واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار یکشنبه 12 تیر 1390 تعداد مشاهده : 26 تعداد زیادی از خانم ها در طی دوران بارداری و بخصوص پس از زایمان دچار علائمی از افسردگی می شوند. در بسیاری از افراد نیز به دلیل تغییرات هورمونی پس از زایمان این افسردگی و حالات خلقی بهبود یافته و مادر به سلامتی نزدیک تر می شود. علاوه بر این علل ایجاد کننده تغییرات خلقی می توان به عوامل دیگری نیز به عنوان پیش زمینه های به وجود آورنده افسردگی در مادران اشاره نمود. علت افسردگی و اضطراب مادر هر چه که باشد تاثیرات منفی فراوانی را می تواند به همراه داشته باشد و معمولاً این گونه مادران در صورتی که درمان نشوند پس از چند سال به علت کج خلقی، پرخاشگری، لجبازی و خلاصه بدقلقی فرزندشان به مراکز مشاوره مراجعه می نمایند. کودک تحقیقات نشان می دهد که حالات خلقی مادر در دوران بارداری نیز می تواند تاثیرات منفی را بر کودک در دوران های بعدی رشد داشته باشد بر اساس پژوهشی احتمال بروز رفتارهای خشونت آمیز در 16 سالگی در میان نوجوانانی که مادرشان در بارداری افسرده بوده اند 4 برابر است و احتمال افسردگی پس از زایمان در مادرانی که در نوجوانی دارای روحیات پرخاش جویانه بوده اند بیشتر است. کارشناسان بر این باورند افسردگی مادر صمیمیت و شادابی را در خانواده با مشکل روبرو می کند و همین موضوع باعث می شود کودکان این خانواده ها مشکلات رفتاری بیشتری نسبت به همسالان خود داشته باشند. مادران افسرده انرژی کافی برای مراقبت از فرزندشان ندارند و ممکن است در رفع نیاز فرزندشان تلاش زیادی نداشته باشند همچنین کودکان به صورت ناخودآگاه رفتارهای کج خلقی و بی حوصلگی مادر خود را تقلید نموده و در رفتارهای خود به کار می برند. پژوهش ها نشان داده که نوعی وابستگی نابهنجار و اضطرابی نیز در کودکان مادران افسرده دیده می شود. کودکان این مادران حکم هایی همچون «تو مهم نیستی و یا نمی توانی دوست داشتنی باشی» را در ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با والدین دریافت می کنند و این حکم ها می تواند نقش های منفی را در رشد و زندگی آتی فرزند ایفا کند. چرا که این مادران توانایی حمایت و محبت و توجه کافی نسبت به فرزند خود ندارند و در بحث از دلبستگی های ایمن و ناایمن "دلارام با یاد او" توضیح داده ایم که دلبستگی ناایمن در کودکان توسط مادرانی ایجاد می شود که نسبت به نیازهای کودکان خود توجه کافی نداشته و در اسرع وقت اقدام نکرده اند. این کودکان در هنگام جدایی و بازگشت مادر رفتارهای نامناسب نشان می دهند و در مناسبت های مختلف زندگی از رشد عاطفی و اجتماعی مفید برخوردار نیستند. رفتارهای هیجانی کودکان با چگونگی تعبیر کردن نشانه های هیجانی دیگران ارتباط نزدیکی دارد. آنها در ماه های ابتدایی زندگی حالت و احساس خود را با والدین هماهنگ می کنند و به آسانی می توان آستانه پایین تحریک پذیری و حالات عصبی مادر را عامل مهم و موثری را در یادگیری خلق منفی در کودک دانست. کودکان این مادران حکم هایی همچون «تو مهم نیستی و یا نمی توانی دوست داشتنی باشی» را در ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با والدین دریافت می کنند و این حکم ها می تواند نقش های منفی را در رشد و زندگی آتی فرزند ایفا کند. کلیه حالات هیجانی و احساس در فرد در روابط متقابل مادر و کودک آموخته می شود و مادری که به جهت نوسان خلقی و افسردگی دارای هیجان های تنظیم شده نیست نمی تواند به آموزش مهارت های هوش هیجانی در کودک خود بپردازد. رفتارهای هیجانی کودکان با چگونگی تعبیر کردن نشانه های هیجانی دیگران ارتباط نزدیکی دارد. تاثیرات حالات روحی مادر بر فرزند حتی می تواند بر عملکرد تحصیلی کودکان در سنین مدرسه نیز ایفای نقش داشته باشد. چه اینکه تحقیقات می گویند دانش آموزان و فرزندان مادرانی که از سلامت روان کافی برخوردار نیستند از افت تحصیلی بیشتری بهره می برند! حمایت شهید مطهری می گوید: مرد چون باران کوهسار است و زن همانند چشمه و فرزندان گل و گیاه کنار این چشمه اند. باران کوهسار، چشمه را لبریز می کند و در نتیجه گل و گیاه از چشمه بهره مند می شوند. بنابراین حمایت های کامل و ظریفانه مرد نسبت به همسرش از دوره بارداری تا تولد و شیرخوارگی و رشد کودک موجب نشاط و بی نیازی همسر می شود و احساس محبوبیت زن باعث اقدام بی دریغ او در جهت توجه کافی و وافی نسبت به فرزندان خواهد شد. گروه خانواده و زندگی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 292]