تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836426051
امام خمينى در پنج حوزه معرفتسياسى (3)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امام خمينى در پنجحوزه معرفتسياسى (3) نويسنده: سيدعلى قادرى بايد به اين حقيقت نيز عنايت داشته باشد كه مبانى دانش را نيز مىتوان در دين جست. اميدوارم اين معنا القا نشود كه علم را نفى مىكنيم، چرا كه هر علمى اگر بواقع علم است، نور خداست. وقتى كتاب خدا را باز مىكنيم، پس از حمد كه نوعى دعاست، متن با رمز "الم" آغاز مىشود و آيه پس از رمز چنين جلا دارد كه "متقين را در اين كتاب شكى نيست; كسانى كه به غيب ايمان مىآورند و نماز برپا مىدارند و از آنچه روزيشان داديم انفاق مىكنند. "بنابراين ايمان به غيب از اولين پيامهايى است كه يك مسلمان مىبيند و مىشنود. حال بايد بتواند اين ايمان به غيب را در اقتصاد، سياست، جامعهشناسى و حتى در علوم دقيقه به كار گيرد. اينگونه نيست كه علم چيزى است و غيب چيز ديگر يا فلسفه امرى دنيايى است و غيب امرى عقبايى. اگرچه به علت عدم بضاعت و كمى معرفت نمىتوان چگونگى ورود ايمان به غيب را در معرفتسياسى حضرت امام بازگفت، اما از آنجا كه چند سالى است در آثار ايشان در حد بضاعتخويش غور مىكنم، به اين يقين رسيدهام همانگونه كه ايشان در فلسفه و عرفان به وحدت رسيدهاند، مبانى همه معارف ايشان نيز به وحدت رسيده است. بنابراين تصميم بر شكستن حكومت نظامى، اگر امرى الهامى است مىتواند تحليل سياسى نيز داشته باشد; شايد بدين معنا كه بارها خود فرمودهاند: ما مامور به تكليف هستيم و نه مامور به نتيجه. عمق چنين اعتقادى را فقط كسانى مىتوانند دريابند كه يا با فطرت زلال مىنوشند، مانند عامه مردم و يا توانستهاند در مبانى چند دانش به وحدت برسند. امام و سياست داخلى و خارجى چندى گمان مىكردم كه در كشف نظرات معظم له بايد بين سياستخارجى و داخلى تفكيك قايل شد، ولى اكنون به اين باور رسيدهام كه اين تفكيك به همان ميزان كه براى القاى سخن بسيار كارآست، مخرب نيز هست. چرا كه سياست داخلى و خارجى ايشان نيز به وحدت رسيده است; مثلا معظم له به منافع ملى آنگونه نمىانديشند كه ديگران مىانديشند. براى امام خمينى (ره) هركس كه در آن سوى مرزهاى جغرافيايى است اجنبى نيست، حال آنكه كمتر كسى مىتواند چنين احساسى داشته باشد. البته شايد مثالى را كه آوردم سادهنگرها بتوانند آن را با صدها شاهد مثال از ديگر سخنان حضرت امام (ره) نقض كنند، چنانكه ايشان از تسلط اجانب به قدر كفايتسخن گفتهاند، اما حوزه بحث را در اين امر به لحاظ يك عمل سياسى تنگ گرفتهاند تا جامعه بتواند همراهى كند. 4. چهارمين حوزه معرفتسياسى، دايره آراى سياسى است. آراى سياسى مجموعهاى از نظرات افراد نسبتبه موضوعاتى است كه به اداره امور اجتماعى ارتباط مىيابد. مرز دقيقى تعريف آراى سياسى را از تعريفانديشه سياسى جدا مىكند كه بخشى از خصوصيات اين مرز را در اين جا يادآورى مىكنيم و برخى را در بحثانديشه سياسى بيان خواهيم كرد. اولا قضاياى آراى سياسى از نوع قضاياى شخصيه است و اگر به قضاياى كلى هم ميل كند تا آستانه قضاياى طبيعيه پيش نمىرود و حداكثر در حد قضاياى مسوره و مهمله باقى خواهد ماند. مثلا اگر كسى معتقد باشد كه براى توسعه معقول تجارت، پيوستن به سازمان بينالمللى گات امرى ضرورى است، چنين نظرى در دايره آراى سياسى جاى دارد و ديگرى مىتواند نظرى ديگر داشته باشد، اما آنچه مهم است اينكه چنين نظرى در قالب قضيه شخصيه بيان شده است. زيرا حكم به پذيرفتن يا نپذيرفتن عضويت در يك سازمان بينالمللى حكمى كلى نيست و موضوع آن يك مصداق بيشتر ندارد; حتى اگر همه مردم در پيوستن يا نپيوستن به اين سازمان نظرى واحد داشته باشند، اين قضيه همچنان جزئى خواهد ماند. اما اگر كسى چنين نظرى داشته باشد كه: "عضويت در تمام سازمانهاى بينالمللى مطلوب يا امرى ضرورى است"، آنگاه چنين نظرى در حكم يك قضيه عام و طبيعيه بيان شده است; قضيهاى كه ظاهرى كلى دارد و با تاملىاندك، مسوره بودن آن ظاهر مىشود; چرا كه چنين قضيهاى تناقض ذاتى دارد. زيرا هيچ كشورى نمىتواند هم در سازمان ناتو عضو باشد و هم در پيمان ورشو (زمانى كه اين سازمان وجود داشت) . همچنين نمىتواند هم در سازمان جهاد اسلامى - كه از لحاظ تقسيمات سازمانهاى بينالمللى سازمانى خصوصى و غيرعلنى است، عضو بود و هم در سازمان جهانى صهيونيسم بينالملل كه آن نيز سازمانى خصوصى و غيرعلنى است. بنابراين عضويت در بسيارى از سازمانهاى بينالمللى با عضويت در سازمانهايى ديگر معارض است. پس كسى كه معتقد است عضويت در تمام سازمانهاى بينالمللى مطلوب است، يا بواقع ماهيت و تقسيمات سازمانهاى بينالمللى را نمىشناسد و يا معتقد است ورود در آن دسته از سازمانهايى كه عضويت در آنها ممكن مىشود، كار مطلوبى است. البته ظاهرا مىتوان آنقدر دايره كليات را تنگ گرفت كه آراى سياسى همچنان به صورت قضاياى طبيعيه قابل بيان باشد، ولى براى تنگ كردن چنين دايرهاى بايد تخصيصهاى پىدرپى وارد ساخت; كه بهتر است از همان اول مسوره بودن قضاياى آراى سياسى را مورد اذعان قرار داد. مبانى فلسفى در حوزهانديشه سياسى دومين خصيصه آراى سياسى، گم بودن مبانى آن است. در علم سياست، مبانى رسيدن به يك توصيف يا حكم، روشن است.همچنين در حوزهانديشه سياسى مىتوان ردپاىانديشه را يافت و به مبانى فلسفى آن رسيد. در حوزه علم به حوادث سياسى نيز مىتوان حدود اطلاعات كسى را نسبتبه وقايعى كه مىداند، دانست. در حوزه تحليل نيز مىتوان به استحكام يا سستى منطق تحليلگر پى برد، اما در حوزه آراى سياسى علاوه بر جهان بينيها، دهها عامل ديگر نظير اميال و منافع نيز دخالتهاى مستمر دارند و يافتن مبانى و علل رسيدن به يك نظر سياسى، عوامل پيدا و پنهانى مىيابد كه شناسايى آنها يا بسيار مشكل است و يا در اظهار آن مشكل پيش مىآيد. مثلا كسى بگويد: نمايندگان مجلس شوراى اسلامى بايد از نخبگان انتخاب شوند و منظورش از نخبگان صاحبان تحصيلات عاليه باشد. چنين شخصى داراى ديدگاه خاصى در مقابل فرد ديگرى است كه مىگويد: مجلس تنها نهادى است كه استعداد آن را دارد كه به طور كامل مردمى باشد. بنابراين لزوم داشتن تحصيلات عاليه شرطى است كه به خصيصه مردمى بودن آن لطمه مىزند. حال يافتن علل رسيدن به چنين نظراتى بسيار مشكل است. زيرا در حلاجى اين نظرات، امكان نماينده شدن هر يك از اين افراد را نمىتوان ناديده گرفت. مزيد بر آن، كسى كه مىخواهد اين دو نظر را مورد بررسى قرار دهد، خود طرفدار يكى از اين نظرها بوده و يا نظر سومى دارد كه آن نيز در گم شدن مبانى شكلگيرى چنين نظرهايى دخالت موثرى دارد. از خصيصههاى ديگر آراى سياسى اين است كه همه در اين حوزه داراى نظر هستند; چه آنها كه با سياستبيگانهاند و چه آنها كه ذهن، رفتار و اميالشان را سياست اشغال كرده است و چه آنها كه با سياست قهرند. فعلا به آنها كه ظاهرا با سياستبيگانهاند، كارى نداريم. اما هركس حوادث سياسى را پيگيرى كند كمكم داراى آراى سياسى مىشود و هركس تحليل سياسى ارائه مىكند، بيگمان داراى آراى سياسى است. دانش سياستبا آراى سياسى متباين است; زيرا دانش سياست در دانشگاهها ذهن دانشجو را پروار مىكند، ولى آراى سياسى از جامعه، به كنه اعتقادات سياسى فرد منتقل مىشود. نمرهاى كه يك دانشجوى چپگراى تندرو از استاد مىگيرد. شايد با نمرهاى كه دانشجوى راستگراى افراطى مىگيرد برابر باشد، اما نظرات و آراى سياسى اين دو دانشجو در مقابل هم قرار دارد. شايد هر دو در نگاه استاد، دانشجويانى با ارزشهاى علمى برابر قلمداد شوند، اما از آنجا كه استاد به يكى بيش از ديگرى از لحاظ سياسى احساس قرابت مىكند بيشتر به او دلمشغول مىدارد; و اين بدان لحاظ است كه آراى سياسى دانشجو از استاد تاثير مىپذيرد، يا هر دو به يك سرچشمه مىرسند ولى علم سياست نسبتبه آراى آنان همچنان بىاعتناست. حداكثر آنكه هر دو گروه، علم سياست را در استخدام آراى خود درآورند. البته اينكه مىگوييم بين دانش سياست و آراى سياسى نسبت تباين برقرار است، بطور مطلق نيست و همانگونه كه هر مطالعهاى در هر رشته از معرفت - حتى علوم تجربى - در شكلگيرى آراى سياسى دخالت مىكند، دانش سياستبه طريق اولى در شكلگيرى آرا و نظرات سياسى دخيل خواهد بود; چنانكه در هر درسى كه از استادى عرضه مىشود، مىتوان ردپاى آراى او را يافت، ولى اين وقتى است كه استاد به جاى ارائه دانش و دانستههاى خود به دانشجويان در درس، بحث و كلاس نيز كار سياسى مىكند. البته ظاهرا بايد چنين باشد كه دو استاد همطراز از لحاظ علمى، اما داراى آراى سياسى متفاوت در يك درس واحد مشابه تدريس كنند و آراى سياسى آنان به درس و بحث راه نيابد، ولى در عمل به نحو غالب آراى سياسى استاد نه تنها به حوزه علم راه دارد بلكه در انتخاب موضوع و روش نيز دخالت موثر مىكند. چنانكه يك درس را دو استاد در يك دانشكده تدريس مىكنند و مسئول گروه هر دو را استادانى زبردست مىداند، اما از شر و خير جنجالهاى دايمى آنان بر سر مسائل سياسى در گردهماييها رنجيا لذت مىبرد و گاه نيز به علت ورود بيش از حد آراى سياسى استادان به مجموعه درس، گرفتاريهاى عديدهاى پيش مىآيد. به هرحال اگرچه دخالت دادن آراى سياسى در علم سياست دور از شان و شئون علمى است اما در همه جاى دنيا كم و بيش چنين امرى رواج دارد و احتمالا تا دانش سياست نتواند خود را تصفيه و تخليص كند، در عمل امرى اجتنابناپذير مىنمايد. علم سياست، معرفت عام اين كه آيا مىتوان آراى سياسى را جزو معرفتسياسى قلمداد كرد يا نه; جاى بحث ندارد; چرا كه به هر صورت آراى سياسى نوعى آگاهى از اداره امور است. آنچه جاى بحثباقى گذاشته، اين است كه آراى سياسى ماهيتا چه نوع معرفتى است؟ بىگمان از نوع دانش سياست نيست; زيرا علم سياست، معرفت عام است; به اين معنا كه مىتوان براحتى آن را تدريس كرد، ولى آراى سياسى قابل تدريس نيست مگر آنكه درسى به عنوان تاريخ آراى سياسى عرضه شود و علم به آراى سياسى نخبگان، خود نوعى معرفت تلقى گردد. معرفتى از نوع معرفت فلسفى نيز نيست; زيرا فلسفه نيز قابل تدريس است، منتها آراى سياسى بسيارى از نخبگان مىتواند از لحاظ فلسفى مورد بحث و بررسى قرار گيرد. در حقيقت آراى سياسى معرفتى شخصى است; يعنى ماهيت آن كثرتگراست و در مبانى وحدت ندارد، حتى اگر جمعيت انبوهى تا حدود زيادى داراى آراى نزديك به هم مىشوند در حقيقت مشتركاتى بين معرفت آنان ديده شده كه آنها را گرد هم مىآورد. البته گاه يك نظريهپرداز، آراى خود را بر جمعيت، گروه، حزب و تشكيلاتى تحميل يا القا مىكند، ولى اكثر تشكلهاى سياسى كه بر محور آراى سياسى فرد يا افرادى معدود قوام گيرد دوام ندارد، يا همراه با تحولات جارى تطور مىيابد و يا تحليل مىرود و به فروپاشى آن تشكل مىانجامد. اگر به ذهن رسد كه آيا مشتركات آراى سياسى افراد كه آنها را در يك جمعيت و حزب سياسى جمع مىكند، مىتواند معرفتى عام باشد؟ اين سوال به حقى است كه پاسخى ساده دارد و آن اينكه جنس هر معرفت عام، بازگشتى به كشف وجهى از واقعيت دارد، اما اين مشتركات ماهيتا يك ميل ذهنى است نه يك كشف قاعدهمند. عوامل شكلگيرى آراى سياسى عواملى مانند سن، نوع مطالعات، امكانات رفاهى و وضعيت اقتصادى، جهانبينى و ايدئولوژى، شغل، رفاقت، رقابت، مكان زيست و زمان، نزديكى و دورى به قدرت و بسيارى از مقولات ديگر، عواملى هستند كه به طور مستقيم در شكلگيرى آراى سياسى دخالت دارند. حال آنكه همه اين عوامل در معرفتهاى عام، فقط به طور غيرمستقيم حضور دارند. در علوم تجربى و علوم دقيقه تاثير اين عوامل غيرمستقيمتر و در علوم انسانى كمى مستقيمتر است، اما در شكلگيرى آراى سياسى، اين عوامل كاملا به طور مستقيم دخالت مىكنند و بنيانهاى آراى سياسى را پى مىريزند. مثلا نمىتوان گفتبه دليل لجبازى گاليله با كليسا، كروى بودن زمين اثبات شد، ولى مىتوان گفتبه خاطر فشار فقر و بيعدالتى ناشى از از استعمار انگليس، آراى سياسى گاندى شكل گرفت. البته عواملى كه در شكلگيرى آراى سياسى كسى به طور مستقيم دخالت مىكند، اينگونه نيست كه تصويرى شفاف بر آينه اذهان بيندازد، بلكه عوامل پيچيده غيرقابل دسترس دستبه كار مىشوند و آراى كسى را سامان مىدهند. مثلا نزديكى به قدرت حاكم، گاه در شكلگيرى آراى سياسى دو فرد، دوگانه عمل مىكند; يكى را به رفاقت و همكارى با مركز قدرت مىكشاند و ديگرى را به رقابت و تعارض وامىدارد. به همين دليل گاه دو مشاور همكلاس و همشان، دو تجويز متفاوت دارند; يكى تعدد احزاب را پيگير مىشود، ديگرى تعدد احزاب را مخرب مىداند. هركس حادثهاى سياسى را تحليل كند، يا به هر مقدار در امور سياست دخالت كند و يا با نوعى استدلال - حتى با سكوت - سبتبه حادثهاى موضع بگيرد، داراى آراى سياسى است. منتها بعضيها آراى سياسى خود را از ديگران مىگيرند و برخى توان و جسارت آن را دارند كه خود بينديشند، ولى هر دو گروه از عوامل محيطى تاثير مستقيم مىپذيرند. با اين حال فقط آن دسته از سياستمداران و متفكرانى كه منشا تحولاتى در ساحتسياست مىشوند اصطلاحا صاحب نظر و آراى سياسى قلمداد مىكنند و از ذكر اينكه همگان داراى آراى سياسى هستند، اجتناب مىشود. حضرت امام (ره) به عنوان سياستمدارى برجسته قهرا داراى آراى سياسى است و آراى سياسى ايشان به دليل علاقه، عشق، توجه جدى جامعه به معظم له و حفظ، نگهدارى و انتشار فرمايشاتشان، تا حدود زيادى قابل دسترسى و شناسايى است. آنچه در اين بحثحايز اهميت است اينكه آرا و نظرات سياسى ايشان باانديشههاى سياسيشان تفاوت اساسى دارد، و اگرچه بخوبى قابل تفكيك است، اما تاكنون كسى به اين تفكيك توجه جدى نكرده است. و در صورتى كه اين تفكيك انجام نگيرد، در شناخت ابعاد عرفتسياسى ايشان نه تنها دچار مشكل مىشويم، بلكه گاه به علتيافتن نوعى تناقض ظاهرى، گرفتار تزلزل، دودلى و ترديد خواهيم شد. اين بدان جهت است كهانديشه سياسى آرام آرام قوام مىگيرد و بنايى محكم مىسازد كه قرنها پايدار مىماند. ولى آراى سياسى در مسير جريانات تطور مىيابد و گاه تا 180 درجه تغيير مسير مىدهد; مثلا اين كه رئيس جمهور نبايد روحانى باشد، يك نظر سياسى است كه تغيير خواهد كرد. اينكه جنگ را در چه مرحلهاى بايد به پايان برد، يك نظر سياسى است. دولتبايد يا نبايد عنان اقتصاد كشور را به طور كامل در دست داشته باشد، از نوع نظرات سياسى است. امام و تغيير نظرات سياسى حضرت امام (ره) بارها نظرات سياسى خود را تغيير دادهاند و اين تغيير نه تنها از ارزشهاى والاى ايشان نمىكاهد بلكه برعكس، يكى از نكات مثبت و قوت معظم له به شمار مىآيد. چنانكه وقتى امروز مىشنويم پيامبر اكرم (ص) در جنگ بدر بر سر چگونگى چادر زدن در كنار چاهها با پيشنهاد يك فرد عادى تصميمشان را تغيير مىدهند، به وجد مىآييم. وقتىانديشههاى سياسى حضرت امام قوام گرفت، كسى نمىتوانست آنانديشهها را به طور مستقيم نشانه رود و در تغيير آن به طور مستقيم دخالت داشته باشد، ولى در آرا و نظرات سياسى ايشان باب مذاكره باز بود. افراد شجاعى كه با امام بحث مىكردند تا نظرشان را درباره موضوع خاصى تغيير دهند، قابل اعتماد، مورد احترام، دوست و دلسوز تلقى مىشدند. معظم له در اين بخش از معرفتسياسى، مشاور داشتند. نه به صورت رسمى بلكه مرحوم حاج احمد آقا، حضرت آيتالله خامنهاى، حجةالاسلام آقاى هاشمى و بسيارى ديگر از نزديكان و حتى مطبوعات و دوستان قديمى، همگى نقش مشاور را براى معظم له ايفا مىكردند. از مجريان سياست مانند وزير كشور، وزير خارجه، وزير اطلاعات، وزير نفت و بيش از همه از نخستوزيران وقت نظر مىخواستند و با دقتى شگفتانگيز به نظرات ديگران توجه مىكردند و گاه تغيير نظر مىدادند و اينكه چنين شيوهاى داشتند، موهبتى بود كه ازانديشههاى سياسى ايشان نشات مىگرفت;انديشهاى كه براى نظرات مسئولان و آحاد ملتحرمت قايل است و مشورت و نظرخواهى و گاه ارجح داشتن نظرات ديگران را بر نظرات خود، جزو اصول سياست مىداند. تغيير نظر دادن را نه تنها زشت نمىشمارد، بلكه در آگاهى از نظر ديگران و دخالت دادن آن، حتى براى تغيير نظر خود اهميت قايل است. البته تبحر ايشان در فقه، اصول، باز بودن باب اجتهاد و مهمتر از همه تقواى سياسى نيز به كمكانديشههاى سياسى ايشان مىآمد و راه را براى تغيير نظر در حوزه آرا و نظرات سياسى هموارتر مىساخت. بنابراين بعضى آرا و نظرات سياسى ايشان در طول حيات سياسى معظم له تغيير اساسى كرده است و اگرچه اين تغييرات را به حساب آزادمنشى فكرى ايشان بايد گذاشت ولى تعداد آنها آنقدرها زياد نيست كه بتوان تعبير متزلزل را در ساحت او وارد كرد. به همين لحاظ تعداد نظراتى كه در مسير زندگى سياسى ايشان اعلام شده و سپس تغيير كرده است، يا تعداد نظراتى كه سياستمداران ديگر در طول عمر خود تغيير دادهاند، قابل مقايسه نيست. ايشان تغيير نظر را ممدوح مىشمردند و هر كجا به نظرى بهتر يا درستتر مىرسيدند نظر سابق را بىتعصب و بيدرنگ اصلاح مىكردند. ولى ابتدا حولوحوش مسائل به دقت مىانديشيدند و تحليل مىكردند و سپس نظرات خود را اعلام مىداشتند. معرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 309]
صفحات پیشنهادی
امام خمينى در پنج حوزه معرفتسياسى (3)
امام خمينى در پنجحوزه معرفتسياسى (3) نويسنده: سيدعلى قادرى بايد به اين حقيقت نيز عنايت داشته باشد كه مبانى دانش را نيز مىتوان در دين جست. اميدوارم اين معنا ...
امام خمينى در پنجحوزه معرفتسياسى (3) نويسنده: سيدعلى قادرى بايد به اين حقيقت نيز عنايت داشته باشد كه مبانى دانش را نيز مىتوان در دين جست. اميدوارم اين معنا ...
امام خمينى در پنج حوزه معرفتسياسى (8)
امام خمينى در پنجحوزه معرفتسياسى (8) نويسنده: سيدعلى قادرى عدالت اجتماعى اولين ... 3. انفال، قسمتى از آيه 60. 4. بقره، قسمتى از آيه 249. 5. خوشبختانه كتاب سه ...
امام خمينى در پنجحوزه معرفتسياسى (8) نويسنده: سيدعلى قادرى عدالت اجتماعى اولين ... 3. انفال، قسمتى از آيه 60. 4. بقره، قسمتى از آيه 249. 5. خوشبختانه كتاب سه ...
انديشه سياسي امام خميني، ثابت يا متغير؟
تمسك به بخشهايى از تفكر سياسى امام، به هدف تحكيم ديدگاههاى جناحى و يا توجهاتى ... امام خمينى(ره)از آنجا كه اين پژوهش عهدهدار تبيين انديشه سياسى امام نيست (3) صرفا به .... حوزههاى معرفتسياسى به پنجبخش حوزه علم سياست، حوزه حوادث سياسى، حوزه ...
تمسك به بخشهايى از تفكر سياسى امام، به هدف تحكيم ديدگاههاى جناحى و يا توجهاتى ... امام خمينى(ره)از آنجا كه اين پژوهش عهدهدار تبيين انديشه سياسى امام نيست (3) صرفا به .... حوزههاى معرفتسياسى به پنجبخش حوزه علم سياست، حوزه حوادث سياسى، حوزه ...
قدرت از ديدگاه امام خمینی (1)
حضرت امام خمينى (ره) نيز در مقام يك انديشه ور سياسى, ناگزير با اين پرسش رو به رو ... دوره تازه اى آغاز شد((3)) كه تا سال 1356 ه ش ادامه پيدا كرد و طى آن حضرت امام, نخست در ..... ك: سيد على قادرى, ((امام خمينى در پنج حوزه معرفت سياسى)), حضور (زمستان ...
حضرت امام خمينى (ره) نيز در مقام يك انديشه ور سياسى, ناگزير با اين پرسش رو به رو ... دوره تازه اى آغاز شد((3)) كه تا سال 1356 ه ش ادامه پيدا كرد و طى آن حضرت امام, نخست در ..... ك: سيد على قادرى, ((امام خمينى در پنج حوزه معرفت سياسى)), حضور (زمستان ...
چگونه امام خمینی را بخوانیم 3
چگونه امام خمینی را بخوانیم 3-چگونه امام خمینی را بخوانیم (قسمت سوم)قسمت اول و قسمت ... سید علی قادری، امام خمینی در پنج حوزه معرفت سیاسی، در: مجموعه مقالات انقلاب ...
چگونه امام خمینی را بخوانیم 3-چگونه امام خمینی را بخوانیم (قسمت سوم)قسمت اول و قسمت ... سید علی قادری، امام خمینی در پنج حوزه معرفت سیاسی، در: مجموعه مقالات انقلاب ...
انداموارگى دين و سياست در انديشه احيايى امام خمينى (ره )
(3) ايـدئولـوژى پـان ايـرانـيـسـتى پهلوى ها, گو اينكه با جنگ جهانى دوم متوقف مـى شـود ... اينجاست كه امـام خـمـينى (ره ) با الهام از نهضت حسينى عليه السلام تفسيرى احياگرانه از ... شـايـد بـراى اولـيـن بـار در حـوزه معرفت سياسى اين اوست كه وقتى سعادت ...
(3) ايـدئولـوژى پـان ايـرانـيـسـتى پهلوى ها, گو اينكه با جنگ جهانى دوم متوقف مـى شـود ... اينجاست كه امـام خـمـينى (ره ) با الهام از نهضت حسينى عليه السلام تفسيرى احياگرانه از ... شـايـد بـراى اولـيـن بـار در حـوزه معرفت سياسى اين اوست كه وقتى سعادت ...
جايگاه گفتمان سياسى امام خميني(ره)
جايگاه گفتمان سياسى امام خميني(ره)-جايگاه گفتمان سياسى امام خميني(ره) مهدى ... دانش آموخته حوزه علميه قم و كارشناس ارشد علوم سياسي انديشه سياسى امام(ره) را مىتوان از ... (3) كه در اين خصوص دو نظريه كلان شكل گرفت كه يكى نظريه كسانى كه بر تفكيك .... داود ، دانش قدرت مشروعيت در اسلام ، صص 50-44 و فصلنامه معرفت شماره 44،ص 50 ...
جايگاه گفتمان سياسى امام خميني(ره)-جايگاه گفتمان سياسى امام خميني(ره) مهدى ... دانش آموخته حوزه علميه قم و كارشناس ارشد علوم سياسي انديشه سياسى امام(ره) را مىتوان از ... (3) كه در اين خصوص دو نظريه كلان شكل گرفت كه يكى نظريه كسانى كه بر تفكيك .... داود ، دانش قدرت مشروعيت در اسلام ، صص 50-44 و فصلنامه معرفت شماره 44،ص 50 ...
انديشه سياسي امام خميني(رحمت الله علیه)، ابعاد وزوايا
معرفت دروني ، شناختي استدلالي است به گونه اي كه روش پژوهشگر در مقام گردآوري و ... تاكنون غالب برخوردهايي كه در ميان پژوهشگران داخلي با انديشه هاي سياسي امام ( قده ) ... با انديشه بينجامد كه از آن به عنوان ‹‹ متن باوري ›› 2 و تاريخ باوري ›› 3 ياد مي شود . ... بيروني مي توان انتظار داشت كه درانديشه هاي سياسي يك انديشه ور در سه حوزه زير ...
معرفت دروني ، شناختي استدلالي است به گونه اي كه روش پژوهشگر در مقام گردآوري و ... تاكنون غالب برخوردهايي كه در ميان پژوهشگران داخلي با انديشه هاي سياسي امام ( قده ) ... با انديشه بينجامد كه از آن به عنوان ‹‹ متن باوري ›› 2 و تاريخ باوري ›› 3 ياد مي شود . ... بيروني مي توان انتظار داشت كه درانديشه هاي سياسي يك انديشه ور در سه حوزه زير ...
چگونه امام خمینی را بخوانیم2
چگونه امام خمینی را بخوانیم2-چگونه امام خمینی را بخوانیم(قسمت دوم)قسمت اول این مقاله را ... بسم الله الرحمن الرحیمامام خمینی(ره) اندیشمندی بود که در ساحتهای گوناگون معرفت به تلاش فکری و عملی پرداخت ... سید حمید روحانی، نهضت امام خمینی، ص12. 3. نجف لک زایی، اندیشه سیاسى صدر ... نویسنده: سید مهدی موسوی، گروه حوزه علمیه تبیان ...
چگونه امام خمینی را بخوانیم2-چگونه امام خمینی را بخوانیم(قسمت دوم)قسمت اول این مقاله را ... بسم الله الرحمن الرحیمامام خمینی(ره) اندیشمندی بود که در ساحتهای گوناگون معرفت به تلاش فکری و عملی پرداخت ... سید حمید روحانی، نهضت امام خمینی، ص12. 3. نجف لک زایی، اندیشه سیاسى صدر ... نویسنده: سید مهدی موسوی، گروه حوزه علمیه تبیان ...
فلسفه سیاسی دين در انديشه امام خمينى
فلسفه سیاسی دين در انديشه امام خمينى نويسنده: نبى اللّه ابراهيم زاده امام خمينى ره به ... 3 كلامى ـ اعتقادى دانستن مساله ولايت فقيه از بيانات امام خمينى درباره جايگاه .... هاى دينى آاسـلامى و بويژه روش فهم متون دينى آن اجتهاد مصطلح حوزه ها با بيش از 1400 .... مرجع و مـفـسر رسمى از آن وجود ندارد و در معرفت دينى همچون هر معرفت بشرى ديگرى ...
فلسفه سیاسی دين در انديشه امام خمينى نويسنده: نبى اللّه ابراهيم زاده امام خمينى ره به ... 3 كلامى ـ اعتقادى دانستن مساله ولايت فقيه از بيانات امام خمينى درباره جايگاه .... هاى دينى آاسـلامى و بويژه روش فهم متون دينى آن اجتهاد مصطلح حوزه ها با بيش از 1400 .... مرجع و مـفـسر رسمى از آن وجود ندارد و در معرفت دينى همچون هر معرفت بشرى ديگرى ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها