تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816493590




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تقابل عاشق‌ها و جاهل‌ها در قاب تصوير


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تقابل عاشق‌ها و جاهل‌ها در قاب تصوير
در چشم باد
 «جاده‌هاي سرد» را ساخت تا گوشه‌هايي از رنج‌هاي ملتي بزرگ را نشان بدهد و بعد با «شير سنگي»  نشان داد عشقش نشان‌دادن روح بزرگ ملتي عاشق است و بعد «در مسير تند باد» را ساخت تا دغدغه‌هاي ملي‌اش هر چه بيشتر آشكار شود.در تمام اينها روح عاشق عموجان سينماي ايران هويدا بود. با اين حال چه آن موقع و چه الان كه بيشتر از ربع قرن از اولين‌شان مي‌گذرد به تئوري مولف معتقد نبوده و نيست. مسعود جعفري جوزاني يك فيلم را محصول كار گروهي مي‌داند و معتقد است سينماي هر كشور شاخص فرهنگي آن كشور و پوستر تمام قد ملت آن است.جوزاني بعد از چند تجربه موفق  و پس از 3فيلم اولش در سينما، پروژه ساخت يك سريال عظيم تلويزيوني را آغاز كرد و شصت و چند سال تاريخ معاصر ايران از نهضت جنگل تا فتح خرمشهر را به تصوير كشيد تا نشان دهد تلخ يا شيرين، جايي كه امروز ما در آن قرار گرفته‌ايم محصول عملكرد پدران‌ ماست و عملكرد ما هم آينده فرزندان‌مان را مي‌سازد.«درچشم باد» روايت يك ايراني عاشق است از رنج‌ها، شادي‌ها و اشتباهات ملتش. جوزاني برخلاف همه تاريخ نگاران، روايتش را از آنچه در كتاب‌هاي تاريخ آمده شكل نداده است بلكه دوربينش به همراه خانواده ايراني حركت مي‌كند تا آنچه را كه آنها در مسير حركتشان در نقاط حساس تاريخ معاصر و زواياي پنهان آن ديده‌اند براي بيننده روايت كند.ما گفت‌وگويمان را از همين نقطه شروع كرده‌ايم.در «درچشم باد»، شما از قسمت‌هاي نه لزوماً تاريك، بلكه از قسمت‌هايي كه چندان روشن و شناخته شده نيست به قسمت‌هايي كه در كتاب‌هاي تاريخ آمده نگاه كرده‌ايد. در كتاب‌ها، فيلم‌ها و مدارك، اكثراً درباره آدم‌هاي بزرگ و معروف و سياستمداران حرف زده شده اما شما از زاويه ديد يك خانواده به اين قضيه نگاه مي‌كنيد، يعني جاي دوربين بر عكس شده است. آيا اين تلقي درستي است؟«درچشم باد» روايت يك ايراني عاشق است از رنج‌ها، شادي‌ها و اشتباهات ملتش. جوزاني برخلاف همه تاريخ نگاران، روايتش را از آنچه در كتاب‌هاي تاريخ آمده شكل نداده است بلكه دوربينش به همراه خانواده ايراني حركت مي‌كند تا آنچه را كه آنها در مسير حركتشان در نقاط حساس تاريخ معاصر و زواياي پنهان آن ديده‌اند براي بيننده روايت كندآدم‌هاي بزرگ، آدم‌هاي بزرگي نيستند مگر آنكه ملت بخواهد آنها را بزرگ كند. من هميشه باورم اين بوده كه  همين خانواده‌ها هستند كه تاريخ يك مملكت را مي‌سازند. واقعيت اين است كه در تاريخ به آدم‌هاي به‌اصطلاح بزرگ بيش از حد پرداخته شده است. تاريخ هميشه به سفارش فاتحين نوشته شده است و هميشه به مردم دروغ گفته‌اند اما وقتي آدم زاويه‌هاي مختلف تاريخ يك كشور و مهم‌تر از آن ادبيات آن دوران را مي‌خواند به يك اشراف و يك حكمت از آن مي‌رسد و از دروغ‌هاي تاريخي به واقعيت‌هاي تاريخي پي‌مي‌برد. من احساس كردم فيلم مي‌تواند اين واقعيت‌هاي زيباي تاريخ را بيرون بكشد كه بر اصالت خانواده و حركت خانواده‌هاي ايراني تكيه كند. اينها به خاطر فرهنگ غني و ريشه‌هاي عميق فرهنگي و علمي كه دارند در طول چند هزار سال آبديده شده‌اند و حكومت‌ها را شكل داده‌اند؛  هر بار حكومتي را با زحمت بي‌دريغ و دادن خون‌بهاي زياد شكل داده‌اند اما متأسفانه حكومت‌ها پس از آنكه به قدرت رسيده‌اند همه چيز را فراموش كرده‌اند و حفظ قدرت خود را در پناه بردن به قدرت‌هاي بيگانه ديده و ملت را فراموش كرده‌اند و به همين دليل زود سقوط كرده‌اند. به‌نظر من دوران 2500ساله شاهنشاهي يك دروغ بزرگ است چون ما اصلاً چنين دوراني نداشته‌ايم.
در چشم باد
هميشه يك بچه چوپان يا بچه مسگر از ظلم به تنگ آمده‌اي عليه حكومت ظالم قيام كرده و بر تخت شاهي نشسته تا ظلم را ريشه كن كند ولي به‌زودي خودش همان ظالم شد و اين ماجرا را تكرار كرد.در ايران، ما سلسله‌هاي متعددي داريم كه از بطن مردم و با شعار مبارزه عليه ظلم و بي‌عدالتي به‌وجود آمدند اما زمان زيادي طول نكشيد كه خود، ظالمان زمان شدند و دوام نياوردند و پردوام‌ترين‌ها‌يشان امثال قاجاريه، به جز خيانت براي اين كشور كاري نكردند. اگر به واقعيت تاريخ پي ببريم و به حكمت موجوديت نظر كنيم و روزمرگي تاريخ را با ديده روانشناختي بررسي كنيم مي‌بينيم كه هيچ سلسله‌اي ابتدا شاه و شاهزاده نبودند. نگاه كنيد به نادرشاه افشار، نگاه كنيد به صفويه، نگاه كنيد به سلسله‌هايي كه در اين كشور به‌وجود آمدند و از بين رفتند. آنها با پرچم ظلم ستيزي آمدند.زير اين پرچم ظلم‌ستيزي امثال «خاندان ايراني» جنگيدند و خون دادند. اما متأسفانه طولي نكشيد كه بايد پرچم ديگري افراشته و خون‌هاي بيشتري داده مي‌شد، براي آنكه قدرت‌ها تجربه نمي‌كنند. قدرت كور است و وقتي به تاريخ نگاه مي‌كنيد مي‌بينيد كه اين قدرت هرگز در خانداني دوام نياورد تا آن خاندان بخواهد بعدها به سازندگي فكر كند. هميشه ملت‌ها ناديده گرفته شده‌اند و به آنها به شكل رعيت نگاه شده، در حالي كه قدرت را نيروي  مردم   مي‌سازد و اين قدرت بدون مردم هيچ‌چيزي نيست و در نهايت مثل شاه سلطان حسين مجبور مي‌شود تاج و تخت را به محمود افغان واگذار كند.وقتي كه شما در فيلمي كه قرار است تاريخي باشد، به بخش غيرروشن آن نگاه مي‌كنيد، شايد لازم مي‌شود در بخشي از آن، تاريخ را بسازيد. مي‌خواهم بگويم آنچه درام اصلي ماجرا را شكل مي‌دهد چيزي است كه اصلاً ممكن است وجود نداشته باشد.درام اصلي كه اتفاق مي‌افتد يك روبناست كه براساس يك زيربنا ساخته شده است. اگر به تاريخ توجه كنيم، در چشم باد در بيشترين حد به تاريخ وفادار است. من اصلاً به فيلم‌هايي كه با ظاهر تاريخي اما بدون وفاداري به آن ساخته مي‌شوند اعتقادي ندارم. در چشم باد فانتزي تاريخي نيست؛ دروغ‌پردازي نيست. براي ما درام قضيه زياد اهميتي نداشته و اصولاً درام يك ظاهر است براي دعوت،  براي اينكه بنشينيم پاي اين فيلم و اتفاقي را كه در اين كشور بر ما افتاده ببينيم؛ ببينيم كه اشتباه پدران ما چه بلايي بر سر ما آورده است و اشتباه امروز مي‌تواند چه بلايي بر سر آيندگان ما بياورد.من اصلاً به فيلم‌هايي كه با ظاهر تاريخي اما بدون وفاداري به آن ساخته مي‌شوند اعتقادي ندارم. در چشم باد فانتزي تاريخي نيست؛ دروغ‌پردازي نيست. مجموعه در چشم باد به معني دقيق كلمه به تاريخ وفادار است. وفاداري به اين معني است كه ما با خواندن انواع نگاه‌هاي تاريخي موجود، با رجوع به ادبيات كه بيش از تاريخ واقعيت‌ها را بيان مي‌كند، با رجوع به خاطرات و منابع موجود كشف تاريخ مي‌كنيم؛ كشف تاريخ واقعي، نه اينكه در فلان موقع قدرتي ظهور كرد يا قدرتي سقوط. ما مي‌خواهيم ببينيم چرا اين قدرت ظهور كرد و چرا سقوط؟ اينكه چرا وقتي بيگانه به ما هجوم مي‌آورد اينقدر ضعيف و درمانده مي‌شويم؟ چرا قدرت‌ها اين‌قدر وحشت‌زده‌اند از اين قضيه؟چون هيچ پايگاه ملي و مردمي نداشتند. وقتي حكومتي پايگاه ملي و مردمي داشته باشد وحشتي از خارجي ندارد چون شيفته ماندن در آن قدرت نيست و قدرتش نشأت گرفته از مردمي است كه تمام نشدني‌اند. از اين ملت زياد كشته‌اند. آدم‌هاي بدوي، زياد به اين مملكت حمله كردند؛‌ نيروهايي مثل مغول كه كشتند و سوزاندند اما پيروزي فرهنگي به دست نياوردند و در فرهنگ ما استحاله شدند.ما مانديم و هنوز با هم فارسي حرف مي‌زنيم و اين عجيب به‌نظر مي‌رسد كشوري كه در اين موقعيت ژئوپليتيك خطرناك قرار گرفته و اين قدر مورد هجوم اقوام مختلف بوده اما توانسته زبان و فرهنگ خودش  و بستر امپراتوري فارسي‌زبان را هنوز حفظ كند. هنوز بخش‌هاي زيادي از دنياي ما فارسي حرف مي‌زنند و فارسي، زبان بسيار ساده و پرنفوذي است كه توانسته شاعران و متفكران بسياري را به‌وجود بياورد. اين خيلي جالب است كه ما مي‌توانيم متون هزار سال پيش را بخوانيم و بفهميم و اين يك ارزش فرهنگي است.
جعفري جوزاني
مجموعه در چشم باد نشان مي‌دهد جهش و تكامل تاريخ را مردم به‌وجود مي‌آورند اما سقوط‌ها و شكست‌ها را قدرت‌ها، براي آنكه نصيحت‌ناپذيرند، براي آنكه نگاه نمي‌كنند و كورند و به محض آنكه به قدرت مي‌رسند فراموش مي‌كنند كه اين قدرتشان از كجا نشأت گرفته و آنها روي شانه چه كساني ايستاده‌اند. آنها مثل گاو‌وحشي ملت را زير پا خرد مي‌كنند.مي‌خواستيد درباره ميزان وفاداري به تاريخ بگوييد. آيا اين وفاداري در جاهايي است كه تاريخ با قصه فيلم هم پوشاني دارد يا در منطقي كه بر فيلم حاكم است( و شخصيت‌هاي آن براساس تاريخ است)؟ببينيد هر جرياني در سينما يك ظاهر دارد و يك باطن؛ ما يك موقع در مورد درام حرف مي‌زنيم كه يك رو بناست و يك موقع هم هست كه مفهوم را بررسي مي‌كنيم. مفهوم يك چيز، در داخل معماري آن است و اين معماري پديد آمده از يك تفكر است. شما براساس يك معنا يك شكل را طراحي مي‌كنيد تا بنايي بسازيد. اين بنا از مفهومي نشأت گرفته كه بلنداي آن را تعيين مي‌كند. وقتي به معماري جاي‌جاي دنيا در عصرهاي مختلف توجه مي‌كنيم بناهاي متفاوتي مي‌بينيم چون تفكر و فلسفه متفاوتي بر آنها حاكم است. سينما يك پديده مدرن است و در اين پديده مدرن يك معماري وجود دارد كه افكار و مفاهيم، درون اين معماري ظاهري تجلي پيدا مي‌كنند كه در سينما به آن شكل (فرم) و محتوا(concept) مي‌گوييم و در زبان‌شناسي denotation وconnotation.اگر كدهايي را كه در هر فرم وجود دارد باز كنيد وفاداري در چشم باد به تاريخ به وضوح ديده مي‌شود. ما به چند شيوه توانستيم به معماري در چشم باد برسيم. يكي جغرافياي اين فيلم است. ما سعي كرديم جغرافياي سرتاسر ايران را يك بار ديگر نشان بدهيم؛  از شمال سرسبز تا سرماي كوهستان‌ها و كوير جنوب. دوم فولكلور حوزه  وسيع پارسي گويان است، از تاجيكستان تا كوير جنوب. سوم تغيير و تحول تاريخ ايران است و دليل به‌وجود آمدن آن. ما نبايد با ديد امروزمان به تاريخ نگاه كنيم. هر شيوه اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي نوعي زندگي را پديد مي‌آورد و آدم‌هاي خاص آن زمان را مي‌سازد.براي ما درام قضيه زياد اهميتي نداشته و اصولاً درام يك ظاهر است براي دعوت،  براي اينكه بنشينيم پاي اين فيلم و اتفاقي را كه در اين كشور بر ما افتاده ببينيم؛ ببينيم كه اشتباه پدران ما چه بلايي بر سر ما آورده است و اشتباه امروز مي‌تواند چه بلايي بر سر آيندگان ما بياورد.ما سعي كرديم كه تا حد ممكن به زندگي واقعي مردم هر عصري همانطور كه بوده بپردازيم و دليل پيدايش اين شيوه زندگي را نشان بدهيم چون ساختار اقتصادي و روش حكومت، ارتباطات و گفت‌وگو‌هاي روزمره آدم‌ها را پديد مي‌آورد و تعيين مي‌كند كه به‌صورت روزمره چه گفت‌وگوهايي ردوبدل شود و هر بيان و طبقه‌اي چگونه باشد. ما به همه اينها رسيدگي كرديم. آمديم نوع گفت‌وگوهاي طبقات مختلف را در دوران مختلف پيدا كرديم و دليل پديد آمدن اين نوع گفت‌وگو كه همان شيوه  اقتصادي و حكومتي است در باطن فيلم موجود است و بيننده وقتي كه فيلم را ببيند درمي‌يابد در هر د‌هه‌اي و زير سايه هر حكومتي مردم چگونه زيستند و دليل اين‌گونه زيستن آنها چه بود.در اين تاريخ حدودا  60ساله، اگر روشنفكري را حلقه واسط بين مردم و حكومت در نظر بگيريم، هر جا اين حلقه مفقود شده قدرت‌ها فشار را بيشتر كرده‌اند و ديكتاتوري، بيشتر حاكم شده. در اين سريال شما چقدر به اين حلقه توجه داشته و به آن اهميت داديد؟هر ملت از طبقات مختلف به‌وجود آمده. در اين طبقه‌بندي، انديشه هم طبقه بندي شده است. آدم‌هاي خوب و انديشمند و با انديشه حركت مي‌كنند پس روشنفكرند، پس جهان بيني وسيع‌تري دارند چون به هر حركت تاريخي كه انجام مي‌دهند اهميت مي‌دهند.
در چشم باد ، وصيت‌نامه‌ام محسوب مي‌شود
معمولاً اين طبقه خود را ملزم به قبول مسئوليت‌هاي اجتماعي و سياسي‌شان مي‌دانند اما چون به پيامد هر عمل فكر مي‌كنند، الزاماً ترديد هم پيش مي‌آيد. گاهي اين ترديد‌ها موجب شكست‌شان مي‌شود چرا كه در مقابلشان جاهل‌هايي- كه آلت دست قدرت حاكم هستند- هم حضور دارند و بي‌انديشه مي‌كشند و وجداني هم ندارند كه بخواهند پاسخگوي آن باشند و بعد از كشتاري كه از انديشمندان و روشنفكران و مردم نيك جامعه مي‌كنند با لذت آن را براي ديگران تعريف مي‌كنند و گاهي پاداش‌اش را هم مي‌گيرند. اما اين جاهل‌ها و حاكماني كه به آنها پاداش مي‌دهند بازندگان نهايي اين كارزار هميشگي هستند.مستبدين به جاهل‌ها پاداش مي‌دهند تا انديشمندان و آدم‌هاي پاك و درست را از بين ببرند ولي وقتي نياز دارند به ملت كه يكپارچه پشتشان بايستند، آن ملت ديگر موجود نيست چون مهم‌ترين عنصرش كه عنصر انديشه است به وسيله جاهل‌ها از بين رفته؛ به اين دليل است كه مي‌بينيم در جنگ جهاني دوم ما انديشمندان چنداني نداريم كه شهامت ابراز وجود داشته باشند و قبل از اينكه اين فاجعه بر ملت اتفاق بيفتد آن را به حكومت گوشزد بكنند چون نه شهامتشان مانده و نه كمتر كسي موجود است كه بتواند در اين زمينه ابراز وجود كند. بنابراين شكست مي‌خوريم و تحقير ملي مي‌شويم.از طرفي خيلي طبيعي است كه نيروهاي بيگانه بر حسب منافع ملي خودشان نسبت به جاهاي ديگر نظر يا سوء نظرداشته باشند. وقتي ملتي را مي‌بينند كه انديشمندانش توسط مستبدين و سگ‌هاي جاهل‌شان از بين رفته و يك قدرت پوسيده و پوشالي در آنجا حاكم شده است طبيعي است كه با كمترين هزينه براي به دست آوردن منابع طبيعي و سرمايه‌هاي كشور به آنها حمله كنند و به راحتي شكست‌شان دهند.در جنگ جهاني دوم كشور ما اعلام كرد بي‌طرف است و حتي اجازه نداد كه هواپيماهاي نازي در ايران سوختگيري بكنند تا به كمك رشيد عالي گيلاني در عراق بروند كه طرفدار آلمان بوده؛ با وجود اين، ايران اشغال شد. جالب است كه چرچيل بعد از اشغال ايران مي‌گويد دستاوردي كه ما داشتيم مثل نفت، مثل جاده‌ها، مثل قطار، يك دستاورد رؤيايي بود و انديشمندي باقي نمانده بود كه حتي طلب خسارت بكند. چرا هيچ‌وقت ادعاي خسارت از متفقين مطرح نشده كه بيخودي مملكت ما را گرفتند؟منبع : همشهري تنيم براي تبيان : مسعود عجمي





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 640]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن