تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فال بد زدن شرك است و هيچ كس ازما نيست مگر اين كه به نحوى دستخوش فال بد زدن مى شود، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836192079




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تقابل عاشق‌ها و جاهل‌ها در قاب تصویر!


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: آدم‌های بزرگ، آدم‌های بزرگی نیستند مگر آنكه ملت بخواهد آنها را بزرگ كند. من همیشه باورم این بوده كه همین خانواده‌ها هستند كه تاریخ یك مملكت را می‌سازند. واقعیت این است كه...  «جاده‌های سرد» را ساخت تا گوشه‌هایی از رنج‌های ملتی بزرگ را نشان بدهد و بعد با «شیر سنگی» نشان داد عشقش نشان‌دادن روح بزرگ ملتی عاشق است و بعد «در مسیر تند باد» را ساخت تا دغدغه‌های ملی‌اش هر چه بیشتر آشكار شود.در تمام اینها روح عاشق عموجان سینمای ایران هویدا بود. با این حال چه آن موقع و چه الان كه بیشتر از ربع قرن از اولین‌شان می‌گذرد به تئوری مولف معتقد نبوده و نیست. مسعود جعفری جوزانی یك فیلم را محصول كار گروهی می‌داند و معتقد است سینمای هر كشور شاخص فرهنگی آن كشور و پوستر تمام قد ملت آن است.جوزانی بعد از چند تجربه موفق  و پس از 3فیلم اولش در سینما، پروژه ساخت یك سریال عظیم تلویزیونی را آغاز كرد و شصت و چند سال تاریخ معاصر ایران از نهضت جنگل تا فتح خرمشهر را به تصویر كشید تا نشان دهد تلخ یا شیرین، جایی كه امروز ما در آن قرار گرفته‌ایم محصول عملكرد پدران‌ ماست و عملكرد ما هم آینده فرزندان‌مان را می‌سازد. «درچشم باد» روایت یك ایرانی عاشق است از رنج‌ها، شادی‌ها و اشتباهات ملتش. جوزانی برخلاف همه تاریخ نگاران، روایتش را از آنچه در كتاب‌های تاریخ آمده شكل نداده است بلكه دوربینش به همراه خانواده ایرانی حركت می‌كند تا آنچه را كه آنها در مسیر حركتشان در نقاط حساس تاریخ معاصر و زوایای پنهان آن دیده‌اند برای بیننده روایت كند.ما گفت‌وگویمان را از همین نقطه شروع كرده‌ایم.در «درچشم باد»، شما از قسمت‌های نه لزوماً تاریك، بلكه از قسمت‌هایی كه چندان روشن و شناخته شده نیست به قسمت‌هایی كه در كتاب‌های تاریخ آمده نگاه كرده‌اید. در كتاب‌ها، فیلم‌ها و مدارك، اكثراً درباره آدم‌های بزرگ و معروف و سیاستمداران حرف زده شده اما شما از زاویه دید یك خانواده به این قضیه نگاه می‌كنید، یعنی جای دوربین بر عكس شده است. آیا این تلقی درستی است؟   آدم‌های بزرگ، آدم‌های بزرگی نیستند مگر آنكه ملت بخواهد آنها را بزرگ كند. من همیشه باورم این بوده كه  همین خانواده‌ها هستند كه تاریخ یك مملكت را می‌سازند. واقعیت این است كه در تاریخ به آدم‌های به‌اصطلاح بزرگ بیش از حد پرداخته شده است. تاریخ همیشه به سفارش فاتحین نوشته شده است و همیشه به مردم دروغ گفته‌اند اما وقتی آدم زاویه‌های مختلف تاریخ یك كشور و مهم‌تر از آن ادبیات آن دوران را می‌خواند به یك اشراف و یك حكمت از آن می‌رسد و از دروغ‌های تاریخی به واقعیت‌های تاریخی پی‌می‌برد. من احساس كردم فیلم می‌تواند این واقعیت‌های زیبای تاریخ را بیرون بكشد كه بر اصالت خانواده و حركت خانواده‌های ایرانی تكیه كند. اینها به خاطر فرهنگ غنی و ریشه‌های عمیق فرهنگی و علمی كه دارند در طول چند هزار سال آبدیده شده‌اند و حكومت‌ها را شكل داده‌اند؛  هر بار حكومتی را با زحمت بی‌دریغ و دادن خون‌بهای زیاد شكل داده‌اند اما متأسفانه حكومت‌ها پس از آنكه به قدرت رسیده‌اند همه چیز را فراموش كرده‌اند و حفظ قدرت خود را در پناه بردن به قدرت‌های بیگانه دیده و ملت را فراموش كرده‌اند و به همین دلیل زود سقوط كرده‌اند. به‌نظر من دوران 2500ساله شاهنشاهی یك دروغ بزرگ است چون ما اصلاً چنین دورانی نداشته‌ایم.   همیشه یك بچه چوپان یا بچه مسگر از ظلم به تنگ آمده‌ای علیه حكومت ظالم قیام كرده و بر تخت شاهی نشسته تا ظلم را ریشه كن كند ولی به‌زودی خودش همان ظالم شد و این ماجرا را تكرار كرد.در ایران، ما سلسله‌های متعددی داریم كه از بطن مردم و با شعار مبارزه علیه ظلم و بی‌عدالتی به‌وجود آمدند اما زمان زیادی طول نكشید كه خود، ظالمان زمان شدند و دوام نیاوردند و پردوام‌ترین‌ها‌یشان امثال قاجاریه، به جز خیانت برای این كشور كاری نكردند. اگر به واقعیت تاریخ پی ببریم و به حكمت موجودیت نظر كنیم و روزمرگی تاریخ را با دیده روانشناختی بررسی كنیم می‌بینیم كه هیچ سلسله‌ای ابتدا شاه و شاهزاده نبودند. نگاه كنید به نادرشاه افشار، نگاه كنید به صفویه، نگاه كنید به سلسله‌هایی كه در این كشور به‌وجود آمدند و از بین رفتند. آنها با پرچم ظلم ستیزی آمدند. زیر این پرچم ظلم‌ستیزی امثال «خاندان ایرانی» جنگیدند و خون دادند. اما متأسفانه طولی نكشید كه باید پرچم دیگری افراشته و خون‌های بیشتری داده می‌شد، برای آنكه قدرت‌ها تجربه نمی‌كنند. قدرت كور است و وقتی به تاریخ نگاه می‌كنید می‌بینید كه این قدرت هرگز در خاندانی دوام نیاورد تا آن خاندان بخواهد بعدها به سازندگی فكر كند. همیشه ملت‌ها نادیده گرفته شده‌اند و به آنها به شكل رعیت نگاه شده، در حالی كه قدرت را نیروی  مردم   می‌سازد و این قدرت بدون مردم هیچ‌چیزی نیست و در نهایت مثل شاه سلطان حسین مجبور می‌شود تاج و تخت را به محمود افغان واگذار كند.وقتی كه شما در فیلمی كه قرار است تاریخی باشد، به بخش غیرروشن آن نگاه می‌كنید، شاید لازم می‌شود در بخشی از آن، تاریخ را بسازید. می‌خواهم بگویم آنچه درام اصلی ماجرا را شكل می‌دهد چیزی است كه اصلاً ممكن است وجود نداشته باشد.   درام اصلی كه اتفاق می‌افتد یك روبناست كه براساس یك زیربنا ساخته شده است. اگر به تاریخ توجه كنیم، در چشم باد در بیشترین حد به تاریخ وفادار است. من اصلاً به فیلم‌هایی كه با ظاهر تاریخی اما بدون وفاداری به آن ساخته می‌شوند اعتقادی ندارم. در چشم باد فانتزی تاریخی نیست؛ دروغ‌پردازی نیست. برای ما درام قضیه زیاد اهمیتی نداشته و اصولاً درام یك ظاهر است برای دعوت،  برای اینكه بنشینیم پای این فیلم و اتفاقی را كه در این كشور بر ما افتاده ببینیم؛ ببینیم كه اشتباه پدران ما چه بلایی بر سر ما آورده است و اشتباه امروز می‌تواند چه بلایی بر سر آیندگان ما بیاورد. مجموعه در چشم باد به معنی دقیق كلمه به تاریخ وفادار است. وفاداری به این معنی است كه ما با خواندن انواع نگاه‌های تاریخی موجود، با رجوع به ادبیات كه بیش از تاریخ واقعیت‌ها را بیان می‌كند، با رجوع به خاطرات و منابع موجود كشف تاریخ می‌كنیم؛ كشف تاریخ واقعی، نه اینكه در فلان موقع قدرتی ظهور كرد یا قدرتی سقوط. ما می‌خواهیم ببینیم چرا این قدرت ظهور كرد و چرا سقوط؟ اینكه چرا وقتی بیگانه به ما هجوم می‌آورد اینقدر ضعیف و درمانده می‌شویم؟ چرا قدرت‌ها این‌قدر وحشت‌زده‌اند از این قضیه؟ چون هیچ پایگاه ملی و مردمی نداشتند. وقتی حكومتی پایگاه ملی و مردمی داشته باشد وحشتی از خارجی ندارد چون شیفته ماندن در آن قدرت نیست و قدرتش نشأت گرفته از مردمی است كه تمام نشدنی‌اند. از این ملت زیاد كشته‌اند. آدم‌های بدوی، زیاد به این مملكت حمله كردند؛‌ نیروهایی مثل مغول كه كشتند و سوزاندند اما پیروزی فرهنگی به دست نیاوردند و در فرهنگ ما استحاله شدند. ما ماندیم و هنوز با هم فارسی حرف می‌زنیم و این عجیب به‌نظر می‌رسد كشوری كه در این موقعیت ژئوپلیتیك خطرناك قرار گرفته و این قدر مورد هجوم اقوام مختلف بوده اما توانسته زبان و فرهنگ خودش  و بستر امپراتوری فارسی‌زبان را هنوز حفظ كند. هنوز بخش‌های زیادی از دنیای ما فارسی حرف می‌زنند و فارسی، زبان بسیار ساده و پرنفوذی است كه توانسته شاعران و متفكران بسیاری را به‌وجود بیاورد. این خیلی جالب است كه ما می‌توانیم متون هزار سال پیش را بخوانیم و بفهمیم و این یك ارزش فرهنگی است. مجموعه در چشم باد نشان می‌دهد جهش و تكامل تاریخ را مردم به‌وجود می‌آورند اما سقوط‌ها و شكست‌ها را قدرت‌ها، برای آنكه نصیحت‌ناپذیرند، برای آنكه نگاه نمی‌كنند و كورند و به محض آنكه به قدرت می‌رسند فراموش می‌كنند كه این قدرتشان از كجا نشأت گرفته و آنها روی شانه چه كسانی ایستاده‌اند. آنها مثل گاو‌وحشی ملت را زیر پا خرد می‌كنند.   می‌خواستید درباره میزان وفاداری به تاریخ بگویید. آیا این وفاداری در جاهایی است كه تاریخ با قصه فیلم هم پوشانی دارد یا در منطقی كه بر فیلم حاكم است (و شخصیت‌های آن براساس تاریخ است)؟ببینید هر جریانی در سینما یك ظاهر دارد و یك باطن؛ ما یك موقع در مورد درام حرف می‌زنیم كه یك رو بناست و یك موقع هم هست كه مفهوم را بررسی می‌كنیم. مفهوم یك چیز، در داخل معماری آن است و این معماری پدید آمده از یك تفكر است. شما براساس یك معنا یك شكل را طراحی می‌كنید تا بنایی بسازید. این بنا از مفهومی نشأت گرفته كه بلندای آن را تعیین می‌كند. وقتی به معماری جای‌جای دنیا در عصرهای مختلف توجه می‌كنیم بناهای متفاوتی می‌بینیم چون تفكر و فلسفه متفاوتی بر آنها حاكم است. سینما یك پدیده مدرن است و در این پدیده مدرن یك معماری وجود دارد كه افكار و مفاهیم، درون این معماری ظاهری تجلی پیدا می‌كنند كه در سینما به آن شكل (فرم) و محتوا (concept) می‌گوییم و در زبان‌شناسی denotation وconnotation.   اگر كدهایی را كه در هر فرم وجود دارد باز كنید وفاداری در چشم باد به تاریخ به وضوح دیده می‌شود. ما به چند شیوه توانستیم به معماری در چشم باد برسیم. یكی جغرافیای این فیلم است. ما سعی كردیم جغرافیای سرتاسر ایران را یك بار دیگر نشان بدهیم؛  از شمال سرسبز تا سرمای كوهستان‌ها و كویر جنوب. دوم فولكلور حوزه  وسیع پارسی گویان است، از تاجیكستان تا كویر جنوب. سوم تغییر و تحول تاریخ ایران است و دلیل به‌وجود آمدن آن. ما نباید با دید امروزمان به تاریخ نگاه كنیم. هر شیوه اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی نوعی زندگی را پدید می‌آورد و آدم‌های خاص آن زمان را می‌سازد.   ما سعی كردیم كه تا حد ممكن به زندگی واقعی مردم هر عصری همانطور كه بوده بپردازیم و دلیل پیدایش این شیوه زندگی را نشان بدهیم چون ساختار اقتصادی و روش حكومت، ارتباطات و گفت‌وگو‌های روزمره آدم‌ها را پدید می‌آورد و تعیین می‌كند كه به‌صورت روزمره چه گفت‌وگوهایی ردوبدل شود و هر بیان و طبقه‌ای چگونه باشد. ما به همه اینها رسیدگی كردیم. آمدیم نوع گفت‌وگوهای طبقات مختلف را در دوران مختلف پیدا كردیم و دلیل پدید آمدن این نوع گفت‌وگو كه همان شیوه  اقتصادی و حكومتی است در باطن فیلم موجود است و بیننده وقتی كه فیلم را ببیند درمی‌یابد در هر د‌هه‌ای و زیر سایه هر حكومتی مردم چگونه زیستند و دلیل این‌گونه زیستن آنها چه بود.   در این تاریخ حدودا 60ساله، اگر روشنفكری را حلقه واسط بین مردم و حكومت در نظر بگیریم، هر جا این حلقه مفقود شده قدرت‌ها فشار را بیشتر كرده‌اند و دیكتاتوری، بیشتر حاكم شده. در این سریال شما چقدر به این حلقه توجه داشته و به آن اهمیت دادید؟هر ملت از طبقات مختلف به‌وجود آمده. در این طبقه‌بندی، اندیشه هم طبقه بندی شده است. آدم‌های خوب و اندیشمند و با اندیشه حركت می‌كنند پس روشنفكرند، پس جهان بینی وسیع‌تری دارند چون به هر حركت تاریخی كه انجام می‌دهند اهمیت می‌دهند.   معمولاً این طبقه خود را ملزم به قبول مسئولیت‌های اجتماعی و سیاسی‌شان می‌دانند اما چون به پیامد هر عمل فكر می‌كنند، الزاماً تردید هم پیش می‌آید. گاهی این تردید‌ها موجب شكست‌شان می‌شود چرا كه در مقابلشان جاهل‌هایی- كه آلت دست قدرت حاكم هستند- هم حضور دارند و بی‌اندیشه می‌كشند و وجدانی هم ندارند كه بخواهند پاسخگوی آن باشند و بعد از كشتاری كه از اندیشمندان و روشنفكران و مردم نیك جامعه می‌كنند با لذت آن را برای دیگران تعریف می‌كنند و گاهی پاداش‌اش را هم می‌گیرند. اما این جاهل‌ها و حاكمانی كه به آنها پاداش می‌دهند بازندگان نهایی این كارزار همیشگی هستند.   مستبدین به جاهل‌ها پاداش می‌دهند تا اندیشمندان و آدم‌های پاك و درست را از بین ببرند ولی وقتی نیاز دارند به ملت كه یكپارچه پشتشان بایستند، آن ملت دیگر موجود نیست چون مهم‌ترین عنصرش كه عنصر اندیشه است به وسیله جاهل‌ها از بین رفته؛ به این دلیل است كه می‌بینیم در جنگ جهانی دوم ما اندیشمندان چندانی نداریم كه شهامت ابراز وجود داشته باشند و قبل از اینكه این فاجعه بر ملت اتفاق بیفتد آن را به حكومت گوشزد بكنند چون نه شهامتشان مانده و نه كمتر كسی موجود است كه بتواند در این زمینه ابراز وجود كند. بنابراین شكست می‌خوریم و تحقیر ملی می‌شویم. از طرفی خیلی طبیعی است كه نیروهای بیگانه بر حسب منافع ملی خودشان نسبت به جاهای دیگر نظر یا سوء نظرداشته باشند. وقتی ملتی را می‌بینند كه اندیشمندانش توسط مستبدین و سگ‌های جاهل‌شان از بین رفته و یك قدرت پوسیده و پوشالی در آنجا حاكم شده است طبیعی است كه با كمترین هزینه برای به دست آوردن منابع طبیعی و سرمایه‌های كشور به آنها حمله كنند و به راحتی شكست‌شان دهند.   در جنگ جهانی دوم كشور ما اعلام كرد بی‌طرف است و حتی اجازه نداد كه هواپیماهای نازی در ایران سوختگیری بكنند تا به كمك رشید عالی گیلانی در عراق بروند كه طرفدار آلمان بوده؛ با وجود این، ایران اشغال شد. جالب است كه چرچیل بعد از اشغال ایران می‌گوید دستاوردی كه ما داشتیم مثل نفت، مثل جاده‌ها، مثل قطار، یك دستاورد رؤیایی بود و اندیشمندی باقی نمانده بود كه حتی طلب خسارت بكند. چرا هیچ‌وقت ادعای خسارت از متفقین مطرح نشده كه بیخودی مملكت ما را گرفتند؟  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 321]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن