واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: طلوع خورشید محرم در ماه رجب
همواره می گوییم و می خوانیم ماه عزیز رجب ماه امام علی (علیه السلام )است،ماه امام موسی کاظم (علیه السلام) است،ماه امام محمد باقر (علیه السلام) و امام هادی (علیه السلام)است،اما امروز می گویم ماه رجب عطر و بوی کربلا می دهد ،حس شور و نینوا می دهد،با یاد امام حسین (علیه السلام) عقل سرخ را دچار عشق و احساس می کند.می دانی چرا ؟امام حسین (علیه السلام) در این ماه پرچم سرخ هیهات منا الذله رابپاداشت.پس از آن كه معاویه بن ابی سفیان (نخستین خلیفه اموی) در نیمه رجب سال 60 قمری به هلاكت رسید و فرزندش یزید، به خلافت مسلمانان دست یافت، وی و درباریان اموی تلاش زیادی به عمل آورده تا از همه مردم بیعت گیرند. آنان، مشكل خاصی در گرفتن بیعت از اهالی شام، مصر، عراق و یمن نداشته و تنها دغدغه خاطرشان از حجاز، به ویژه از شهر مقدس مدینه بود. زیرا در این شهر بزرگانی چون عبدالله بن عباس، عبدالله بن جعفر، محمد بن حنیفه، عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر زندگی می كردند، كه از جهات گوناگون بر یزید برتری و در رسیدن به مقام حكومت، بر او ترجیح داشتند. اما در میان مخالفان یزید در مدینه، وجود شخصیت ممتازی چون امام حسین(ع)، همانند خورشید تابان، تمام ستارگان و سیارگان را بی فروغ می نمود و به عنوان تنها یادگار جدش حضرت محمد(ص) و جانشین پدر و برادر مظلومش حسن بن مجتبی(ع)، در رسیدن به مقام خلافت و رهبری مسلمانان، شایسته تر از همه بود و نگاه همگان به سوی او معطوف بود. بدین لحاظ، یزید بیش از همه، از وی واهمه داشت و در صدد تسلیم كردنش برآمد. یزید در نخستین اقدام خود، نامه ای به ولید بن عتبه، عامل خود در مدینه نوشت و ضمن یادآوری مرگ معاویه، به وی دستور داد از مخالفان سرشناس مدینه برای وی بیعت بگیرد.یزید، فردی است فاسق، شراب خوار، خونریز، متجاهر به فسق و شخصی مانند من هرگز با فردی چون او بیعت نخواهد كرد. نامه وی به این مضمون بود: اما بعد، بدون هیچ گونه نرمش و گذشت، از حسین بن علی(ع)، عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر بیعت بگیر و تابیعت نكردند، دست از آنان برمدار.(1) به روایتی وی در این نامه متذكر شد: یا ابامحمد! انفذ كتابی الیهم، فمن لم یبایعك فانفذ الی براسه مع جواب كتابی هذا. والسلام.(2) یعنی: ای ابومحمد (ولید بن عتبه)! نامه مرا به آنان ابلاغ كن، پس هر كس بیعت نكرد، سرش را به همراه پاسخ نامه برایم ارسال كن. والسلام. ولید، پس از دریافت نامه یزید، تلاش زیادی به عمل آورد تا از مخالفان وی به صورت مسالمت آمیز بیعت گیرد، ولیكن تلاش هایش بی نتیجه ماند. زیرا عبدالله بن عمر، مبنای خاص خودش را داشت و می گفت: با كسی باید بیعت كرد كه عامه مسلمانان او را پذیرفته باشند و من آخرین نفری هستم كه با او بیعت خواهم كرد.(3) عبدالله بن زبیر، از بیعت امتناع كرد و شبانه به سوی مكه معظمه گریخت و نیروهای حكومتی در پی او روان شده، ولی به وی دست نیافتند.(4)
اما امام حسین(ع) بنا به دعوت ولید، به خانه اش رفت و پس از گفت و گو با یكدیگر، به وی چنین فرمود: ایها الامیر! انّا اهل بیت النّبوّه، و معدن الرّساله، و مختلف الملائكه، بنا فتح الله و بنا ختم الله، و یزید رجل فاسق، شارب الخمر، قاتل النفس المحترمه، معلن بالفسق، و مثلی لا یبایع مثله، ولكن نصبح و تصبحون، و ننظر و تنظرون أیّنا أحق بالخلافه و البیعه؟(5) یعنی: ای امیر! ما خاندان نبوت و معدن رسالتیم. ماییم كه فرشتگان به خانه ما آمد و شد دارند و خداوند متعال رحمت خود را با ما آغاز نمود و با ما نیز به پایان خواهد برد. اما یزید، فردی است فاسق، شراب خوار، خونریز، متجاهر به فسق و شخصی مانند من هرگز با فردی چون او بیعت نخواهد كرد، ولی شما امشب را به صبح برسانید و ما نیز شب را به صبح خواهیم رسانید. شما نیك بنگرید و ما هم تأملی در كار خود می كنیم كه كدامیك از ما برای احراز مقام خلافت شایسته تریم؟ گروه دین و اندیشه - سلطانی1- معالم المدرسیتن (سید مرتضی عسكری)، ج3، ص 55؛ ارزیابی انقلاب حسین (محمد مهدی شمس الدین، با ترجمه مهدی پیشوایی)، ص 203 2- وقایع عاشورا (سید محمد تقی مقدم)، ص 156 3- معالم المدرستین، ج3، ص 57 4- الارشاد (شیخ مفید)، ص 375 5- وقایع عاشورا، ص 160؛ معالم المدرستین، ج3، ص 57
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 490]