تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 26 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حقّ فرزند بر پدر ، آن است كه نام خوب بر او بگذارد و او را خوب تربيت كند و قرآن به...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816025098




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بیا اى صاحب عصر!


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بيا اى صاحب عصر!
ميلاد امام مهدي ( عج )
 باز هم غروب سرخ آدينه است و لحظه قبض و سنگينى روح بر قلب باز هم فارغ از تمام افكار زمينى با دلى آكنده از عشق به افق سرخ و خونين چشم دوخته‏ام و دلتنگ ديدار توام و آنقدر حرفهاى ناگفته برايت دارم كه گمان نمى‏كنم عمر مجال گفتن آنها به من دهد. هميشه احساس مى‏كنم در اين روز بيشتر به تو نزديك مى‏شوم و راحت‏تر مى‏توانم با تو صحبت كنم. همين چند دقيقه پيش پرستو را ديدم به سوى افق پر مى‏كشيد و شاد بود دليل شاديش را پرسيدم مى‏دانى چه گفت؟ پرستو مى‏گفت: كسى در باغى زيبا با دستهايى مهربان برايش لانه‏اى از شاخه‏هاى درخت عشق ساخته و او مى‏خواهد براى زندگى به آنجا برود. پرسيدم چه كسى؟ در كدام باغ؟ گفت تو فكر مى‏كنى ما پرستوها بى‏صاحب و آشيانه‏ايم؟ اگر يك عمر دربدرى مى‏كشيم و خانه بدوشى، همه‏اش به عشق ديدار و وصال معشوق است و اكنون است آن لحظه باشكوه وصال! و آنگاه پر كشيد و از ديد من دور شد. گويى پرستو نزد تو مى‏آمد، به حالش غبطه خوردم، كاش منهم روزى به ديدار تو بهترين بيايم، راستى برايت‏بگويم; ديشب در خواب شقايق را ديدم او نيز همانند من خون دل مى‏خورد آخر او بارها از عشق تو جان سپرده و با اشك پاك آسمان ديگر بار از قلب زمين روييده و زنده شده! مى‏دانى؟ مردم اسمش را گذاشته‏اند، گل هميشه عاشق! چون هميشه جامه‏اى سرخ از خون دلش بر تن دارد و هميشه مانند من عاشق عزيزى چون تو بوده. محبوبم! مگر نه اينكه مى‏گويند مى‏آيى! و دست مردم را مى‏گيرى و عاشقان را نوازش مى‏كنى پس بيا! بيا اى محبوب زيبا!اى خوبروى مه‏پيكر!بيا و دل تنگ مرا مونس باش، بيا و درد مرا درمان باش، بيا و چشم منتظر مرا با نور ربانيت نورانى كن، كه بهترين دلتنگيها، دلتنگى براى تو و شيرين‏ترين درد، درد فراق تو و زيباترين لحظه‏ها، لحظه‏هاى انتظار كشيدن براى تو، بهترين است و من حاضر نيستم ذره‏اى از درد تو را به آسانى از دست‏بدهم!نين دلنوازالله‏اكبر گوشم را مى‏نوازد و اميد بر فرج و ظهورت مى‏بندم اى بهترين،اى يوسف گمشده زهراعليهاالسلام.يادم مى‏آيد مادربزرگ هميشه مى‏گفت ما هر روز معشوقمان را مى‏بينيم چرا كه اگر نبينيمش سوى چشمانمان را از دست مى‏دهيم، آرى من نيز هر روز تو را مى‏بينم امابراستى به كدام چهره‏اى و در كدامين جامه كه هر روز تو را زيارت مى‏كنم كه هيچگاه سعادت شناخت تو را ندارم؟ باز هم از جا برمى‏خيزم، به آب ديده وضو مى‏كنم و سماتى بر سماء
ميلاد امام مهدي ( عج )
مى‏خوانم تا تسكين دل دردمندم باشد دعايى كه به گفته مادربزرگ فرجت را نزديكتر مى‏سازد. به هر حال نمى‏توانم دلتنگى نكنم زيرا با همه دردها و ناراحتيهايى كه در بردارد براى من دوست داشتنى است ديگر اشك مجالم نمى‏دهد و قطرات آن كه از عمق وجودم سرچشمه گرفته‏اند بر شيارهاى مورب گونه‏هايم سرازير مى‏شوند و قلبم را از هر چه غير از توست مى شويند و قلبم اكنون آنچنان زلال است كه مردن و منتظر ماندن برايش يكسان است . قلب من خواه‏با مرگ بخاطر تو پر شود خواه با انتظار براى تو! فرقى نمى‏كند، در اين هر دو ابديت عشق تو برپاست! براستى تو كيستى؟ تو كه در كنارم هستى بى‏آنكه تو را ببينم يا حداقل بشناسم، تو كه غالبا ديدارت مى‏كنم ! تو كيستى كه وقتى با تو صحبت مى‏كنم سكوت مى‏كنى و هيچ بر زبان نمى‏آورى ولى به اعماق قلبم نفوذ كرده و آنجا با من سخن مى‏گويى؟! بگو براستى تو كيستى؟ چگونه‏اى؟ كجائى؟ چه وقت مى‏آيى؟ آن زمان كه گل ستاره‏ها پرپر شدند؟ آن زمان كه همه رؤياهاى درخشان پرنده‏اى شدند و پر كشيدند؟ آن زمان كه تبر مرگ بر خاكم افكند و طاق آسمان فرو ريخت؟ آن زمان مى‏آيى؟ نه نه، چه عذاب‏آور است و چه تلخ و ناگوار، با من اينگونه نامهربان مباش و بيا، بيا و درد مرادرمان كن ! چشمهايم ديگر از اشك پر شده و افق را تار مى‏بينم و درخشش آسمان در قطرات اشكم محو مى‏شود، دلم طاقت نمى‏آورد مى‏خواهم فريادى از عمق جان برآورم و به همه بگويم ديگر تاب اين همه انتظار ندارم،ولى شيرينى و زيبايى و عظمت اين انتظار خوش همچون سنگى مقاوم در برابر سيلاب گريه‏هاى من‏نشسته پس اى پاكتر از زلال آب همچون ستاره‏اى پس از باران منتظرت مى‏نشينم و از تو مى‏پرسم; كه براستى چه وقت مى‏آيى؟ تا همه را از اينهمه ظلم و ستم و جور رهايى دهى! آن چه زمانى است كه تو: محبوب ما، سرور ما، صاحب ما و آقاى بزرگوار ما بر مسند زرين پادشاهى عالم عدالت مى‏نشينى! براستى اى صاحب عصر آن چه عصرى است؟ و در اين هنگام است كه طنين دلنوازالله‏اكبر گوشم را مى‏نوازد و اميد بر فرج و ظهورت مى‏بندم اى بهترين،اى يوسف گمشده زهراعليهاالسلام! دلنوشته اي از: مهرنوش بلاليانتنظيم براي تبيان: گروه دين و انديشه – حسين عسگري  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن