تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):خداوند عزوجل کسی را که در میان جمع ، بدون ناسزاگویی شوخی کند، دوست دارد .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803214126




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تحلیل یک عضو شورای مرکزی کارگزاران از شرایط کشور


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: تحلیل یک عضو شورای مرکزی کارگزاران از شرایط کشور جریان اصلاحات قابل حذف نیست و عقلای اصولگرا نیز در نهادهای مذهبی و بازار، ریشه‌دارتر از آن هستند که به دست یک جریان تندروی بشود آنها را حذف کرد. اسحاق جهانگیری عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران تحلیل خود در باره وقایع پس از انتخابات را در گفتگو با خبرآنلاین مطرح کرد. حامد طبیبی: پس از سکوت نسبی آقای هاشمی رفسنجانی پس از نماز جمعه تهران و اجلاس خبرگان ، مواضع اخیر او در سفر به مشهد به عنوان تداوم پافشاری رییس مجمع تشخیص مصلحت بر دیدگاه‌های گذشته خود ارزیابی شده است . اصولگرایان حامی دولت معتقدند آقای هاشمی تحت تاثیر اصلاح طلبان و برای مقابله با دولت اینگونه موضع گیری می کند . این انتقاد را وارد می دانید؟  آقای هاشمی فردی احساسی و کم تجربه نیست که تحت تاثیر گروه های سیاسی ، نظرات و مواضع اصولی خود را تغییر دهد . ایشان با پشتوانه علمی ، تجربه ماندگار و موفق مدیریت کلان و ارتباط گسترده با شخصیت ها از سلایق مختلف ، مواضعی را که به سود نظام و مردم تشخیص دهند اتخاذ می کنند . این مشی کارساز و شیوه مدیریت موثر آقای هاشمی در مسائل و بحران های پیش آمده برای کشور در سال های گذشته ، ایشان را به پشتوانه محکمی برای نظام بدل کرده است . هجمه به ایشان امر تازه ای نیست و افرادی که علاقه مند به تداوم شرایط فعلی کشور هستند طبیعی است که راهبردهای ایشان را که متمرکز بر حل معضلات فعلی است بر نتابند . تازه ترین سخنان آقای هاشمی در مشهد نیز ، تداوم مشی معمول ایشان است و اگر افرادی انتظار دیگری داشتند مشخص است که ایشان را به درستی نشناخته و در تحلیل خود دچار اشتباه شده اند . ایشان این روزها علاوه بر دغدغه های پس از انتخابات ، نگران از گسترش اختلافات و جدی بودن آن در سطوح بالاتر است که این مسئله همانطور که ایشان تاکید کردند قابل کتمان از سوی هیچ فرد و گروهی نیست . از سوی دیگر خواستار توجه به اهمیت وحدت در شرایط فعلی برای نظام و نقش موثر رهبر انقلاب در این مقطع حساس شدند که قابل تامل است .   به نظر شما  غیبت آقای هاشمی ازنماز جمعه به جایگاه او لطمه نمی‌زند؟  آقای هاشمی دارای ویژگی‌های برجسته‌ای است که، جایگاه ایشان را در میان نیروهای انقلاب متمایز می‌سازد. ایشان پیش از انقلاب دارای سوابق مبارزاتی بسیار روشنی بوده و از نزدیک‌ترین یاران امام به شمار می‌رفته است. امام در مهم‌ترین حوادث پیش و بعد از انقلاب از توانمندی آقای هاشمی درامور مهم بهره برداری می کردند. مثلا پیش از انقلاب در اعتصاب کارکنان صنعت نفت، یک روحانی را در کنار تعداد زیادی از روشنفکران و تکنوکرات مأمور رسیدگی به این اعتصاب کردند و آن فرد کسی نبود جز آقای هاشمی. یا در زمانی که در دوران جنگ امام نگران برخی اختلافات میان سپاه و ارتش ، ایجاد وقفه در جبهه‌ها هستند، فرد منصوب ایشان برای فرماندهی جنگ به عنوان مهم‌ترین پروژه وقت کشور آقای هاشمی است.   پس از ارتحال امام نقش آقای هاشمی در مجلس خبرگان، نقش برجسته‌ای بوده و پس از آن نیز در همه مقاطع در کنار رهبر انقلاب و مردم حاضر بوده‌اند. وقتی فردی دارای چنین سابقه و ویژگی‌هایی است و امروز هم دو نهاد مهم کشور یعنی خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت تحت مدیریت و اشراف ایشان اداره می‌شود و اگر امروز احساس ‌کنند که راجع به یک موضوعی که بخش قابل‌توجهی از مردم و نیروهای سیاسی انقلاب و حتی مراجع و علما نسبت به آن معترض هستند، باید به نحوی سخن بگوید که مردم احساس کنند حرف آنها شنیده می شود، این برای مردم آرامبخش است. از این منظر مصلحت نظام و منافع مردم در گرو این است که شخصیت‌هایی مانند آقای هاشمی سکوت نکنند و بتوانند بخشی از مطالبات مردم را در سخنان خود مورد تأیید قرار دهند . درجریان رقابت‌های انتخاباتی اخیر و به ویژه پس از نماز جمعه 26 تیر، حملات به او و خانواده شان وارد فاز تازه‌ای شده . این  مقدمه‌ای برای حذف آقای هاشمی است؟ آقای هاشمی حذف شدنی نیست. شخصیت و جایگاه ایشان این امکان را نمی‌دهد. همواره تندروها با منش معتدل رئیس مجلس خبرگان سر سازگاری نداشته و قبل از 84 هم مواردی وجود داشت که البته قابل مقایسه با سال های  اخیر نیست. در ماه های اخیر چندین بار توسط افراد و جریانات منتسب به اصولگرایان ، بحث وحدت مطرح شده اما بلافاصله از سوی  یک طیف دیگر منتفی اعلام شده است . به نظر شما در این شرایط چه جایگزینی برای آن باید یافت ؟ جریانات سیاسی ریشه دار می تواند با حفظ مواضع خود در ارتباط با مسائلی که به سرنوشت کل نظام بستگی دارد با همفکری و همکاری به راهکارهای مناسب برسند درعین حال باید پذیرفت که تکثر جریانات سیاسی لازمه ،پویایی نظام و کشور است و به همین دلیل پس از کنار رفتن جریان ملی - مذهبی که به «لیبرال‌ها» مشهور بودند ، جریان داخل انقلاب به دو قسمت تقسیم شد. اصلاح‌طلبان امروز، به عنوان «خط امام» شناخته شده و گروهی که در سال‌های اخیر به نام اصولگرا شناخته می‌شود نیز تحت عنوان جریان «بازار یا راست» فعال بود.  منظور شما اصولگرایان سنتی است؟ بله، ‌چون گروه‌هایی که امروز دولت را در دست دارند در زمان مجلس دوم و جود خارجی نداشتند. جریان خط امام به دنبال اجرای شیوه‌های مدیریتی نزدیک به امام بودند و جناح «راست» هم که البته از چهره‌های وابسته به نظام و انقلاب بودند، معتقد بودند که در برخی بخش‌ها شیوه‌های مدیریتی دیگری را به کار گرفت. در 25 سال از 30 سالی که از عمر نظام گذشته، بار اصلی اداره کشوربر دوش جناح اصلاح‌طلب بوده است.  در مقطع ارتحال امام، مجلس سوم بر سر کار بوده که اکثریت آن در اختیار جناح چپ بود. در دولت  مهندس موسوی نیز نیروهای خط امام اکثریت داشتند، قوه‌قضائیه هم در مقطع رحلت امام توسط جریان خط امام اداره می‌شد و آقایان موسوی اردبیلی و موسوی‌خوئینی‌ها که این روزها مورد حمله جریان مشکوک  قرار گرفته، ریاست دیوان عالی کشور و دادستانی کل را عهده‌دار بودند که منصوب امام بودند.   وابستگی این جناح به نظام سبب شد تا به طور یکپارچه از رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حمایت و دفاع کنند. شاید عده‌ای گمان می‌کردند ، نیروهای خط امام با ایشان همراهی نخواهند کرد اما عملکرد اصلاح طلبان، باطل بودن این فرضیه را اثبات کرد. در دولت آقای هاشمی رفسنجانی، خصوصا دولت اول چهره های شاخص اصلاح طلب نظیرآقایان خاتمی، نوری ، معین، نجفی و دولت آقای خاتمی هم که دراختیار اصلاح طلبان بود و نیز در مجالس هم چهره ‌های شاخص اصلاح‌طلب حاضر بودند و هیچگاه مانند امروز ما شاهد حذف اصلاح‌طلبان  ازتمام عرصه های مدیریتی با روش‌های مختلف نبودیم. در مقطع فعلی با قاطعیت می‌توانم بگویم که هیچ فردی از جریان اصلاح‌طلبی نیست که در یک سازمان دولتی حتی مدیر میانی باشد. با همه این بی‌مهری‌ها، اکثر قاطع جریان اصلاح‌طلبی وفادار به آرمان‌های اصلی انقلاب و امام هستند. با توجه به سابقه شخصیت های مهم و مؤثر جریان اطلاح طلب در پیروزی و تثبیت انقلاب و اداره نظام در سال های گذشته و ارتباط قوی و مستمر با مردم خصوصا نخبگان تحصیل کرده های جامعه امکان به حاشیه رفتن این جریان منتفی است به نظر من رهبری هم به چنین اتفاقی راضی نیستند . گفته می شود بهبود فضای سیاسی کشور به پیش‌شرط‌هایی نیاز دارد که تا برآورده نشود، سخن گفتن از هر طرحی برای برون رفت از آن ، علی‌السویه خواهد بود. با توجه به اینکه این شروط رد شده است  پس به چه راهکاری می توان اندیشید ؟ من معنای درست برخی از این سخنان و دلایل ارائه برخی طرح‌ها را نمی‌دانم هرکس طرحی ارائه می دهد باید به پیش نیازهای عملی شدن آن هم پایبند باشد. جریان اصلاح‌طلبی چند سالی است که از مدیریت کشور کنار گذاشته شده و اخلالی در کار جناح حاکم ایجاد نکرده است. حداکثر نقد اصلاح‌طلبان این است که روش اداره کشور، روش اشتباهی است و منافع ملی و مصالح نظام را تأمین نخواهد کرد حتی همین نقد هم از رسانه ملی پخش نمی شود حداکثر در چند روزنامه با تیراژ محدود منتشر می گردد برخی تحمل این را هم ندارند. به طور تیتروار، به چه مواردی انتقاد دارید؟ در سال های اخیر به ویژه در جریان انتخابات بارها این مسائل مطرح شد ولی متأسفانه به این انتقادات کمترین توجهی نشد،در نتیجه وضعیت فعلی کشور حاصل سیاست های اتخاذ شده دولت و تاحدی مجلس است. انتقادات در حوزه مسائل اقتصادی- سیاست خارجی و سیاست داخلی تمرکز بیشتری داشت دربخش اقتصاد معتقد بودیم که سیاست های اقتصادی دولت غیرکارشناسی- شتابزده و غیرعلمی است بیانگر بی برنامگی دولت است متأسفانه باید گفت تورم و گرانی و رکود که امروز زندگی آحاد جامعه را با مشکل روبروکرده،آسیب دیدن تولید داخلی از واردات بی رویه،کاهش رشد سرمایه گذاری خصوصا در طرح های بزرگ نفت و گاز،نیرو........، افزایش بیکاری خصوصا بیکاری افراد شاغل و افزایش مفاسد اقتصادی و ... نتیجه سیاست های اقتصادی دولت است. درسیاست های داخلی همواره از روند تهمت زنی و گسترش بد اخلاقی در بین مسئولین انتقاد داشتیم متأسفانه اوج اتهام زنی به شخصیت های انقلاب و نظام در این ایام شاهد هستیم، واگرایی نیروی های انقلاب و دامن زدن به اختلافات که هرچه پیش رفتیم اختلافات گسترش بیشتری یافت به طوری که این روزها اگر کسی صحبت از وحدت کند به فتنه انگیزی متهم می شود.در زمینه انتخابات هم همواره این انتقاد به مسئولین اجرایی و نظارت بود که هرچه دامنه انتخاب را محدودکنید، رأی مردم کم اثر می شود، اعتراض های پس از انتخابات هم عموما به مسئولین اجرایی و نظارت و دخالت نهادهای غیرمسئول در امر انتخابات بود که با تندروی ها،خشونت ها و بی تدبیری ها آن را به سمت و سوی دیگری کشاند. در زمینه سیاست خارجی هم مطالب مورد نیاز گفته شده وضع فعلی ما در شرایط بین المللی حاصل سیاست های خارجی دولت است، دشمنی قدرت های استکباری همیشه بوده و خواهد بود ولی با دیپلماسی قوی قادر بودیم با هزینه کمتر دستاوردهای مناسب تری داشته باشیم. اما حامیان دولت، معتقدند که اصلاح‌طلبان درصدد تخریب دولت هستند نه نقد دولت. آیا انتقادات مطرح شده به دولت تخریبی نیست؟ اگر با آنها باشد، مشاهده می‌کنید که حتی نقدهای همفکران خود را نیز برنمی‌تابند. آنها می‌گویند همه سکوت کنند و تنها نظاره‌گر اشتباهات فاحش در اداره امور اجرایی کشور باشند. همه راه‌ها بر اصلاح‌طلبان بسته شده است. چگونه چهره‌هایی که در ایجاد و بقای انقلاب در کنار مردم به ایفای نقش پرداخته‌اند، می‌توانند در برابر اشتباهاتی که امروز با گستردگی بیشتری در حال رخ دادن است، سکوت کنند؟  به نظر شما فرجام اختلافات موجود به کجا خواهد انجامید؟  امیدوارم با تدبیرو تعامل عقلای سیاسی ختم به خیر شود ولی به نظر نمی‌رسد که حداقل در کوتاه مدت، تذکرهای عقلا منشأ اثر باشد. حملات به چهره‌های باتجربه اصولگرا از سوی تندروها، این مسئله را ثابت می‌کند. تندروها به هیچ چیز جز خودشان رضایت نمی‌دهند و برای تحقق این استراتژی، تلاش می‌کنند تا طرف یا طرف‌های مقابل را به حدی خطرناک جلوه دهند که همه فکر کنند حضور تفکری جز تفکر آنها، به کیان نظام آسیب خواهند رساند.  پس چرا طیف معتدل اصولگرا همچنان در اظهارنظرهای رسانه‌ای از طرح‌های موسوم به وحدت دفاع می‌کنند؟ چرا اصلاح‌طلبان نسبت به آن موضع روشنی نمی‌گیرند؟ اصلاح‌طلبان که از صحنه رسمی کنار هستند و امکانی برای اظهارنظر ندارند، در واقع بانیان و طراحان اصلی مباحث مربوط به «وحدت»، برخی از اصولگرا بودند. دلیل اصرار آنها روشن است. آنها با تجربه سال‌ها کار اجرایی به خوبی می‌دانند که اداره کشور تا چه حد دشوار است و نمونه واضح ناکارآمدی حاکمیت تک‌صدایی را در شیوه مدیریتی 4 سال گذشته مشاهده می‌کنند. من بارها از آنها شنیده‌ام که اگر همه نیروهای کاردان و مدیران توانمند هر دو جناح و حتی مستقل‌ها در اداره کشور به کار گرفته شوند، ‌باز هم مشکلاتی پیش‌رو قرار خواهد داشت چه برسد به امروز که بخش زیادی از پتانسیل مدیران انقلاب، ازجریان اصول گرایی هم کنار گذاشته شده است. گروه محدودی فکر می‌کنند می‌توانند کشور را اداره کنند و همه صداهای منتقد هم وادار به سکوت شوند، برای همین است که وقتی عقلای اصولگرا طرحی را برای وحدت مطرح می‌کنند - حتی پیش از آنکه با اصلاح‌طلبان در میان گذاشته شود و نظر موافق یا مخالف آنها اعلام شود - مورد حمله تندروها قرار می‌گیرد. ریشه‌ مخالفت‌ها با ریشه یابی دلایل وقایع اخیر در کجاست؟ دو دلیل عمده دارد یکی اینکه گروهی که مسئولیت های مهم را بر عهده گرفته اند چون برای اثبات کارآمدی خود با مشکل روبرو هستند با نفی دیگران و طرح مسائل انحرافی سعی در منحرف کردن افکار عمومی به سمت دیگری دارند. دلیل دیگر اینکه وقتی تندروها کارها را به دست بگیرند از بازخوانی خطاهای پرشمار خود عصبانی می شدند، تلاش می کنند فضا رادیکال شود زیرا در فضای آرام که همه نیروهای انقلاب حضور داشته باشند جایی برای تندرو نخواهد بود. جامعه روحانیت مبارز به عنوان یکی از بانیان به قول خودشان ریش سفیدی اعلام کرد فعلا برنامه ای در دستور کار ندارد . حرف شما به معنای غلبه تندروها در فضای کنونی است ؟ اتفاقی که در فضای فعلی رخ داده، این است که اتهام‌زنی و ترور شخصیت نیروهای انقلاب از سوی یک جریان در دستور کار قرار گرفته و هر روز ابعاد تازه‌تری می‌یابد. در چنین شرایطی سخت‌ترین کار این است که فردی از آبروی خود گذشته و برای آنچه تشخیص می‌دهد به مصلحت نظام است، به صحنه بیاید. در این میان اصلاح‌طلبانی که معتقد هستند مصلحت کشور در گرو یافتن راهکاری برای خروج از شرایط موجود است، نیز سکوت کرده اند. در این فضا بخشی از اصولگرایان معتدل که ریش‌‌سفید به شمار می‌روند، گمان می‌کردند فضا برای آنها مهیاتر است و بر همین اساس وارد صحنه شدند تا به شرایط موجود پایان داده شود. مشاهده می‌کنید وقتی اشخاص موجهی طرحی را نه در مرحله اجرا که در مرحله تدوین دارند، به ایجاد یک «فتنه» جدید متهم می‌شوند، پیداست که اگر اصلاح‌طلبان طرح‌های خود را ارائه کنند چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. برای  بحث در خصوص وقایع به وقوع پیوسته در کشور و آنچه از سوی منتقدان دارای اشکال دیده شده به چه زمینه‌هایی نیاز است؟ آنهایی که امروز از امکانی برای سخن گفتن برخوردارند و آنهایی که مسئولیت‌ها را در قوه‌قضائیه و مجلس در دست دارند باید جلوی اتهام‌زنی نیروهای تندرو و خیل رسانه‌های آنها را بگیرند. تا وقتی تندروها در برابر عقلا وادار به سکوت نشوند، حتی سخن گفتن از طرح‌هایی برای بهبود فضای کشور نیز امکان‌پذیر نخواهد شد. اگر چنین فضایی ایجاد شود، همه جریانات سیاسی می‌توانند به همفکری برای تدوین یک استراتژی برای برون رفت از وضعیت موجود بپردازند که نظرات همه طرف‌ها هم در آن لحاظ شده باشد. اگر تندروها به کمتر از تداوم شرایط فعلی رضایت ندهند چه پیش‌بینی از فضای سیاسی دارید؟ بهتر نیست برنامه‌های منتقدان با این پیش‌فرض تدوین شود؟ اگر این شرایط تداوم یابد، به سرمایه‌های اصلی نظامی که سال‌ها انرژی و هزینه‌ برای آنها صرف شده است ضربه می خورد و مهمترین سرمایه اجتماعی که اعتماد مردم است ،آسیب بیشتری خواهد دید. اثرات این اتفاق، آسیب بیشتر به مجموعه نظام است اصلاح طلبان که در بین آنها برخی شخصیت ها درجه یک نظام مثل رئیس جمهور،نخست وزیر،رئیس مجلس،وزراء و نمایندگان سابق بوده اند به همراه شخصیت هایی مثل رئیس مجمع تشخیص مصلحت و برخی چهره های مؤثر اصول گرا باید ارتباط مستقیم با مرکزیت نظام برقرار کنند و دغدغه های خود را مستقیم و بدون واسطه با مقام رهبری مطرح کنند. اگر محدودیت‌ها ادامه یابد یا تشدید شود و طرح‌های مختلف نیز مجال طرح شدن نیاید، عقلای اصولگرا و اصلاح‌طلبان چه باید بکنند؟ آیا تداوم این شرایط نشانه حذف تدریجی جریانات سیاسی منتقد نیست؟ جریان اصلاحات قابل حذف نیست و عقلای اصولگرا نیز در نهادهای مذهبی و بازار، ریشه‌دارتر از آن هستند که به دست یک جریان تندروی بشود آنها را حذف کرد. استمرارنظام به حضور اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل‌ در فضای سیاسی و رقابت‌های معمول و قانونی بستگی دارد و تندروها دیر یا زود با هزینه کمتر یا بیشتر ناگزیر به تمکین در برابر طرح‌های خیرخواهان و بزرگان خواهند شد. وقتی عقلای دو جناح فعال شوند با تهمت و توهین نمی‌توان آنها را وادار به سکوت کرد. مهم این است که اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل که به آینده مردم و انقلاب امیدوار هستند اگر شرایط ادامه یافت از تهمت‌ها و فشارهای تندروها و رسانه‌های پرتعداد آنها وحشت نکرده و به صحنه بیایند. آنها باید راهکارهایی اصولی را ارائه کنند تا جریان افراطی مقاومت خود را از دست بدهد. فراموش نکنیم مهم‌ترین حربه آنها، اتهام‌زنی و فشار غیرسیاسی به نیروهای اصیل انقلاب است تا جلوی فعال شدن آنها گرفته شود باید شخصیت های اصلاح طلب و اصولگرا معتدل با هم گفتگو داشته باشند در تعامل با یکدیگر با رهبری نظام هم تعامل داشته باشند که مطمئنا به راهکارهای مناسبی رسیده می شود،درهیچ بحران سیاسی بن بست نیست حتما می شود راهکار مناسب سیاسی برایش پیدا کرد.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن