پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850258793
خاطرات حجه الاسلام مروی از رهبر انقلاب
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: خاطرات حجه الاسلام مروی از رهبر انقلاب مشهد خدمتشان بودیم. سر ناهار بود. موقع اخبار تلویزیون بود. اخبار ساعت 2 بعد از ظهر، این مراسم غبارروبی ضریح مطهر حضرت رضا (علیهالسّلام) را نشان میداد. ظاهراً شب قبلش هم نشان داده بود. باز فردا ظهر هم نشان داد. من آنجا خدمتشان نشسته بودم. ایشان فرمودند چند بار یك برنامه را نشان میدهند؟! چقدر افراط میكنند در نشان دادن برنامههای ما! من دیدم خود ایشان هیچ اقبالی به این چیزها اصلاً ندارند.
با انتشار خبری مبنی بر اینکه یک دانشجو در حضور رهبر معظم انقلاب به ذکر انتقاداتی پرداخته است برخی رسانه ها به بی سابقه بودن این ماجرا و حتی به انتشار اخباری مبنی بر برخورد با این دانشجو پرداختند.به گزارش «فردا» این نحوه برخورد رسانه ای در حالی است که سابقه تاریخی نحوه برخوردهای رهبر انقلاب با انتقادات حکایت از استقبال ایشان از این فضا دارد.در این خصوص بازخوانی گفتگوی حجتالاسلام والمسلمین احمد مروی، معاون ارتباطات حوزهای دفتر مقام معظم رهبری که با ویژه نامه سال گذشته "جام جم" انجام شده می تواند برخی از ابعاد این ویژگی شخصیتی زهبر انقلاب را روشن نماید.در بخش هایی از این مصاحبه احمد مروی درباره منابع خبری و اطلاعاتی ایشان و نحوه انتقال اعتراضات به رهبر انقلاب می گوید:این گزارشها دو بخش است؛ یكی از كانالهای رسمی است. یك بخش هم در دفتر داریم به عنوان معاونت ارتباطات مردمی كه در دوره ریاست جمهوری حضرت آقا هم بود و الان هم هست كه خیلی هم گسترده و فعال است.ایشان به همه روِسای جمهور هم همیشه توصیه میكنند كه این ارتباطات مردمی را تشكیل بدهند. خوب، این ارتباطات مردمی، هم نامههایی است كه مردم میفرستند، هم تلفنهایی است كه میزنند كه همه ثبت میشود. بعداً تلخیص میشود و خدمت آقا داده میشود. در این نامهها و تلفنها، خیلی از حرفهای مردم هست، نظراتشان، مشكلاتشان، گرفتاریهایشان، انتقاداتشان، همه هم بدون سانسور، خلاصه میشود و در یك جزوه، هر روز مسئول ارتباطات مردمی خدمت آقا تقدیم میكند، صبح به صبح روی میز آقا میگذارند كه این خودش یك دریچه بزرگی است به سوی همه مردم.یك وقتی یادم هست یكی از دولتها دولت آقای هاشمی یا آقای خاتمی - خدمت حضرت آقا بودند. ایشان فرمودند من بعضی از طرحهایی و نظراتی را كه به آن میرسم، بر اساس همین اطلاعاتی است كه از همین ارتباطات مردمی به دست من میرسد. میبینم عجب نكات خوبی است. من كاملاً استفاده میكنم.وی در ادامه می افزاید: غیر از این، هر كدام از دستگاههای سیاسی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی در كشور، به نوعی گزارشهای كاری خودشان را شرایطشان، موقعیتشان، وضعیتشان، تحلیلهایشان، پیشنهادها و انتقاداتشان را برای آقا میفرستند. از این دستگاههای رسمی هم همه نوع گزارش میآید و همه اینها خدمت آقا داده میشود.مروی در ادامه با بیان اینکه من واقعاً نمیدانم خدا چه بركتی به وقت ایشان داده كه ایشان این همه فرصت میكنند و اینها را میخوانند. این خیلی عجیب است، به ذکر خاطره ای پرداخته و می گوید: یك وقتی حضرت آقا مقالهای را در مجلهای خوانده بودند و این مقاله را خیلی پسندیده بودند یك بحث فقهی روز راجع به همین مباحث تولید نسل و ... بود. حضرت آقا نوشته بودند كه نویسنده این مقاله را پیدا كنید و ببینید كیست و از او تشكر كنید، عجب مقاله خوبی نوشته است. ما رفتیم نویسنده این مقاله را كه یكی از طلبههای جوان قم بود، پیدا كردیم. گفتیم این مقاله شما را حضرت آقا خواندند و خواستند از شما تشكر كنیم. ایشان تعجب كرد. یك طلبه گمنامی است. حضرت آقا را هم هیچ وقت ندیده و ایشان هم او را نمیشناختند! گفت حضرت آقا چطور مقاله مرا خواندند، من تعجب میكنم، آن هم مقاله من در یك مجله، من هم یك آدم گمنام! حالا یك كسی نام و نشان دار است، مقالهای مینویسد، تحلیلی مینویسد، مخاطب را جذب میكند كه ببیند چی نوشته شده اما خواندن مقاله یك طلبه گمنام از سوی رهبری، خیلی تعجب دارد. گفت من تشكر حضرت آقا برایم خیلی ارزشمند است و اینكه ایشان این مقاله را خواندند و این وقت را گذاشتند، برایم خیلی جالب است كه رهبری، این جور در همه عرصهها حضور دارد.معاون ارتباطات حوزهای دفتر مقام معظم رهبری در ادامه می گوید: افراد مختلف هم با آقا دیدار دارند. اینكه بگوییم توده مردم، همه، به صورت مستقیم با حضرت آقا ارتباط دارند، این نیست. امكانپذیر هم نیست، امّا اینكه بگوییم نمایندگانی از بخشهای مختلف مردم با ایشان ارتباط دارند غیر از این دستگاههای رسمی این هم مبالغه نیست. یعنی از قشرهای مختلف مردم، هر كدام به نوعی مستقیم با آقا ارتباط دارند. یا میآیند با آقا صحبت میكنند یا به آقا نامه میدهند و ایشان هم مقیدند بخوانند. گاهی وقتها آقا دستوری میدهند، همه ما در دفتر تعجب میكنیم كه از كجا دست حضرت آقا رسیده است. این جور نیست كه مطالب و گزارشهایی كه به ایشان داده میشود، از كانال دفتر یا از كانال فقط دستگاههای رسمی دولت باشد. ابداً این طور نیست. به موازات این، افراد با آقا دیدار میكنند و با واسطههایی با آقا مرتبطند. همین درس حضرت آقا، یكی از بركاتش همین ارتباط یك بخشی از مردم با آقا است. نامههایشان را میدهند، آقا هم مقیدند بخوانند.وی در ذکر خاطره دیگر می گوید: من خاطرهای دارم عرض بكنم. سال 70 حضرت آقا به قم مشرف شده بودند و در فیضیه مستقر بودند، در كتابخانه دیداری با جمعی از طلبههای جانباز داشتند. بعد آمدند بالا نماز و ناهار و در اتاق استراحت میكردند. مرا صدا زدند. رفتم خدمتشان. دیدم یك نامه هفت هشت صفحهای از این كاغذهای بزرگ، با خط ریز نوشته شده بود. این نامه را یك جانباز به ایشان نوشته بود و در همان دیدار به آقا داده بود. ایشان آن نامه را میخواندند. فرمودند این نامه را یكی از این جانبازانی كه پایین بودند، به من دادند و نامهاش هم مفصل، امّا شیرین است. میخواهم همهاش را بخوانم. بعد به شما میدهم. به آن رسیدگی كنید. بعد فرمودند در این نامه، از دفتر ما گرفته تا بقیه، همه را زیر سؤال برده، هیچ كسی را مصون نگذاشته و خیلی چیزها گفته است! ببینید، ایشان اولاً نامه هفت هشت صفحهای طولانی را نفرمودند برای من خلاصه كنید. بعد در این نامه همهاش انتقاد به دستگاههای حضرت آقا بوده. فرمودند این نامه شیرینی است! خوب، طلبه جانبازی از روی احساس مسئولیت، نامه نوشته، حضرت آقا خوشحال از این بودند!مروی ادامه می دهد: بنابراین كانالهای مختلف هست كه به آقا گزارشها داده میشود و ایشان هم مقیدند نامههایی كه به دست خود ایشان میرسد را بخوانند، خوب، رسانهها و اینها هم كه هر كدام به نوعی باز مطالبشان خدمت آقا میرسد مجلهها، رسانهها، كتابها معمولاً كتاب برای ایشان زیاد میآید. بسیاری از افراد كتاب كه مینویسند، یك نسخه برای ایشان میفرستند. حضرت آقا تورقی میكنند و در فضای این كتاب قرار میگیرند. این جور نیست كه كتاب یا مجلهای كه میآید، ایشان در قفسه بگذارند. نه، تورقی میكنند و در اشرافشان بر حوزه فرهنگ كشور و آنچه در حوزه فرهنگ میگذرد مسائل فیلم، سینما، كتاب، مجله - مقالات روزنامهها مؤثر است. ایشان كاملاً به روز هستند و واقعاً برای ما اعجابآور است كه خدا بركتی به وقت ایشان داده كه گاهی ماها آن قدرها فرصت نمیكنیم.حجت الاسلام مروی در ادامه به بیان خاطرات زیبایی از نگاه رهبری به نحوه پوشش اخبار ایسان از صداوسیما می پردازد: یك وقتی برخی از ائمه جمعه و بعضی روحانیون اصرار میكردند كه چون درسهای بعضی از مراجع بزرگوار تقلید، از رادیو معارف پخش میشود، درسهای آقا را هم پخش كنید. خیلیها اصرار داشتند كه چرا درس آقا پخش نمیشود. عرض كردیم این از آن مسائلی است كه باید خود آقا نظر بدهند. ما نمیتوانیم. من رفتم خدمتشان و مطلب را عرض كردم. حضرت آقا فرمودند درس همه پخش میشود؟ عرض كردم نه، درس فلان آقا و فلان آقا و فلان آقا، درسهای فقهشان پخش میشود. این سه نفر درسشان پخش میشود. ایشان فرمودند اگر رادیو، آن امكان را داشت كه درس همه آقایان را پخش كند، درس ما را هم آخرش پخش كنند. اگر نه، این هنر نیست كه چون رادیو و تلویزیون در اختیار ما هست، ما درس و برنامههای خودمان را مرتب پخش كنیم. نه، درس ما ضرورتی ندارد پخش بشود و این را آقا نپذیرفتند.باز در همین قضیه من خاطرهای دارم. مشهد خدمتشان بودیم. سر ناهار بود. موقع اخبار تلویزیون بود. اخبار ساعت 2 بعد از ظهر، این مراسم غبارروبی ضریح مطهر حضرت رضا (علیهالسّلام) را نشان میداد. ظاهراً شب قبلش هم نشان داده بود. باز فردا ظهر هم نشان داد. من آنجا خدمتشان نشسته بودم. ایشان فرمودند چند بار یك برنامه را نشان میدهند؟! چقدر افراط میكنند در نشان دادن برنامههای ما! من دیدم خود ایشان هیچ اقبالی به این چیزها اصلاً ندارند.مروی در ادامه می گوید: یكی دیگر از مطالب شنیدنی، برخوردهای آقا با مخالفینشان هست كه در این قضیه هم حضرت آقا انصافاً یك سعه صدر و یك بزرگواری ویژهای دارند و سینه ایشان از هر گونه كینه و عقده و ناراحتی از هر كس پاك است، مثل آینه، صاف است، خدا میداند. من بارها شده خدمت ایشان، به تناسب وضعیت و مسئولیتم در دفتر و حوزه كاریام، راجع به بعضی از روحانیون با ایشان صحبت كردم. وضعیتشان و گرفتاریهایشان را گفتم كه یك توجهی به آنها بكنیم. بعضیها را ایشان شناختند، فرمودند بله، این آقا مثلاً در فلان جا قبل از انقلاب عجب منبرهایی علیه ما میرفت. چه سخنرانیهایی علیه ما میكرد. چه كارها! چون ایشان از ناحیه بخشی از متحجرین در مشهد، حقیقتاً در فشار بودند؛ خودشان یك وقت چنین مضمونی را داشتند كه من از ناحیه این متحجرین و مقدس نماها در مشهد، بیشتر تحت فشار و اذیت و آزار بودم تا ساواك! ساواك این قدر مرا آزار نمیداد.وی تاکید می کند: من یك مورد، سراغ ندارم خدمت ایشان رفته باشم و راجع به یك روحانی یا كسی صحبت كرده باشم و توجهی را از آقا به او خواسته باشم و آقا بفرمایند نه، این جزو مخالفین ما بوده و این با ما نبوده و اعتنا نكنید. من سراغ ندارم. با اینكه زیاد هم رفتم و عمدتاً این جور افراد را سراغشان رفتم و حضرت آقا فرمودند بروید سراغشان و به آنها توجه كنید.در همین سفر مشهد سال گذشته (اردیبهشت سال 86)، دیدار علما با ایشان بود. همه علما و برجستگان حوزه مشهد بودند اما آقازاده یكی از آقایان و علمای مشهور مشهد، در جلسه ما نبود. ببینید، ایشان حواسشان هم جمع است و پرسیدند چرا فلانی نبود؟ عرض كردم مثل اینكه ایشان به خاطر سوابقی كه داشته، چون میگفتند مقداری با دستگاه حكومت در زمان طاغوت، ارتباطاتی دارد، دعوتش نكردهاند. حضرت آقا فرمودند چرا دعوت نكردند؟ یعنی ایشان اصلاً نسبت به آن افراد كه ایشان را اذیت كرده بودند، هیچ در دلشان چیزی ندارند و واقعاً دل پاك و صافی دارند.باز خاطره دیگری دارم از ایشان، راجع به همین دردها و مشكلات مردم. یك شب جمعه بود. من قم بودم. ساعت 78 بود. من نماز مغرب و عشایم را خوانده بودم و خواستم بیایم تهران. دیدم تلفن زنگ زد. تلفنخانه دفتر تهران بود. گفتند حضرت آقا با شما كار دارند. حالا ببینید شب جمعه، خود آقا تماس گرفتند! من گفتم خدایا چه اتفاقی است؟ چه مسئله مهمی است كه خود ایشان شخصاً میخواهند با بنده صحبت بكنند. باید امر مهمی باشد.فرمودند كجا هستید؟ من عرض كردم قم هستم و دارم میآیم تهران. فرمودند از خانواده فلان آقا خبر دارید، آن آقایی كه چندی قبل فوت كرده؟ عرض كردم زمان حیاتش ما گاهی احوالی از ایشان میپرسیدیم، تفقدی میكردیم. ولی الان چند ماهی كه فوت كرده، نه، ما نرفتیم سراغش. ایشان فرمودند چرا نرفتید؟فرمودند خیلی خوب، پس همین امشب بروید احوالشان را بپرسید. عرض كردم من امشب كه قم هستم، تا برسم تهران میشود آخر شب. شاید خیلی وقت مناسبی نباشد. شنبه انشاءالله میروم. فرمودند نه، شنبه دیر است. فردا جمعه بروید. نگذارید این كار عقب بیفتد. فردا بروید. با اینكه وضعیت آنها هم یك وضعیت خیلی حادّی نبود كه من باید حتماً میرفتم. من روز جمعهاش رفتم و آن دستور ایشان را انجام دادم و روز شنبه یا روز بعد كه خدمت ایشان رسیدیم، ایشان فرمودند آن كار انجام شد؟ عرض كردم بله آقا، روز جمعه رفتیم انجام دادیم. ایشان دیگر خیالشان راحت شد.در مورد حفظ بیتالمال، باز هم خاطرهای دارم. حضرت آقا تا الان حاضر نشدهاند رساله بدهند، ما هم خیلی تلاش كردهایم و واقعاً هم ما در زحمت هستیم. حدود شصت هفتاد نفر در تهران و در دفتر قم پاسخ به سؤالات شرعی میدهند و نمیتوانیم به همه جواب بدهیم. من همین جا از همه مردم و از همه مقلدین آقا به سهم خودم عذرخواهی میكنم كه واقعاً امكاناتمان بیش از این نیست. نمیتوانیم ساز و كاری بیش از این فراهم كنیم كه بتوانیم پاسخگوی سؤالات شرعی مردم باشیم. امیدواریم انشاءالله حضرت آقا بپذیرند و رسالهای آماده كنند و بنویسند. چند سال پیش جزوهای را آقای فلاحزاده آماده كرده بود درباره مسائل اختلافی بین فتوای ایشان و حضرت امام كه این برای خیلی از مقلدینش راهگشا بود. یك جزوه تقریباً ده بیست صفحهای. ما گفتیم چون این جزوه میخواهد چاپ بشود، باید اجازه حضرت آقا باشد، لذا بردیم خدمت ایشان و گفتیم اجازه میفرمایید این را آقای فلاحزاده میخواهند چاپ كنند؟ این جزوه، مدتی نزد حضرت آقا بود و آقای فلاحزاده با ما تماس میگرفت. تا یك دفعه خدمت آقا رفتم، گفتم در باره این جزوه لطفاً جواب بدهید كه ما چه كنیم؟ آقا فرمودند آیا ضرورت دارد این چاپ بشود؟ عرض كردم این حداقل چیزی است كه باید ما چاپ كنیم. چارهای نیست. فرمودند خیلی خوب، من به دو شرط اجازه میدهم؛ یك، اسمی از مهر من و دفتر من روی این، نباشد. دوم، یك ریال هم ما پول نمیدهیم؛ نه من پول دارم، نه دفتر پول بدهد. اگر خود آقای فلاحزاده پول دارد، خودش چاپ كند.یكی از نكاتی كه لازم است بگویم، اشراف حضرت آقا به مسائل مختلف است. این هم خیلی جالب است. یعنی برای همه آنهایی كه از قشرهای مختلف، فرهنگیها، هنرمندان، شعرا، قرّاء، روحانیون، دانشگاهیها، خدمت حضرت آقا رسیدهاند، اشراف و آگاهی ایشان به مسائل جداً جالب بوده است. ببینید حضرت آقا در ملاقاتهای تخصصی با قشرهای مختلف دارند، كلیات بیان نكردهاند. یعنی نصیحت كلی نكردند. بلكه مثل یك كارشناس عالم و آگاه، در آن حوزه وارد شدهاند و نظر دادهاند. چند سال پیش كارگردانها و اصحاب هنر و سینما آمدند. حضرت آقا صحبت زیبا و كارشناسانه كردند. ما در همه حوزهها این را از آقا دیدهایم. یك روز جمعی از گروه فضلای رشته فلسفه` حوزه، خدمت ایشان آمدند. یك ملاقات دو سه ساعتهای بود. پخش نشد. رسانهای نشد. آنان برجستگان رشته علوم عقلی در حوزه بودند. خوب، جلسه تخصصی بود. آنجا حضرت آقا در مباحث فلسفه و تاریخ و زندگی بعضی از فلاسفه، آن چنان مسلط و آگاهانه و زیبا صحبت كردند كه این آقایانی كه رشتهشان همین است، بعدا به من فرمودند ما اسم بعضی از این آقایان را كه جزو علمای فلسفه هستند، نشنیده بودیم. حضرت آقا قضایایی هم از زندگی آنها تعریف كردند، در صورتی كه ما اسم اینها را هم نشینده بودیم. یعنی در هر دیداری، خصوصاً دیدارهای تخصصی كه با حضرت آقا انجام میشود، ایشان به عنوان یك كارشناس خبره و آگاه در این حوزه، حرف میزنند و نظر میدهند كه برای آنان هم قابل استفاده است.در مورد نامههایی كه به حضرت آقا میرسد، ایشان عنایت دارند كه این نامهها حتماً جواب داده بشود، مخصوصاً نامههایی كه به دست خودشان میرسد، ولو اقدامی ندارد. حضرت آقا میفرمایند كسی كه نامه به اینجا میدهد، حتماً همه جاها رفته و ناامید شده است، آخرین جا اینجا است، به ما پناه آورده، لذا بررسی كنید. اگر واقعاً راهی دارد كه به او كمك بشود، انجام بدهید، اگر نه، با او تماس بگیرید یا برایش بنویسید این چیزی كه شما میخواهید، در خواستی كه شما دارید، در حدّ مقدورات و امكانات ما نیست. او بداند كه نامهاش به دفتر رهبری آمده، خوانده شده و پاسخی، ولو پاسخ «نه» به او داده شده باشد.حجت الاسلام مروی در ادامه از عدم تمایل رهبر انقلاب در انجام مباحث فقهی با یکی از فضلا سخن می گوید و ماجرای جالبی نقل می کند. وی در این باره می گوید: روزی خدمت آقا عرض كردم آقا! يك نفر از آقايان آيتالله سيّد جعفر كريمي مرتب خدمت شما ميرسند و مباحث فقهي و بحث استفتائات مطرح ميشود، اگر اجازه بفرماييد يكي ديگر از آقايان هم كه از شاگردان امام در نجف بودند و ملاّ و فاضلاند و الان در بخش استفتائات همكاري دارند، ايشان هم گاهي بيايند با خود شما جلساتي را داشته باشند كه براي پاسخگويي به سؤالات خيلي به ما كمك ميكند. حضرت آقا فرمودند خيلي خوب، گاهي ترتيب بدهيد ايشان هم بيايند. ما يكي دو جلسه ترتيب داديم، ايشان خدمت آقا رفتند و همين بحثهاي طلبگي، راجع به استفتائات و مسائل شرعي مطرح ميشد و به اصطلاح يك فرع فقهي را مطرح ميكردند. بعدا ديدم حضرت آقا ديگر از ادامه اين جلسه استقبال نكردند. من به ايشان عرض كردم چرا جلسه را ديگر ادامه نداديد؟ آقا فرمودند آقاي كريمي كه ميآيند، با من مباحثه ميكنند. نظر من را حسابي نقد ميكند و من دفاع ميكنم. اين را من ميپسندم. اين آقاي بزرگوار كه ميآيد، ايشان حالا حجب و حيايش جوري است كه بحث نميكند. من اگر يك مطلبي را بگويم، ميدانم اگر ايشان هم قبول نداشته باشد، با من بحث نميكند. حالا يا حرمت نگه ميدارد، يا خجالت ميكشد با ما بحث كند. لذا اين جور جلسهاي به درد من نميخورد. من جلسهاي را دوست دارم كه طرف بيايد، وقتي من يك حرف ميزنم، او ده تا نقد بر آن وارد كند كه من مجبور بشوم از خودم دفاع كنم تا به نتيجه خوبي برسيم. اين روحيه حضرت آقا در مباحث است، در جلسات خصوصي هم همين جور است. ايشان خيلي نقادي و مباحثه را دوست دارند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
خاطرات حجه الاسلام مروی از رهبر انقلاب مشهد خدمتشان بودیم. ... در این خصوص بازخوانی گفتگوی حجتالاسلام والمسلمین احمد مروی، معاون ارتباطات حوزهای دفتر مقام معظم ...
بخشی از این مطالب ذکر خاطرات حجت الاسلام مروی از رهبر انقلاب است و بخشی نیز به سفر ایشان به استان قم مربوط است.*حتماً در اتاق صندلی باشد!در همین سفر قم، ...
خاطرات ناگفته از زندگی رهبر انقلاب-خاطرات ناگفته از زندگی رهبر انقلاب وي ادامه ... حجتالاسلام والمسلمين احمد مروي ظهر امروز در همايش علمي كاربردي تبليغ ويژه اعزام ...
11 جولای 2008 – بخشی از این مطالب ذکر خاطرات حجت الاسلام مروی از رهبر انقلاب است و بخشی نیز ... و در کجا ملاقات دارند، حتی در بسیاری از جزئیات نظر می دهند و ...
خاطرات حجه الاسلام مروی از رهبر انقلاب در این خصوص بازخوانی گفتگوی حجتالاسلام والمسلمین احمد مروی، معاون .... به نحوه پوشش اخبار ایسان از صداوسیما می پردازد: یك ...
خاطرات حجه الاسلام مروی از رهبر انقلاب در این خصوص بازخوانی گفتگوی حجتالاسلام والمسلمین احمد مروی، معاون ارتباطات حوزهای ... از این دستگاههای رسمی هم همه نوع گزارش ...
نگاهي اجمالي به زمينه هاي تشکيل انجمن حجتيه و رويکرد آن به انقلاب ... بگويند نايب الامام؛ اينها از اينکه به رهبر انقلاب امام بگويند مي ترسيدند به امام زمان برخورد و ناراحت بشود. ... او طي يک سخنراني در مدرسه مروي با صراحت بر اين سخن خود تأکيد کرد. .... خاطرات حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ حسين انصاريان، به کوشش محمد رضا دهقاني ...
آنچه درپي مي آيد مقاله منتشر نشده اي از مرحوم حجت الاسلام مروي درباره شهيد مطهري(ره) است. ... همه مي دانيد رهبر اين گروه طلبه اي گوژپشت در مدرسه حجتيه بود كه من او را ديده بودم. ... جامعه را از بين نمي برديد، چگونه حالا كه انقلاب پيروز شده، دست به اسلحه برده ايد و .... دكتر محقق ضمن خاطرات خود از شهيد مطهري مي نويسد: «دريافت آغازين من از حوزه ...
20 جولای 2008 – اينگونه است كه آيتالله خامنهاي، رهبر جمهوري اسلاميايران او و «مصباح ... آملي كه همطايفهاي آنها بود، رفتند و او عبدالله را به مدرسه مروي معرفي كرد. ..... ميردار، مرتضي، خاطرات حجتالاسلام و المسلمين ناطقنوري، جلد دوم، مركز اسناد انقلاب ...
روزنامه انقلاب اسلامی ، 2 آذر 59 ، ص 9 بنی صدر و همفكرانش سعی می كردند با دروغ و تهمت ... سخنرانی رئیس جمهور در دانشگاه تهران آمده است مروی می كنیم : بعدازظهر پنج شنبه .... بن بست سیاسی تأكید مجدد كرد و مقابله خود با رهبری انقلاب را آشكارتر ساخت. .... فرزند حضرت امام خمینی(ره) مرحوم حجتالاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی(ره) هم ...
-