واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سرمشقی برای خوشبختی
در قسمت قبل با عنوان «بهترین زندگی با مفید ترین روش» راجع به مهارت های زندگی که در قرآن به آن اشاره شده است،صحبت کردیم و در این مقاله به چند مهارت دیگر اشاره خواهیم کرد.***1. مردمداری و فروتنی: در قرآن ، در آیات بسیاری بر فروتنی و پرهیز از هر گونه تکبّر در سخن گفتن،1 راه رفتن،2 نگاه کردن3 و... سفارش و تأکید فراوان شده است تا جایی که قرآن، به پیامبر(ص) سفارش میکند که: «پیروان مؤمنت را زیر بال و پَر بگیر»4 و از رسول خدا روایت شده است: «هر که برای خدا [در مقابل مردم] فروتنی کند ، خداوند ، او را بالا میبرد و به او میگوید: سرفراز باش! خدا او را سرافراز میکند. پس در چشم مردم، بزرگ است و در نظر خودش، کوچک...».5 2. پرهیز از غیبت، تهمت، عیبجویی، مسخره کردن و...: قرآن، همان گونه که مسلمانان را به فضایل اخلاقی دعوت میکند ، از رذایل اخلاقی نیز پرهیز میدهد و در آیات بسیاری، آنها را از ارتکاب چنین اعمالی بر حذر میدارد: «و غیبت یکدیگر را نکنید. آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟...»6 و «و کسانی که مردان و زنان مؤمن را بی آن که جرمی مرتکب شده باشند ، میآزارند ، حقّا که متحمّل بهتان و گناهی آشکار شدهاند»7 و «وای بر هر عیبجو و بدگوی دیگران!».8دوستی و محبّت، باید بر محور اعتقاد و ارزشهای اسلامی شکل گیرد. 3. دوستی با خوبان، بر پایه ارزشهای خوب: دوستی و محبّت، باید بر محور اعتقاد و ارزشهای اسلامی شکل گیرد. به تعبیر قرآن، مسلمانان باید در دوستیابیهای خود، اصل «تولّا» یعنی «دوستی با خدا و دوستان او» را همواره مدّ نظر داشته باشند: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، دشمنِ من و دشمنِ خودتان را دوستانِ خود مگیرید...؛ [چرا که] چنین افرادی، شایسته دوستی و محبّت نیستند».9قرآن، به نقش تأثیرگذار دوستیها در زندگی دنیوی و اخروی انسان، توجّه میدهد و به حال کسانی که افراد گناهکار و مفسد را به دوستی گرفتهاند (در قیامت)، اشاره میکند، آن جا که میگویند: «ای وای بر من! کاش فلانی را دوست نمیگرفتم»23 و یا «ای کاش فاصله میان من و تو، فاصله بین مشرق و مغرب بود!».10خداوند ، همچنین به پایداری و دوام دوستیهایی که بر اساس اعتقاد به خداوند و ارزشهای اسلامی شکل گرفتهاند، اشاره میکند و میفرماید: «در آن روز، حتّی دوستان ، دشمن یکدیگرند ، مگر پرهیزگاران».11
4 . احترام به پدر و مادر: یکی از موضوعاتی که در قرآن، بسیار به آن سفارش شده است، احترام گذاشتن فرزندان به پدر و مادر و دستگیری نمودن از آنها در ایام ناتوانی و پیری است: «و پروردگارت مقرّر کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر [خود]، نیکی کنید. هر گاه تا تو زندهای، هر دو یا یکی از آنان به کهنسالی رسند، به آنان اُفّ مگو و آنان را به درشتی خطاب مکن و با آنان به اکرام سخن بگوی».12 خداوند، بویژه به نقش اساسی مادران در رشد و پرورش انسان اشاره میکند و میفرماید: «و ما انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش او را [در شکم خود در ایام بارداری] در حال ضعف، حمل کرد وسپس از دو سال، از شیرش بازگرفت و سفارش کردیم که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار، که بازگشت [همه] به سوی من است».13 5. دوری از تعصّب و لجاجت: «به یاد آورید هنگامی که کافران، در دلهای خود ، تعصّب و لجاجت و خشم و نخوت جاهلیت داشتند و [در مقابل،] خداوند ، آرامش را بر رسول خود و مؤمنان نازل فرمود و آنها را به حقیقت تقوا مُلزَم کرد...».14 قرآن، علّت اصلی انحراف مشرکان را تقلید کورکورانه و تعصّب (وابستگی شدید فکری و عملی) و لجاجت معرّفی کرده است؛ زیرا این صفات موجب میشوند که درهای معرفت و آگاهی، به روی انسان، بسته شود و او حق و حقیقت را انکار کند. امام علی(ع)، لجاجت را عامل تباهی اندیشه و فکر15و بدنام شدن انسان16و بذر همه بدیها17 و بلاها و گرفتاریها دانستهاند.18 ایشان میفرماید: «مبادا بر مرکب لجاجتْ سوار شوی که سرکش و بیمحابا، تو را به سوی هلاکت و نابودی میبرد!».19داستایوفسکی، معتقد است: «اگر خدا نباشد، هر کاری مجاز است». 6.کسب رضایت خداوند ، والاترین ارزش زندگی: شهروندی در جامعه اسلامی، ریشه و رویکردی خدایی دارد، به طوری که هر شهروند، زندگی و عبادتش برای خداوند است و در راستای تحقّق راه و رسم دین خداوند در سرزمین خداوند ، کوشش میکند و مبدأ الهی و مقصد الهی دارد. از این رو، والاترین ارزش در زندگی مسلمانان، اعتقاد به وجود خدای یکتایی است که زندگی و مرگ و پیروزی و شکست و... در دست اوست و بدون این اعتقاد، زندگی آنها پوچ و فاقد هر گونه ارزش و معنایی است: «به راستی، نماز و حج و زندگی و مرگم، از آنِ خداوند پروردگار جهانیان است که شریک و همراهی ندارد».20داستایوفسکی، معتقد است: «اگر خدا نباشد، هر کاری مجاز است». با اعتقاد به خداوند است که زندگی، رنگ الهی به خود میگیرد و همه ارزشها، در راستای خشنودی معشوق حقیقی، معنا مییابد و اگر چنین شد، انسان، دیگر به هیچ چیز و هیچ کس نیازمند نیست؛ چون که تنها خدا برای او کفایت میکند: «... و کسی که بر خدا توکّل کند، او برایش کافی است...».21 پینوشتها:1. ر.ک: سوره لقمان، ایه19.2. ر.ک: سوره اسراء، ایه37.3. ر.ک: سوره لقمان، ایه18.4. سوره شعراء، ایه215.5. میزان الحکمة، ج11، ص5096.6. سوره حجرات، ایه 12.7. سوره احزاب، ایه58.8. سوره هُمزة، ایه1.9. سوره ممتحنه، ایه1.10. سوره فرقان، ایه28.11. سوره زخرف، ایه37ـ38.12. سوره زخرف، ایه67.13. سوره اسراء، ایه23.14. سوره لقمان، ایه14.15. سوره فتح، ایه26.16. ر.ک: غُرر الحکم، ج1، ص269.17. ر.ک: همان، ص101.18. ر.ک: همان، ص98.19. ر.ک: همان، ج4، ص85.20. نهج البلاغة، نامه 31.21. سوره انعام، ایه162ـ163. منابع:مجله حدیث زندگی / کتاب: قرآن ـ منشور زندگی، یوسف قرضاوی، مترجم: عبد العزیز تنظیم برای تبیان :داوودی :آئین عشق ورزی اراده کنید تا متحول شوید رسیدن به خواسته ها ، بدون مرز؟ باورهایی برای زندگی بهتر! انتخاب با شماست
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 563]