واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: بنبست هستهاي و دو كار نيمه تمام جلسه نمايندگان پنج عضو دائم شوراي امنيت و آلمان كه قرار بود در آن راجع به تشديد تحريمهاي ايران گفتوگو شود، لغو شد. روزنامه دنیای اقتصاد در سرمقاله امروز خود آورد:جلسه نمايندگان پنج عضو دائم شوراي امنيت و آلمان كه قرار بود در آن راجع به تشديد تحريمهاي ايران گفتوگو شود، لغو شد.علت لغو اين نشست به صورت رسمي اعلام نشده، اما يك ديپلمات آمريكايي كه نام وي فاش نشده، به بيبيسي گفته است نماينده چين به علت مشغله كاري نميتوانسته است در اجلاس شركت كند.برنامه هستهاي ايران و اصرار آمريكا، فرانسه، انگليس و آلمان براي افزايش فشار بر ايران چنان جدي است كه باور كردن علل و دلايل اداري براي لغو چنين نشست مهمي، قدري دشوار است.هفته گذشته كه موضوع اين اجلاس سر زبانها افتاد، ايران پيشنهاد تازهاي درباره مبادله اورانيوم مطرح كرد كه به احتمال زياد بر لغو اين اجلاس بيتاثير نبوده است. ايران در موضعي تازه كه توسط وزير خارجه اين كشور مطرح شد، پيشنهاد مبادله حدود يك سوم اورانيوم نيمهفرآوري شده خود با اورانيوم با غناي بالاتر را داد و اعلام كرد كه مابقي اورانيوم موجود در ايران نيز در سالهاي آينده مبادله خواهد شد.اين پيشنهاد با مخالفت فوري و صريح آمريكا روبهرو شد، اما چين و روسيه كه در شوراي امنيت حق وتو دارند، سكوت كردند. محتمل است كه آمريكا و متحدان اروپايياش، به اين گمان افتاده باشند كه شايد روسيه و چين در مذاكرات همراهي لازم را از خود نشان ندهند و تصويب بيانيه يا اعلاميهاي سختگيرانهتر عليه ايران با مشكل مواجه شود؛ البته سابقه اينگونه مذاكرات و همانديشيهاي چين و روسيه با ديگر اعضاي شوراي امنيت و آلمان نشان ميدهد كه در نهايت، شرقيها با غربيها عليه ايران متحد خواهند شد، اما اين همراهي معمولا براي غرب به ويژه آمريكا بيهزينه نبوده است. روسها ميكوشند از اهرم ايران براي تحقق برنامههاي امنيتي خود در بالكان و شرق اروپا استفاده كنند و چينيها، اين مذاكرات را خرج تجارت جهاني خود و ترتيبات امنيتي شرق آسيا ميكنند.بنابراين، تعويق اينگونه مذاكرات را نميتوان رخدادي استراتژيك به شمار آورد. تنها فايده چنين تعويقهايي، ايجاد فرصتهاي تازه براي ايران است كه تدابيري تازه براي دفع فشار بازيگران جهاني بينديشد. در يك دههاي كه از كشمكش ايران و غرب بر سر پرونده هستهاي ميگذرد، طرفين منازعه، تقريبا همه برگهاي خود را رو كردهاند و اكنون ديگر نميتوان منتظر ابتكارات بزرگ و تعيينكننده نشست.تنها چيزي كه اكنون در دست طرفين است، مهارتهاي ديپلماتيك و استفاده از فرصتهاي زماني است. آمريكاييها اين فرصت را معمولا صرف مذاكره با چين و روسيه براي متقاعد كردن آنها به مشاركت در طرحهاي فشار بر ايران ميكنند.آنچه كه ايران ميتواند در اين فرصتها انجام دهد، به درستي معلوم نيست و از ديپلماتهاي ايراني انتظار هيچ معجزهاي نميتوان داشت؛ اما اين به معناي پايان تلاشهاي تهران نيست. ايران دستكم دو كار نيمهتمام منطقهاي و جهاني دارد كه زمانهاي تعليق مذاكرات، فرصتي مناسب براي پيگيري آنها است.كار نيمهتمام منطقهاي، پيگيري سياست گسترش و تعميق روابط با همسايگان بهويژه، عربستان و تركيه است.روابط تهران و رياض از دو دهه پيش و در پي دوران سخت بدگماني، رو به بهبود گذاشت، ولي در سالهاي اخير اين روند كند شده است كه ميتوان در جهت حل اين مشكل گام برداشت. گسترش روابط با تركيه هم چندي است كليد خورده كه ميتوان آن را ادامه داد.كار نيمهتمام جهاني نيز بهبود روابط با اروپا و شكستن انحصار روابط با چين و روسيه است.اين سياست نيز يك دهه پيش آغاز شد، اما ديري نپاييد كه در لابهلاي مباحث هستهاي گم شد.اگر اين دو دسته كار نيمهتمام دوباره از سر گرفته شوند، اين احتمال وجود دارد كه ايران در پرتو اعتمادسازي منطقهاي و جهاني، فرصتي تازه به دست آورد و شكل و محتواي مذاكرات هستهاي را تغيير دهد.اگر از اين سو چنين نشود و از آن سو سختگيريها ادامه يابد، هيچ اميدي به خروج مذاكرات هستهاي ايران و غرب از بنبست كنوني وجود ندارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 201]