواستم خوشان را اصلاح کنند. برای بازوبند سعی می کنم دموکراسی را حاکم کنم. در اردوی ترکیه بچه ها رای می دهند چه کسی کاپیتان باشد. قسم می خورم شیث را به دلیل مسائل فنی کنار گذاشتم. من فیلم بازی را دیدم او روی گل ها مقصر بود و برای همین تصمیم گرفتم این بازی را استراحت کند.» دایی این جملات را در کنفرانس مطبوعاتی می گوید و اصرار دارد بعد از حضور بازیکنان در خانه اش و بازگشت دوباره به پرسپولیس تولدی دوباره را تجربه می کند ، در پاسخ به سئوال های خبرنگاران بی هیچ درنگی پساخ می گوید:« من برای حرف های سهراب بختیاری زاده احترام قائلم. خیلی ها هستند که دوستم دارند و این عزیز است. از کریمی هم متشکرم. درست همین است که ما فوتبالی ها پشت هم باشیم ، نه مثل کسی که رفته بود و گفته بود من در بازی با پرتغال دست روی قرآن نگذاشتم. من عشقم کشورم است. این انگ را دیگر به دایی نمی توانند بزنند.» او همه این ها را می گوید تا اطمینان خاطر بدهد شیث را اخراج نکرده چون سهراب بختیاری زاده ادعا کرده بود بازیکنی که به احتمال فراوان شیث بوده در بازی صبا و پرسپولیس بعد از شکست سنگین تیم، برای سرمربی اش فاتحه خوانده است. دایی گفت دوباره پا شده و می خواهد از صفر شروع کند. همان طور که بارها در دل ناکامی این کار را انجام داده بود. ایستادن بعد از حذف کابوس بار در بازی ایران و مکزیک که به قهرمانی لیگ با سایپا ختم شد. کابوس بازی با عربستان در آزادی که به قهرمانی جام حذفی سال قبل و برد در داربی انجامید و این بار می شود:« شک نکنید ته لیگ حتما یک جام قهرمانی برای پرسپولیس می گیرم. به من می گویند علی دایی .» و البته او شعار رئیس جمهور را هم برای خود صرف می کند:« می خواهم بگویم ما می توانیم و خواهید دید که ما می توانیم!»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 243]