واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اگر نود نباشد......
1- به خاطر دکور برنامه باشد یا دکور مجری اش، به خاطر شایعات ریز و درشت این روزها باشد یا فشار خون بعضی از رییس و روسا، به خاطر مراعات حال مخابرات باشد که نمی تواند دوباره سیستم سخت افزاری اش را درست سر ساعت پخش برنامه، متحول و sms ها را قطع کند یا چینی نازک خیال برخی از دست اندرکاران که با هر نقدی ترک می خورد و متلاشی می شود؛ هر چه هست، دیشب شب «نود» بود ، اما اثری از آن نبود. این، یعنی راحت بخواب خلافکار عزیزم!
2- یک گام بزرگ و موثر تاریخی رو به عقب برداشتیم. از این به بعد درد «دانستن» را نمی چشیم. حالا چریدن گوسفندها در چمن استادیوم ها آزارمان نمی دهد، تجمع غرورآفرین یک متر و نیمی پساب فاضلاب ورزشگاه ها، شام شیرین خانوادگی مان را تحت الشعاع قرار نمی دهد، ضرب و شتم پسربچه تماشاگر توسط لیدر گردن کلفت فلان تیم یا ضربه با توپ به توپ جمع کن کنار زمین روح لطیفمان را نمی آزرد، یا تماشای داور چهارمی که به جای تابلوی الکترونیکی یا حتی دستی، با عربده های گوشخراش از لب خط بازیکن تعویض شونده را صدا می زند، شگفتی مان را برنمی انگیزد. لذتی که در ندیدن و ندانستن هست، در هیچ چیز و هیچ کجای دیگری نیست. از «کبک» بپرسید تا توضیح بدهد دنیای زیر برف، چه سفیدی و روشنایی سحرآمیزی دارد!
3- نود که نباشد همه راحتند؛ آن آقای فوتبالیست می تواند بعد از یک بازی به اصطلاح ملی و به اصطلاح دوستانه، تماشاگر زبان بسته ر ا در تونل استادیوم به ضرب مرگ کتک بزند. نود که نباشد فلان میهمان خارجی می تواند خودش را از رنج پیمودن مسیر توالت خلاص کند. نود که نباشد، آن آقای مدیر عامل همیشه طلبکار که هزار و 500 رقم ادعای فرهنگی توی آستینش حاضر و آماده دارد، با طیب خاطر می تواند به «رهگیری» تماس های تلفنی یک داور بخت برگشته فوتبال بپردازد. نود که نباشد، سازمان محترم تربیت بدنی به جای چهار سال، هر چهار روز یک بار می تواند استادیوم افتتاح شده را دوباره افتتاح کند. اصولاً نبودن نود، همان طعم شیرین نبودن «آینه» را دارد؛ بدون آینه، همه ما زیباییم، یک سر و گردن از لئوناردو دی کاپریو سرتریم و مو لای درز خوشگلی هیچ کداممان نمی رود.
4- دیروز دوشنبه بود ، نه؟ حالا برخلاف رسم معمول و آن اعتیاد ننگین، شب را زودتر خوابیدیم. شاید توی رویاهایمان دیدیم نقش جهان و یادگار امام تکمیل شدند یا دیدیم فلان مربی لمپن سرانجام شاگردانش را از ضرب و شتم در ملاعام معاف کرد. خوابیدیم با این امید که هیچ بازیکنی ساعت 30: 12 شب از دیوار هیات فوتبال بالا نرود و قراردادش را با فلان تیم شهرستانی به امضا نرساند. خوابیدیم در این حال و هوا که هیچ کمک داور بدبختی که در راه اعزام به ماموریت تصادف کرده و قطع نخاع شده، تک و تنها باقی نماند و فراموش نشود. این دوشنبه ها را زودتر می خوابیم، شاید خواب دیدیم از این به بعد رنگینک فیفا را از پایین به بالا می خوانند و فوتبال ما هی دارد پیشرفت می کند. اگر نود نباشه ...... تنظیم برای تبیان: رضا سیگاری منبع : گل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 264]