تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خداوند روزه را واجب كرد تا به وسيله آن اخلاص خلق را بيازمايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833478849




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تردید ، اقتباسی از هملت شکسپیر


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ترديد،  اقتباسي از "هملت " شکسپير
مهتاب کرامتي
ترديد"؛ اقتباسي دقيق و ظريف از "هملت" شکسپير صحنه‌هاي فيلم سينمايي "ترديد" به طور مجزا با ظرافت و دقت پرداخت شده و اکثر بازيگران بازي‌هايي قابل قبول ارائه داده‌اند، اما اگر به کليت اثر نگاه کنيم يک جاي کار مي‌لنگد.  فيلم "ترديد" با مقدمه‌اي بسيار گيرا آغاز مي‌شود، کسالت و سکوت سياوش، در مرکز ميزانسن‌هاي غالباً چرخشي اطرافيانش که در موقعيتي مابين عزا و عروسي دست و پا مي‌زنند. از همان ابتدا، رفت و آمدهاي ميان اين دو موقعيت آرامش ظاهري سياوش را به هم مي‌ريزد و به نحوي ذات و انگيزه جلو برنده داستان را به رخ مي‌کشد. دقت و توجه فيلمساز در طراحي ميزانسن‌ها يکي از نکات درخشان ترديد محسوب مي‌شود، در صحنه تعقيب و گريز شيطنت بار سياوش و مهتاب، ميزانسن‌هايي مشابه و چيده شده در جهت غافلگير کردن دو طرف چندين بار تکرار مي‌شوند و هر بار به ترجيع بند بسته شدن در مي‌رسند تا در انتها پشت دري برسند که براي هر دوي آنها بسته است.اين سکانس از سويي بخش فشرده‌اي از داستان را به شکلي کوتاه روايت مي‌کند و باعث مي‌شود که مخاطب، جنسي از روابط تغزلي بين اين دو نفر که فرصت ديگري براي پرداختن به آن وجود ندارد را بشناسد و از سوي ديگر بر لزوم شراکت اين دو بر حل اين معما تاکيد مي‌کند.فيلم "ترديد" با مقدمه‌اي بسيار گيرا آغاز مي‌شود، کسالت و سکوت سياوش، در مرکز ميزانسن‌هاي غالباً چرخشي اطرافيانش که در موقعيتي مابين عزا و عروسي دست و پا مي‌زنند. به گزارش مهر ، فيلمساز در اين سکانس به شکلي کنترل شده به جنسي از ميزانسن نزديک مي‌شود که شکل خالص آن را در صحنه درگيري بين سياوش و مادرش شاهد هستيم و از آن سو، هر چه به پايان کار نزديک مي‌شويم، از سرگشتگي‌ها کاسته مي‌شود و ذهنيت آدم‌ها جهت مشخص‌تري مي‌گيرد و در نتيجه کم و بيش ميزانسن‌ها خطي‌تر مي‌شوند.اما در اين بين چه اتفاقي مي‌افتد؟ يا به زبان بهتر چه اتفاقي قرار است بيفتد؟ بهتر است از ابتدا داستان را مرور کنيم، سياوش به دليل مرگ پدرش مشکوک است، در ميان شک و ترديد دست و پا مي‌زند و تلاش مي‌کند حواشي اين موضوع را بکاود تا شايد سرنخي بيابد، از جايي متوجه مي‌شود که داستان زندگي‌اش به داستان نمايشنامه هملت نزديک شده است و اندکي بعد، سکانس گفتگوي او با مادرش پيش مي‌آيد که در ميان تمام سکانس‌ها بيشترين شباهت را به صحنه گفتگوي هملت و ملکه و پس از آن کشته شدن پولونيوس که پشت پرده مخفي شده است، دارد. به اين ترتيب، سياوش مسيري را طي مي‌کند که حين آن روز به روز به هملت نزديک‌تر مي‌شود و در جايي دقيقا بر اين شخصيت نمايشي منطبق مي‌شود و آگاهي او نسبت به اين موضوع او را بر آن مي‌دارد که تقديرش را – که همان تقدير هملت است- تغيير دهد و از او فاصله بگيرد.بيشتر سکانس‌ها به طور مجزا با ظرافت و دقت پرداخت شده‌اند و اکثر بازيگران بازي‌هاي قابل قبولي ارائه داده‌اند اما اگر به کليت اثر نگاه کنيم يک جاي کار مي‌لنگد. ديالوگ‌ها يکدست نيستند و با وجود اينکه ديالوگ‌هاي صحنه درگيري سياوش و مادر مانند ديگر عناصر داستان و صحنه بيش از هربخش ديگري به داستان اصلي شبيه است، اما روند تحول ديالوگ‌ها براي رسيدن به اين صحنه درست طي نمي‌شود. افت و خيز دارد و جريان قابل تشخيصي را طي نمي‌کند، گرچه غالب ديالوگ‌هاي هر صحنه براي خود آن صحنه به طور مجزا مناسبند.همين اتفاق به شکل ديگري در کليت داستان هم به چشم ميايد. گويي هر سکانس براي خودش ساخته و پرداخته شده است. حضور مهتاب کرامتي و محمود پاک نيت کاملا زائد است. پيوند کرامتي با داستان بسيار سست است و با تلنگري مي‌شکند و حذف مي‌شود و سکانس صحبت سياوش و پاک نيت را هم مي‌توان به آساني و بدون کوچکترين لطمه‌اي به اثر از ميان کار بريد.اما در اين بين چه اتفاقي مي‌افتد؟ يا به زبان بهتر چه اتفاقي قرار است بيفتد؟ بهتر است از ابتدا داستان را مرور کنيم، سياوش به دليل مرگ پدرش مشکوک است، در ميان شک و ترديد دست و پا مي‌زند و تلاش مي‌کند حواشي اين موضوع را بکاود تا شايد سرنخي بيابد، از جايي متوجه مي‌شود که داستان زندگي‌اش به داستان نمايشنامه هملت نزديک شده است ...دکتر را هم  کم و بيش مي‌توان جزء همين دسته شخصيت‌ها به شمار آورد.اميد روحاني داراي چهره سمپات و مهرباني است و در کل داستان حرکتي چه در ظاهر و چه در خفا از او نمي‌بينيم که ما را مشکوک کند و يا اصلاً وادارمان کند که به او فکر کنيم و اين ميزان خباثتي که در انتها از او مي‌بينيم غير قابل پذيرش است. شايد حتي عموي سياوش هم شخصيتي بسيار معتدل و منطقي به نظر مي‌رسد و حتي لحظه‌اي چيز ديگري جز همين ويژگي‌هاي شخصيتي او در فيلم نمود نمي‌يابد.به خاطر تمامي اين علت‌ها و به خاطر پرش‌هاي متوالي در حين کار، مانند ديوانگي ناگهاني سياوش، که در بستر نمايشنامه هملت مي‌نشست، اما اينجا براي تماشاگر تداعي کننده اين تصور است که سياوش با قصد ناخوداگاهي دوست دارد خود را به هملت شبيه کند يا عصبانيت‌هاي ناگهاني و فريادهاي ناگهاني و پشت سر آن نرم  شدن‌هاي لحظه‌اي مهتاب در صحنه سينما و يا حضور ناگهاني جماعتي که از جنوب آمده‌اند و به سرعت و با صرف زمان بسيار کمي به روح پدر سياوش و در پي آن به خاک جنوب پيوند مي‌خورند و قطع اين صحنه به صحنه‌اي که سياوش درون خانه‌اش ازرويا بيرون مي‌آيد و...در تمام مدت داستان حسي از خيالپردازي و قطع شدن‌هاي مداوم رويا در فيلم جريان پيدا مي‌کند که ما را وامي‌دارد به نحو ديگري داستان را ببينيم (مثلا اين که سياوش واقعا ديوانه است و دچار دوگانگي شخصيت شده) و در انتها متوجه شويم که رويا پردازي در کار نبوده است. البته نمي توان انکار کرد که شکل ميزانسن‌ها و لوکيشن‌هاي انتخاب شده براي کار هم به اين تصور تماشاگر دامن مي‌زند.از سوي ديگر حضور همين شخصيت‌هاي متعدد که هر کدام داستاني کوتاه براي تعريف کردن دارند به علاوه داستاني که مادر سياوش و عمويش و پدر مهتاب و... تعريف مي‌کنند به جاي اينکه قصه اصلي را پيچيده کند آن را متزلزل و آشفته و تکه تکه مي‌کند و اساسا چون خود نويسنده نيز مي‌داند که اين داستانک‌ها جان زيادي ندارند و با داستان اصلي پيوندي محکم برقرار نمي‌کنند و در نتيجه مدت کوتاهي بعد از تعريف هر کدام، آن را به نحوي انکار مي‌کند و پرونده‌اش را مي‌بندد.به اين ترتيب فيلم صرفا پوسته‌اي از پيچيدگي به دور خود مي‌تند. شايد "پرده آخر" است که توقع ما را از کريم مسيحي و سينمايش آنقدر بالا برده که نمي‌توانيم با "ترديد" دلخوش شويم. شايد هم ميزانسن‌هاي چشم نواز و برخي از ديالوگ‌هاي زيبا و داستان بالقوه جذاب ترديد است که وادارمان مي‌کند به دنبال بقيه‌اش بگرديم و همچنان چشم انتظار بمانيم. چشم انتظاري که اميدوارم اين بار مانند بار قبل سال‌ها به طول نينجامد و به زودي شاهد فيلم بعدي او بر پرده سينما باشيم. تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 219]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن