تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835149607
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل بررسی عملکرد رسانههای عربی ـ صهیونیستی نشریه «الشرقالاوسط»، عنوان نخستین نشریه فرامنطقهای را در انحصار داشت و بعد از آنکه«الحیات» نیز با بودجهای افسانهای بهعنوان زوج آن وارد میدان شد، حکومت ریاض خود را در جایگاه یک امپراتوری بلامنازع رسانهای در خاورمیانه احساس کرد اما این انحصار زمان چندانی دوام نیاورد و با تولد نشریاتی مانند «الجزیره»، ماه عسل رسانهای آلسعود پایان گرفت تفکر تأسیس شبکههای رسانهای سعودیها از 2 نیاز استراتژیک حکومت پادشاهی عربستان در داخل و خارج سرچشمه میگیرد. روزنامه «الشرقالاوسط» به عنوان پیشگام رسانههای این حکومت در دورهای به راه افتاد که سیاست خارجی ریاض به سوی کسب 2 جایگاه توسعهطلبانه خیز برداشت: در رأس این اهداف، میل بلندپروازانه ریاض به سوی کسب جایگاه رهبری جهان عرب قرار دارد. سعودیها با این اندیشه که جایگاه مرکزی قاهره با افول «ناصریسم» و تنزل موقعیت مصر پس از جنگ 1973 متزلزل شده است، برای نیل به این هدف خیز برداشتند. طرح ادعای رهبری جهان اسلام را سعودیها در فضای آشفته جنگ سرد و وقتی که با سقوط ایدئولوژیهای سوسیالیستی و ناسیونالیستی، خاورمیانه در خلأ فکری قرار گرفت، مطرح کردند. این بخش از حرکت شاهزادگان سعودی در این مسیر بر ایدئولوژی وهابیت و همپیمانی با آمریکا تکیه کرد و این راهبرد پس از ظهور انقلاب اسلامی به عنوان رقیبی جدی، آهنگ پرشتابی به خود گرفت. حتی در حوزههایی مثل افغانستان و شبهقاره هند که بیشتر در معرض این خلأ ایدئولوژیک قرار گرفتند، سعودیها این حرکت را در قالب یک قرارداد با طرفهای آمریکایی دنبال کردند. هر 2 هدف یاد شده جزو دستور کارهای ثابت رسانههای سعودی بویژه «الشرقالاوسط» از بدو انتشار این روزنامه تاکنون بوده است. خمیره دیپلماسی تهاجمی رسانهای ریاض را، سودای زعامت بر اعراب و مسلمانان تشکیل میدهد. البته در ادبیات رسانهای الشرقالاوسط، این نگاه توسعهطلبانه پادشاهی سعودی در قالب شعارهای عامهپسندی چون وحدت اعراب و اتحاد تسنن دنبال میشود. اما فلسفه دوم تأسیس الشرقالاوسط و دیگر رسانههای فراملیتی سعودیها، حل بحران هویتی این نظام سیاسی است که با انواع مشکلات در تطبیق خویش با نیازهای داخلی و مقتضیات جهانی و با انواع بنبستها، چالشها و تناقضات روبهروست. بحران هویتی بویژه در عصر مدرنیزه شدن و جهان ارتباطات بیش از هر دوره دیگری، گریبان حکومت سعودی را گرفته و خطر ثبات و ماندگاری آن را مطرح کرده است. تولد رسانههایی مثل الشرقالاوسط درست مصادف میشود با مقطعی که رژیم سنتگرای سعودی در محاصره انتقادها و مطالبات فزآینده داخلی و خارجی است. طی دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی، تصویری که از عربستان سعودی وجود داشت، تصویر یک پادشاهی موروثی و فردگرا بود که از درآمدهای نفتی بسیار فراوان خود فقط برای تثبیت استبداد و تشدید کنترل سیاسی استفاده میکرد. در این دوره، گزارش اغلب رسانههای غرب از درون حکومت پادشاهی، تصویر یک نظام پلیسی متکی بر اراده یک نحله متحجر مذهبی وهابی را ارائه میکند؛ حکومت بسته مذهبی که ریشه در اندیشههای افراطی وهابیت داشت. در همین دوران، با آنکه شماری از حکومتهای عرب خواسته یا ناخواسته به برگزاری انتخابات محدود شورایی تن دادند اما عربستان همچنان به صورت یک جزیره تغییر ناپذیر ماند و با پافشاری بر سنتهای موروثی و سلطنتی خویش از پذیرش شیوههای دموکراتیک سر باز زد. گزارشهایی که از درون شبهجزیره در این برهه به رسانههای جهانی درز پیدا میکند، گویای سختگیریهای شدید و موارد زیادی از نقض حقوق بشر است؛ از جمله اینکه حقوق اقلیتها بویژه اقلیت شیعه ساکن در استانهای شرقی نیز با توسل به همان قوانین پادشاهی به صورت سیستماتیک، نقض میشود. عامه مردم از مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی محرومند و همه ارکان و نهادهای قدرت بویژه خوان بیپایان ثروت نفتی میان شاهزادگان سعودی و روحانیون وهابی توزیع میشود. این تصویر باعث شد با وزش نسیم اصلاحات در جهان عرب پس از جنگ سرد یک بحران بیسابقه شبه جزیره را فرابگیرد. شاهزادگان سعودی در این شرایط تنها راه خروج از بحران هویتی و بقا را در استفاده از ابزارهای مدرن تبلیغی و رسانهای دیدند. پدیده کورپوریشن رسانهای و نخستین حلقه از این شبکه یعنی روزنامه الشرقالاوسط با همین مأموریت به میدان آمد و در واقع کارکرد اصلی آن، اصلاح چهره بینالمللی و نشان دادن تصویر یک حکومت متمایل به جهان مدرن از یک نظام بسته بود. در همین راستا، به تدریج از پایان قرن بیستم، آرام-آرام مباحث نوین جهان غرب به نشریات سعودی راه یافت تا حدی که شعار اصلاحگری پادشاهی سعودی به صورت گسترده تبلیغ شد، حتی در این راستا از ایجاد نهادهایی مانند: مجمع شورا، برگزاری انتخابات شهرداریها، جامعه مدنی، اجرای طرحهای اصلاحی در حوزه آموزش و پرورش و بالاخره تأسیس کنفرانسهای گفت وگوی ملی سخن به میان آمد. اگرچه این اقدامات در قیاس با پیشرفتهای سیاسی در برخی کشورهای عربی از قبیل لبنان و مصر اصلاً به چشم نمیآمد، اما در گزارش شبکههای رسانهای سعودیها بویژه الشرقالاوسط تلاش شد همین نهادهای سمبلیک و تشریفاتی به عنوان نمادها و نشانههای یک گشایش در فضای انسدادی عربستان معرفی شوند. این آهنگ تلاش برای ترمیم وجهه نظام پادشاهی از فردای حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، ابعادی دیگر به خود گرفت. تا پیش از این حادثه، جهان غرب بهواسطه داد و ستد نفتی بر ماهیت ایدئولوژیک حکومت سعودی چشم بسته بود اما در واقعه با حمله به برجهای دوقلوی نیویورک، آمریکاییها خود را با بزرگترین تهاجم از سوی شرکای اقتصادی و نفتی خویش مواجه دیدند. طبیعی بود سعودیها در فردای توفان 11 سپتامبر دست به دامان رسانهها شوند. پس از این وظیفه دشوار، فرونشاندن خشم آمیخته به نفرت غربیها به رسانه سپرده شد و شواهد و آمارها حاکی از این است که شاهزادگان سعودی میلیاردها دلار صرف این پروژه تغییر ذهنیت کردند. با تورق در مطالب رسانههای مرتبط با سعودیها میتوان این موضوع را به روشنی دریافت که پاسخگویی به اتهامهای سهمگین غرب در این مرحله به دستور کاری ثابت و همیشگی رسانههای وابسته به آل سعود بویژه الشرقالاوسط تبدیل میشود. آنچنان که غربیها توصیف کردهاند،«بن لادن» حکم تهاجم به قلمرو آمریکا از سوی نزدیکترین متحد آن را داشت و در نگاه مغربزمین، گناه و جرمی غیر قابل گذشت بود به همین دلیل عربستان را در معرض شدیدترین اتهامها و سوءظنها از حیث ارتباط شاهزادگان سعودی با عناصر القاعده قرار داد. انتشار فهرست متهمان این حادثه که 19نفر آنان تبعه سعودی بودند، یک «سونامی سیاسی» برای آل سعود بود و طبیعی بود غرب پس از انتشار مشارکت اتباع و اطرافیان حکومت سعودی، شدیدترین فشارهای سیاسی را در راستای جنگ با تروریسم و افراطگرایی بر ریاض اعمال کند. مهمترین پروژه تبلیغی ریاض برای گذار از این وضع بحرانی، تصویب و طراحی برنامهای با عنوان مبارزه و مهار افراطگرایی بود که به عنوان مانیفست اصلی رسانههای این رژیم بویژه الشرقالاوسط و العربیه از آن روز تاکنون ارائه شده است. البته شاهزادگان سعودی که در پروژههای رسانهای سرمایهگذاری میکنند، علاوه بر مواهب سیاسی آن به عایدات اقتصادی و به تعبیری موضوع بازگشت سرمایه خویش نیز توجه دارند. چنان که شبکه العربیه بخش غالبی را به امر تبلیغات اختصاص میدهد یا آنکه در روزنامه الشرقالاوسط در تمام این صفحات صبغه «تبلیغى» بر ویژگى«اطلاعرسانى» مىچربد یا آنکه توجه به تکنولوژى جدید، آخرین مدلهاى لباس بویژه بزرگنمایى موفقیتهاى اقتصادى و تجارى سعودىها از دیگر ویژگىهاى این روزنامه است. اندیشه راهاندازی شبکههای بزرگ رسانهای و تبلیغی از دهه 70 در ذهن شاهزادگان سعودی شکل گرفت. نخستین محصول این رویکرد، ایجاد یک روزنامه فرامنطقهای بهنام «الشرقالاوسط» بود که در سال 1978 تأسیس شد. به همین دلیل، این روزنامه نقش مادر و محور رسانههای متعلق به خاندان آلسعود را دارد و بهرغم آنکه در طول 30 سال پس از راهاندازی این روزنامه، شاهزادگان سعودی چندین روزنامه و شبکه تلویزیونی را راهاندازی کردهاند اما موقعیت این روزنامه بهعنوان«لیدر رسانهای» آلسعود محفوظ مانده است. حتی سعودیها برای تقویت آن، این نشریه را به یک مؤسسه و بنگاه رسانهای تبدیل کردند که دارای بخشهای گوناگونی است و نشریه پرزرق و برقی مانند هفتهنامه مهم «المجله» را نیز منتشر میکند. این روزنامه چنانکه در شناسنامه آن قید شده، در سال ۱۹۷۸ توسط «هشام و محمدعلى حافظ» تأسیس شد و براى مدتها سردبیرى آن با«عبدالرحمن راشد» نویسنده صاحبنام و نکتهسنج سعودى بود. البته سعودیها در راهاندازی مؤسسات بزرگ رسانهای فاقد هرگونه تجربهای بودند. در پایان دهه 70 که استارت ورود شاهزادگان سعودی به بازار پیچیده خبری زده شد، فقط 2 کشور مصر و لبنان از فضای رسانهای پویا برخوردار بودند؛ ضمن آنکه فضای بسته فرهنگی و سیاسی عربستان و شبهجزیره، محیطی مستعد برای این قبیل فعالیتها نبود. این عوامل همگی موجب شد همه امور مربوط به سازماندهی، تأمین نیروی انسانی و بازاریابی در نقاطی خارج از شبهجزیره انجام پذیرد. به طور طبیعی، در ورود به دنیای رسانه، سعودیها به همان منابعی تکیه کردند که تجربه حکومترانی خویش را از آنجا اخذ کردهاند. ستاد مرکزی الشرقالاوسط، «لندن» انتخاب شد و بزرگترین نشریه عربی از همان ابتدا به عنوان یک مؤسسه مشترک سعودی- انگلیسی به ثبت رسید. این تنها وجه پیوند رسانه مادر سعودیها به انگلیس نبود، الشرقالاوسط در اسلوب و تکنیکهای کار خویش نیز از رسانه متروپل لندن یعنی سرویس جهانی بیبیسی الگوبرداری کرد. چنانکه الشرقالاوسط اولویت سیاستهای خبری خویش را بر همان مبنایی استوار کرد که رسانههای لندن تعقیب میکنند؛ یعنی پوشش مسائل بینالمللی بویژه امور جهان عرب و خاورمیانه؛ آن هم با به خدمت گرفتن شماری از افراد سیاسی و صاحب شهرت در محافل سکولار و روشنفکر منطقه. البته چنانکه گذشت، زمان نشان داد الشرقالاوسط یک نقطه عزیمت برای شاهزادگان جویای نام سعودی بود. با افزایش درآمدهای افسانهای سعودیها از نفت، امرای این کشور به سمت تکثیر و تأسیس مؤسسات و نشریات دیگر رفتند. در صدر برنامهریزیهای تبلیغاتی پادشاهی سعودی، شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز برادر پادشاه و امیر ریاض قرار داشت. او طرح موسوم به«کورپوریشن رسانهای عربستان» را دنبال کرد و همه امور الشرقالاوسط را به مؤسسه موسوم به«پژوهش و بازاریابی سعودی» واگذار کرد که تحت کنترل سلمان بن عبدالعزیز اداره میشود اما اداره اجرایی آن به«عزام بن محمد الدخیل» سپرده شده است. شاهزاده سلمان پس از الشرقالاوسط، دومین تجربه راهاندازی رسانهای مکتوب را آزمود که نام «الحیات» را به خود گرفت. او کل پروژه تأسیس الحیات را به مرد کهنهکار روزنامهنگاران لبنان یعنی «جهاد الخازن» واگذار کرد که با سرمایه اولیه 200 میلیون دلار درصدد برآمد تا همه نخبگان مطبوعاتیعرب را به این روزنامه جذب کند. از همین رو، برخی ناظران بر این باورند که الگوی فعالیت سعودیها در عرصه رسانهای و سیستم جذب و نفوذ آنها شباهت زیادی به سیاست تبلیغی لابیهای یهود دارد و شاهزادگان سعودی در بهکار گماردن نخبگان رسانهای تا حدی از تجربه رسانهای لابی یهودیانی که بنیادها و مؤسسات عظیم فرهنگی و فکری را تحت کنترل گرفتند، بهره جستند. البته تفاوت کار سعودیها با یهودیان این است که جامعه ثروتمندان یهودی در غرب، علاوه بر ابزار سرمایه و تکنولوژی، تخصصها و مهارتهای لازم برای اداره این نهادهای افسانهای را دارند و طی چند دهه توانستهاند علاوه بر تربیت نیروهای نخبه در این زمینه، حوزه رسانهها از سینما و تلویزیون تا مطبوعات را قرق کنند، این در حالی است که شاهزادگان سعودی در این زمینه فاقد هرگونه اندیشه و تجربه بودند لذا ناگزیر شدند بر حمایت و هدایت اکیپهای رسانهای انگلیس تکیه کنند. با کمک بیدریغ بریتانیا بود که روزنامههای نوپایی چون الشرقالاوسط و الحیات توانستند در میان روزنامههای سرشناس بینالمللی جا خوش کنند و همزمان در 4 کشور و 12 شهر جهان منتشر شوند. این نوع ارتباطات پیچیده در دوره تاسیس رسانههای سعودی زمینهساز پیوندهای دیگری میان تحریریه و تیم گردانندگان این نشریات با شبکههای رسانهای غرب شد. این همسویی نانوشته را اکنون بهروشنی میتوان در خبرها و نگاه یکسانی که بر شبکههای خبری تحت امر سعودیها با رسانههایی چون بیبیسی یا سیانان جاری است، مشاهده کرد. البته بهطور رسمی، الشرقالاوسط با شماری از نشریات آمریکایی مانند واشنگتنپست، یو.اس.ای.تودی و... رابطه خواهرخواندگی دارد. درست است که شبکههای رسانهای سعودی به لحاظ داشتن پیام و بار فکری چندان جلب توجه نکردهاند اما در رقابت با دیگر مدعیان حوزه رسانهای منطقه، از بالاترین تکنیکها و مهارتهای خبری و تصویری بهره میجویند. در واقع، آنها کسری و ضعف محتوا را با افزودن بر بار جذابیت شکل و فرم نشریاتشان تا حدی رفع کردهاند. شاهزادگان سعودی این کار را با تزریق بیحد و حصر دلارهای نفتی به شبکههای تلویزیونی و مطبوعاتی به انجام رساندهاند، بهگونهای که در مهندسی و پایهگذاری هر کدام از نشریات و رسانهها، شناخته شدهترین تکنیسینهای امور رسانه و نیز برجستهترین سردبیران و مدیران صنعت مطبوعات اروپا و خاورمیانه را به خدمت گرفتهاند. علاوه بر این، شاهزادگان سعودی در سالهای اخیر سهام شماری از روزنامهها و بنیادهای رسانهای آمریکا و انگلیس را خریداری کرده و از این طریق نیز توانستند بخش عمدهای از ابزارها و امکانات آنها را به خدمت بگیرند. در جریان فراخوانی که مدیران «الحیات» و «العربیه» برای تشکیل کادر تحریریه خویش منتشر کردند، این موضوع به وضوح دیده شد که آنها با پرداخت دستمزدها و رقمهای افسانهای توانستند از زبدهترین عکاسان، گزارشگران و سرمقالهنویسان برای توسعه امور رسانهای بهره ببرند. اما در میان مهارتها و تکنیکهای دستاندرکاران رسانههای وابسته به عربستان بویژه «الشرقالاوسط» بیش از همه آن بخش از توانایی این عوامل جالب توجه است که آنها تلفیقی زیرکانه میان منویات و اهداف حکومت پادشاهی عربستان و ادبیات و ذائقه مخاطبانشان برقرار میکنند. این هنر یعنی بستهبندی سخن و خواسته سیاستگذاران ریاض در زرورق مفاهیم عصر جدید، شاید ممتازترین خصوصیت رسانهای چون الشرقالاوسط باشد که با تکیه بر این مهارت خویش نام یک نشریه «آوانگارد» را در جهان عرب یدک میکشد. بنابراین برای شناخت خط و خطوط فکری این رسانه باید از قالبها و عبارات فریبایی که دانشآموختگان رسانهای در این نشریات بهکار میبرند عبور کرد. در مرور مطالب و ستونهای ویژه این نشریه به روشنی میتوان دریافت، تمام آنچه به عنوان خط قرمز سیاست خارجی سعودیها میشناسیم، برای الشرقالاوسط یا العربیه نیز منطقه ممنوعه است. در واقع همانند بیبیسی که سیاستها و اصول کلی آن را دیپلماسی لندن ترسیم میکند، دامنه و محدوده فعالیت این رسانه را نیز سیاست خارجی ریاض شکل میدهد. در اینباره، مثالهای زیادی میتوان از 3 دهه عملکرد الشرقالاوسط یا قریب یکدهه فعالیت العربیه ارائه کرد. در صفحات سیاست این روزنامه، هیچ اثری از بحث درباره ساختار حکمرانی بسته آلسعود نیست یا در صفحهها و ستونهای ویژه مربوط به مباحث آزادیهای اجتماعی و اعتقادی، ردپایی از مطالب مرتبط با اوضاع بسته مذهبی و اجتماعی آن نمیتوان یافت. این مرزبندی در فاز مسائل سیاست خارجی با وسواس بیشتری اعمال میشود بویژه از زمانی که دولت سعودی پس از سقوط متحد آمریکا در ایران سعی کرد جایگاه ژاندارمی آمریکا در منطقه را کسب کند، همپوشانی کامل میان تحلیلهای سیاست خارجی این رسانه با سیاست خاورمیانهای آمریکا دیده میشود. آهنگ موضعگیریها و واکنشهای الشرقالاوسط در مسائل منطقه را سیاستهای کلان پادشاهی ریاض تعیین میکند. ستونهای این روزنامه میدان تسویهحساب با کسانی است که سر چالش با موقعیت سعودیها را دارند. این خطمشی به طور خاص از زمانی که دولت سعودی به مذاکرات سازش پیوست و در همان حال اعتبار خویش را در میان جنبشهای اسلامی از دست داد، با قوت در رسانههای منسوب به این رژیم دنبال میشود. چنانکه تحلیلگران عرب گفتهاند، هماکنون الشرقالاوسط بر پایه اصولی روشن در مسائل بینالمللی و منطقهای پیش میرود که به عنوان مانیفست سیاست خارجی این رژیم از زبان سعودالفیصل، وزیر خارجه این کشور ترسیم شده است. این مانیفست دارای ابعادی وسیع است که در آن منافع و ملاحظات حکومت پادشاهی در مناقشات بزرگ خاورمیانه گنجانده شده است؛ چنانکه در بحران عراق این رسانه بر اساس همان خط نگاه دستگاه دیپلماسی این کشور سعی آشکار در تضعیف موقعیت دولت شیعه و هواداری سرسختانه از اپوزیسیون سلفی این دولت دارد، در تحولات لبنان از جناح 14 مارس حمایت میکند و جناح 8 مارس بویژه شاخه مقاومت را از طرق مختلف تخطئه میکند، در تحولات فلسطین از دولت خودگردان حمایت میکند و با حماس ضدیت میورزد. در سوی دیگر خاورمیانه رسانههای سعودی به صراحت از مخالفان دولت کنونی سوریه و رئیسجمهور آن به شمار میروند و به هر بهانهای این کشور را متهم به دست داشتن در بحرانها و ترورهای سیاسی میکنند. برخوردهای این رسانهها با ایران و انقلاب اسلامی حکایت آشنایی است. به هر شکل ممکن، سعی میشود ایران خطری برای منطقه و اعراب معرفی شود که با تجهیز به قدرت هستهای و نیز برقراری پیوند با جنبشهای منطقه در پی ترویج ایدئولوژی خویش در مناطق غیرشیعی دارد. با وجود مأموریت و کارکردی که سعودیها برای رسانههای تحت اختیارشان در سیاست خارجی تعیین کردهاند، از یک واقعیت مهم نباید چشمپوشی کرد و آن اینکه سرمایهگذاری در حوزه رسانه برای حاکمان عرب در یک دهه اخیر بسیار وسوسهانگیز بوده است. عرصه رسانه، در سالهای اخیر مهمترین میدان رقابت حکومتهای عربی بوده است. سعودیها از وقتی رسانهها و پدیدههای تازه در منطقه مانند الجزیره، المنار و... به میدان آمدند، موج تازهای از تلاشها و سرمایهگذاریها را در این فاز بهکار بستند. برای مدتی، نشریه «الشرقالاوسط»، عنوان نخستین نشریه فرامنطقهای را در انحصار داشت و بعد از آنکه«الحیات» نیز با بودجهای افسانهای بهعنوان زوج آن وارد میدان شد، حکومت ریاض خود را در جایگاه یک امپراتوری بلامنازع رسانهای در خاورمیانه احساس کرد اما این انحصار زمان چندانی دوام نیاورد و با تولد نشریاتی مانند «الجزیره»، ماه عسل رسانهای آلسعود پایان گرفت.البته در برابر حضور رقیبان جدید رسانهای، سعودیها از میان شرکای غربی خویش یارگیری کردند. شبکههای سیانان و امبیسی به عنوان مؤتلفان رسمی کانال تلویزیونی «العربیه» به همپوشانی خبری رسانههای سعودی پرداختند. در برقراری این اشتراک و پیوند، افرادی مانند «ولید ابراهیم» که خود یکی از ثروتمندان و سرمایهگذاران بزرگ سعودی است، نقشی بسزا داشت. اما این ارتباطات را تحریریه الشرقالاوسط نیز توسعه داده و تثبیت کردند، چنانکه مقامهای آمریکایی بویژه در 8 سال دوره بوش برای رساندن برخی خبرها و موضعگیریهای مهم، از این تریبون بهره جستند؛ کاندولیزا رایس در چند مرحله با سردبیران این نشریه به گفتوگو نشست و برخی پیامهای خاورمیانهای خویش را از طریق این نشریه اعلام کرد یا خود جورج دبلیو. بوش، چند بار سخنان خود را از این تریبون اعلام کرد. اما مدل دیگری از این تکنیکهای جذب مخاطب در رویکرد سیاسى روزنامه طراحی شد، بهطور مثال همانند برخی از روزنامههای آمریکایی بعد از اینکه اوضاع عراق به ضرر آمریکا به هم خورد، این روزنامه باز بر اساس سیاست پادشاهی این کشور رویکردى ضدآمریکایى دنبال کرد یا آنکه با وقوع حوادث تروریستى در عربستان سعودى و ترمیم رابطه با آمریکا، الشرقالاوسط لبه تیز حملات خود را به سوى گروههاى رادیکال نشانه رفت. افشاگرى درباره هستههاى القاعده و گفتوگوهاى جهتدار با روحانیون ارشد سعودى که مخالف گروههاى تروریستى هستند، از جمله این تکنیکها بوده است. مصاحبه با سران تواب این گروهها و افشاگرىهاى مسلسلوار در چندین شماره پیرامون نحوه فعالیت، عضوگیرى و سازماندهى گروههاى اقمارى وابسته به القاعده در همین راستا قابل تأمل است. این روزنامه براى نخستینبار در زندانهاى قاهره با رهبران تواب گروههاى جهادى مصر گفتوگو کرده یا آنکه کتاب«خارج شو اى ملعون» آخرین اثر صدام، دیکتاتور معدوم عراق را به صورت پاورقى منتشر کرد. در مرحله بعد، این نقش را رسانههایی مانند تایم و بیبیسی ایفا کردند که بالاترین نشانها و مدالهای رسانهای را با تبلیغات بسیار، تقدیم مدیران الشرقالاوسط و العربیه کردند. جالب اینجاست که در همه این داد و ستدها، کمپانیهای رسانهای متعلق به لابی یهودیان حضوری چشمگیر داشتند. در مراسم خاصی که همین لابی رسانهای یهودیان در نیویورک برپا کرد، «عبدالرحمن راشد»، مدیرکل شبکه ماهوارهای العربیه و «طارق حمید»، رئیس هیات تحریریه روزنامه الشرقالاوسط به طور مشترک برنده جایزه سالانه«کنفرانس بینالمللی دوستان اسرائیل» شدند. جالب اینجاست که این جایزه هر سال با آگهی و تبلیغات گسترده رسانههای آمریکا و انگلیس به برترین چهره در حمایت از یهودیان ساکن اراضی اشغالی اعطا میشود. در نکاتی که رسانههای آمریکا درباره دلایل این انتخاب بیان کردند، این نکته قابل تأمل است که گفته شد عبدالرحمن راشد، مدیر شبکه العربیه، در جشن ویژه هتل«کوین الیزابت» مونترال که دهم سپتامبر سال 2006 و با هدف جمعآوری کمک برای بازسازی ویرانههای برجای مانده از موشکهای حزبالله در اراضی اشغالی برگزار شده بود، حضوری فعال داشت. منبع: وطن امروز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 249]
صفحات پیشنهادی
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل بررسی عملکرد رسانههای عربی ـ صهیونیستی نشریه «الشرقالاوسط»، عنوان نخستین نشریه فرامنطقهای را در انحصار داشت و بعد ...
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل بررسی عملکرد رسانههای عربی ـ صهیونیستی نشریه «الشرقالاوسط»، عنوان نخستین نشریه فرامنطقهای را در انحصار داشت و بعد ...
پایان ماه عسل نفتی
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل ... «الجزیره»، ماه عسل رسانهای آلسعود پایان گرفت تفکر تأسیس شبکههای رسانهای ... و فردگرا بود که از درآمدهای نفتی بسیار ...
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل ... «الجزیره»، ماه عسل رسانهای آلسعود پایان گرفت تفکر تأسیس شبکههای رسانهای ... و فردگرا بود که از درآمدهای نفتی بسیار ...
حقوق سالانه شاهزادگان آل سعود ؟
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل این بخش از حرکت شاهزادگان سعودی در این مسیر بر ایدئولوژی وهابیت و همپیمانی با ... حقوق بشر است؛ از جمله اینکه حقوق ...
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل این بخش از حرکت شاهزادگان سعودی در این مسیر بر ایدئولوژی وهابیت و همپیمانی با ... حقوق بشر است؛ از جمله اینکه حقوق ...
فهرست 70 زوج هنری ایران
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل انتشار فهرست متهمان این حادثه که 19نفر آنان تبعه سعودی بودند، یک «سونامی ... اندیشه راهاندازی شبکههای بزرگ رسانهای و ...
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل انتشار فهرست متهمان این حادثه که 19نفر آنان تبعه سعودی بودند، یک «سونامی ... اندیشه راهاندازی شبکههای بزرگ رسانهای و ...
کشف علت نباریدن برف در تهران توسط وطن امروز
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل · مرتضی نبوی: موضع جديد هاشمی صريح و خوب بود · لاریجانی به برادر: کمتر انگلیسی را با فارسی مخلوط کن · افتتاح خط ...
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل · مرتضی نبوی: موضع جديد هاشمی صريح و خوب بود · لاریجانی به برادر: کمتر انگلیسی را با فارسی مخلوط کن · افتتاح خط ...
در عرصه سياست نبايد از خط قرمزها عبور کرد
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل عامه مردم از مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی محرومند و همه ارکان و نهادهای قدرت بویژه .... از همین رو، برخی ناظران بر این باورند که ...
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل عامه مردم از مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی محرومند و همه ارکان و نهادهای قدرت بویژه .... از همین رو، برخی ناظران بر این باورند که ...
سرگردانی مسافران ایرانی در فرودگاه باکو
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل · حذف صفرها پس از هدفمندی یارانهها · لوگوی جدید تهران امروز · کشف علت نباریدن برف در تهران توسط وطن امروز · سونامی اخراج در ...
زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل · حذف صفرها پس از هدفمندی یارانهها · لوگوی جدید تهران امروز · کشف علت نباریدن برف در تهران توسط وطن امروز · سونامی اخراج در ...
تصویری: افتتاح خط تولید موشکهای پیشرفته
لاریجانی به برادر: کمتر انگلیسی را با فارسی مخلوط کن · مرتضی نبوی: موضع جديد هاشمی صريح و خوب بود · زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل · حذف صفرها پس ...
لاریجانی به برادر: کمتر انگلیسی را با فارسی مخلوط کن · مرتضی نبوی: موضع جديد هاشمی صريح و خوب بود · زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل · حذف صفرها پس ...
افتتاح خط توليد موشك پيشرفته توفان5 و قائم
مطالب پیشین. لاریجانی به برادر: کمتر انگلیسی را با فارسی مخلوط کن · مرتضی نبوی: موضع جديد هاشمی صريح و خوب بود · زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل ...
مطالب پیشین. لاریجانی به برادر: کمتر انگلیسی را با فارسی مخلوط کن · مرتضی نبوی: موضع جديد هاشمی صريح و خوب بود · زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل ...
شمقدری قول داد: پیگیری ممنوع الخروجی جعفر پناهی
... توفان5 و قائم · لاریجانی به برادر: کمتر انگلیسی را با فارسی مخلوط کن · مرتضی نبوی: موضع جديد هاشمی صريح و خوب بود · زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل ...
... توفان5 و قائم · لاریجانی به برادر: کمتر انگلیسی را با فارسی مخلوط کن · مرتضی نبوی: موضع جديد هاشمی صريح و خوب بود · زرادخانه رسانهای آلسعود در خدمت اسرائیل ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها