واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چگونه وارد کلاس شویم
ای بـرادر تو همـه اندیشه ای مابقی تو استخوان و ریشه ای به این پرسش ها توجه کنبد:" آيا چيزهايى وجود دارد كه انسان هيچگاه نتواند بداند؟" آيا پرسش هايى وجود دارد كه انسان هيچگاه نتواند به آنها پاسخ گويد؟" در اختلاف میان حرف دو تا از دوستانمان یا داوری میان نظر متفاوت دو معلم باید چه کار کنیم؟اگر چه فرآیند تعلیم و تربیت در اختیار نهادی به نام «مدرسه» است که ما را در سه مقطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان رشد و تحویل حوزه یا دانشگاه می دهد اما نقش «من» به عنوان یک فرد حقیقی که دارای ادراک و عقل هستم باید نقش منفعل و تأثیر پذیر باشد یا آکه می توانم برای سرنوشت خودم در فرآیند تعلم و تربیت تأثیر گذار باشم؟هر یک از ما تا اکنون که در مدرسه و حوزه هستیم اطلاعات فراوان علمی و تجربه های وسیع علمی را کسب نموده ایم. اما آیا این دانسته ها نقشی هم در زندگی من داشته اند؟ آیا همچون کودکی رام و گوش گیر هر چه گفته اند پذیرفته ام؟ آیا شده است که یک قانون علمی یا فرضیه ای را که یک دانشمند بزرگ طرح کرده نپذیرفته باشم و از بیان آنها قانع نشده باشم و در پی پاسخ دیگری بوده باشم؟ واقعاً چرا باید گفته های معلم یا نوشته های کتاب را بپذیریم؟ آیا شده است که معلم شما برای طرح یک مسئله ای آن چنان دلیل و مدرک بیاورد که ذهن نقّاد و خلّاق شما را به کار گیرد تا در مقابل گفته او سر خم فرو آورید؟ما به چه میزان در کلاس نقش داریم آیا شنونده خوبی با چشم و گوشی باز برای پذیرفتن و فقط مستمع سخنان یک طرفه معلم خود هستیم، یا فهمنده ای خلّاق با عقلی نقّاد که به راحتی قانع نمی شود و خود را ذی سهم می دانید که باید نقشی اثرگذار و فعّال در کلاس داشته باشیم؟آنچه بیش از همه، نقش تأثیرگذار من را به عنوان طلبه موفق در کلاس تقویت و تثبیت می کند و حق از دست رفته مرا در اظهار نظر و شرکت مستقیم در بحث ها باز پس می گیرد مهارت «تفکر انتقادی» است. تفکر انتقادی زمینه توانا سازی دانش آموز را در مواجهه خلّاق و سازنده با امور را فراهم می کند تا به عنوان فردی زنده و نقش آفرین ظهور کند و نه گیرنده ای ماشنی و ضبط صوت الکترونیکی.مقدمه لازم و ضروری برای شکل گیری مهارت تفکر خلّاق، پی بردن به ابعاد وجودی خویش و معرفت به قوا و توانایی های خودمان است. چنانچه روشن خواهد شد مهمترین ویژگی انسان که موجب تمایز او از سایر موجودات شده است و شخصیت انسان را شکل می دهد «علم و معرفت» است. چرا که راه ارتباط ما با خود و جهان بیرون تنها و تنها از طریق قوای ادراکی صورت می گیرد و تمام یافته های ما در قالب علم و دانش، سازمان دهی می شود به نحوی که می توان گفت: آنچه از جهان می دانیم مخلوق ذهن و ادراک ماست زیرا انسان با دید و دریافت خود جهان را می شناسد. و همچنین افعال و رفتارهای ما نیز براساس میزان شناخت و کیفیت آن سامان می یابد. از این رو شناخت توانایی ها و ویژگی های انسان در امر ادراک و معرفت «معرفت شناسی»، زمینه ساز رشد تفکر انتقادی است تا بتواند با کسب شناخت صحیحی از توانایی ها و امکانات خود و ترسیم منطقی علوم و رابطه آنها با یکدیگر در میدان دانش آموزی آگاهانه، خلّاق و سازنده حاضر شود.به این ترتیب دانشِ «معرفت شناسی» یک ضرورت در فرایند تعلیم و تربیت است. چون دانش آموز و طلبه در پرتو معرفت شناسی، با موضوعاتی آشنا می شود که نقش مقدمه و نقشه علوم را دارد و براساس آن جایگاه دانش و معرفت در شخصیت انسان، چیستی ذهن، ابزار معرفت و معیار اعتبار و ارزش یافته های علمی انسان، معرفت صحیح از خطا، یقین از شک و گمان شناخته می شود تا در دانش آموزی خود بتواند با ماهیت و قلمرو معرفت علمی، و رشته های تحصیلی و نقش آنها در زندگی و شخصیت آدمی آشنا، و روش مطالعه و پژوهش در آنها را یاد بگیرد. زیرا آگاهی انسان نسبت به امور و حوادث و میزان پیشرفت علمی او در گرو شناخت خودِ دانش و شناخت و شیوه ها و ابزارهای لازم آن است. و توسعه و پیشرفت علوم و بسیاری از اختراعات و اکتشافات علمی نیز متأثر از تغییر در این نوع از آگاهی است.برای تفکر:بنابراین معرفتشناسى براى علوم طبیعى یعنی: (فیزیک، شیمى، نجوم، زمینشناسى و زیستشناسى)، علوم انسانی همچون: (فلسفه، تاریخ، سیاست، علوم اجتماعي، روان شناسی، اقتصاد) و علوم دینی(فقه، حدیث، عقاید، اخلاق) تا رشته های فنی و هنری اهمیت خاصى دارد. به نظر شما «معرفت شناسی» چه نقشی در رشته تحصیلی و فرآیند علم آموزی شما دارد؟نوشته سید مهدی موسوی گروه حوزه علمیه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1288]