تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اگر خداوند بوسیله تو یک نفر را هدایت کند برای تو بهتر است از دنیا و هر آنچه د...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830700848




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

علامه شهيد مصطفی خمينی از زبان خواهر


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: علامه شهيد مصطفي ‌خميني از زبان خواهر
دختر امام
علامه شهيد آيت الله حاج آقا سيدمصطفي خميني، فرزند امام خميني (ره) در سال 1309 در قم متولد شد. ايشان داراي استعداد فراواني بود؛ بطوري كه در همان سنين جواني به درجه اجتهاد نائل شد. شهيد سيدمصطفي خميني از سال 1341 كه نهضت امام خميني آغاز شد، همواره در كنار امام و يار و همراه و مشاور حضرت امام بود. ايشان پس از جريان 15 خرداد و نيز بار ديگر پس از تبعيد حضرت امام، به علت اقدامات اعتراض‌آميز خود بر عليه رژيم شاه توسط ساواك دستگير شد و در نهايت نيز در 13 دي 1343 مأموران رژيم، به خانه او حمله كرده و ايشان را نيز به تركيه تبعيد كردند. ايشان پس از ورود به نجف در كنار برنامه‌هاي درسي و علمي، مبارزه را در كنار حضرت امام ادامه دادند. در سال 48 به دنبال يك سلسله فعاليت عليه رژيم بعثي عراق، دستگير و به بغداد منتقل شدند. ايشان پس از ورود به نجف در كنار برنامه‌هاي درسي و علمي، مبارزه را در كنار حضرت امام ادامه دادند. در سال 48 به دنبال يك سلسله فعاليت عليه رژيم بعثي عراق، دستگير و به بغداد منتقل شدندسرانجام در نيمه شب اول آبان 1356، آيت‌الله سيدمصطفي خميني، به شكل مرموزانه‌اي به شهادت رسيد. شهادت ايشان، نهضت اسلامي ايران را جان تازه‌اي بخشيد و به شكل انقلابي فراگير درآمد که پس از 15 ماه به سقوط رژيم پهلوي منجر شد. شايد به همين جهت بود كه حضرت امام خميني (ره)، شهادت ايشان را از الطاف خفيه الهي دانستند. اينك با گذشت  28 سال از شهادت وي، خواهرش دكتر زهرا مصطفوي از لحظات سخت خداحافظي با برادر و احوال امام پس از شنيدن خبر شهادت فرزندش مي‌گويد. دكتر زهرا مصطفوي، در خصوص شخصيت و ابعاد مختلف روحي شهيد مصطفي خميني مي‌گويد: «حقيقت اين است كه شناخت شخصيت ايشان دقيقاً در كنار شناخت امام ممكن است. ايشان ويژگي‌هايي داشتند كه تحت تأثير حضرت امام رشد كرده و كمال يافته بود. اگر از دوستان و آشنايان ايشان هم سوال كنيد، چند خصوصيت خيلي بارز در اخلاق و رفتار او نمايان بود.» او مي‌گويد: «اول شجاعت ايشان هم در مبارزه و هم در ابراز نظر در مسائل علمي بود. شجاعت ايشان را مي‌توان از اظهارات ايشان در هنگام دستگيري توسط ساواك دريافت كه در آن موقعيت با صراحت تمام به بحث كاپيتولاسيون و مسائل مربوط به آن اعتراض كرده و به دفاع از نظر حضرت امام پرداخته است. درباره‌ مسائل علمي نيز در كلاس درس حضرت امام يا ديگر بزرگان، با شهامت تمام به نقد و اعتراض مي‌پرداختند و مباحثات ايشان با امام زبانزد همه بوده است. حتي در تركيه كه فقط آن دو نفر حضور داشتند، صداي مباحثات طلبگي آنها به قدري بلند مي‌شده كه صاحبخانه آنها چون آشنا به نوع مباحثگي طلبگي نبوده است با نگراني به سراغ ايشان رفته. در هر حال، در مسائل علمي به هيچ‌وجه مقلد و تحت تأثير عظمت گوينده قرار نمي‌گرفته است.» خواهر شهيد مصطفي خميني اخلاص و عبادات ايشان را از دگر صفات بارز اخلاقي برادر شهيدش مي‌داند و ادامه مي‌دهد: «مي‌توان مدعي شد كه دائم‌الذكر بود. خود من در نجف شاهد بودم كه تقريبا تمام اوقات چه در حال حركت و يا غير از آن مشغول نماز مستحبي و ذكر بود، اهل عبادت و گريه شبانه، ندبه و مناجات، با آنكه از نظر وضع جسماني تنومند بود اما اهل رياضت بود به طوري كه هيچ‌گاه روي تشك و جاي نرم نمي‌نشستند و تكيه به جايي نمي‌دادند. همواره با پاي پياده به همراه دوستان و شاگردان خود از نجف به كربلا سفر مي‌كرد و ما شاهد پاهاي خونين و زخم‌هاي آن بر روي پاهايش بوديم. در عين‌حال اهل مزاح و شوخي بود به طوري كه خاطرات شوخي‌هاي ايشان هميشه در ياد اطرافيان باقي است.» بُعد ديگر ايشان، عشق به درس و تحصيل بود. به شدت اهل مطالعه بود و در موضوعات مختلف تحقيق مي‌كرد و در علوم گوناگون تبحر داشت و كتب بسياري را به رشته تحرير درآورده است كه متأسفانه بسياري از آنها مفقود شده و فقط همين 28 جلد كه امروز در دسترس ماست از ايشان باقي مانده استزهرا مصطفوي در ادامه مي‌گويد: «بُعد ديگر ايشان، عشق به درس و تحصيل بود. به شدت اهل مطالعه بود و در موضوعات مختلف تحقيق مي‌كرد و در علوم گوناگون تبحر داشت و كتب بسياري را به رشته تحرير درآورده است كه متأسفانه بسياري از آنها مفقود شده و فقط همين 28 جلد كه امروز در دسترس ماست از ايشان باقي مانده است. از خصوصيات ديگر ايشان اين بوده كه به معناي حقيقي محو در امام بود. اساسا يك نوع اراداتي خاص نسبت به امام داشت، خود را فاني در امام مي‌ديد. اين جمله را بدون هيچ اغراقي عرض مي‌كنم؛ گويا امام همه‌ وجود او بود. رابطه‌اش با امام رابطه مريد و مراد بود. چنان رفتار مي‌كرد كه گويا هيچ مقصدي ندارد جز حفظ امام، حفظ جان و حفظ روح. روشهاي مختلفي به كار مي‌بست تا امام لقمه‌اي غذا بخورند و يا لحظه‌اي بيشتر استراحت كنند و اين همه مراقبت چيزي نبود جز اينكه به حقيقت امام را شناخته بود. شناخت درستي از شخصيت امام داشت. در برخي از نوشته‌هاي خود از امام نام مي‌برد و درباره‌ امام مي‌گويد كه نسبت به برخي از اسرار كتاب الهي (قرآن) آگاه است. به نظر مي‌رسد تحليل شخصيت ايشان بدون در نظر گرفتن اين ويژگي به كلي ناقص و خطا است.» زهرا مصطفوي در تشريح فعاليت‌هاي مبارزاتي شهيد مصطفي خميني اظهار مي‌دارد: «روشن است كه آن مرحوم به دنبال امام حركت مي‌كرد و فعاليتهاي سياسي ايشان را هموار مي‌كرد. يعني برقراري ارتباط با ايران و با كشورهاي ديگري كه ايرانيان مقيم آن، نسبت به امام ابراز علاقه مي‌كردند و مبارزات سياسي ايران را دنبال مي‌كردند. البته روش سياسي ايشان به گونه‌اي بود كه فقط با كساني كه كاملا به آنها اطمينان داشت همكاري مي‌كرد و اجازه حضور هركسي را در اطراف امام نمي‌داد. به همين جهت ارتباطات امام را با دقت و وسواس خاصي دنبال مي‌كرد. آنچه در مورد حمايت آن مرحوم از امام حائز اهميت است و در موقعيتي كه او قرار داشت توانست به خوبي نقش خود را ايفا كند، شناختي بود كه ديگران از شخصيت علمي ممتاز او داشتند. اين شناخت كارآيي زيادي در حمايت از امام پيدا كرد. ايشان در قم هم تدريس مي‌كردند و هم تحصيل. در درس امام كه شلوغ‌ترين درس آن زمان بود جلوه خاصي داشت خود ايشان هم درسهاي مختلفي مي‌داد كه فلسفه آن معروف بود.» وي مي‌افزايد: «زماني كه حضرت امام دستگير شدند، اخوي به عنوان يك فرد قابل اعتناء مسائل امام را دنبال كردند و توانستند حركت امام را تداوم بخشند و مورد عنايت علما و مراجع و طلبه‌هاي قم قرار بگيرند. بعد از تبعيد امام به تركيه هم همين حركت و محوريت ايشان در قم موجب شد كه دستگير شوند و سپس تبعيد؛ زيرا رژيم از حضور ايشان در قم احساس خطر مي‌كرد. به ياد دارم روزي كه آزادش كردند (چون بعد از گرفتن آقا ايشان را هم بازداشت كردند و پس از فرستادن امام به تركيه از ترس اينكه چه بسا وجود او يك خميني ديگر باشد او را هم به تركيه تبعيد كردند) كه بيايد با مادر و خانواده خداحافظي كند. مادرم در كمال ناراحتي و گريه از ايشان مي‌خواستند كه نرود. مي‌گفتند پدرت خودش شروع كرد آمادگي و روحيه‌ تحملش را دارد اما تو جوان هستي، زن و بچه‌ كوچك داري، من با زن و بچه تو چه كنم؟ غافل از اينكه ايشان مجبور بودند. اما در جواب گفتند شما اينجا همه با هم هستيد و مراقب زن و بچه‌ من هم هستيد اما آقا آنجا تنهاي تنها است من بايد بروم از ايشان مراقبت كنم. خدافظي بسيار سخت و سوزناكي بود. همه بچه‌ها زن، مادر، و ما خواهرها دور ايشان را گرفته بوديم و هيچ‌كس نمي‌دانست كه او را كجا مي‌برند كه ما بتوانيم او را دوباره ببينيم يا اصلا نخواهيم ديد.» اما تعداد زيادي از كتب ايشان كه در قم نوشته‌اند از بين رفته است. مثلا يك دوره تقريبا كامل فلسفه دارند. بر كتابهاي شرح هدايه و مبدأ و معاد ملاصدرا حاشيه زده‌اند، كتاب اجاره و صلاة دارند، مطالبي در هيأت جديد و مقايسه‌ آن با قديم دارند و امثال آن. اين كتب را در ضمن مباحثه با دوستان يا تدريس در نجف اشرف نوشته‌اند. دختر امام (ره) مي‌گويد: «پس از مهاجرت امام به عراق، مرحوم حاج آقا مصطفي در درس‌هاي استادهاي طراز اول حوزه‌ نجف شركت كرده و با اشكالات و بحث‌هايي كه مي‌كرده توجه همگان را به خود جلب كرده و همه‌ طلاب متوجه شدند كه وقتي يك شاگرد اين چنين متبحرانه بحث مي‌كند، درياي مواج علم امام چگونه مي‌تواند مباحث علمي را در خود غرق كند. حوزه علمي آن مرحوم به عنوان يك شاگرد موجب شناخته شدن مرحوم امام در حوزه نجف و سرازير شدن طلاب و علماي محترم به درس ايشان بود.» وي مي‌افزايد: «حقيقت اين است كه رژيم گمان نمي‌كرد امام در نجف در كنار ديگر مراجع تقليد نجف بتواند آنچنان چهره درخشاني شود، در حالي كه از همان آغاز درس امام در نجف و حضور برادرمان در درس باعث درخشندگي هرچه بيشتر امام گرديد.» فرزند امام خميني در خصوص نظر امام در مورد شهيد مصطفي خميني اظهار مي‌دارد: «امام نسبت به او خيلي علاقه‌مند بودند و به او اعتقاد خاصي داشتند. در سال 1345 امام فرمودند: مصطفي از من در هنگامي كه به سن او بودم بهتر است. البته روشن است اگر شاگردي با استعداد تحت تربيت استاد فن رشد كند و بر سر سفره‌ او بنشيند مي‌تواند از استاد خويش پيشي بگيرد. بايد گفت كه امام آشنايي كامل به ابعاد مختلف علمي و اخلاق ايشان داشتند و البته قدر او را هم مي‌دانستند.» هنگام شهادت او امام مي‌دانست چه گوهري را از دست داده و شايد هيچ جمله‌اي مثل آنكه فرمودند: مصطفي اميد آينده اسلام بود بيانگر ارزشهاي ايشان نزد امام نباشدوي در خصوص واكنش امام به شنيدن خبر شهادت فرزندش مي‌گويد: «هنگام شهادت او امام مي‌دانست چه گوهري را از دست داده و شايد هيچ جمله‌اي مثل آنكه فرمودند: مصطفي اميد آينده اسلام بود بيانگر ارزشهاي ايشان نزد امام نباشد. به نظر مي‌رسد چون امام در آستانه يك انقلاب بزرگ بودند لازم بود با استحكام و اقتدار بايستند كه ايستادند و در مجالس حاضر شدند تا درس مقاومت را به ملت شهيدپرور ايران كه تا همان زمان تعداد زيادي از جوانان خود را در راه اسلام داده بودند، داده باشند. اما مادرمان نقل كردند كه خدا مي‌داند امام چه حالي داشته‌اند و براي از دست رفتن چنين فرزندي كه مي‌توانست ياري توانا براي اسلام باشد، چقدر گريه كرده‌اند. اما در پنهان امام به طور كلي بسيار عاطفي بودند. من خودم شاهد گريه‌هاي امام در مقابل تلويزيون زماني كه شهداء را تشيع مي‌كردند بوده‌ام و يا ستون‌هاي جوانان كه به طرف جبهه حركت مي‌كردند امام را بسيار متأثر مي‌كرد و به گريه وامي‌داشت.» زهرا مصطفوي در پاسخ به اين سوال كه تا كنون كدام ابعاد شخصيتي شهيد حاج آقا مصطفي به خوبي مطرح نشده است؟ توضيح مي‌دهد: «البته اخيرا كتابهايي به ياد ايشان منتشر شده است كه خاطرات دوستان ايشان در آن درج شده، كتب و نوشته‌هاي ايشان هم چاپ شده است ولي همه‌ اينها مربوط به اين اواخر است. واقعيت اين است كه امام مانع از آن بوده كه در سالگرد شهادت ايشان سخني در صدا و سيما يا روزنامه‌ها ذكر شود زيرا معتقد بودند: در جايي كه مردم اين همه جوان داده‌اند و شهيد دادند، درست نيست ما بياييم از شهيد خودمان بگوييم، شما دعا كنيد جاي او خوب باشد. و از نكات جالب آن است كه امام پس از شهادت داداش، همه مستحبات خود را با او نصف كرده بودند. اين نشانه‌ علاقه واقعي امام به ايشان است.»
شهادت آيت الله حاج سيد مصطفي خميني
او در تشريح بيشتر ابعاد علمي شخصيت شهيد مصطفي خميني اظهار مي‌دارد: «ايشان تعداد زيادي كتاب و دست‌نوشته در مباحث گوناگون دارند كه هم‌اكنون در 28 جلد در دسترس ما است و منتشر شده، مباحث فقهي، اصول فقه، تفسير و فلسفه. اما تعداد زيادي از كتب ايشان كه در قم نوشته‌اند از بين رفته است. مثلا يك دوره تقريبا كامل فلسفه دارند. بر كتابهاي شرح هدايه و مبدأ و معاد ملاصدرا حاشيه زده‌اند، كتاب اجاره و صلاة دارند، مطالبي در هيأت جديد و مقايسه‌ آن با قديم دارند و امثال آن. اين كتب را در ضمن مباحثه با دوستان يا تدريس در نجف اشرف نوشته‌اند.» زهرا مصطفوي ادامه مي‌دهد: «داداش در همان مسجدي كه امام فقه تدريس مي‌كردند، درس اصول فقه مي‌داد و شايد تعداد شاگردان او بيشتر از امام هم بوده است. بسياري از افراد محترم و علمايي كه امروز در كشور حضور دارند و در نجف بوده‌اند از شاگردان ايشان هستند. برخي از مراجع معظم تقليد از دوستان هم‌مباحثه‌اي ايشان بوده‌اند و برخي از فقهاي محترم از شاگردان او بودند. يا شاگردان قم هستند يا نجف. آنچه از كتب علمي ايشان مي‌توان استفاده كرد مخصوصا بنده درباره تفسير و حاشيه بر اسفار اظهار نظر مي‌كنم و ديگران درباره فقه و اصول ايشان هم معترفند، وسعت اطلاعات و حضور ذهن ايشان نسبت به مسائل گوناگون است. يكي از مراجع نجف درباره‌ ايشان گفته است: من هيچ‌كس را نديده‌ام كه تا اين اندازه نسبت به مباني و نوآوري‌هاي خود حضور ذهن داشته باشد كه در هيچ موردي از آن عدول نكند و سخني بر خلاف نظرات ديگر خود ابراز نكند.» او مي‌افزايد: «تفسير ايشان يك كتاب خاص و ويژه در تفسير است كه سبك خاصي را دنبال مي‌كند. در هر آيه‌اي به بحث‌هاي ادبي (ابعاد مختلف) فقهي، اصولي، كلامي، فلسطفي، اخلاقي، عرفاني و حتي گاهي به بحث‌هاي علوم غريبه مي‌پردازد و استفاده‌هايي كه هر عالمي مي‌تواند از آيه داشته باشد مورد نقد و بررسي قرار دهد. سپس با نگاههاي مختلف و از ابعاد گوناگون به تفسير و معني كردن آيه مشغول مي‌شود. به همين جهت در پنج جلدي كه اخيراً از تفسير ايشان منتشر شده است فقط سوره حمد و 46 آيه از سوره بقره مطرح شده است تفسيري بسيار عميق و گسترده است كه متأسفانه فرصت نشد تا به آخر برسد.» دكتر زهرا مصطفوي در پايان مي‌گويد: «اميدوارم قدر و منزلت اين شهيد بزرگوار و خدماتي كه براي علم و جهان اسلام و انقلاب اسلامي انجام داده است هرچه بيشتر مورد توجه و عنايت واقع شده و روحش با روح پاك حضرت امام با ائمه اطهار و پيامبر اكرم (ص) همراه باشد.»   تنظيم شده توسط موسوي برگرفته از  سايت خورشيد





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 453]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن