تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):آگاه باشيد كه دانش آينده، اخبار گذشته و درمان دردهايتان و نظم ميان شما در قرآن است. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816394951




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نادر سلیمانی و نقش های کمدی


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نادر سلیمانی و نقش های کمدی
نادر سلیمانی
نادر سلیمانی :برخی نقش‌هایم را دوست ندارم    بازیگر مطرح دوران اوج طنز تلویزیون این روزها گزیده كارتر شده، نادر سلیمانی كه یكی از اعضای گروه جوان برنامه «ساعت خوش» بود، همچنان اعتبار و محبوبیت خودش را در گرو حضور در آن مجموعه می‌داند. او پس از این‌كه با بردبارخان باغ مظفر به خانه‌های مردم برگشت، دوباره جایش را در جمع بازیگران مطرح باز كرد. سلیمانی بعد از برگشت البته ترجیح داد بیشتر در سینما باشد تا در تلویزیون؛ برای همین بی‌درنگ به پیشنهاد بازی در فیلم سنتوری به كارگردانی داریوش مهرجویی پاسخ مثبت داد. سلیمانی در عین حال كه رشته تحصیلی‌اش كارگردانی و بازیگری بوده، اما تاكنون تمركزش را روی نقش‌آفرینی گذاشته ‌است. حتی‌ عكاسی هم كه حرفه اصلی‌اش نیست از كارگردانی برایش مهم‌تر است. به طوری كه در هر پروژه‌ای كه حضور دارد، حتما دوربینش هم روی دوشش است. وی این روزها با یك نقش نامتعارف در فیلم سینمایی «پسرتهرونی» مهمان سینماهاست و در سریال «روزهای زیبا» هم بازی دارد. خب من گاهی هم عكاسی می‌كنم؛ به همین زودی هم یك نمایشگاه عكس خواهم زد. اصلا هرجا كه می‌روم، دوربینم با من است. چون به هیچ وجه بازیگر تك بعدی را دوست ندارم و معتقدم عكس ارتباط مستقیمی‌ با بازی انسان‌ها دارد.نادر سلیمانی با این‌كه زیاد اهل گفتگو نیست، این بار حاضر شد تا با «جام‌جم» به گفتگو بنشیند. گفتگویی كه می‌خوانید از ساعت 14روز عید مبعث شروع شد و تا 45/14 دقیقه ادامه داشت؛ درست یك طرف نوار كاست!آقای سلیمانی! شما مدتی به طور كلی از قاب دوربین دور بودید تا این‌كه با سریال باغ مظفر به تلویزیون برگشتید، برایمان می‌گویید این مدتی كه نبودید چه می‌كردید؟خب من گاهی هم عكاسی می‌كنم؛ به همین زودی هم یك نمایشگاه عكس خواهم زد. اصلا هرجا كه می‌روم، دوربینم با من است. چون به هیچ وجه بازیگر تك بعدی را دوست ندارم و معتقدم عكس ارتباط مستقیمی‌ با بازی انسان‌ها دارد.این ذوق عكاسی تاكنون به بازیگری شما هم كمك كرده است؟حتما كمك كرده، مگر می‌شود بی‌تاثیر باشد. من جاهایی رفتم و تصاویری گرفتم كه خیلی روی حس بازیگری من تاثیر داشته است.البته فكر می‌كنم در دانشگاه هم چند ترمی ‌را گذرانده باشید.بله، من رشته درسی‌ام هنر بوده؛ بازیگری و كارگردانی.همین‌كه شما به صورت تئوری بازیگری را شروع كردید، یعنی خواستید به عنوان یك كار حرفه‌ای نگاهش كنید.