واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: امام هادي(ع) كنيه ابوالحسن است و از القابش نقي، هادي، ناصح :خيرخواهترين افراد براي امت خويش، تقي :متقي ترين شخص روزگار، مرتضي ، فقيه : فقيه ترين مردم زمان، و مرجع والاي فقها و دانشمندان وعالم و داناترين مردم در امور شرعي اسلامي در تمام علوم و معارف بود. عسكري از ديگر القاب اين بزرگوار بود چون در شهر ( سامرا) مي زيست كه به آن منطقه عسكرمي گفتند. امام هادي(ع) در آغاز كودكي از چنان هوشياري و نبوغي برخوردار بود كه هوش از سر مي ربود و عقول را حيران مي كرد، بياني بسيار قوي و هوش فوق العاده و رسايي داشت كه راويان رويدادهاي زيادي از هوشياري آن حضرت نقل كرده اند. زماني كه امام جواد از دنيا رفت و امام هادي بسان پدر در سن شش يا هشت سالگي امامت و رهبري شيعه را بر عهده گرفت و پس از پدر بزرگوارش 33 سال امامت كردند. اوضاع ديني در زمان امام هادي پريشان و مضطرب بود و بسياري از شبهات پيرامون عقايد اسلامي از سوي دشمنان كينه توز اسلام بوجود آمد و همچنين خوشگذراني و هوسراني درباريان در اين دوره، شدتي پيش يافت و با گسترش ظلم و خودكامگي موجبات نارضايتي بيشتر مردم فراهم آمد. حكومت عباسي از موقعيت ممتاز امام احساس خطر كرده و حضور ايشان در مدينه را به صلاح ندانست، متوكل براي كنترل بيشتر امام تصميم گرفت ايشان را از مدينه به سامرا منتقل كند. در طول مدت حضور امام هادي در سامرا هر روز بر عظمت و محبوبيت آن حضرت افزوده ميگشت و همه ناخواسته در برابر امام متواضع و خاشع بودند و سخت محترمش ميداشتند. از جمله اقدامات امام هادي فراهم كردن زمينة ورود شيعه به عصر غيبت، بيان روايات فراوان در مورد فرا رسيدن و نزديك بودن عصر غيبت، بشارت به ولادت حضرت حجت ومخفي بودن ولادت بود. يكي ديگر از فعاليتهاي اين معصوم پرورش شاگردان و افراد شايسته بوده است كه با توجه به پراكندگي شيعيان در مناطق مختلف و وجود شبهات و انحرافات، امام نيروهايي را كه استعدادهاي لازم را داشتند شناسايي كرده و آنان را جهت پيشبرد اهداف اسلامي تربيت مي كردند، اين افراد افزون بر راوياني هستند كه سخنان و روايات امام را نقل كردند و امروز كتاب هاي آنان موجود است. بخشنده ترين مردم از جمله خصوصيات اخلاقي امام بود كه نشانگر بزرگواري و بخشندگي ايشان بود، زيرا او به همان روالي كه پدران بزرگوارش بودند به خاطر خدا خوراك و پوشاك خودشان را به فقير، يتيم و اسير مي دادند و آن قدر به ديگران مي بخشيدند كه براي خودشان چيزي نمي ماند. متوكل وقتي در اقدامات خود عليه امام ناكام ماند، به نزديكان خود اعلام كرد كه در كار امام هادي درمانده شده است؛ از اين رو به محدوديت و فشار اكتفا نكرد و تصميم به كشتن امام گرفت و حتي اقداماتي هم انجام داد؛ اما پيش از آنكه موفق شود، خود به هلاكت رسيد. سپس بعد از متوكل سرانجام توطئه دشمنان امام هادي(ع) به ثمر رسيد و وي به دستور معتز و سم معتمد به شهادت رسيد.ك/4 /7406/ 550/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 202]