واضح آرشیو وب فارسی:برترینها: پيشگويي شهرام شكيبا براي سال 90 پرويز پرستويي حق ندارم كار بد بازي كنم در هر نقشي كه فكرش را بكنيد بازي كرده؛ از تاجر و فقير و قاتل بگير تا رزمنده جنگي! آنچه درباره او ميگويند، اين است كه به اعتقاد خيليها، پولسازترين و البته پركارترين بازيگر سالهاي اخير سينما و تلويزيون بوده است؛ براستي او بهترين است
چاه زنخدان قديميها يك چيزهايي را به يك چيزهايي تشبيه ميكردند كه آدم هاجوواج ميماند، مثلا مژههاي يارشان را به تير تشبيه ميكردند. حالا تو خودت هر كه را دوست داري در نظر بگير درحالي كه دانه دانه مژههايش تير باشد، عوض ابروهايش هم كمان بگذار، جاي چشمهايش هم نرگس، لبهايش را هم بردار جايش يك غنچه بگذار. حالا همان عزيزي كه حاضر بودي 2ساعت بدون چتر زير باران سر خيابان منتظرش باشي كه يك نظر نگاهش كني، اگر با اين شمايلي كه شعراي قديمي گفتهاند به خوابت بيايد، قبض روح نشوي دستكم سكته ناقص مغزي و سكته كامل قلبي را فيالمجلس بغل خواهي كرد. يك چيز ديگري هم بوده كه قديميها خيلي دوستش داشتهاند؛ آن هم چاله روي چانه است كه به آن ميگفتند «چاه زنخدان». گويا در روزگار گذشته اين چاله در چهره بانوان زياد ديده ميشده كه اينقدر دربارهاش شعر ميگفتند اما الان اصلا به چشم نميآيد. شايد چون مد نيست آن را با كرم پودر پر ميكنند. اما درعوض آقايان هنوز چاه زنخدان دارند. نمونهاش هم همين كه در بين فهرست 10 نفرهاي كه دوستان از ستارگان تهيه كردهاند و جلوي من گذاشتهاند، دستكم دوتايشان از اين چاهها دارند؛ رضا كيانيان و پرويز پرستويي. در سال 90 پرويز پرستويي همان قد و هيكلي را دارد كه در سال 89 داشت، رنگ چشمهايش همان است كه در سال گذشته بوده، حالت چشمهايش هم همان است، يعني هر وقت او را ببيني انگار همين 5دقيقه پيش گريه مفصلي كرده است. چاه زنخدانش هم به عمق و قوت خودش باقي است. پس لابد در سال 90 هم مهمترين سوال زندگي من همچنان اين است كه پرستويي وقتي ريشش را ميتراشد با چاه زنخدان عميقش چه ميكند. پرستويي در سال 90 هم همچنان محبوب و دوستداشتني است. او مجري تلويزيون يا سياستمدار نيست كه يك روز برفراز بام باشد و فردا در زيرزمين. او هميشه هرجا كه برود قدر ميبيند و بر صدر مينشيند. براي اينكه پيشبيني كني پرستويي در سال 90 چكار خواهد كرد، بايد بتواني پيشبيني كني كه محمدرضا هنرمند و ابراهيم حاتميكيا تصميم دارند سال ديگر چه كارهايي را انجام دهند، اما او كار فرعياش در سينما، بازيگري است كه چندان قابل پيشبيني نيست. كار اصلي او در سينما تلاش براي آشتي دادن سينماگران و جمع كردن همه آنها زير يك سقف است. پرويز پرستويي در سال 90 در كار فرعياش همچنان كامروا و در كار اصلياش همچنان ناكام خواهد ماند. توصيه: در سال 90 خواهش ميكنم، تلاش نكنيد كه جناحين سياسي يا سينماگران را زير يك سقف جمع كنيد. از قديم گفتهاند «آتش و پنبه را كنار هم نگذاريد.» پرویز پرستویی پر افتخار ترین بازیگر سینما نحوه راهيابي به سينما فعاليت هنرياش را از سال 1348 با اجراي نمايش در مراكز رفاه، كاخ جوانان و كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان آغاز كرد. براي نخستين فيلمش (ديار عاشقان)، ديپلم افتخار بازيگر نقش دوم را در دومين جشنواره فجر گرفت. ويژگيها و خصوصيات يك تيرماهي او پدري فداكار و تودلبروست. با اين وجود احساسات او بيشتر مادرانه است تا پدرانه! مثلا پس از يك روز سخت كاري، در خانه پيشبند ميبندد و بدون نق و نوق براي بچهها آشپزي ميكند! او از اعضاي خانواده مراقبت ميكند، آخر هفته بچهها را بيرون ميبرد و حتي از قناري هم مواظبت ميكند. ذاتا پدر است و برايش خيلي سخت است كه خودش بچه نداشته باشد. جديدترين مصاحبهها (منبع: دوهفتهنامه سيبسبز) هنوز وقتي همايون بهزادي(ستاره سابق تيم ملي و پرسپوليس) را ميبينم، كيف ميكنم. وقتي ميآيند جايي مينشينند و صحبت ميكنند، ميبينم كه اصلا سر سوزني ماديات در زندگيشان جايي نداشته. الان جوانان و نوجوانان ما آرزويشان اين است كه بشوند فلان فوتباليست! قضيه بيشتر مادي شده. خودم را هنرمند نميبينم، هنوز هم خودم را هنرجو ميدانم. هميشه اعتقاد دارم كار بعدي من، تعيينكننده است. شايد الان بازيگر خوبي باشم اما معلوم نيست سر كار بعدي هم بازيگر خوبي باشم! در اين دنياي گل و بلبلي و حسينقليخاني، ناچارم كار كنم. الان ديگر پيش خودم عهد كردم فقط زماني كه تمام عوامل يك فيلم سينمايي خوب باشند اين بيننده بدهم. شده ماهها بيكار بودم و مشكلات مالي پيدا كردم اما با خودم كنار آمدم. البته كارهايي هم كردم كه ايدهآل نبود. اما هميشه حساب كردم تماشاچي فيلم من كلي هزينه ميكند تا با خانوادهاش يك فيلم سينمايي خوب ببيند. كلا آدم كمفروشي نيستم. در زندگي شخصيام هم همينطور است. فشار كاري و استرسهايي كه در كار سينما به ما وارد ميشود، بالاست. البته شايد من يك مقدار فشار مضاعف بهخودم وارد ميكنم ولي غيراز اين نميشود. اگر سر پروژه كاري استرس نداشته باشم، يك مقدار سوالبرانگيز است! اصولا آدمي هستم كه سرصحنه از وجودم خرج ميكنم. بعضي اوقات روي صحنه و مقابل دوربين آنقدر استرس دارم كه كسي باور نميكند! به من انتقاد ميكنند چرا با اين سابقه باز هم استرس داري؟! تنها جوابي كه به آنها ميدهم، اين است كه اگر ديگر استرس نداشته باشم، يك جاي كار ميلنگد! آخرين تئاتري كه كار كردم، «فنز» بود. اين تئاتر ديالوگهايي داشت كه ماراتن بود. اصلا جوري ديالوگها را نوشته بودند كه تعمدي ماراتنگونه باشد. يادم ميآيد آن دوران چند نفر از پزشكاني كه در مركز قلب با هم آشنا شده بوديم، براي تماشاي تئاتر به سالن آمدند. پس از پايان تئاتر وقتي اين دوستان به پشت صحنه آمدند، از من پرسيدند: «با چه مجوز پزشكي اين فشار را تحمل ميكنم؟» خودم، خودم را تشويق يا تنبيه ميكنم. خودم، خودم را اصلاح ميكنم، خودم از خودم انتقاد ميكنم! آدمها هميشه يك دعاي «وانيكاد» دارند كه صبحها ميخوانند. من هم «وانيكاد» خودم را دارم. صبحها با خودم زمزمه ميكنم: «پرويز پرستويي، اين كاري كه داري ميكني، نخستين و آخرين كارته. » هميشه با خودم عهد كردم «حق نداري كار بد بازي كني»، «حق نداري بازيات بد باشه». حاشيههاي زندگي خصوصي چند وقت پيش در يكي از بيمارستانهاي بزرگ تهران، تحت عمل جراحي باز قلب قرار گرفت. هنگام بازي در سريال آشپزباشي، به خاطرصدمه به ديسك كمر، حسابي اذيت شد. تعداد نتايج بعد از جستوجوي نام او در گوگل: 113 هزار تا دستمزد: 40 تا 50 ميليون تومان (منبع: روزنامه جامجم) پرفروشترين فيلم فيلم مارمولك ساخته كمال تبريزي ۷۰۰ ميليونتومان دلمشغولي اصلي: انجام امور خيريه فيلمگرافي مهمترين فيلمهاي سينمايي آدم برفي (۱۳۷۳)، ليلي با من است (۱۳۷۴)، آژانس شيشهاي (۱۳۷۶)، مرد عوضي (۱۳۷۷)، موميايي ۳ (۱۳۷۸)، آب و آتش (۱۳۷۹)، ديوانه از قفس پريد (۱۳۸۱)، دوئل (۱۳۸۱)، مارمولك (۱۳۸۲)، به نام پدر (۱۳۸۴)، كتاب قانون (۱۳۸۷)، بيست (۱۳۸۷)، سيزده ۵۹ (۱۳۸۸) شناسنامه شخصي پرويز پرستويي، متولد ۲ تيرماه ۱۳۳۴، چارلي- همدان، بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون منبع : زندگی ایده آل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترینها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]