تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرکس نماز را سبک بشمارد ، بشفاعت ما دست نخواهد یافت.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830201587




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مبانی قرآنی نهضت عاشورا(3)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مبانی قرآنی نهضت عاشورا(3)
جوادی آملی
اشاره:امام حسین علیه اسلام خود قرآن ناطق است و از این جهت فعل و تقریرش حجت است. و از آنجا که معصوم بر خلاف قرآن صامت عمل نمی کند لذا قیام و نهضت او نیز مستند و مبتنی بر مبانی اصیل قرآن است.مفسر و حکیم معاصر، استاد جوادی آملی دامت بر کاته، طی شبهای محرم، این موضوع مهم را طرح و به تبیین آن پرداخته اند  که پیشتر بخش سوم آن از نظرتان خواهد گذشت و  اینک بخش دوم آن فراروی شماست: اصل این مکتب را سالار شهیدان تشریح کرد فرمود این ﴿وَ لکِنْ لاَ یَشْعُرُونَ﴾[۵]۵ ﴿لاَ یَشْعُرُونَ﴾ را برای مردم شرح داد در همین سورهٴ مبارکهٴ «بقره» چند جا که دارد اینها نمی‌دانند چکار بکنند، گاهی در آن بخش پایانی فرمود: ﴿لاَ یَعْلَمُونَ﴾ گاهی دارد ﴿لاَ یَشْعُرُونَ﴾ گاهی دارد ﴿لاَ یَفْقَهُونَ﴾[۶]۶ فرمود ﴿أَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَ لکِن لاَ یَعْلَمُونَ﴾[۷]۷ اینها سفیه‌اند، ولی نمی‌دانند که سفیهانه حرف می‌زنند، خب.در درون ما چه کسی هست، چه چیزی هست که ما از او بی‌خبریم به ما گفتند در درون شما یک هویت اصلی هست که هویت اصلی شما همان است، یک روکشی دارید که ابزار کار شماست، یعنی شما یک بدنی دارید که همه‌تان احساس می‌کنید، یک نیروی نباتی در آن هست، یک نیروی حیوانی در آن هست که غذا می‌خورید، می‌آشامید، لذت می‌برید، می‌خوابید، سخن می‌گویید، کار می‌کنید اینها حیات حیوانی شماست این حیات را حیوانات هم دارند شما می‌بینید در این بازیها این سیرکها تمام این بازیها را به یاد حیوانات هم می‌دهند این کارها که یک عده زیادی خود را برای او سرگرم کردند، برای او جانفشانی می‌کنند، می‌بینید به حیوانات هم قابل تعلیم است، قابل انتقال است.اینها فرمود روکش شماست، اینها شما نیستید اینها ابزار کار شماست خدای سبحان این حیات گیاهی را به شما داد، این حیات حیوانی را به شما داد تا تلاش و کوشش کنید تغذیه‌تان را تأمین کنید، تولید مثل کنید و مانند آن، آن شناسنامه اصلی شما آن است که در درونِ درون شماست، شما او را باید کند و کاو کنید شناسنامه‌تان در دستتان نیست در درونِ جان شماست، انبیا آمدند کند و کاو کردند برابر این خطبه نهج‌البلاغه «و یثیروا لهم دفائن العقول»[۸]۸ این دفینه‌ها، این گنجینه‌ها را باز کردند هویت اصلی انسان را به انسان نشان دادند، گفتند شما این هستید مثل یک زمین‌شناس ماهر که این گنجها که در درون زمین نهفته است آن را زمین‌شناسی می‌کند، کند و کاو می‌کند گنجها را استخراج می‌کند می‌گوید این کارهای گرانبهای شما، نفت‌شناسها این طورند، گازشناسها این طورند، آن کسی که معدن‌شناس است کند و کاو می‌کند آن گوهر گرانبها را ارائه می‌کند.انبیا معدن‌شناسهای اصلی مایند، کند و کاو کردند درون ما را به ما نشان دادند گفتند اینکه ابدی است این است، اینکه برای همیشه می‌ماند این است، اینکه خدای سبحان فرمود من آسمان و زمین را مسخّر شما قرار دادم این است، می‌بینید الآن در نظام خلقت ما بهتر از شمس و قمر چیزی نداریم، از ماه بهتر از آفتاب روشن‌تر دیگر چیزی نیست خدای سبحان می‌فرماید این شمس و قمر، این آفتاب و این ماه قبلاً یک مُشت دود بیشتر نبود ما یک مُشت دخان را یک مشت دود را به صورت راه شیری در آوردیم شمس و قمر کردیم بعد هم اینها را به صورت دود در می‌آوریم و از بین می‌بریم این طور نیست که ماه و آفتاب را از پرنیان و بلور ساخته باشند که فرمود: ﴿ثُمَّ اسْتَوَی إِلَی السَّماءِ وَ هِیَ دُخَانٌ﴾[۹]۹ فرمود وقتی بساط زمین روشن شد خدای سبحان پرداخت به آفرینش و پردازش آسمان، خب قبلاً آسمان چه چیزی بود، آسمان را به چه صورت درآورد، بعد به چه صورت؟ فرمود: ﴿ثُمَّ اسْتَوَی إِلَی السَّماءِ وَ هِیَ دُخَانٌ﴾ به آفرینش آسمان پرداخت در حالی که یک مُشت دخان و دود و گاز بیشتر نبود ﴿ثُمَّ اسْتَوَی إِلَی السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ﴾[۱۰]۱۰ بعد فرمود: ﴿وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ﴾[۱۱]۱۱ ما این یک مُشت دود را به صورت آسمانهای هفت‌گانه درآوردیم از او ماه ساختیم، از آن آفتاب ساختیم، از آن راه شیری ساختیم ﴿وَزَیَّنَّا﴾ این آسمان را ﴿بِمَصَابِیحَ﴾ این یک مُشت دود به این صورت درآمده برای شما این کار را کردیم در آینده نزدیک یا دور هم ﴿إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ٭ إِذَا النُّجُومُ انکَدَرَتْ﴾[۱۲]۱۲ هست ما کل این صحنه را بر می‌داریم ما برای شما فعلاً یک چراغی روشن کردیم وقتی شما رفتید این چراغ را خاموش می‌کنیم.  این‌چنین نیست که این شمس و قمر را از طلا ساخته باشند که یا از پرنیان و بلور ساخته باشند که آن خدایی که یک مُشت دود را آفتاب درست کرد فرمود چراغ زندگی شما این شمس و قمر است، این ماه و آفتاب است شما که از اینجا رفتید ما این چراغ را خاموش می‌کنیم وقتی شما بخواهید بروید ﴿إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ﴾ هست ﴿إِذَا النُّجُومُ انکَدَرَتْ﴾ هست، خب حیف نیست انسان خود را به مجموعه آسمان و زمین بفروشد، اگر به کسی بگویند کلّ این مجموعه آسمانهای هفت‌گانه را ما به شما بدهیم، شما بشو برده شیطان، این اگر این کار را بکند ضرر کرده کل این مجموعه، چون کل این مجموعه را برای انسان آفریدند شما اگر یک مهمان داشته باشید بالأخره یک چراغ روشن می‌کنید که مهمان پذیرایی بشود، وقتی رفت خاموش می‌کنید فرمود این ماه را من روشن کردم، این آفتاب را من روشن کردم برای این مهمان عزیز، وقتی این از دنیا رحلت کرد به برزخ رسید آنجا هم من بهشت را آماده کردم برای این، قبل از اینکه به این دنیا بیاید این دنیا را مزیّن کردم، زمین را فرش کردم، آسمان را مزیّن کردم، مهمانم را دعوت کردم یعنی انسان را، وقتی انسان از این نشئه سفر می‌کند وارد برزخ و قیامت می‌شود آنجا را هم من مزیّن می‌کنم، فرش می‌کنم، بهشت است ﴿جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾[۱۳]۱۳ است برای مهمانم.تنظیم: شکوری





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن