واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: طلبگی این راه باشکوه(2)
کسی که میخواهد بزرگ و مقبول باشد، راه آن تواضع و فروتنی است . آسیبها و آفتهای راه 1 . تکبر تکبر احساسی است که نسبتبه فرد خارجی ایجاد میشود; برخلاف عجب و غرور که در درون آدمی است . البته اینکه برای دانش طلبگی ارزش قائل باشیم و هدفی را بالاتر از آن ندانسته و آن را بزرگ بشماریم، بسیار پسندیده و مطلوب است، اما در عین حال، احساس بزرگی نفسانی و کبریایی، ناشی از جهل و نادانی است . هنگامی که انسان، معرفتی از خود نداشته و عظمتحق را نبیند، دچار چنین حالت پستی میشود و ناچار، هم در چشم خداوند و هم اولیای او حقیر میگردد; زیرا کبریا و بزرگی فقط از آن خداست . کسی که میخواهد بزرگ و مقبول باشد، راه آن تواضع و فروتنی است . این روش، محبوبیت نزد خدا و خلق را در پی دارد . گر چه انسان با عمل صالح و اخلاص، نزد خداوند مرتبهای بزرگ پیدا میکند و حتی در ملکوت آسمانها بزرگ شمرده میشود، اما هرگز نباید اصل خود را فراموش کند که چه بوده و چه خواهد شد . چه زیبا فرمود امام علی (ع): «بیچاره فرزند آدم! سرانجام زندگیاش نامعلوم، علتبیماریاش ناپیدا و کردارش محفوظ (و ثبت میشود) . پشهای او را آزار میدهد و جرعهای آب یا غذایی، راه گلویش را میبندد (و خفهاش میکند) و عرق (کردن)، او را متعفن و بدبو میسازد .» هم چنین حضرت درباره یکی از دوستانش فرمود: «فلانی (ابوذر، یا فردی دیگر) در چشم من بزرگ بود; زیرا دنیا در چشم او کوچک و حقیر مینمود .» آری، همه خوبیها در تواضع است، چنانکه در کلمات ائمه اطهار تواضع همه ثمراتی را که ما در پی آن هستیم، به دنبال دارد، آنجا که میفرمایند: «تواضع لباسی از عظمت و مهابتبر تو میپوشاند .» «تواضع فضیلتها را منتشر میکند .» «تواضع در حال بزرگی مقام را میافزاید .» «تواضع حاصل شناختبزرگی خداست و آنکه تواضع ندارد، چیزی از این بزرگی درک نکرده است وگرنه خود را چیزی نمیدید .» این راز در کلام علی (ع) گشوده شد، آنجا که درباره صفات پرهیزکاران فرمود: «عظم الخالق فی انفسهم فصغر ما دونه فی اعینهم» ; بزرگی خداوند در درون اهل یقین، غیر او را در نظرشان کوچک نموده است . و اولین کسی که باید در نظر عارف کوچک شود، خود اوست . 2 . زینت گرایی و . . . تجمل گرایی در اصناف طلاب متفاوت است، این خصلت، خطری آشکار به شمار میرود . اولین زیان تجمل گرایی، افشای جدایی گفتار و عمل و تضاد عقیده و کردار شخص است; چرا که دیگر کسی به حرف آن فرد گوش نمیدهد و برای سخنان این طلبهنما اهمیت قائل نمیشود، بلکه باب تهمت، استهزا، غیبت و حتی رو دررویی را میگشاید . چقدر نارواست که استاد یا شاگردی، به خصوص از میان افراد متاهل، جواهرات یا مانتو و چادر جدیدش را به میهمانی چشمها بیاورد، آنگاه همو بخواهد درس معنوی بخواند و گفتارهای امام صادق و امام باقر (علیهمالسلام) و حضرت زهرا (علیهااسلام) را برای دیگران یادآور شود . نه، چنین چیزی ممکن نیست، مگر اینکه ما از مقصد، کاملا غافل شده و فقط از شیطان و نفس دستور بگیریم . زنان به خاطر خصوصیت زنانگی، علاقه به زینت و نیز جلوهگریای که در طبیعت آنهاست، باید آگاه باشند که این طبیعت، هرگز مجوزی برای رواج زینت و جلوهگری نیست; چون در تربیت دینی، خودسازی همین است که با طبیعتمان مبارزه کنیم و از حد طبیعت فراتر برویم . چنانکه مؤمن از حد غریزه بالا آمده و در حد وظیفه زندگی میکند . مگر نه اینکه روزه ماه رمضان نیز مبارزه با احساس طبیعی، یعنی گرسنگی و تشنگی است؟ شکل پیچیده این رفتار نادرست که در اثر نفس اماره پنهان عمل میکند، این است که خود را از نامحرم میپوشانیم و هر چه عقده داریم بر سر محرمان و دوستان طلبه و یا جلسات مذهبی خالی میکنیم . آیا هرگز فکر کردهایم که با آن ویژگی زنانه (علاقه به زینت) چه آتشی به زندگی برخی همراهان میزنیم که قادر به تهیه این زینتها نیستند . راستی چرا جلوه نمودن در نزد خدا و اولیای او را، با این جلوههای کاذب عوض نمودهایم . مداوای زینت گرایی 1 . شناخت ارزش خود; 2 . شناخت جهان قانونمند و با حساب، چنان که گذشت; 3 . شناخت ادامه زندگی یا معاد و آثار فسادها; 4 . شناخت دنیا که راه است; 5 . حجاب عنصر مقاومت در برابر هجوم بیگانه است . در اینجا مجال تفصیل و توضیح این موارد نیست، اما کسی که به شناختخود و استعدادهای عظیم خویش رسیده باشد، آنقدر وجود را برتر میبیند، که آن را جز با بهشت عوض نمیکند و از آن بالاتر، بر رضوان و خشنودی خدا دل میبندد و جهان را قانونمند میبیند و میداند که گناهان یک جا حبس نمیشوند و در هستی بازتاب دارند و هنگامی که فهمید دنیا «راه» است، در این راه، با زیبایی و زینت و اندام خود، گرد و خاک به پا نمیکند ، تا دلش از راه خدا منحرف نگردد . این است راز مراقبت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) در برابر یک نابینا و حتی سفارش درباره پوشیده بودن جنازهاش در هنگام تشییع، که از اسماء خواست، تابوتی بسازد تا در آن حجم بدن شریفش معلوم نگردد . آری! آن کس که حضور خدا را فهمید، بیتردید از بسیاری کارها حذر میکند، مگر آنکه غافل باشد، یا جاهل وگرنه چگونه است که ما از گناهانمان در برابر یک کودک شرمنده میشویم، ولی در برابر خدای حاضر و ناظر که ذرهای از کارهای ما بر او پوشیده نیست، شرم نمیکنیم! در مقامی که کنی قصد گناه گر ببیند کودکی از دور تو را شرمت آید، از گنه در گذری پرده عفتخود را ندری شرم بادت که خداوند جهان که بود واقف اسرار نهان نظرش بر تو بود بی گه و گاه چون کنی در نظرش قصد گناه منبع :حوزه نت تنظیم برای تبیان:مجید نقدی گروه حوزه علمیه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 332]