واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دين و سياست در انديشه امام خمينى(ره)
يكى از مباحث مهم در حوزه انديشه هاى اجتماعى و سياسى, رابطه ((دين)) و ((سياست)) است. برخى با انكار هر گونه پيوندى ميان دين و سياست, تداخل يكى از آن دو را در امور ديگرى موجب ناكارآيى طرف مقابل دانسته اند, از اين رو به جدايى كامل آن دو توصيه مى كنند و برخى ديگر با قبول وجود رابطه ميان دو مفهوم فوق, در كيفيت و نوع رابطه اختلاف نظر دارند. نوشتار حاضر در صدد مطالعه كيفيت ارتباط مفهومى و نهادى دين و سياست در انديشه امام خمينى(ره) است. مقدمهاز ديرباز يكى از مباحث مهم در حوزه انديشه هاى اجتماعى و سياسى, سمت گيرى در قبال رابطه دو مقوله ((دين)) و ((سياست)) بوده است. برخى با انكار هر گونه پيوندى بين اين دو, تداخل يكى از آنها را در امور ديگرى موجب ناكارآيى طرف مقابل دانسته اند و به جدايى كامل آنها از يكديگر با هدف حفظ حرمت هر يك از آن دو توصيه كرده اند. سابقه تاريخى چنين توصيه اى به اروپاى پس از قرون وسطى باز مى گردد. حاكميت هزار ساله كليسا بر كليه شوون زندگى در غرب آن دوران و ناكارآيى آن در قرن هاى متمادى, بعضى از انديشمندان سياسى آن زمان را وا داشت تا به انديشه تفكيك دين از حوزه حيات اجتماعى روى آورند و به تحديد دخالت دين در حوزه خصوصى زندگى انسان هاى غربى رضايت دهند.ظهور چنين انديشه و پديده اى به تشكيل حكومت هايى در جهان غرب منجر گرديد كه خود را ملتزم به مقررات دينى در سطح اجتماع, سياست داخلى و امور خارجى نمى ديدند. اين انديشه پس از فراگير شدن انديشه هاى غربى در غالب كشورهاى اسلامى نيز شيوع پيدا كرد; به طورى كه امروزه بسيارى از اين كشورها يا به طور رسمى داراى حكومت هاى سكولارند يا عملا شيوه لاييكى اعمال حكومت را دارا هستند.در مقابل نظريه جدايى كامل دين از سياست, اعتقاد برخى انديشمندان بر وجود رابطه وثيق بين دو مفهوم فوق است. بديهى است غالب چنين انديشمندانى متدين به دينى يا حداقل عملا مبادى آداب مذهبى بوده اند. گر چه كيفيت رابطه اين دو در اين طيف مورد تنازع و اختلاف نظر بوده است, اما هيچ گاه اصل وجود رابطه مورد انكار واقع نشده است. اختلاف در كيفيت نوع اين رابطه از آن جا ناشى شده است كه نظرگاه هاى انديشمندان در خصوص تعريف دين و تعريف سياست, مبانى دين و مبانى سياست, هدف دين و هدف سياست با يكديگر تفاوت كرده است.سابقه تاريخى چنين نظريه اى به پيدايش اديان الهى و ظهور پيامبران ـ داراى رسالت اجتماعى ـ سياسى و فردى برمى گردد. با فرض اين كه دين برنامه جامع هدايت بشر در زندگى دنيوى و تإمين كننده سعادت وى در حيات دنيوى و اخروى است, پيامبران الهى كه مظهر ونماد تجلى دين در بعد عينى خود بوده اند, شكل دهى به حيات سياسى و اجتماعى بشر را تكليف اصلى خويش مى دانسته اند. واضح است كه با چنين فرضى انكار رابطه دين و سياست بى مورد بوده است.پس از ظهور اسلام و گذشت حدود هزار و چهار صد سال از تجلى عينى پيوند دين و سياست با تشكيل حكومت اسلامى در صدر اسلام به دست پيامبر گرامى اسلام(ص) و حضرت على(ع), در دنياى اسلام عملا چنين ارتباطى ناگفته به كنارى نهاده شد; به عبارت ديگر, گر چه در ظاهر حكومت امويان و عباسيان و غيره نام اسلام را بر خود داشتند, ولى در واقع دين را به خدمت سياست گرفته بودند. اين روند تاريخى با شروع نهضت امام خمينى(ره) از سال 1342 بار ديگر فرآيند ((باز گشت به خويشتن)) را آغاز كرد. شروع درس ولايت فقيه يا حكومت اسلامى به سال 1348 شمسى توسط حضرت امام(ره), آغازى بر طرح مجدد نظريه رابطه عميق و فراگير دين و سياست بود. پيامد طرح چنين نظريه اى در جهان امروزى و دنياى فارغ از دخالت دين در شوون اجتماعى و سياسى, در عين حال كه شگفتى متفكران معاصر را موجب گرديد, تإمل در اين باره را نيز سبب شد. ملت ايران با دادن شعار ((استقلال, آزادى و حكومت اسلامى)) و سپس ((جمهورى اسلامى)) در راهپيمايى هاى دوران شروع, تداوم و پيروزى انقلاب اسلامى, حمايت از چنين نظريه اى را در دنياى جديد متجلى ساخت و پيروزى انقلاب اسلامى و تشكيل نظام جمهورى اسلامى در ايران بر اساس انديشه سياسى حضرت امام(ره), مبين تحقق عينى چنين نظريه اى بود.يكى از زواياى بررسى رابطه دين و سياست, مطالعه رابطه اين دو مقوله در دو سطح مختلف مفهومى و نهادى و تبيين رابطه اين دو سطح با يكديگر است. در اين نگرش, ابتدا سنجش جايگاه مفهوم دين در قبال مفهوم سياست صورت مى گيرد و سپس رابطه نهاد دين با نهاد سياست در بعد عينى بررسى مى گردد و در نهايت نشان داده مى شود كه تبيين مفهومى رابطه اين دو مفهوم چه نسبتى با تبيين عينى رابطه آن دو دارد.(منتظر ادامه مقاله در روزهای آینده باشید)غلامرضا خواجه سروىتنظیم:امید واضحی آشتیانی.حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 397]