به عقیده من ‌كسی كه وارد این مقوله می‌شود، بهتر است هم از نظر تئوری و هم عملی كاملا تكمیل شود؛ البته نه مطلق، چون هیچ كس نمی‌تواند كاملا تكمیل شود، اما به هر حال وقتی كسی وارد هنر می‌شود باید طوری وارد شود كه بتواند استفاده‌های خوب را از این رشته ببرد. من هم روی همین اصل حركت كردم و به این می‌اندیشیدم كه انسان می‌تواند با هنر به چیزهایی كه دوست دارد برسد. دیگر این‌كه در هنر چیزهایی كه زاییده ذهن انسان است می‌تواند به وجود بیاید و طبیعتا این موضوعی است كه همه انسان‌ها دنبالش هستند؛ خلق كردن.حالا آن‌طور كه تصورش را می‌كردید به هدفتان رسیدید؟كاملا نه، اصلا نمی‌شود این را گفت كه كسی به هدفش رسیده و تكمیل شده است. اصلا كامل‌شدن غلو‌كردن است. چون هنر طوری است كه هر چه می‌روی به انتهای آن نمی‌رسی.در مدتی كه در سینما و تلویزیون فعالیت داشتید، فكر می‌كنید نقطه اوج كاری شما كجا بوده؟قطعا زمان ساعت خوش. آن موقع ما به نوعی آدم‌های محبوبی در میان مردم شدیم و هنوز هم از اعتبار و محبوبیت آن زمان داریم استفاده می‌كنیم.ببینید، طنز درمان تمام دردهاست. هروقت جامعه‌ای از طنز فرار كند، تنها راه بهبود بخشیدن به روحیات مردم را بسته است. طنز باعث می‌شود انسان 10 دقیقه یا بیشتر از خود بیخود شود و بخندد و طبیعتا با خنده آرامش بگیرد.شاید بشود گفت كه الان شما با برخی نقش‌هایتان مثل خان دایی در ساعت خوش همچنان در ذهن مردم هستید.به عقیده من رمز ماندگاری درست گام برداشتن روی تك‌تك پله‌هاست. باید درست قدم برداشت، نه این‌كه از پله اول بخواهیم روی پله چهارم برویم. هركس باشد این‌طور سقوط می‌كند. دیگر این‌كه هنرمند باید مردمی ‌باشد، باید این را بداند كه از مردم بوده و باید با آنها باشد و با آنها حركت كند. اصلا بازیگر باید گوی رنگی باشد، یعنی هر طرفی كه رنگ می‌چرخد هماهنگ باشد و همان رنگ شود، وگرنه از چشم می‌افتد.خوب كه دقت كنید می‌بینید كه از گروه بازیگران ساعت‌خوش هركس به سمتی رفت؛ كارگردانی، بازیگری و نویسندگی؛ اما شما فقط در بازیگری ماندید، نخواستید كار دیگری كنید یا نشد؟نه این‌كه نخواستم بروم، چرا خواستم، اما همیشه یك سری مشكلات به وجود آمده و نگذاشته كارم را انجام دهم. وگرنه من رشته‌ای كه خواندم بازیگری و كارگردانی است و نتیجتا نسبت به كارگردانی هم آگاهی دارم، ولی خب برخی چیزها پیش می‌آید كه اینجا جای بحث نیست، نمیدانم این را بگویم یا نه، اما بدترین روزهای زندگی من وقتی بود كه از كار ممنوع شدم. اما آن موقع هم از هنر دست نكشیدم، نمی‌دانم اسمش چیست؛ بیماری، شیفتگی، عاشقی یا...درست در هیاهوی همان اتفاقات به دلایلی نتوانستید به پیشنهاد مسعود كیمیایی پاسخ مثبت دهید.جالب است بدانید كه آن زمان پیشنهادهای خوبی از كیمیایی، صمدی، بیضایی و مهرجویی داشتم. یادم هست مهرجویی می‌خواست یك كار جنگی بسازد، حتی رفت خاطرات بچه‌های جنگ را هم جمع كرد، اما نشد كه نشد. به هر حال خیلی كارها قرار بود انجام دهیم كه متاسفانه با اشتباه بزرگی كه دیگران كردند، ما سوختیم و ساختیم.اما پس از حدود 12سال دوباره با پیشنهاد داریوش مهرجویی روبه رو شدید، از این تجربه صحبت كنید.من بعدها متوجه شدم كه آقای مهرجویی چه كارهایی در حق من كرده! همیشه وقتی می‌رفتم سر صحنه با دیدن مهرجویی خیلی استرس به من دست می‌داد، جایی واقعا قند خونم بالا می‌رفت، لب و دهنم خشك می‌شد و حتی از گفتن یك كلمه هم ناتوان می‌شدم. اما بعدها كه با ایشان صحبت كردم فهمیدم تمام این كارها را آگاهانه انجام می‌داد، یعنی عمدا به من استرس منتقل می‌كرده كه من به نقشم  كه یك معتاد به مواد شیمیایی بود  نزدیك تر شوم. هیچ وقت فكر نكردید كه با حضور در سنتوری توقعات از شما بالا رفته و نباید نادر سلیمانی را در پسر تهرونی دید؟برای من اول اصل هدف كاراكتر مهم است. اصلا هم به منفی یا مثبت بودن نقش فكر نمی‌كنم و كوتاه و بلندی نقش هم برایم مهم نیست، شاید نقش من در این فیلم 5دقیقه باشد. ولی تماشاچیان كه از سینما بیرون می‌آیند، می‌گویند دمت گرم! علت این دمت گرم، این است كه نقش را درست و بجا انتخاب كرده‌ام.البته پسرتهرونی تقریبا یك اكیپ حرفه‌ای را پشت كار دارد، حضور این گروه چقدر در انتخاب شما تاثیر داشت؟طنز درمان تمام دردهاست. هروقت جامعه‌ای از طنز فرار كند تنها راه بهبود روحیات مردم بسته می‌شودحتما خیلی مهم است. اتفاقا این هم یكی از اصل‌های انتخاب نقش است. به هر حال اگر قرار باشد رو به روی من یك نابازیگر قرار بگیرد، ناخودآگاه به نحوه نقش‌آفرینی من هم تاثیر می‌گذارد.این اصل‌هایی هم كه گفتید، پاسخ سوال مرا درباره حضور شما در سریال تلویزیونی روزهای زیبا داد، درباره نقشتان توضیح می‌دهید.نقش من در این فیلم در فلاش‌بك است؛ پسری كه راننده است و خیلی شیطان. او می‌خواهد عمه‌اش را از خانه‌ای نجات دهد كه همین مساله درگیری‌هایی را به وجود می‌آورد...فكر می‌كنید جواد افشار چه چیزی در شما دید كه برای این نقش انتخابتان كرد؟خب آقای افشار با خصوصیات من مثل تندمنشی و شیطنتم آشنا بودند؛ كلا من آدم شیطونی هستم! این نقش هم، نقش یك پسر شیطون و زبان باز و زبل است. حتما خیلی‌ها بهتر از من می‌توانستند بازی كنند، اما تشخیص گروه این بود كه من باشم.پس بتازگی از اجرای یك نمایش فارغ شده‌اید، یك فیلم سینمایی روی پرده و یك سریال هم روی آنتن دارید، خودتان كدام مقوله را می‌پسندید؟خب من شخصا دوست دارم تئاتر كار كنم. این نفس به نفس بودن تئاتر خیلی به آدم كمك می‌كند، اما از نظر دستمزد سینما نقدتر است و تلویزیون پول دادنش كمی‌ زمان‌بر. در این میان دستمزد پایین‌تر مال تئاتر است. در این صورت من هم به اجبار وارد سینما می‌شوم. البته شما كه می‌توانید از طریق عكاسی، روزنه‌های بین دستمزدهای سینما با تئاتر و تلویزیون را پر كنید.این را گذاشته‌ام برای زمانی كه از توان بازی‌ام كم شود؛ چون كسی كه پیر و افتاده‌تر می‌شود، حافظه‌اش كمتر می‌شود؛ عكاسی را گذاشته‌ام برای همین موقع.من واقعا از همه انتخاب‌هایم راضی نبوده‌ام. چون برخی را به ناچار به خاطر مشكلات مالی پذیرفتم. ولی همیشه معتقدم دستی هست به نام خدا كه همیشه كمكم كرده و نگذاشته زیاد منحرف شوم. طوری كه حتی در نقشی كه دوست نداشته‌ام هم تمام سعی خودم را كرده‌ام.شما چند وقت پیش یك نمایش هم روی صحنه داشتید، قصد ندارید دوباره تئاتر را تجربه كنید؟اتفاقا همین تازگی پیشنهادی هم داشتم از دكتر قطب‌الدین صادقی كه متاسفانه نشد در خدمتشان باشم. اما بزودی 2كار خواهم كرد؛ یكی این‌كه یك فیلم سینمایی خوب كار كنم و یكی هم كارگردانی یك تئاتر قوی را انجام دهم. متنش را دارم می‌نویسم كه امیدوارم زود تمام شود. تا ببینیم دوباره كی به ما اجازه كار می‌دهند؟یعنی شما خواستید كارگردان شوید و نشد؟من خواستم و هنوز هم می‌خواهم، ولی زمان اجازه نمی‌دهد، نمی‌دانم چه حالتی است. در عین حال امیدوارم بتوانم بازهم كارگردانی كنم. البته من این كار را كرده‌ام منتها نه برای تهران، برای شهرستان‌ها.آقای سلیمانی! حقیقتا تا به حال از این همه انتخاب در سینما و تلویزیون راضی بوده‌اید؟نه، اصلا نمی‌شود این‌طور گفت. من واقعا از همه انتخاب‌هایم راضی نبوده‌ام. چون برخی را به ناچار به خاطر مشكلات مالی پذیرفتم. ولی همیشه معتقدم دستی هست به نام خدا كه همیشه كمكم كرده و نگذاشته زیاد منحرف شوم. طوری كه حتی در نقشی كه دوست نداشته‌ام هم تمام سعی خودم را كرده‌ام.در میان این همه انتخاب ثابت كرده‌اید اولویت انتخاب‌هایتان كاراكترهای طنز بوده، به عنوان كسی كه سال‌ها در عرصه طنز فعالیت می‌كنید، الان وضعیت پرداختن به طنز در سینما را چطور می‌بینید؟ببینید، طنز درمان تمام دردهاست. هروقت جامعه‌ای از طنز فرار كند، تنها راه بهبود بخشیدن به روحیات مردم را بسته است. طنز باعث می‌شود انسان 10 دقیقه یا بیشتر از خود بیخود شود و بخندد و طبیعتا با خنده آرامش بگیرد.الان واقعا سطح طنزهای ما آنقدر هستند كه به مردم آرامش دهند؟اول حواستان باشد طنز و كمدی را با هم قاطی نكنید. طنز در عین حال كه شما را می‌خنداند به تفكر هم وا می‌دارد، اما كمدی باید لحظه‌ای از زندگی شما را با خنده تمام كند. به نظر من تفكیك این دو مقوله خیلی مهم است، اما متاسفانه كارگردان‌های ما كمتر دنبالش هستند. با این حال فكر می‌كنم بحث فروش از هر چیزی مهم‌تر شده است، البته الان!بله، جدیدا بحث، فقط بحث فروش است و متاسفانه محتوا نیست. اما فراموش نكنید فروش اصل اول سینماست؛ یعنی باید فروش باشد تا تهیه‌كننده برای فیلم بعدی كارگردان سرمایه‌گذاری كند. جالب است كه الان ارزش بازیگران هم از فروش فیلم حساب می‌شود؛ اما واقعا بازیگر ارزشش به این نیست. ای‌كاش یك روز می‌شد بازیگران وقتی در خانه نشسته‌اند پول بگیرند و وقتی سر پروژه‌ای هستند، پولی دریافت نكنند! این‌طوری بازیگر برای دغدغه این‌كه امروز پولش را بگیرد یا نگیرد چك و چانه نمی‌زند.بحث روی مقوله طنز بود؛ فكر می‌كنید طنز در سینمای ایران به جایگاه خودش رسیده است؟متاسفانه در سینمای ما، روی طنز خوب كار نشده. در تلویزیون چطور؟خب در تلویزیون اندك گروهی داریم كه دارند كار می‌كنند، بد هم نیست. اما متاسفانه گاهی به شكل‌هایی جلوی كارها گرفته می‌شود كه این روش درست نیست باید به سازندگان آزادی كافی داده شود تا آنها بتوانند كارهای مناسب‌تری بسازند .تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 466]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن