واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مقام علمى فاطمه(س) نويسنده: آيت الله مكارم شيرازيمنبع:برترين بانوي جهان فاطمه زهرا(س) محبت اولياى خداوند نسبت به افراد يك محبت ساده نيست، حتماً از عواملى سرچشمه مىگيرد كه مهمترين آنها علم و ايمان و تقوى است، علاقه فوق العاده پيامبر(ص) به دخترش فاطمه زهرا دليلى است بر وجود اين امتيازات بزرگ در اين بانوى نمونه جهان.از اين گذشته وقتى او مىفرمايد: «فاطمه برترين زنان جهان» يا «برترين زنان بهشت» است، كه مدارك آن در بحثهاى گذشته بيان شد، اين خود دليل بر اين است كه او از نظر علمى نيز سر آمد همه زنان جهان بود.وانگهى آيا فردى كه بمقامات والاى علم و دانش نرسيده است ممكن است رضاى او رضاى خدا، و غضب او غضب پرودرگار و پيغمبر باشد؟ كه در روايات پيشين به آن اشاره شده بود.علاوه بر همه اينها روايات مهمى در منابع معروف اسلامى وارد شده است كه از مقام ارجمند علمى اين بانوى بزرگ پرده برمى دارد مانند احاديث زير:28- ابونعيم در حديثى از پيغمبر(ص) نقل مىكند كه روزى به يارانش كرد و فرمود: «ما خير للنساء؟»: «چه چيز براى زنان از همه بهتر است؟»ياران ندانستند در جواب چه بگويند.على(ع) به سوى فاطمه(س) آمد و اين مطلب را به اطلاع او رسانيد.بانوى اسلام گفت: چرا نگفتى:خير لهن ان لايرين الرجال و لايرونهن:از همه بهتر اين است كه نه آنها مردان بيگانه را ببينند و نه مردان بيگانه آنها را» (با آنها جلسات خصوصى نداشته باشند).على(ع) بازگشت و اين پاسخ را به پيغمبر اكرم(ص) عرض كرد.پيامبر فرمود: «من علمك هذا»: «چه كسى اين پاسخ را به تو آموخت»؟!عرض كرد فاطمه(س).فرمود: «انّها بضعة منى» «او پاره وجود من است».اين حديث نشان مىدهد كه اميرمؤمنان على(ع) با آن مقام عظيمى كه در علوم و دانش داشت كه دوست و دشمن همه به آن معترفند و باب مدينه علم پيغمبر اكرم(ص) بود گاهى از محضر همسرش فاطمه(س) استفاده علمى مىكرد.اين سخن پيغمبر(ص) كه بعد از بيان احاطه علمى فاطمه(س) مىگويد: «او پارهاى از وجود من است» بيانگر اين واقعيت است كه منظور از «بضعة» تنها پاره تن و جسم نيست، كه بسيارى در تفسير حديث گفتهاند، بلكه فاطمه پارهاى از روح پيامبر(ص) و علم و دانش و اخلاق و ايمان و فضيلت او نيز بود، و پرتوى از آن خورشيد و شعلهاى از آن مشكات محسوب مىشود.29- در «مسند احمد» از «ام سلمه» (يا طبق روايتى ام سلمى) چنين آمده: «وقتى فاطمه (سلام اللّه عليها) بيمار شد همان بيمارى كه به وفاتش منتهى مىگشت، من از او پرستارى مىكردم، روزى حالتش را از همه روز بهتر ديدم، على(ع) به دنبال كارى رفته بود فاطمه(س) به من فرمود: آبى بياور تا غسل كنم، آب آوردم و او غسل كرد، غسلى كه بهتر از آن نديده بودم، سپس فرمود: لباسهاى تازهاى براى من بياور، لباسها را آوردم، و به او دادم، و او پوشيد».سپس فرمود: بسترم را در وسط اطاق بيفكن، من اين كار را كردم، او دراز كشيد و رو به قبله كرد، و دستش را زير صورتش گذاشت، سپس فرمود: اى ام سلمه «ام سلمى» من الان از دنيا مىروم (و به ملكوت اعلى مىشتابم) در حالى كه پاك شدهام، كسى روى مرا نگشايد.«اين سخن گفت و چشم از جهان پوشيد»!اين حديث بخوبى نشان مىدهد كه فاطمه از لحظه مرگش آگاه و باخبر بوده، و بى آنكه نشانههاى آن در او باشد، آماده رحلت از اين جهان گشت، و از آنجا كه هيچكس لحظه مرگ را جز به تعليم الهى نمى داند اين نشان مىدهد كه از سوى خدا به او الهام مىشد.آرى، روح او با عالم غيب مربوط بود. و فرشتگان آسمان با او سخن مىگفتند.بعلاوه مطابق روايات گذشته حتى او از مريم دختر عمران و مادر حضرت عيسى مسيح برتر بود، و همين امر كافى است، زيرا قرآن با صراحت مىگويد مريم با فرشتگان خدا سخن مىگفت (آيات متعددى در اين زمينه در سوره مريم و آل عمران وجود دارد).بنابراين فاطمه(س) دخت گرامى پيامبر اسلام(ص) به طريق اولى بايد بتواند با فرشتگان آسمان هم سخن شود.پىنوشتها:1. حلية الاولياء ج 2 ج .402. «مسند احمد» بن حنبل ج 6 ص 461 اين حديث را «ابن اثير» در (اسد الغابة) و جمعى ديگر از كتب خود آوردهاند.3. البته دلائل علم و دانش گسترده و فوق العاده آن حضرت در روايات شيعه وضع ديگرى دارد كه در زندگينامه آن بزرگوار قبلا گفته شد.
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 354]