تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هر كس به خدا توكل كند، مغلوب نشود و هر كس به خدا توسل جويد، شكست نخورد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826051496




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداخته ‌اند كه برخي از آنها در زري مي‌آيد. جام جم: هر دو دستت قطع باد«هر دو دستت قطع باد» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ جام جم به قلم مهدي فضائلي است كه در آن مي‌خوانيد؛«اَهؤُلاءِ تَعضُدوُن وَ عنّا تَتَخاذَلُونَ؟ آيا دشمنانتان را حمايت مي‌كنيد و ما را رها مي‌سازيد؟»اين سوال حسين‌بن‌علي (ع) از لشكريان عمر سعد در روز عاشوراست. پرسشي كه جانمايه آن ضرورت فاصله گرفتن از دشمنان و قرار ندادن دشمنان به جاي دوست است.دشمن‌شناسي و موضعگيري در برابر دشمن و يا اعلام برائت از او علاوه بر اين كه از اقتضائات عقل و خردورزي است در آموزه‌هاي ديني ريشه عميقي دارد.البته گاهي انسان، دشمن خود را مي‌شناسد اما به رغم اين شناخت بنا به دلايلي از جمله هواي نفس يا منافع زودگذر دنيا و يا بغض و حسادت نسبت به يك دوست و امثال آن در كنار دشمن قرار مي‌گيرد و رفتاري دشمن‌پسند به نمايش مي‌گذارد. از همين رو قرآن كريم مي‌فرمايد: شيطان دشمن شماست و شما هم او را دشمن بگيريد.از جلوه‌هاي حماسي ماجراي كربلا همين اعلام برائت از دشمنان خدا و بستن هرگونه راه بر نفوذ دشمن در ميان سپاه حقيقت است. آنجا كه شمر (كه لعنت خدا بر او باد) خواهرزادگان خود عباس، عبدالله، جعفر و عثمان (فرزندان ام‌البنين) را مي‌خواند و به اصطلاح براي آنها امان‌نامه مي‌فرستد تا دست از حسين (ع) بكشند و خود را به خطر نيندازند و از يزيد اطاعت كنند!پاسخ عباس ابن علي (ع) حضرت ابوالفضل چنين است: هر دو دستت قطع باد و لعنت بر امان‌نامه‌ات اي دشمن حق. ما را نصيحت مي‌كني كه از برادر و سالار خود حسين فرزند فاطمه زهرا (س) دست بشوييم و سر بر آستان ناپاكان و ملعونان و فرزندان آنان بسائيم و آنان را اطاعت كنيم؟اين امان‌نامه و دعوت به جدا شدن از حسين (ع) در هميشه تاريخ و از جمله امروز نيز مطرح است. رسانه‌هاي جبهه كفر و پيشوايان باطل به اشكال گوناگون عده‌اي را در كشور ما مورد حمايت قرار داده‌اند تا از مسير حقيقت فاصله بگيرند و همنوا و همسو با باطل اقداماتي را انجام دهند.اين همنوايي بعد از انتخابات 22 خرداد و ابتدا به بهانه «تقلب» آغاز شد اما هر چه پيشتر آمديم پرده از چهره واقعي اين جريان بيشتر برداشته شد. ابتدا با شعارهايي نظير «جمهوري ايراني» و «نه غزه نه لبنان، جانم فداي ايران» و مقابله با ولايت فقيه، آرمان‌هاي امام و انقلاب پايمال شد، سپس اين گستاخي آشكارتر شد و تصوير امام راحل مورد جسارت قرار گرفت و با شروع محرم جسارت‌ها به مقدسات كشانده شد تا ديروز كه عاشورا بود و سپاهيان فريب خورده يزيد عليه عاشوراييان و هيات‌هاي حسيني بار ديگر صحنه‌هايي از عاشورا را تكرار كردند. با سنگ‌پراني به عزاداران حسيني و مجروح كردن آنها و حتي با آتش زدن و سوزاندن برخي عزاداران حسيني.شنيده بوديم كه همه زمين‌ها كربلا و هر روز عاشوراست ولي نمايان شدن اين‌گونه آن را نديده بوديم.آناني كه تا ديروز به بهانه قدس عليه قدس و به بهانه 13 آبان و 16 آذر به نفع استكبار به ميدان آمده بودند، اين بار به بهانه عاشورا به دفاع از يزيديان و عليه حسينيان به خيابان آمدند. كساني كه نسبتشان با عزاداران حسيني فقط لباس سياهشان بود، اما رفتارشان در سنگ‌پراني هلهله، آتش‌زدن و بي‌ادبي به سپاه عمر سعد مي‌ماند.از سويي خطاب به اين فريب‌خوردگان مي‌گوييم تا زمان باقي است شما نيز با عباس‌ابن‌علي همصدا شويد و به دشمنان مردم و انقلاب بگوييد «هر دو دستت قطع باد» و از سويي ديگر از مسوولان مي‌پرسيم، راستي مردم، اين جريان اندك، گستاخ و همنوا با يزيديان را تا كي بايد تحمل كنند؟كيهان: تأملي درباره وقايع ديروز«تأملي درباره وقايع ديروز»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم مهدي محمدي است كه در آن ميخوانيد؛حوادث ديروز تهران و يكي دو شهر بزرگ ديگر كه در آن جماعتي كم شمار اهانت هايي سنگين و جسارت هايي بزرگ به ايام عزاي حضرت حسين بن علي(ع) روا داشتند، زواياي جديدي از فتنه چندماه اخير را آشكار كرده است. حضور يك ذهن امنيتي پشت آشوب هاي ديروز تهران كاملاً آشكار است. علائم و نشانه هاي قطعي وجود دارد كه نشان مي دهد سرويس هاي اطلاعاتي و امنيتي دشمن با واسطه برخي عوامل داخلي خود يك پروژه كاملاً برنامه ريزي شده و هدفمند را در خيابان هاي تهران كليد زده اند.رخدادهاي هفته هاي گذشته نشان مي داد كه فتنه پس از انتخابات در تهران به پايان خود نزديك شده است. در روز 16 آذر مردم تهران خرج خود را به طور كامل از آشوبگراني كه محيط دانشگاه را براي فعاليت هاي خود انتخاب كرده بودند سوا كردند. اهانت به عكس امام(ره) در آن روز توسط جمعي از هواداران ميرحسين موسوي پس از ناكامي روز 16 آذر، موجي بزرگ از اعتراض هاي مردمي را از پي خود آورد كه طي آن سران فتنه به تعبير خودشان تا لبه پرتگاه كشانده شدند.ورود به ايام عزاي حضرت اباعبدالله(ع) اين تنگنا را براي فتنه گران شديدتر كرد. رشد عميق و خود به خودي شامه تشخيص فتنه و روحيه فتنه ستيزي مردم در اين ايام باعث شد تا در تمام 9 روز اول ماه محرم به رغم همه تلاش ها و تبليغاتي كه فتنه گران انجام دادند، هيچ تجمع و آشوبي ولو به صورت لكه اي مجال ظهور پيدا نكند. خاصيت فتنه سوزي ايام محرم چنان بود كه صداي برخي از حاميان بيروني جريان فتنه را هم درآورد كه « آخر ما را به محرم چه كار و... ورود به فضاي عزاداري حسيني كاملاً در تعارض با اهداف و آرمان هاي جنبش سبز است و...» (اخبار ويژه روزنامه كيهان در هفته گذشته را بخوانيد).به جبران همه اين ناكامي ها، ديروز و در روز عاشورا كه روز اوج احساسات و غليان عواطف ملت ايران در ابراز ارادت به ساحت سيدالشهدا(ع) است، فتنه گران نااميد از همه جا تلاش كردند از مردم و از همه آرمان ها و اعتقاداتي كه سد راه فتنه گري آنها شده انتقام بكشند.بر مبناي مجموعه ارزيابي ها، تحركات روز گذشته در تهران بر3 پايه كليدي استوار بود، كه طراحي آنها جز توسط يك ذهن اطلاعاتي و امنيتي خبره- كه در تمام ماه هاي گذشته دست آن را پشت سر حوادث و فتنه ها ديده ايم- ممكن نيست.1- تداوم پروژه كشته سازي احتمالا مهم ترين هدفگذاري ديروز طراحان آشوب در تهران بوده است. موضوعي كه از قبل پيش بيني و درباره آن هشدار داده شده بود. تحولات 16آذر به اين سو كه از آنها سخن گفتيم عميقاً جريان فتنه و حاميان بيروني آنها را به اين نتيجه رسانده بود كه اين جريان بدنه اجتماعي و نيروي عمل كننده خود در كف خيابان را تقريبا از دست داده است و بنابراين كاملا منطقي است كه تصور كنيم «اتاق فكر فتنه»- بيروني و داخلي- تصميم گرفته باشد كه به هر شكل ممكن، براي احياي مجدد اين بدنه اجتماعي تلاش كند. آسان ترين و كوتاه ترين راه براي رسيدن به اين هدف تداوم پروژه كشته سازي است كه در ماه هاي گذشته و در جريان مواردي مانند ندا آقا سلطان، فتنه گران بهره هاي فراوان از آن بردند. ديروز در عرض كمتر از دو ساعت حضور آشوبگران در خيابان هاي تهران 4 نفر كشته شده اند كه يكي از آنها جزو نزديكان ميرحسين موسوي است. شواهدي كه دستگاه هاي مسئول به زودي ارائه خواهند كرد نشان مي دهد مرگ همه اين افراد و خصوصاً فرد نزديك به موسوي كاملاً مشكوك و بلكه به نحو پيش پا افتاده اي سازماندهي شده است. روشن است كه وقتي ميان چند صد نفر دقيقاً يك نفر گلوله مي خورد، نمي توان موضوع را به حساب برخورد روتين پليس با اغتشاشگران گذاشت بلكه يك مورد اينچنيني يك «ترور» كاملا برنامه ريزي شده با اهدافي مشخص است. اين ترور مي تواند انگيزه هاي به شدت تضعيف شده فرد لجوجي چون موسوي براي تداوم فتنه گري را احيا نمايد و علاوه بر آن مي تواند بدل به چشمه اي جديد براي به خيابان دعوت كردن بخشي از مردم شود و به عنوان منبع تغذيه آشوب هاي بعدي عمل كند.2- مشخصه دوم تحركات ديروز سازماندهي حسابشده آن بوده است. اطلاعات مفصلي وجود دارد كه نشان مي دهد جمعي از حاضران در ناآرامي هاي ديروز از شهرستان هاي دوردست به تهران منتقل شده و به انواعي از سلاح هاي سرد مجهز بوده اند. ميل به سمت استفاده از «اجيرشدگان»- با مزد و بي مزد- و كساني كه يا به روش هاي مختلف واقعي يا مجازي شبكه شده اند در آشوب هاي اخير، نشان دهنده آن است كه فتنه گران به طور كامل از مردم قطع اميد كرده و برنامه هاي آينده خود را در چارچوب پروژه «جنگ اوباش عليه مردم» سازماندهي نموده اند. مردم عادي مسلما حتي اگر اعتراضي هم داشته باشند قرآن آتش نمي زنند، به پرچم امام حسين(ع) و محل عزاداري زائران آن اهانت نمي كنند و مهمتر از همه در روزي كه نماد اوج جانبازي در دفاع از اسلام است عليه اسلام شعار نمي دهند. كاملا پيداست كه در آشوب هايي شبيه آنچه ديروز رخ داد ما با يك جمعيت به شدت آلوده كه محصول شبكه سازي دشمن در بخش هايي از طيف هاي معاند نظام است مواجه هستيم كه هيچ حد و مرزي براي توهين، جسارت و جنايت نمي شناسند.3- و عامل سوم كه كاملا نشان مي دهد نوعي برنامه ريزي امنيتي پشت آشوب ها وجود دارد اين است كه آشوبگران از خلأ حضور مردم مومن در خيابان ها در ساعت هاي اوليه صبح ديروز استفاده كردند و به محض آن كه دريافتند مردم با خروج از محل هاي عزاداري در حال حركت به سمت آنها هستند در حالي كه جرائم و جنايات خود را انجام داده بودند، متواري شدند. به وجود آوردن آشوب هاي لكه اي و پراكنده و تلاش براي بيشينه سازي تخريب و جنايت در زمان كم و نهايتاً غيب شدن همه آنها در زماني كوتاه جملگي نشان دهنده آن است كه يك پديده كاملاً برنامه ريزي شده و هماهنگ در جريان است كه نوعي «سازمان» در پس آن وجود دارد.در نقطه مقابل حوادث روز عاشورا مسائل بسيار مهمي را براي همه دوستداران انقلاب و فدائيان اسلام روشن كرد. نخست اينكه پس از حوادثي مانند اهانت به عكس امام و سوت و كف در شب عاشورا (حاشيه مراسم عزاداري خاتمي در جماران) اقدامات انجام شده توسط آشوبگران در روز عاشورا كه اهانت مستقيم به اسلام از جمله آنها بود به همگان نشان داد كه جماعت فتنه گر از همه مرزهاي اخلاقي و اعتقادي عبور كرده اند و ديگر هيچ نسبتي ميان آنها و سرانشان با ملت بزرگ ايران نيست. آشكار شدن اين حقيقت كه با جسارت به اسلام و امام حسين(ع) به اوج رسيد حجت را بر همه تمام مي كند و بدون شك ملاحظه و مساهله با اين افراد كه قليلي بي ريشه بيش نيستند خطايي است كه ملت ايران هرگز آن را نخواهد بخشيد.نكته دوم آن است كه حوادث ديروز نشان داد مردم غيور تهران در حال از دست دادن صبر خود در مقابل آشوبگران هستند و فراتر و جلوتر از نيروهاي انتظامي و امنيتي از اين پس خود به طور قاطع با هرگونه فتنه انگيزي برخورد خواهند كرد. آشوب هاي ديروز تهران در واقع قبل از آنكه توسط نيروهاي مسئول كنترل شود توسط خود مردم عزادار كه از فتنه درون چند خيابان آگاه شده بودند مهار شد.نتيجه اي كه مي توان از مجموعه اين تحليل گرفت آن است كه اكنون ديگر نه صبر رواست و نه مساهله و مماشات جايز. كساني كه روز قدس شعار «نه غزه نه لبنان» سر مي دهند، روز 13آبان آمريكا را ستايش مي كنند، روز 16آذر به عكس امام اهانت مي كنند و روز عاشورا به مقام قدسي حسين بن علي(ع) جسارت مي ورزند جزو مردم ايران نيستند و برخورد با آنها هم براي نظام مقتدراسلامي آسان تر از آن است كه جاي ملاحظه كاري باقي بماند.و نكته نهايي خطاب به سران فتنه است كه خوب بايد بدانند اگرچه اكنون از همه جا رانده شده اند و جز مشتي رجاله بي دين و رقاصه هرزه، براي آنها باقي نمانده، اما از چشم ملت ايران مسئول همه اين وقايع آنها هستند و بايد هزينه اين جسارت هاي بزرگ را تمام و كمال به همين زودي ها بپردازند.مردم سالاري: نوشداروي حوادث سياسي«نوشداروي حوادث سياسي» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم فروزان آصف نخعي است كه در آن مي‌خوانيد؛حجت الاسلام حسن روحاني نماينده مقام معظم رهبري در شوراي عالي امنيت ملي روز چهارشنبه در همايش راهبردهاي تحکيم نهاد خانواده  در ايران به اختصار به اوضاع سياسي کشور اشاره کرد و گفت: جامعه ما  متاسفانه امروز در حال راديکاليزه شدن است و افراطيون دو قطب روبروي هم قرار گرفته اند که آثار آن وارد خانواده نيز شده است مشابه سال هاي اوليه انقلا ب متاسفانه امروز مجددا آن شرايط در حال تکرار شدن است.حجت الاسلام روحاني در شرايطي اين سخنان را مطرح مي کند از منظر کارشناسي توازن ايجاد شده ميان قواي اجتماعي و اقتدار ناشي از آن و انسجام قدرت درحاکميت سياسي و رويارويي درون جامعه  مي تواند استهلاک بي سابقه اي به کشور وارد سازد و سال ها ايران را دچار عقب افتادگي کند.توجه هشدار رئيس مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام از اين رو ضروري به نظر مي رسد که مي تواند بزرگان قوم را به ويژه پس از حوادث ديروز به  صحنه کشانده تا راديکاليسم را از چهره کشور بزدايند.بي ترديد عدم توجه عميق به حوادث پس از انتخابات مي تواند ضايعه اي تاريخي پيش روي کشور قرار دهد زيرا  حاشيه اي تلقي کردن آنچه به وقوع پيوسته مي تواند نديدن واقعيت باشد اما به معناي حذف واقعيت نخواهد بود. ارتفاع گرفتن دولت  در ايجاد امنيت  براي همه گروه هاي سياسي  با همه مطالباتشان مي تواند نخستين گام در اين راستا تلقي شود. به عبارت ديگر زماني که حاشيه و متن هر دو يکي شده و در توسعه کشور با ابتنا» به ديدگاه  مردم  حرکت کنند، مي توانيم بگوييم در آن شرايط مرگ راديکاليسم کور فرا رسيده  است.اما تا آن زمان همه بزرگان موظفند تلاشي خستگي ناپذير را در  اين راه آغاز کنند. درک درست از واقعيت هاي  اجتماعي و ايجاد امنيت براي همه گروه ها و احز ابي که به نما يندگي از مردم   مي توانند به تمشيت امور بپردازند، مي تواند گامي اساسي در اين مسير باشد. اما درک درست زماني به نوشداروي مشکلات و بحران هاي ايران تبديل خواهد شد که در سپهر   سياسي ايران به ويژه در ميان تصميم گيران  جا باز کرده و نهادينه شده و به آرامي بقا يافته و گسترش يابد. تاکيد مي کنم که به هوش باشيم نکند اين نوشدارو  پس از مرگ سهراب باشد.جمهوري اسلامي: اين مسير انحرافي را ببنديد«اين مسير انحرافي را ببنديد»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛سرعت حوادث اين روزها از سرعت تدابير بيشتر است . چنين وضعيتي نشانه خوبي براي يك جامعه نيست . جامعه اي كه نبض آن طبيعي بزند بايد سرعت تدابيرش بيش از سرعت حوادثش باشد.آنچه در مراسم تشييع آيت الله منتظري و روزهاي پس از آن رخ داد اين واقعيت را به اثبات رساند كه جريان هاي فاقد كنترلي در جامعه حضور دارند كه به دلخواه خود عمل مي كنند و اعتنائي به كسي نمي نمايند. چنين حوادثي براي آنها يك فرصت است كه به همه نشان بدهند به راه خود مي روند و حتي به قواعد عرفي و ضوابط قانوني و اخلاقي هم پاي بند نيستند. شعارهائي كه در مراسم تشييع در قم داده شد و در روزهاي گذشته نيز تكرار شد يك انحراف آشكار از چارچوب ها و هنجارهاي اجتماعي و اخلاقي و قانوني بود. روشن ترين نشانه انحراف اينكه هيچيك از سران جريان اعتراض اين شعارها را قبول نداشتند و ندارند.نشان داده شدن عكس العمل در برابر اين شعارهاي انحرافي امري طبيعي بود هر چند در اين طرف ماجرا نيز افراطي عمل شد. همين هم امري طبيعي است زيرا نمي توان انتظار داشت افرادي ساختارشكني كنند و ديگران به تماشاي آنها بنشينند و يا اگر وارد صحنه ميشوند بسيار منطقي و بي عيب و نقص ظاهر شوند. اين افراط است كه افراط مي آورد و اگر يكطرف آنقدر بي مهار است كه ساختارشكني را جايز ميداند طبيعي است كه طرف مقابل هم به تناسب رفتار او عكس العمل نشان خواهد داد.اكنون سئوال اينست كه اين وضعيت تا چه وقت و تا كجا بايد ادامه پيدا كند چرا براي مهار كردن سرعت اين حوادث و سپس متوقف ساختن آن و حل مشكلاتي كه ريشه اين حوادث هستند چاره اي انديشيده نمي شود.براي آنكه روشن شود پاسخ دادن به اين سئوالها كار مشكلي نيست به چند نكته كليدي اشاره مي كنيم. 1 اگر كساني تصور مي كنند حوادث چند ماه اخير به سقوط نظام جمهوري اسلامي منجر خواهد شد بايد به قدرت درك و تحليل خود شك كنند و براي خارج ساختن خود از اين قبيل توهمات چاره اي بيانديشند . نظام جمهوري اسلامي را مردم پايه گذاري كرده اند و در طول 30 سال گذشته نيز اين خود مردم بودند كه در برابر همه توطئه ها و خطرها از اين نظام حمايت كردند و در كوران حوادث نشان دادند كه حاضر نيستند آنرا با هيچ چيز ديگري عوض كنند. استقلال و عظمتي كه نظام جمهوري اسلامي براي مردم ايران به ارمغان آورده واقعيتي است كه اين مردم آنرا با تمام وجود خود لمس مي كنند و قدر آنرا مي دانند و بارها نشان داده اند كه براي دفاع از اصل نظام حاضرند بيشترين فداكاري را نيز بنمايند. اين نظام پرتوي از نهضت عاشوراست كه به رهبري امام خميني بنيان گذاري شده و همچون خود عاشورا و امام خميني كه فرزند عاشوراست در عمق جان مردم ريشه دارد.2 كساني كه به سران جريان اعتراض معروفند يعني افرادي كه در انتخابات رياست جمهوري به عنوان نامزد حضور پيدا كردند و به نتايج آن معترض شدند به نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي اين نظام كه اصل « ولايت فقيه » ركن ركين آنست اعتقاد راسخ دارند و نه تنها خواهان وارد شدن كوچكترين گزندي به اين نظام نيستند بلكه براي حراست از آن هر تلاش و گذشتي كه لازم باشد خواهند نمود. اين افراد داراي گذشته اي روشن در خدمت به نظام و حتي در شكل گيري نظام هستند و حراست از آنرا از حفظ جان خود واجب تر ميدانند. اين اعتقاد هم اكنون آنان هم هست و هيچ چيز را مانع انجام اين وظيفه نميدانند. آنها شعار انحرافي « جمهوري ايراني » را ساخته و پرداخته دشمنان ملت ايران ميدانند و بشدت آنرا رد مي كنند.3 حساب افراطيوني كه خود را به اين جريان منتسب ميدانند از حساب سران آن جداست . شعارهاي انحرافي و اقدامات ساختارشكنانه متعلق به افراطيون است و هيچ ربطي به سران ندارد. حتي در ميان افراطيون چه بسا عناصري وجود داشته باشند كه براي دشمنان كار مي كنند و هدفشان جلوگيري از حل مشكل و مانع شدن از وحدت و انسجام است و در نهايت درصدد ضربه زدن به اساس نظام جمهوري اسلامي هستند.4 با توجه به اين واقعيت كه افراطيون تاكنون لطمات زيادي به جريان اعتراض وارد ساخته اند سران اين جريان بايد مرز خود را با آنها مشخص كنند. اين واقعيت بايد با صراحت بيان گردد تا هرگونه فرصت سواستفاده از آنها و از دشمنان گرفته شود.5 آهنگ تبليغات رسانه هاي بيگانه نشان مي دهد كه آنها با سواستفاده از حوادث چند ماه گذشته از اشخاص عبور كرده و درصدد برآمده اند اصل كارائي نظام حكومتي ديني را زير سئوال ببرند. اين خواسته ايست كه از آغاز تشكيل نظام جمهوري اسلامي دشمنان اين نظام درصدد رسيدن به آن بودند و البته هرچه بيشتر تلاش كردند نااميدتر شدند. امروز گستردگي حوزه اختلافات متاسفانه به دشمنان كمك كرده و آنها اميدوارتر از هر زمان ديگري به اين موضوع مي پردازند.6 در چنين شرايطي همه اهل سخن و قلم و نظر به ويژه روحانيون بايد هوشيار باشند و از دامن زدن به اختلافات بپرهيزند . وجود اختلافات را نمي توان انكار كرد ولي از ابراز آن و بزرگ كردن آن و دامن زدن به آن مي توان خودداري نمود.اين چه رسمي است كه عده اي به راه افتاده اند و هر روز يك روحاني شناخته شده و پرسابقه را به انواع اتهام ها رمي مي كنند و او را از اردوگاه انقلاب جدا ميدانند اين چه رسم غلطي است كه هر روز يك مرجع را با اتهامات و برچسب هاي عجيب و غريب به جدا بودن از انقلاب و نظام متهم مي كنند و قلمرو حاكميت ديني را محدودتر و محصورتر جلوه مي دهند برخلاف نظر صريح و شفاف رهبر معظم انقلاب كه فرموده اند افراد را به مجرد مخالفت با يك نظر نبايد متهم به نفاق و ضديت با ولايت فقيه نمود چرا عده اي تمام تلاش خود را مصروف منافق و ضد ولايت فقيه معرفي كردن هر كس كه خودشان نمي پسندند مي نمايند شايد خود اين افراد افراطي ندانند ولي ترديدي نيست كه اين كارها آب به آسياب آمريكا و انگليس و اسرائيل ريختن است كه با بوقهاي تبليغاتي خود يكسره در تلاشند انقلاب و نظام جمهوري اسلامي را تنها و منزوي معرفي كنند و چنين وانمود نمايند كه روحانيون بلندپايه و مراجع تقليد و اقشار فهيم جامعه از نظام جمهوري اسلامي فاصله گرفته اند.اين يك دروغ بزرگ است كه دشمنان قسم خورده انقلاب و نظام اسلامي آنرا مطرح كرده و تبليغ مي كنند و متاسفانه عده اي افراطي نيز در داخل با رفتارهاي غلط خود بر آن مهر تاييد مي زنند درست برخلاف سياست « جاذبه حداكثري و دافعه حداقلي » كه توسط رهبري اعلام و حتي تكرار شده است.از كنار همديگر قرار دادن اين نكات مي توان به اين جمع بندي رسيد كه مشاجرات موجود نبايد بيش از اين ادامه پيدا كند و مي توان با يك جمع بندي منصفانه و منطقي راه را بر ادامه اين مسير انحرافي بست . با توجه به اينكه ضرورت حراست از اصل نظام جمهوري اسلامي با آنچه در قانون اساسي اين نظام آمده مورد توافق همگان است آنچه باقي ميماند اتخاذ تدابيري توسط طرفين براي مهار كردن افراطيون و تكيه بر اصول مورد وفاق است.هيچكس نمي تواند با توسل به بهانه هائي از قبيل غيرقابل كنترل بودن افراطيون به توجيه وضعيت موجود بپردازد و خواهان ادامه آن باشد. اين وضعيت به زيان ملت كشور و آرمانها و اصول مورد نظر انقلاب و نظام است . همه بايد در اين زمينه احساس مسئوليت كنند و با خويشتن داري گذشت پاي بندي به آرمانها و اصول و شفاف ساختن مواضع براي رسيدن به اين هدف مقدس تلاش نمايند و مسير انحرافي افراطيون دو طرف كه همچون دو لبه يك قيچي به مصالح كشور و منافع ملي هجوم آورده اند را سد كنند.دنياي اقتصاد: اصل 44 ؛ چالش‌ها و توجيه‌ها«اصل 44 ؛ چالش‌ها و توجيه‌ها»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم عليرضا كديور است كه در آن مي‌خوانيد؛پس از انتشار قرائت گزارش كميسيون ويژه نظارت و پيگيري اجراي سياست كلي اصل 44 مجلس، وزارت اقتصاد توضيحاتي در خصوص گزارش مزبور ارائه كرد.گزارش مجلس به طور عمده شامل نگراني‌ها و دغدغه‌هاي نمايندگان ملت از انحراف در اجراي صحيح سياست‌هاي كلي اصل 44 در جهت نيل به اهداف متعالي آن بود و وزارت اقتصاد در توضيحات خود در جهت رفع اين دغدغه‌ها برآمد. بر اين اساس چكيده بندهاي گزارش مجلس و وزارت اقتصاد و نكات قابل توجه در هريك از آنها به صورت جداگانه مورد بررسي قرار مي‌گيرد.بند (1)- در اين بند نمايندگان مجلس با انتقاد از رويكرد يكجانبه دولت در پرداختن صرف به مقوله واگذاري، نگراني خود را از غفلت دولت در اجراي ساير بخش‌هاي سياست‌هاي كلي اصل 44 از جمله مقررات‌زدايي، توانمندسازي بخش خصوصي و ايجاد فضاي كسب‌وكار ابراز كرده‌اند.در مقابل وزارت اقتصاد دليل اصلي رويكرد دولت به واگذاري را تاكيد قانون اصل 44 بر اين امر اعلام كرده است. همچنين وزارت اقتصاد عنوان كرده كه هيات نظارت بر مقررات‌زدايي شكل گرفته و جلسات آن در حال برگزاري است. اما در خصوص ساير موارد از جمله توانمندسازي بخش خصوصي، وزارت اقتصاد به‌صورت تلويحي كوتاهي دولت در اين بخش را پذيرفته و در عمل گزارش مجلس را تاكيد كرده است.در اين خصوص بايد توجه داشت كه دغدغه اصلي مجلس، اجراي همه‌جانبه قانون اصل 44 با مد نظر قرار دادن كليه بخش‌ها به‌عنوان انقلاب بزرگ اقتصادي است كه وزارت اقتصاد نيز با پذيرش اين دغدغه تنها در جهت توجيه دلايل اين كوتاهي برآمده است.بند (2)- در اين بند مجلس پس از اعلام تاكيد دولت بر امر واگذاري‌ها عنوان كرده كه واگذاري بنگاه‌هاي دولتي به نحوي صورت گرفته كه مديريت بنگاه‌هاي مزبور در اختيار دولت است و در عمل اكثريت اعضاي هيات‌مديره به صورت مستقيم و غيرمستقيم توسط دولت و دستگاه‌هاي اجرايي تعيين مي‌شوند كه در نهايت هدف غايي اجراي قانون كه همان كاهش تصدي‌گري دولت بوده، صورت پذيرفته است.در پاسخ به اين بند نيز هرچند وزارت اقتصاد در جهت قانونمند بودن رفتار دولت و نادرست جلوه دادن موارد اعلامي مجلس برآمده است، اما در حال حاضر انتخاب مديران اجرايي در بنگاه‌هاي واگذار شده به وضوح از سوي دولت و دستگاه‌هاي اجرايي صورت مي‌پذيرد.بند(3)- شايد اصلي‌ترين بخش گزارش مجلس كه بارها از سوي كارشناسان نيز نسبت به آن ابراز نگراني شده است، ظهور بخش جديد و قدرتمندي در اقتصاد ايران موسوم به شركت‌ها و نهادهاي شبه‌دولتي است. هرچند تا پيش از ابلاغ سياست‌هاي كلي اصل 44 نيز شبه‌دولتي‌ها نقش پررنگي در اقتصاد كشور و بازار سرمايه ايفا مي‌كردند، اما پس از آغاز روند واگذاري‌ها، واگذاري سهام به اين بخش نوظهور اقتصاد تحت عنوان رد ديون دولت و دستگاه‌هاي اجرايي و حضور قدرتمند اين بخش در رقابت خريد بلوك‌هاي دولتي سبب شد نگراني در خصوص شركت‌هاي شبه‌دولتي بيش از پيش افزايش يابد.هرچند براساس ماده 6 قانون اصل 44، موسسات عمومي غيردولتي مي‌توانند تا 40 درصد سهم بازار هر صنعت را در اختيار داشته باشند، اما از يك سو به دليل ساختار بينابيني (به لحاظ اينكه اين شركت‌ها نه دولتي هستند كه نظارت پذيري مجلس و ساير نهادهاي نظارتي بر آنها اعمال شود و نه خصوصي كه قواعد رقابت‌پذيري را رعايت كنند) و به واسطه اعمال نفوذ دولت در مديريت اين بخشاز سوي ديگر، به مرور شبه‌دولتي‌ها در حال قبضه سهم بازار بخش خصوصي در اقتصاد ايران هستند.درخصوص اين بند نيز وزارت اقتصاد با توجيه رعايت سقف تعيين شده در قانون اصل 44 براي اين بخش و تبعيت از قانون بودجه سنواتي بابت رد ديون، پاسخ مجلس را داده است. بايد توجه داشت در اكثر كشورها نهادهاي عمومي و صندوق‌هاي بازنشستگي تحت نظر دولت اداره نمي‌شوند، در حالي كه در ايران مديران اين صندوق‌ها از سوي رييس‌جمهور و وزراي كابينه عزل و نصب مي‌شوند.بند (4)- در اين بند همچون بندهاي قبلي، نمايندگان مجلس با ابراز نگراني از شيوه واگذاري سهام به صورت سهام عدالت به دليل «كاهش نيافتن يا تداوم مالكيت و مديريت دولت و شركت‌هاي وابسته در بنگاه‌هاي واگذار شده» يك بار ديگر انحراف دولت از اجراي صحيح سياست‌هاي اصل 44 را اعلام كرده‌اند.در اين ميان، مصوبه هيات‌ وزيران درخصوص تعيين اعضاي هيات‌مديره متعلق به سهام عدالت از سوي دستگاه‌هاي اجرايي وابسته نيز نگراني‌ فوق را تكميل كرد. در اين خصوص نيز وزارت اقتصاد همچون بندهاي پيشين در جهت نادرست نشان دادن گزارش مجلس برآمده و اعلام كرده است: «هيچ گونه ايفاي مديريت درباره سهام عدالت واگذار شده توسط دولت صورت نمي‌گيرد.»در واقع فارغ از گزارش مجلس و پاسخ وزارت اقتصاد، آنچه در اقتصاد ايران طي سال‌هاي اخير به وضوح در حال رخداد است، انحراف گسترده‌ در اجراي سياست‌هاي كلي اصل 44 است. ظهور بخش شبه‌دولتي كه برخلاف ساير كشورها زير نظر دولت مديريت مي‌شود و در عمل به يك دولت سايه تبديل شده است، اعمال مديريت دولت بر سبد «عدالت» به واسطه حضور 40 درصدي اين بخش در اكثر شركت‌هاي واگذار شده، كوتاهي دولت در توانمندسازي بخش خصوصي و حذف مقررات دست‌و‌پاگير براي ايجاد فضاي كسب‌و‌كار و رفع موانع سرمايه‌گذاري و توليد بخش خصوصي و در مجموع اصرار دولت به قبضه مديريت شركت‌هاي واگذار شده به انحاي مختلف، انقلاب اقتصادي ايران را به سوي تضعيف بخش خصوصي و ثبات حضور دولت در اقتصاد سوق داده است؛ وضعيتي كه حتي با وجود تلاش وزارت اقتصاد براي موجه جلوه دادن رويكرد دولت نيز، همچنان دغدغه اصلي مجلس به عنوان نهاد ناظر، كارشناسان و بخش خصوصي به عنوان مهم‌ترين قرباني اجراي ناصحيح آن است.آفتاب يزد: ممانعت از سخنراني خاتمي؛«خودجوش» يا ...!«ممانعت از سخنراني خاتمي؛خودجوش يا ...!»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفتاب يزد به قلم سيد مجتبي واحدي است كه در آن مي‌خوانيد؛ درحالي كه تعدادي از تريبون‌داران، وعاظ و مداحان سرشناس و حتي خطباي نماز جمعه، در روزهاي اخير با استفاده از مراسم عزاداري امام حسين(ع) و ياران شهيدش، شديدترين حملات را متوجه اصلاح‌طلبان و سران اين جبهه نموده‌اند، سخنراني سيد محمد خاتمي در جماران كه تنها سخنراني رسمي متعلق به اصلاح‌طلبان در شب عاشورا بود با حمله و شعارهاي عده‌اي خاص به تشنج كشيد و نيمه تمام ماند.سايت الف كه متعلق به احمد توكلي مي‌باشد و بعضي خبررساني‌هاي انتقادي او نسبت به احمدي‌نژاد در ماه‌هاي گذشته، حمله طرفداران افراطي دولت به احمد توكلي را موجب شده بود در خبري مدعي شد كه تشنج هنگامي آغاز شد كه خاتمي در سخنراني خود به اين جمله رسيد: «قيام امام حسين (ع) به اين خاطر بود كه جانش را در راه آزادي بدهد و با كساني مقابله كرد كه مي‌خواستند به اسم دين بر جامعه حكومت كنند و آزادي مردم را بگيرند.» البته اين سايت خبري مشخص نكرد كه چگونه اداي يك جمله توسط خاتمي و قبل از تكميل اظهارات، عده‌اي را به صورت همزمان تحريك كرده و مجوزي براي جلوگيري از ادامه سخنراني در اختيار آنها گذاشته است.‌‌اين سايت خبري همچنين اعلام نكرده كه صلاحيت معترضان براي تشخيص صحت يك تحليل و مقابله با كسي كه امام او را فرزند فاضل خويش خواند در چه حد بوده است. در ساعات اوليه پس از ايجاد تشنج در سخنراني خاتمي يك سايت خبري ‌‌متعلق به اصولگرايان - فردا - كه اخيرا حجم انتقادات خود از دولت را كاهش داده و حملات شديدي را متوجه اصلاح‌طلبان نموده است نيز تحليل سايت‌هاي خبري دولتي و نزديك به دولت از حادثه حسينيه جماران را منعكس نمود. به گزارش اين سايت، سامانه پيامك‌خبرگزاري دولت (ايرنا) اعلام كرد: «سخنراني سيد محمد خاتمي در حسينيه جماران لغو شد» به گزارش اين سامانه، بنا بود خاتمي به مناسبت تاسوعا و عاشوراي حسيني در جمع نخبگان، اساتيد دانشگاه و هنرمندان به سخنراني بپردازد و مراسم عزاداري در پي آن برگزار شود. براساس اعلام اين رسانه صددرصد دولتي در سخنراني خاتمي درگيري به وجود آمده است.در همين حال سايت خبري «خبر آنلاين»كه نزديك به علي لاريجاني رئيس مجلس مي‌باشد در اين مورد نوشت: «سيد محمد خاتمي با موضوع " امام حسين (ع) و آزادي" در حال سخنراني در حسينيه جماران بود كه با ورود عده‌اي به حسينيه با شعار " حيدر حيدر" مراسم سخنراني به درگيري و تشنج كشيده شد.»اكثر رسانه‌هاي حامي دولت تلاش داشتند ممانعت از سخنراني خاتمي را يك حركت خود جوش و نشانه اعتراض به اظهارات او در خصوص رابطه ميان آزادي و قيام امام حسين (ع) بدانند اما خبري كه از خبرگزاري فارس مخابره شد نشان مي‌داد عده‌اي با آمادگي قبلي و به منظور اعتراض به خاتمي در مراسم حاضر شده بودند. در خبر فارس آمده است: «مردم و دانشجويان كه از ساعتي قبل با حفظ آرامش در محوطه بيروني جماران براي انتقاد به محمد خاتمي جمع شده‌بودند پس از سخنان تحريك‌آميز و انحرافي خاتمي از موضوع كربلا وارد حسينيه شده و شعارهايي درحمايت از امام و رهبري سردادند.» اين خبرگزاري بدون آنكه نحوه احراز ماهيت دانشجويي معترضان را تشريح كند و درحالي كه ساير خبرگزاري‌هاي اصولگرا، علت اعتراض را تحليل خاتمي در مورد ارتباط آزادي با حادثه عاشورا اعلام كرده‌اند، مدعي شد«مردم و دانشجويان كه به چندصد نفر مي‌رسيدند با محكوم كردن سخنان تفرقه‌آميز خاتمي شعارهايي با اين مضمون كه ‌بيت امام خميني، جاي منافقين نيست‌، ‌مرگ بر منافق‌- مرگ بر ضد ولايت فقيه‌سر دادند و با حفظ آرامش اقدام و شعارهاي ساختار شكن هواداران خاتمي و موسوي را در حسينيه جماران محكوم كردند .»اين خبرگزاري همچنين بدون آنكه مشخص كند «كدام بخش از سخنراني خاتمي، ساختار شكنانه بوده است» مدعي شد «نهادهاي مسئول به خاتمي متذكر شده‌بودند كه نبايد با استفاده از مراسمات مذهبي به دنبال اقدامات سياسي و ساختار شكن باشد.» ‌گفتني است سايت اطلاع‌رساني دفتر سيد محمد خاتمي متن سخنان وي در حسينيه جماران را منتشر كرده است كه در بخشي از آن آمده است: تقدير اين بود كه امسال مراسم شب عاشورا در اين حسينيه باشد؛ حسينيه‌اي كه مركز رهبري حضرت امام ‌خميني(ره) بود. انتخاب حسينيه از سوي امام براي هدايت انقلاب و جامعه، نشانه پيوستگي انقلاب اسلامي با ‌نهضت امام حسين(ع) است. ‌عشق به امام حسين عشق به همه زيبايي‌هاست. عشق به خداست كه كمال مطلق است. عشق به انسان است ‌كه برترين آفريننده خداست و عشق به عدالت است كه خدا مي‌خواهد اساس زندگي اجتماعي انسان باشد. عشق ‌به آزادي است. تجلي‌گاه وجود بلكه عين وجود آدمي است و عشق به امام حسين(ع) راز و رمز ماندگاري ملت ‌بزرگوار ايران است كه دل در گرو محبت امام حسين نهاد و راه ناهموار تاريخ خود را با پاي آبله و جان ‌خسته طي كرد و دمي چشم از قله بلندي كه در پي آن بود برنداشت و مي‌بينيد و مي‌بينيم كه محرم هميشه در ‌ايران و البته در بسياري از نقاط جهان چه محشر و قيامتي است. ‌گفته‌اند كه همه روز عاشورا و همه جا كربلاست، چرا كه، نه عاشورا يك روز است در تاريخ و نه كربلا يك ‌سرزمين در جغرافيا؛ بلكه كربلا تجلي‌گاه وجود شگفت‌انگيز انسان خداجو، موحد، حقيقت‌طلب و عدالت‌خواه ‌است و عاشورا نماد حركت اين انسان به سوي مقصدي كه خدا معين كرده است و امام حسين(ع) قهرمان ‌بزرگ اين صحنه شگفت‌انگيز است. ‌از آن جهت كه، هم آگاهي انسان را به سوي آن مسير و هدف افزايش مي‌دهد و هم او را برمي‌انگيزد تا ‌حركتش شتابان‌تر شود. ‌البته در بينش الهي توحيدي و اديان آسماني به خصوص اسلام، قهرمان و بازيگر اصلي صحنه تاريخ خود ‌انسان است و پيامبران و مصلحان بزرگ الهي آمده‌اند تا آگاهي اين انسان را بالا ببرند و اراده‌اش را تقويت ‌كنند تا خود، راه را با چراغ آگاهي و پاي اراده بپيمايد و طبعا اين انسان هرچه آگاه‌تر و مصمم‌تر، سير او به ‌سوي هدف شتابان‌تر و در نزديك‌تر شدن به آن هدف كامرواتر است و امام حسين(ع) قهرمان آگاهي‌بخشي و ‌شتاب‌دهنده اين حركت است. ‌اگر تا ديروز تنها وجه حكومت رايج در شرق و غرب عالم به نحوي حكومت استبدادي بود و در همه جا ‌اكثريت نه تنها محكوم به اطاعت از خواست و اراده حاكمان غيرمسؤول بودند، بلكه در عمق جان وجدان ‌خود نيز اين امر را به عنوان سرنوشت محتوم خود پذيرفته بودند، امروز در جهان كسي نيست كه بتواند از ‌نظام‌هاي استبدادي و خودكامه دفاع كند و حتي مستبدترين حاكمان نيز تظاهر به مردم‌داري و دفاع از حق و ‌حرمت مردم مي‌كنند و در همه جا اين اصل پذيرفته شده است كه برترين و محكم‌ترين حق در عرصه ‌اجتماعي حق حاكميت انسان بر سرنوشت خويش است و به عبارت ديگر مردم‌ سالاري به عنوان كم‌هزينه‌ترين ‌و پرفايده‌ترين سامان حكومت و نظام اجتماعي پذيرفته شده است و مي‌بينيم كه افتخار انقلاب اسلامي هم اين ‌است كه منجر به استقرار جمهوري اسلامي مي‌شود. بنابراين در عرصه حيات اجتماعي به روشني و بي‌هيچ ‌ترديدي مي‌توانيم ادعاكنيم كه سير تاريخ، سير به سوي آزادي است.آزادي حقيقي در بندگي خداست. خداي حسين خدايي است كه گرچه قهار و جبار و قادر است ولي پيش و ‌بيش از آن خداي هدايت و محبت و رحمت است و رحمتش از غضبش پيشي مي‌گيرد و خشم و قدرت و ‌قهاريت او نيز كه عين علم و حكمت و عدل اوست در برابر ستم و كژي و بي‌عدالتي و انسان‌ستيزيست و ‌تنها با پرستش آن خداست كه از يك سو انسان مي‌تواند از بند ويرانگر هوس و حيوانيت و خود برتربيني ‌رهايي يابد و از سوي ديگر و از پايه اين آزادي دروني قدرت و اراده آن را نيز مي‌يابد تا در برابر سلطه ‌هوس قدرت‌هاي جبار بايستد و به سوي آزادي اجتماعي حركت كند. ‌آزادي و آزادگي امام حسين همان است كه در بيان بلند خود اعلام مي‌دارد «ناپاك و ناپاك‌زاده‌اي مرا ميان شمشير و خواري مخير كرده است و هيهات منا الذله» اين آزادگي همان آزادگي ناشي از بندگي خدا و نيز روح آزاده بنده خداست. ‌حركت به سوي آزادي از موضع دين كارساز است. به خصوص هنگامي كه دين پوشش و بهانه‌اي براي ‌بيدادگري باشد. نوعي تقدس بخشيدن به ظلم و خودسري چنانكه كم و بيش در بسياري پديد آمده است و به ‌تعبير مرحوم آيت‌الله ناييني «بدترين نوع استبداد، استبداد به اصطلاح ديني است.»«دين آمده تا انسان را آزاد كند، بندها و قيدها و غل‌ها و زنجيرها را از پاي جان انسان بردارد و شرايط ‌اسيركننده و ويران كننده را دگرگون كند و انسان را بر سرنوشت خود حاكم گرداند و اگر روزي به نام دين ‌انسان را به بند كشيدند، بدانيد كه هم به انسان و هم به دين جفا شده است و مرام حسين اين است كه بايد ايستاد، ولو ‌اينكه او را خارجي و خروج كننده عليه اميرالمونين بدانند و هنگامي كه بيداد و تبعيض و انسان ستيزي و ‌بي‌انصافي و بداخلاقي در برابر دادگري و مساوات و حرمت انسان و عدل و انصاف و اخلاق قرار گرفت، ‌بي‌ترديد بايد جانب دين حق و عدالت را گرفت و اين همه را به نام دين انجام دادتا هم خدمتي به انسان باشد و ‌هم خدمتي به دين خدا. ‌جهان صنعت: بخش خصوصي جهان و حمايت‌گرايي‌ در بحران‌«بخش خصوصي جهان و حمايت‌گرايي‌ در بحران‌»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جهان صنعت است كه در آن مي‌خوانيد؛از اواسط سال 2008 بحران مالي جهاني شد و اثرات آن از بخش مالي به ساير بخش‌هاي اقتصادي جهان سرايت کرد و اقتصاد کشورهاي مختلف‌- به خصوص توسعه يافته‌ها- را با رکود مواجه ساخت. رشد اقتصادي کاهش چشمگير پيدا کرد و بيکاري روز‌به‌روز افزايش يافت و گفته شده که پس از بحران مالي سال‌هاي اوليه 1930، بحران اخير بزرگ‌ترين بحران مالي جهاني بوده است.   اقتصاددانان و سياستمداراني چند  در اين واقعه صحبت از شکست نظام اقتصاد بازار کردند و برخي تا آنجا پيش رفتند که مکانيزم بازار را با مشکلات جدي مواجه ديدند و به فکر سياست‌هاي جايگزين افتادند.آنهايي که توانايي اين نظام را مي‌شناختند، مطمئن بودند که در صورت اتخاذ سياست‌هاي مناسب از طرف دولت‌ها، مشکلات مرتفع خواهد شد. به عبارت ديگر، ضرورت مداخله دولت مورد توافق همگان بود ولي کيفيت مداخله موضوع بحث جدي بين اقتصاددانان، سياستمداران و صاحبان کسب و کار قرار گرفت.بسياري از دارندگان کسب و کار بحران زده (به خصوص صاحبان صنايع) خواستار حمايت دولت‌هاي خود شدند و فشارهاي گسترده‌اي را بر آنان وارد آوردند تا با تزريق نقدينگي و محدود کردن بازارها، حمايت از صنايع داخلي را افزايش دهند و به اين ترتيب بود که نوعي گرايش به حمايت گرايي شکل گرفت. براي بسياري از اقتصاددانان اين گونه برخوردها نگران‌کننده شد، نگراني از آنکه منافع گسترده مکانيزم بازار‌ که در چند دهه گذشته در قالب جهاني شدن به وجود آمده است با بازگشت به حمايت‌گرايي از بين برود و اقتصاد جهاني را به دوران تمرکز اقتصادي و مسايل عديده آن بازگرداند.   سياستمداران- حتي معتقدان به نظام بازار- براي نجات مردم بيکار شده و بنگاه‌هاي بحران زده مجبور بودند   به اعمال يکسري سياست‌هاي حمايت‌گرايانه مبادرت ورزند که برخي از آنان در قالب مکانيزم بازار قابل‌توجيه بود- چون اعطاي وام‌هاي متفاوت و تزريق نقدينگي براي تحريک تقاضا- و برخي ديگر از سياست‌ها، نوعي بازگشت به دولتي شدن  اقتصاد بود که موجب لطمه زدن به‌ نظام بازار مي‌شد. در اين ارتباط مي‌توان به خريداري سهام بنگاه‌هاي بحران زده و دولتي کردن آنان اشاره کرد.   بزرگ‌ترين و مهم‌ترين رهآورد نظام بازار آن است که از طريق علامت‌دهي قيمت‌ها- در يک محيط رقابتي- تخصيص منابع کاراتر انجام مي‌گيرد و تحت فشار نيروهاي رقابتي، توليد کالا و خدمات با مديريت بهتر يا ارتقاي تکنولوژي‌ به حداقل هزينه صورت مي‌پذيرد. اکثر اقتصاددانان نگران بودند که اگر به بهانه بحران، اين توانمندي از مکانيزم بازار سلب شود، اتلاف منابع افزون مي‌شود و ديگر بنگاه‌ها نمي‌توانند در فضاي بين‌المللي به رقابت بپردازند و به همين دليل دولت‌ها مجبور به افزايش تعرفه‌ها و موانع غير تعرفه‌اي مي‌شوند تا توليد و دسترسي به بازار در فضاي ملي امکان‌پذير شود.حاصل اين فرآيند، مجبور کردن مصرف‌کنندگان به خريد کالا و خدمات گران‌تر است. اين مشکل در نيمه اول قرن بيستم گريبان اکثر کشورهاي جهان را مي‌فشرد ولي در نيمه دوم قرن‌ به خصوص در دهه‌هاي 1980 و 1990 با کاهش تعرفه‌ها و موانع غير‌گمرکي، فضاي رقابتي در جهان بهبود بسيار يافت و مصرف‌کنندگان و البته توليد‌کنندگان هر دو سود بردند و کشورهاي در حال توسعه از اين رهگذر بسيار منتفع شدند زيرا که هجوم سرمايه‌گذاري به کشورهاي فوق- براي توليد کالاي ‌ارزان‌تر- موجبات رشد سريع اقتصادي آنان را فراهم آورد.   در شرايط بحراني اخير، برخي از اقتصاددانان معتقد بودند که بنگاه‌هاي ناکارآمد بايد از عرصه اقتصادي خارج شوند ولي به منظور جلوگيري از گسترش وسيع بحران و اينکه بخشي از بنگاه‌ها را نمي‌توان مقصر دانست، سياست‌هاي مداخله‌جويانه دولت‌ها توجيه‌پذير شد.ماهيت فعاليت بخش خصوصي در جهان، پايدار نگاه داشتن منافع بلندمدت است و اين بررسي نشان مي‌دهد که بنگاه‌هاي اقتصادي- جز آنان که مشکلات خيلي جدي پيدا کرده‌اند- حاضر نيستند منافع بلندمدت رقابت را فداي منافع (احتمالي) حمايت‌هاي کوتاه‌مدت کنند.   اکثر بنگاه‌هاي بخش خصوصي در ايران- به خصوص آنان که توانمندي کارآفريني و مديريت کارا دارند- از رقابت نمي‌هراسند و حتي آن را ترويج مي‌کنند ولي آنان که ترجيح مي‌دهند در سايه حمايت فعاليت کنند و اين روش را تبليغ مي‌کنند، نياز به تلاش بيشتر براي توانمندسازي خود دارند تا براي ورود به جامعه کسب و کار جهاني آماده شوند. البته مهم‌ترين شرط براي به ثمر نشستن توانمندي بنگاه‌ها در ايران آن است که فضاي رقابتي بر کسب و کار آنان حکمفرما باشد. در فضاي غيررقابتي‌ از جمله در انحصار يا در بازارهاي محدود شده يا در شرايطي که امکان اعمال مديريت کارا نيست، توانمندي‌ها سرکوب مي‌شوند يا رشد نمي‌کنند و زيان آن را جامعه (اعم از سرمايه‌گذار يا مصرف‌کننده) مي‌پردازد.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 365]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن