تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فتوا دهندگان بزرگانِ دانشمندان‏اند و فقيهان پيشوايانى كه از آنان بر اداى پيمان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826108789




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دعوت


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دعوت
دعوت دعوت آخرین ساخته ابراهیم حاتمی‌كیا اینك بر پرده سینماها است. فیلمی كه از همان ابتدای ساخت با حواشی بسیار همراه بود. حواشی همچون انتخاب بازیگران ستاره مانند محمدرضا گلزار و هدیه تهرانی و سوژه متفاوت و فضای شهری كه كمتر در آثار وی به چشم می‌خورد. همه اینها باعث شد تا بسیاری علا‌قه‌مند دیدن این فیلم باشند. حاشیه‌ها البته در طول ساختن و تا پایان فیلم ادامه داشت و از نحوه حضور جمع زیادی از بازیگران زن در فیلم كه البته با نیامدن افرادی همچون هدیه تهرانی و حذف حضور نمادین مهتاب كرامتی به شكل فرشته‌ای كه در پایان فیلم ظاهر می‌شد و نوزادی را هدیه می‌كرد، ادامه پیدا كرد. در این فیلم حاتمی‌كیا به سراغ بازیگرانی رفت كه تعجب بسیاری را برانگیخت نام‌هایی همچون گلزار، تهرانی، و ... كه مدام تكرار می‌شدند اما سرانجام نیامدند. برخی به او اعتراض كردند كه چرا این انتخاب‌ها را دارد ولی خود در این خصوص سخن نگفت اما عده‌ای دیگر از حق او به عنوان هنرمند گفتند. وقتی این مباحث مطرح می‌شد، كمتر كسی از دو ساخته سال‌های دور او برج مینو و بوی پیراهن یوسف با حضور نیكی كریمی تك‌ستاره مشهور آن سال‌ها یاد می‌كرد. بعد موضوع سوژه شد. او با انتخاب یك تیم تحقیق این مساله را حل كرد. به‌خصوص كه خود او نیز پژوهش‌هایی در كشورهای دیگر نیز انجام داد كه باید منتظر تاثیر آنها در فیلم بعدی‌اش بعد از دعوت باشیم كه احتمالا‌ در جشنواره فجر امسال به نمایش در می‌آید. «دعوت» اثر تازه‌ی «ابراهيم حاتمي كيا»،فيلمي اجتماعي است كه ساختاري اپيزوديك دارد و داستان چند خانواده متفاوت، با بحراني مشابه روايت مي‌‌شود كه هر كدام از آنها بنا به نگاه خاص خود به اين بحران واكنش‌هايي از خود بروز مي‌دهند. ، به ايفا نقش پرداختند. در خلاصه داستان «دعوت» آمده است: «چند خانواده متفاوت با بحراني مشابه روبه‌رو مي‌شوند و هركدام از آن‌ها بنا به نگاه خاص خود واكنش‌هايي از خود بروز مي‌دهند.» ابراهیم حاتمی‌كیا در فیلم دعوت به سراغ ۵ زن رفته است و كنش و واكنش‌های آنان و اطرافیان‌شان را پس از شنیدن خبر باردار شدن‌شان به تصویر كشیده است. چهار زن در عین ناباوری از این خبر مطلع می‌شوند. یك زن دیگر سال‌ها برای این اتفاق تلا‌ش كرده است. همه اینها به خواسته خود یا اطرافیان‌شان گذارشان به مطب دكتر زنان و زایمان برای پس گرفتن دعوت خود از این موجود كوچك می‌افتد. البته هر كدام به دلیلی از روی این تخت برمی‌خیزند اما این پایان داستان نیست و حاتمی‌كیا در اقدامی تیزهوشانه هر چند خواسته خود را به صورت قطره‌ای به بیننده منتقل كرده، اما نتیجه‌گیری را برعهده تماشاگر گذاشته است. ‌ اسفند ۸۵ بود كه یك گروه تحقیقاتی از زنان دور هم جمع شدند تا درباره موضوعی كه بارها و بارها درباره‌اش تحقیق كرده بودند به شكل دیگری فكر كنند. موضوع <سقط جنین> از سوی بسیاری از فعالا‌ن حقوق زن بررسی شده بود و اینك قرار بود یك فیلم سینمایی با نام دعوت درباره آن ساخته شود. نام بزرگ و مقبول كارگردان آن ابراهیم حاتمی‌كیا می‌توانست راهگشای بسیاری از مسائل باشد. فارغ از اینكه نگاه او به این قضیه برآمده از خاستگاه مذهبی‌اش باشد، می‌توانست امكان این بحث را در نزد مردم مطرح كند و این خود اتفاق بزرگی بود. بسیار بزرگ و یك گام مهم در زمینه بیان مسائل زنان محسوب می‌شد. البته زنان و مسائل‌شان در این سال‌ها توانسته بودند كاملا‌ توجه‌ها را به خود جلب كنند. در همان ایام بود كه حدود ۷ نویسنده زن نیز درگیر فیلم به همین سادگی شده بودند. این بار هم كارگردانی مذهبی و البته موفق و شناخته‌شده در این راه قدم برداشته بود. رضا میركریمی هم به سراغ زندگی یك زن رفته بود. زنی ساده شهرستانی كه در چهاردیوار خانه‌اش قرار دارد اما مساله او این بار فراتر از وظایف محوله‌اش، شناختن و دیده شدن خود است.در این میان باید پذیرفت این نگاه و توجه به زنان هر چقدر هم گاه‌گاه با مسائل مطرح‌شده و مورد علا‌قه فعالا‌ن حقوق زن سایش پیدا می‌كند اما حداقل اسباب سخن گفتن در زمینه خواسته‌های آنان را مطرح خواهد كرد ولی مشكل یك نكته اصلی بود. ‌ زنانی كه در این فیلم‌ها مطرح می‌شوند زنانی از داخل جامعه هستند با خاستگاه و طبقات مختلف اما به نوعی بارز خاموش‌هستند و پذیرنده اتفاقی كه برای آنها می‌افتد. طوری رفتار می‌كنند كه انگار جز مورد پسند بودن و دیده شدن نباید انتظاری از آنان داشت. این روش گام موثری برای باز كردن و مطرح كردن مساله در سطح جامعه خواهد بود. البته اگر این زنان نیز حق دفاع و سخن گفتن بیشتری داشته باشند و تدافع ایجاد نكنند. ‌ هنگامی كه پروانه ساخت فیلم دعوت صادر شد، در اولین خبرهای این فیلم اعلا‌م شد كه این فیلم فضای شهری دارد و با بقیه آثار حاتمی‌كیا متفاوت است. البته نمی‌توان گفت آثار این كارگردان شبیه هم هستند هر چند كه تاكنون به جز - به رنگ ارغوان- تمام آثارش درباره جنگ و مردان و زنان آن بوده است.این تفاوت فضا اینك با دیدن فیلم دعوت خود را بیش از همه نشان می‌دهد. فیلم دعوت در تهران می‌گذرد، در خیابان‌های بالا‌ و پایین آن، در خانه‌های بزرگ و كوچك آن، در میان زنان و مردان جوانی كه همه اینها در دو مكان به هم می‌رسند؛ مطب یك خانم دكتر زنان و زایمان و یك خانم دكتر مسوول سونوگرافی.فضای شیك این دو مطب گاه با وضعیت اقتصادی مراجعانشان كاملا‌ در تضاد است. این تغییر البته در شخصیت‌ها هم رخ داده است. پیش از این نگاه حاتمی‌كیا به زنان كاملا‌ احترام‌آمیز بوده است و آنان انگیزه‌بخش، تسلی‌دهنده، عشق و پشت و پناه مردان رزمنده‌ بودند. اما آنان حضور داشتند تا تكمیل‌كننده جنبه‌ای دیگر از وجوه این مردان بزرگ باشند. این بار خبری از مردان رزمنده نیست و خود زنان محور اصلی هستند، البته نه زنان رزمنده، زنانی از داخل جامعه. ولی دردناك است كه در طول فیلم می‌فهمیم باز هم نگاه به آنان از جنس دوم است. ۳ زن اول كاملا‌ از قضیه باردار شدن خود بی‌خبر هستند. طوری هم رفتار می‌كنند انگار این یك اتفاق یك‌طرفه است و آنان از نانی كه همسرشان در دامن‌شان گذاشته است بی‌خبر هستند. حال فرق ندارد این زن یك بازیگر باشد با جایگاه ویژه تحصیلا‌تی و اقتصادی یا زنی فقیر و كارگر یك خانه. زنی بازیگر (مهناز افشار) به شدت در تلا‌ش است تا خود را در جایگاهش تثبیت كند و این قضیه در هر لحظه حضور در محل فیلمبرداری از سوی همكار مرد (محمدرضا شریفی‌نیا) به او یادآوری می‌شود. به او تاكید می‌شود شیدا صوفی شدن آسان است، اما ماندن سخت. این زن در تلا‌ش است كه در این حرفه بماند. اما مرد، مرد همراه زندگی‌اش سیامك انصاری ۴ سال برای پدر شدن صبر كرده است و اینك كه شیدا مادر شده اصلا‌ دوست ندارد این موقعیت را از دست بدهد. شیدا كاملا‌ خود را بی‌اطلا‌ع از نحوه باردارشدنش می‌داند و در این باره بارها بحث می‌كند كه پس حق من درباره بچه‌دار شدن چه می‌شود. او می‌خواهد سقوط كند اما شوهر مانع می‌شود. این پرسش مطرح می‌شود كه آیا كل ماجرا امكان‌پذیر است. اصلا‌ از زنی در این حد اجتماعی اینگونه برخورد با مساله باردار شدن صحیح است و اصلا‌ مگر خود او كه این‌قدر نگران این مساله است، نباید مراقب باشد و پیشگیری كند.این اتفاق در اپیزود بعدی هم رخ می‌دهد. زن و مرد جوانی - سحر جوزانی و محمدرضا فروتن - برای پول درآوردن از شهرستان به تهران آمده‌اند، درآمد آنها از خدمتكاری و تخلیه چاه است. حالا‌ بچه‌دار شده‌اند، زن كه اتفاقا خیلی هم زبر و زرنگ است و دست بزن دارد و با هر ماجرایی شوهرش را به خنده و شوخی یا جدی می‌زند، خود را از باردار شدن بی‌خبر می‌داند و در این ماجرا تنها مرد را مقصر می‌داند.خب باز هم سوال اینجا است اگر زن این‌قدر نگران است چرا مراقبت و پیشگیری نكرده است؟ درباره طبقه او هم فقط باید به كلا‌س‌های پیش از ازدواج اشاره كرد. البته در ۳ شخصیت زن دیگر فیلم این اتفاق نیفتاده است و سه‌پنجم باقی‌مانده فیلم مسیر منطقی خود را طی می‌كند. نقش گروه تحقیق در این زمینه‌ها هم كاملا‌ بارز است به خصوص در بخش چهارم و پنجم. خانم دكتری ( كتایون ریاحی) كه هر روز فرزندان بسیاری را در درون مادر به آنها از پشت دستگاه سونوگرافی نشان می‌دهد، خود باردار نمی‌شود. او به دنبال تخمك می‌گردد و زنی زیبا و همسر مرده این درخواست را عملی می‌كند. بحث‌های مذهبی و فقهی، اخلا‌قی و شرعی در زمینه بچه‌دار شدن و نحوه سقط با موجزترین جملا‌ت و در سرعتی بسیار به بیننده منتقل می‌شود.حضور گروه تحقیق در نشان دادن كنش‌های زنی - مریلا‌ زارعی - كه سال‌ها باردار نمی‌شده و به همین دلیل از همسر ش جدا شده و حالا‌ فهمیده كه باردار است كاملا‌ موفق بوده است. اما چرا این توجه، اطلا‌عات و آشنایی در دو بخش اول رخ نداده خود پرسشی است كه اساس فیلم را در آن قسمت‌ها دچار مشكل می‌كند. البته حاتمی‌كیا در این فیلم به نظرات گروه تحقیق، مادرانی كه نسخه‌های این فیلم را در مراحل مختلف دیده‌اند، توجه كرده كه این اتفاقی مهم است.حضور مهناز افشار، محمدرضا فروتن، مریلا‌ زارعی، گوهر خیراندیش، پژمان بازغی، مهتاب كرامتی، لیلا‌ اوتادی و آناهیتا همتی بازیگران درجه اول، در كنار ستاره‌های درجه یك و دو در این فیلم به چشم می‌خورد. هرچند اپیزودی كه پژمان بازغی و لیلا‌ اوتادی بازی كردند از داخل فیلم حذف شد. دلیل آن هم طولا‌نی بودن زمان فیلم عنوان شد. آخر فیلم هم كه قرار بود نتیجه‌گیری باشد حذف شده است. در این صحنه مهتاب كرامتی در هیئتی عارفانه و سفیدپوش نوزادان را برای خانواده‌شان می‌آورد. حذف این قسمت بهترین اتفاقی بوده كه می‌توانست برای فیلم بیفتد تا پایان هر بخش را تماشاگران خود بتوانند حدس بزند و هركس نظر خود را داشته باشد. اینگونه جمیع نظرات دربر گرفته شده است. این فیلم هر قدر حضور خوب و موفقی برای كتایون ریاحی و آناهیتا همتی است اما بیشتر از همه جلوه‌گاه هنر بازیگری مریلا‌ زارعی و گوهر خیراندیش و توانایی حاتمی‌كیا در پرداخت شخصیت‌هایی است كه می‌شناسد. او آدم‌هایی از طبقه سنتی سیده خانم و شوهرش را می‌شناسد همان‌طور كه آدم‌هایی مانند همسر بهار را می‌شناسد؛ این شناختن در فیلم بسیار خوب درآمده است.چند کلامی هم از زبان کارگردان فیلم «ابراهیم حاتمی کیا»شكل‌گيري «دعوت» اوائل سال 86 اتفاق افتاد كه موضوع سقط جنين برايمان مسأله شد و تصميم گرفتيم يك گروه 4-5 نفره تحقيق (كه همه از كساني بودند كه در مطبوعات و گروه‌هاي پژوهشي فعال بودند) به سرپرستي «رويا كريمي‌مجد» را تشكيل دهيم كه در اين گروه تحقيقات ميداني ، بحث حقوقي ، اجتماعي،آمارها و تحقيق در زمينه مسائل مختلف انجام شد. تصور ابتدايي من اين بود كه هنجار در جامعه ما ضد سقط‌جنين است. تصور ابتدايي من اين بود كه هنجار در جامعه ما ضد سقط جنين و ضدهنجار سقط جنين است، اما در تحقيقات متأسفانه اين برعكس بود و به شكلي، وضعيت غم‌انگيزي دارد چرا كه در تمام اقشار جامعه، قبح اين قضيه به دليل قواعد و قوانين 52گانه پزشكي كه اجازه سقط جنين را مي‌دهند، از بين رفته و راه برايش باز شده است. من دلم مي‌خواست با «دعوت» در اين مبحث حرفي داشته باشم. پس به سراغ خاطرات افراد در جامعه رفتيم، به صورت تصادفي آنها را انتخاب كرديم و به طيفي از آدم‌هاي مختلف به لحاظ طبقات جامعه و سن و سال رسيديم و در نهايت، به قصه‌هاي مختلف و طرح‌هاي اوليه رسيديم. از اين به بعد بود كه خانم «چيستا يپربي»، قرار شد به عنوان مشاور در كنار گروه باشد، ولي بعد از آن با توجه به همخواني نگاه‌مان نسبت به سقط جنين، تصميم گرفتم قلم را در دست دوستان بسپارم. نمي‌خواستم «دعوت» فيلمي كم‌جان باشد. فكر مي‌كردم يك قصه‌اي نوشته شود كه در مورد يك خانواده است ولي بعد احساس كردم كه با اين اوصاف، نمي‌توانم گستردگي موضوع را طرح كنم و فيلمنامه با اين شكل كم‌جان مي‌شود. به همين خاطر تصميم گرفتم چند زوج را انتخاب كنم كه اين شيوه در ساختمان و ساختار برخي فيلم‌هاي سينماي روز (كه چند موضوع و چند شخصيت را دست مي‌گيرند) مطرح است و نمونه‌هاي خارجي آنها مثل «تصادف» و «21 گرم» را ديده‌ايم كه من آنها را دوست داشته‌ام و تصورم اين بود كه مي‌توانم در اين جهت حركت كنم اما با ورود به بازي‌هاي وسيع و پيچ‌وتاب‌هاي فيلمنامه‌اي، از خود موضوع غافل نشوم. به همين خاطر سعي كردم اين زوج‌ها را به صورت مستقل پرداخت كنم. در ابتدا در فيلمنامه 7 شخصيت بود كه به 6 شخصيت و در تدوين به 5 خانواده رسيديم كه از همه طبقات جامعه بودند. «دعوت» با وجود بازيگران متنوع و متفاوت تجربه بسيار تازه‌اي براي من بود كه تا قبل از آن، تجربه‌ اينگونه كار را نداشتم چرا كه در كارهاي قبلي‌ام، در محدوده يك فيلم خطي، چند شخصيت مرد و زن داشتم كه در يك اندازه بودند كه به همان اندازه، دقت و انرژي مي‌طلبيد و ما سعي كرديم كه تلاش‌مان را براي ارائه بهترين فيلم انجام دهيم. نمي‌پذيرم در دايره و چنبره‌اي خاص باشم. بحث مهم در فيلم براي ما زمان بود و مي‌خواستيم در همان قالبي كه سينما اجازه مي‌دهد، بين 100 تا 110 دقيقه فيلم را بسازيم كه در اين بين در نهايت يكي از اپيزودها قرباني بقيه مي‌شد. اگرچه من دلم مي‌خواست اين اتفاق رخ ندهد اما انگار همه چيز جمع شده بود كه آنچه من دوست دارم رخ ندهد تا مردم در بين اين چند اپيزود دست به قضاوت بزنند اما پيش از اكران فيلم، خود ما در بين اپيزودها اين قضاوت را داشتيم كه در مجموع مجبور شديم كه قصه دانشجو را حذف كنيم. اين تصور و مانع را كه تحت تغيير جرياني قرار بگيرم كه از سينماي جنگ، اجتماعي و كمدي و كودكان فراتر نروم، براي خودم قبول ندارم و نمي‌پذيرم در دايره و چنبره‌اي خاص باشم. اين جريان شبيه حكايت ملانصرالدين است كه وقتي سوار خرش مي‌شد همه به او ايراد مي‌گرفتند كه پياده شود و وقتي كه پياده مي‌شد همه دوباره به او ايراد مي‌گرفتند! اين اتفاق خيلي قبل‌ترها افتاده بود... وقتي فيلم «وصل نيكان» را ساختم يكي از منتقدان نوشت: «حاتمي‌كيا» جنگ را به شهر آورده و شهر را نمي‌شناسد» و حكم هم داد كه برگردم به همان جنگ! در فيلم «از كرخه تا راين» نيز كه به آلمان رفتم، يا «به نام پدر»، اين تلقي وجود داشت كه من نبايد سراغ برخي دواير بروم در حالي كه همه اين‌ نظرها، خود دايره‌هاي بسته بودند و حرف‌هاي تكراري و خيلي از منتقدان اين نظرها را نوشتند. خيلي از اين بچه‌ها را نمي‌شناسم و مجبورم اين طور حكم كنم كه به عالم مطبوعات تازه‌ وارد هستند و در واقع نظرهاي خودشان را مي‌دهند. تنبيه صنفي، شروع تبليغاتي فيلم را پنچر كرد.افتتاحيه اكران فيلم «دعوت» فقط در سينما آفريقا رخ داد و شوراي صنفي نمايش مرا تنبيه كرد در حالي كه مطمئنم اگر به جاي «حاتمي‌كيا» و «حك فيلم» xوy و ديگران بود، اين تنبيه برايش اتفاق نمي‌افتاد كه شروع تبليغاتي، فيلم را پنچر كند و فيلم «دعوت» در يك سينما اكران شود. كمتر از چند ساعت از آغاز اكران فيلم، در يكي از سايت‌ها مطلبي را خواندم كه تيترش اين بود: «حاتمي‌‌كيا، جنگت را برو و بساز»! براي من عجيب است كه اين چه قلمي است كه يك فيلم را يك شبه ديده و سحر، مطلبش را روي سايت گذاشته است و تيتر سايت هم شده! اين نيست مگر كه اراده‌اي خارج از بحث فيلم و هنر دخيل باشد و اين غم‌انگيز است كه كسي چيزي را كه مي‌نويسد تا صبح برايش صبر نمي‌كند تا از سر التهاب و سادگي نباشد. اين اراده‌ها را مي‌توان به خوبي فهميد. احساس كردم كه در مورد سقط جنين بايد يك ترمزي در جامعه كشيده شود.يكي از مشكلات ما اين بود كه اين قصه‌ها چگونه كنار هم چيده شوند و به همين دليل، تا قبل از اكران عمومي، چيزي در حدود 20نمايش خصوصي داشتيم و از اقشار مختلف دعوت كرديم تا در مورد نحوه چينش فيلم، اظهارنظر كنند. به دليل همين حساسيت اكران‌هاي خصوصي زيادي براي فيلم برگزار كرديم تا در نهايت به چيدمان فعلي اپيزودها رسيديم. احساس مي‌كنم يك غره‌گي در انسان به وجود آمده كه به خود اجازه مي‌دهد نسبت به اين موهبت الهي تصميم‌گيري كند و من احساس كردم كه بايد ترمزي در جامعه ايجاد شود. احساس من در اين مورد كاملا شخصي است و مي‌خواهم بگويم كه اگر در چنين شرايط گرفتار شديم، حق اين كار را داريم يا خير؟ به طوري كه وقتي در سالن سينما فيلم را ببينيد، متوجه مي‌شويد كه زوج‌هاي جوان پس از پايان فيلم هنوز از جاي خود بلند نشده‌اند و فكر مي‌كنم مهمترين پيام «دعوت» اين تعمق و تامل در مورد سقط جنين باشد.به عدد خلايق در دنيا، تفكر‌هاي مختلفي در مورد سقط جنين وجود دارد به طوري كه عده‌اي مخالف و عده‌اي موافق اين كار هستند. حتي ما در تحقيقات خود با موارد بسيار زيادي روبرو شديم كه افرادي بسيار انديشمند موافق سقط جنين و انديشمندان ديگري مخالف اين اتفاق بودند و حتي اين اختلاف‌نظرها در ميان افراد به شدت مذهبي نيز ديده مي‌شود، بنابراين اختلاف ديدگاه‌ها وجود دارد و حتي در آمريكا هم كه كشوري پيشرفته به حساب مي‌آيد، هنوز در مورد اين بحث اختلاف‌نظرهاي اساسي وجود دارد. بنابراين به عنوان يك فيلمساز، احساس كردم كه در مورد سقط جنين بايد يك ترمزي در جامعه كشيده شود. اتفاقاتي كه در مورد سقط جنين در جامعه رخ مي‌دهد، به اعتقاد من جرياني فردي است كه انسان به خود حق مي‌دهد چنين كاري انجام دهد كه اين مسائل در جريان فمنيستي جامعه بسيار عميق‌تر ديده مي‌شود و به همين دليل در شرايط حساس جامعه، تصميم گرفته‌ايم از پرداختن به دختران جوان پرهيز كنيم. در «دعوت» من اساسا دنبال استدلال كردن نبودم و تمام اصرار فيلم، ايجاد يك ترمز كوتاه و اصطلاحا سرعت‌گير است كه مخاطب با ديدن اين فيلم كمي در مورد مسئله سقط جنين تامل و تعمق كند چرا كه اين تصميم‌گيري در جامعه به راحتي رخ مي‌دهد و متاسفانه هيچ مانعي در مورد اين تصميم‌گيري وجود ندارد. شخصيت‌هاي زن فيلم «دعوت» بسيار پرقدرت عمل مي‌كنند. ميزانسن اين فيلم چنين موضوعي را ايجاد مي‌كرد اما برخلاف نظر شما به عنوان مثال شخصيت بهار با تمام قدرت مقابل چنين شرايطي مي‌ايستد و در نهايت موفق مي‌شود كه بچه خود را نگه دارد. بنابراين نه در فيلم‌هاي دفاع مقدس خواستم به دفاع از خانواده فيلم بسازم و نه در «دعوت». به عنوان مثال در «آژانس شيشه‌اي» با وجود اين كه فاطمه حضور ندارد، به سبب نامه‌اي كه حاج كاظم براي او مي‌نويسد، به نظر مي‌رسد شخصيت پررنگي دارد اما در واقع شخصيت‌هاي زن فيلم «دعوت» بسيار پرقدرت عمل مي‌كنند. به عنوان مثال شيدا براي آن چيزي كه مي‌خواهد باشد مي‌جنگند و حتي در جايي از فيلم جان خود را هم به خطر مي‌اندازد.عوامل فیلمکارگردان: ابراهیم حاتمی کیانویسنده: ابراهیم حاتمی کیا / چیستا یثربیدستیار اول کارگردان: علیرضا شمس شریفیبازیگردان: چیستا یثربیمنسی صحنه: صدیقه زریورتهیه کننده: محمد پیرهادیمدیر تولید: محمد رضا منصوریمدیر فیلمبرداری: تورج منصوریتدوین: محمد حسینی وندطراح صحنه و لباس: کیوان مقدمآهنگساز: محمد رضا علیقلیصدابردار: مهران ملکوتیطراح چهره پردازی: مهین نویدیجلوه‌هاي ويژه: عباس شوقيعكاس: اسماعيل حاتمي‌كيابازیگران:محمدرضا فروتنمهناز افشارمریلا زارعیآناهیتا همتیثریا قاسمیسحر جعفری جوزانیلیلا اوتادیحمید رضا پگاهکتایون ریاحیگوهر خیراندیشرضا بابکسيامك انصاريفرهاد قائميانمجيد مشيريسارا خوئيني‌هاهدا ناصحنگار فروزندهنگين صدق گويامحمدرضا شريفي‌نيامنبع:سایت سینمای ما/ روزنامه اعتماد/ خبرگزاری فارس
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 659]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن