تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835077543
دیو نماد انسانهای دلیر
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دیو نماد انسانهای دلیربخش سوم از داستان جمشید از منظر عرفان :
در ابتدای این نوشتار گفته شد جمشید نماد سلیمان است و طبق گفته كتاب مقدس و تواریخ ادیان اولین و مهمترین كار سلیمان بعد از جانشینی داوود احداث معبد بود كه بنای آن هفت سال طول كشید. مسلماً چنانكه گزارش شده، در ساختن این بنای عظیم صنعتگران اعم از معماران، نجاران، مهندسان، متخصصان و … همكاری داشتهاند و بعد از اتمام كار كاهنان و علمای معبد را پایگاه تبلیغ و آموزش علوم و احكام دینی و شرعی و عابدان آن را محل پرستش یهوه خدای یهود و محل انجام فرایض و مراسم قربانی قرار دادند بنابراین اگر دقت كنید چهار گروهی كه جمشید برگزیده بود با این ماجرا قابل تطبیق است مثلاً اگر كوه را نمادی از معبد بدانیم و كاتوزیان را نمادی از كاهنان و نیساریان را نمادی از نگهابانان و محافظان معبد و نسودیان را نمادی از مردمان عادی كه برای زیارت و انجام مراسم قربانیای كه از دست رنج و تلاش خود تهیه میدیدند و در معبد حضور مییافتند و اهنوخشییان را نمادی از تمامی صنعتگران كه در ساختن معبد سلیمان همسو بوده و همخوانی داشتهاند كاملاً مطابقاند. به همین دلیل و دلایلی كه گذشت نگارنده بر این است كه كوه نماد معبد، … و معراج مؤمن است. دیو نماد نفس اماره و صفات رذیله است. اما در داستان جمشید، دیوان نماد انسانهای دلیر، كاردان، حاذق و چالاك هستند:«دیو» از واژگانی است كه در افسانههای ایران بسیار به كار رفته است. این واژه گاه جانشین اسم شیطان و اهریمن شده و گاهی به معنی صورتی و همی، غول، عفریت، موجودی افسانهای كه دارای قدی بلند و هیكلی مهیب و زشت تصور شده، دیو در متون عرفانی نمودار نفساماره و علامت صفات زذیلة انسانی است بنابراین از نظر عرفا سلیمان انسان كامل است، «انسانی است كه از خویش فراتر رفته و از طریق این فرایند به «دائو»ی نفس خویش كه چیزی جز بنیاد قدسی هستی خودش نیست، رسیده است»، و كسی است كه بر نفس خود امیر گشته، در غیر این صورت اسیر دیو نفس میباشد. یعنی دیو در جای سلیمان قرار میگیرد كه به قول مولوی «دیو هم وقتی سلیمانی كند.» «دیو نزد برهمنهای هند، اسم ربالنوع عقل و ربالنوع رحمت است، نام یكی از ارباب انواع بود كه تمام قوم آریا آن را میپرستیدند و هماكنون هندوها معتقد به ربالنوعی هستند كه آن را در آسمان میدانند و خدای اكبر میخوانند و نام آن معبود خیالی دیواناست (دیو) به عقیدة بعضی از ایرانیان (قدیم) نام خدا یا ربالنوع است ایرانیان (قدیم) مردان دلیر و شجاعان و كدخدا را دیو میخواندند و در مقام مدح و ستایش مازندرانیها را دیو میگفتند. (دیو) كنایه از مردم پهلوان و دلیر و شجاع و دلاور است. (و نیز) اشخاصی را كه در زمان خود قویتر از امثال و اقران بودهاند و مطیع حكام نمیشدند دیو میگفتند و این نام را مایة فخر و بزرگواری (و) اثبات شجاعت خود میشمردند.»علاوه بر این صاحب «شاهنامه» آبشخور عارفان معتقد است دیو در داستان جمشید به معنی «روشنایی، فروغ، اشراق … (ضوء، ضیاء، سو، زئوس…) است.» لذا مصراع «بفرمود دیوان ناپاك را» را به صورت ٍدیوان چالاك ضبط كرده است. اعتقاد نگارنده نیز همین است، چون دلیلی وجود ندارد كه دیوان را ناپاك بدانیم و بخوانیم فرقی هم نمیكند كه منظور ما از دیوان شیاطین باشد یا عفریتها و یا اینكه اهریمن و غول افسانهای چون همه این موجودات از دید انسانها و منابع اسلامی ناپاك نیستند لذا در گسترة فقه اسلامی نیز فتوایی مبنی بر ناپاكی آنها صادر نشده است.
آنچه كه مسلم است انسانها حضور این موجودات را در عرصة حیات خود از شرور دانستهاند و بیشتر هم بر آن بودهاند كه اینها در صورت دیدن آزار و اذیت از طرف انسانها شر میرسانند و بر این اساس است وقتی كه مسلمانان در شب آب جوش به زمین بریزند «بسم الله» میگویند.دیگر اینكه عدة زیادی از مردم معتقد بودند دیوان در انسانهایی كه استعداد حلول آنها را در خود دارند حلول میكنند، در این صورت فرد دیوزده یا جنزده میشود كه به ترتیب دیوانه یا مجنونشان نامند. بنابراین فقط به دلیلی میتوان ناپاك خواندن دیوان را پذیرفت. آن هم این است كه بگوییم چون مردم معمولاً دیوان را موجودی شرّ تصور كردهاند مجازاً آنها را «ناپاك» خواندهاند لیكن این موضوع در داستان سلیمان و جمشید (كه نماد سلیمان است) منتفی است چون دیوان در داستانهای مذكور خدمتگذار و فرمان برند نه شرور و زیانمند. دیوان به فرمان سلیمان تخت ملكه سبا را در یك چشم به هم زدن در كاخ سلیمان حاضر میكنند و طبق گفته فردوسی، جمشید: بفرمود دیوان «چالاك» را به آب اندر آمیختن خاك را هر آنچ از گل آمد چو بشناختند سبك خشترا كالبد ساختند بسنگ و بكج دیو دیوار كرد نخست از برش هندسی كار كرد چو گرمابه و كاخهای بلند چو ایوان كه باشد پناه از گزند آنچه از این سه بیت، حتی ابیات بعدی فهمیده میشود عبارتاند از موجودات چالاكی كه صاحب «انسان كامل» آنها را ملك دانسته و نوشته است «ای درویش، ملك و ابلیس یك قوّت است. این قوّت مادام كه مطیع و فرمانبردار سلیمان نیست نامش ابلیس است و سلیمان این را دربند میدارد و چون مطیع و فرمانبردار سلیمان شد، نامش ملك است و سلیمان این را در كار میدارد. بعضی را به معماری و بعضی را به غوّاصی.» چنانكه در داستان جمشید هم دیوان به فرمان وی كاخ عظیمی، كه مناسب پادشاهان قدرتمند بوده، میسازند و این مطابق است با كاخ سلیمان نبی كه در باب هفتم كتاب مقدس (كتاب پادشاهان) تحت عنوان «بنای قصر سلیمان» توصیف شده است. تخت و قالیچه نماد عقل و اندیشه استهمة كسانی كه از داستان سلیمان و سرگذشت وی اندك آگاهی دارند میدانند كه طبق داستان، سلیمان را قالیچهای بوده كه بر آن مینشسته و سوار بر باد در آسمان سیر میكرده است. با آنكه در قرآن به قالیچه اشارهای نشده است؛ آنچه در این مورد ذكر شده این است كه «ما باد را مسخر سلیمان ساختیم كه به امر او به سوی سرزمینهای پربركت جریان مییافت» دیگر اینكه «و باد را مسخر سلیمان ساختیم تا (بساطش را) صبحگاه یكماهه راه برد» از نقل تفاسیر نیز نمیتوان نتیجة قطعی مبنی برداشتن قالیچه یا تخت و چگونگی سیر آن در آسمان حاصل كرد به علت اینكه مفسران خود نیز نظر واحدی ندارند. برای نمونه صاحب «كشفالاسرار» مینویسند: «گفتهاند سیر سلیمان بر مركب باد اندر بسیط زمین چنان بود كه هر روز بامداد تا به نماز پیشین وقت قیلوله مسافت یكماهه راه بربریده بود»صاحب« روضالجنان» هم از قول ابن زید مینویسند: «سلیمان (ع) مركبی ساخته بود از چوب او را هزار ركن بود بر هر رُكنی هزار خانه بنا كرده بود كه لشكر او از جن و انس آنجا بودندی در زیر هر رُكنی هزار شیطان بود كه آن مركب برگرفتندی و برداشتندی از زمین، آنگه بادی نرم بیامدی و یكماهه راه ببردی …»
در كتاب مقدس نیز ذكری از قالیچة سلیمان و سیر آسمانی وی نیامده است. بنابراین قول كسانی چون «ابن زید» و «عطار» كه میگوید: چون سلیمان ملك خود چندان بدید جملة آفاق در فرمان بدید بود چل فرسنگ شادُروان او باد میبردیش در فرمان او ناظر بر اسطوره یا تمثیلی قابل تأویل است. اما سخن حكیم توس در داستان جمشید كه میفرماید: به فر كیانی یكی تخت ساخت چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت كه چون خواستی، دیو برداشتی ز هامون به گردون برافراشتی چو خورشید تابان میان هوا نشسته برو شاه فرمانروا جهان انجمن شد بر تخت او از آن برشده فرّة بخت او مطابق است با سخن «ابن زید» و نیز با بیان كتاب مقدس كه میفرماید: «و پادشاه (سلیمان) تخت بزرگی از عاج ساخت و آن را به زر خالص پوشانید و تخت را شش پله بود و سر تخت از عقبش مدوّر بود و به این طرف و آن طرف كرسیاش دستهها بود و دو شیر از این طرف و آن طرف بر آن شش پله ایستاده بودند كه هیچ مملكت مثل این ساخته نشده بود.»پیشتر گفتیم كه در كتاب مقدس نیز از سیر آسمانی سلیمان سخنی نیست بنابراین دوبیت، كه چون خواستی، دیو برداشتی ز هامون به گردون برافراشتی چو خورشید تابان میان هوا نشسته بر او شاه فرمانروا را هم میتوان حمل بر سخن «ابن زید» كرد و هم میتوان اغراق شعری به حساب آورد و گفت: دیو كنایه از پهلوانی است كه تخت جمشید را بر بالای سر بلند میكرده و به میدان شهر یا محل تجمع مردم میبرده، نه اینكه دیو نیرویی بوده كه آن را به آسمان میبرده و در آسمان به سوی هدفی خاص حركتش میداده، لیكن در صورت صحت این نظر باید گفت جمشید در واقع نه یك پادشاه بلكه بازیچة یك پهلوان یا اینكه ستمگری بوده كه پهلوانی را اسیر خواستة خود داشته است و در غیر این صورت باید قائل به تمثیل و رمزی بودن داستان شد و از منظر عرفان به موضوع نگریست و از منظر عرفان میتوان گفت: تخت و قالیچه نماد عقلاند و دیو و باد نماد جسم یا جایگاه عقل و انجمن نماد اعضا و جوارحی كه به حكم عقل كار میكنند. به تعبیر دیگر دیو و باد نماد جسم انسان است. به دلیل اینكه انسان بیعقل چون باد چیزی در بساط ندارد و لذا چون هیكلی خیالی و وهمی محسوب میشود و تخت نماد عقل است كه جوهر انسان میباشد و جمشید (نماد سلیمان) كه تخت، یعنی عقل و اندیشه، را در اختیار و به خدمت گرفته است. چنانكه صاحب «دفتر عقل و آیت عشق» نقل كرده «حارث محاسبی» فرمود: «لكل شیئی جوهر و جوهر الانسان عقله و جوهر العقل توفیق الله» یعنی برای هر چیزی جوهری است و جوهر انسان عقل او است و جوهر عقل توفیق الهی است.نیز طبق بیان منبع فوق «عرفای اسلامی از جمله:« حكیم ترمذی، حارث محاسبی، سهل شوشتری، ذوالنون مصری، جنید بغدادی و بالاخره كلا باذی و قشیری، عقل را لطیفة ربانی دانسته و آن را سلطان اقلیم وجود بشر به شمار آوردهاند»
بنابراین تخت نماد مادی و تجسم خارجی عقل است؛ كه جمشید (نماد سلیمان) بر او نشسته كنایه از اینكه آن را در اختیار گرفته بر انجمن (نماد اعضا و جوارح) حكم میراند. «شیخ اشراق» هم انسان بیعقل را كور سیاحتگر زمین دانسته و گفته است: «اگر به این جایگاه (عالم عقل) نرسیدی مانند انسانی نابینا و بیخردی هستی كه میخواهد در زمین به سیر و سیاحت بپردازد و یا همچون آدمی زمینگیری كه آهنگ راهبری دیگران كرده باشد»عدهای هم، از جمله« ابوالبركات بغدادی»، عقل را با عقال عربی همریشه دانسته و گفتهاند چنانكه عقال برای بستن پای شتر به كار میرود و شتر را از حركت بازمیدارد. عقل نیز «نفس سركش انسان را از كارهایی كه مقتضای شهوات و هواپرستی است بازدارد»این كلام كه با بسیاری از احادیث و روایات اسلامی بهخصوص با بیان مشهور «امام صادق (ع)» كه فرمودند: العقل «ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان»مطابقت دارد. در عین حال نشان میدهد كه عقل یك سری از آزادیها را از انسان سلب كرده و آن را محدود میكند. اگرچه این محدودیت، مطلوب و مفید است چنانكه« سید حسین نصر» معتقد است عقل به معنی «به هم بستن، است زیرا این عقل است كه آدمی را به مبدأش میپیوندند.»بر این پایه تخت و قالیچه نیز كه نماد عقل و اندیشهاند. انسان را به اندازة وسعت وجودی خود محدود كرده و در ظاهر نیز پیكر و جسم انسان را به خاك یعنی به مبدأش پیوند میدهند.یدالله قائم پناهتنظیم : بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 528]
صفحات پیشنهادی
دیو نماد انسانهای دلیر
دیو نماد انسانهای دلیر-دیو نماد انسانهای دلیربخش سوم از داستان جمشید از منظر عرفان :در ابتدای این نوشتار گفته شد جمشید نماد سلیمان است و طبق گفته كتاب مقدس و ...
دیو نماد انسانهای دلیر-دیو نماد انسانهای دلیربخش سوم از داستان جمشید از منظر عرفان :در ابتدای این نوشتار گفته شد جمشید نماد سلیمان است و طبق گفته كتاب مقدس و ...
دیو هفت سر
دیو نماد انسانهای دلیر دیو نماد انسانهای دلیربخش سوم از داستان جمشید از منظر عرفان : ... و مهمترین كار سلیمان بعد از جانشینی داوود احداث معبد بود كه بنای آن هفت سال طول ...
دیو نماد انسانهای دلیر دیو نماد انسانهای دلیربخش سوم از داستان جمشید از منظر عرفان : ... و مهمترین كار سلیمان بعد از جانشینی داوود احداث معبد بود كه بنای آن هفت سال طول ...
sms : زمان ! به من آموخت که
بازیگری که خنده را غنیمت میدانست · دیو نماد انسانهای دلیر · مجموعه 20 رینگتون SMS ... روزی که سنت اگزوپری در آسمان ناپدید شد - اضافه به علاقمنديها در ضمن جرم من ...
بازیگری که خنده را غنیمت میدانست · دیو نماد انسانهای دلیر · مجموعه 20 رینگتون SMS ... روزی که سنت اگزوپری در آسمان ناپدید شد - اضافه به علاقمنديها در ضمن جرم من ...
بازیگری که خنده را غنیمت میدانست!
بازیگری که خنده را غنیمت میدانست · دیو نماد انسانهای دلیر · مجموعه 20 رینگتون SMS بسیار زیبا برای گوشی های موبایل · دانلود مجموعه 86 تایی از عکسهای زیبای .
بازیگری که خنده را غنیمت میدانست · دیو نماد انسانهای دلیر · مجموعه 20 رینگتون SMS بسیار زیبا برای گوشی های موبایل · دانلود مجموعه 86 تایی از عکسهای زیبای .
نوشدارو ، نماد فیض الهی و شراب روحانی
نوشدارو ، نماد فیض الهی و شراب روحانی-نوشدارو، نماد فیض الهی و شراب ... البته به لحاظ اینكه عقل در طول عمر انسان، نقش رهبری را ایفا میكند میتوان گفت واژه قطب و رهبر ... او میآید و میگوید كه وی (رستم) گفته: به دشنه جگرگاه پور دلیر دریدم كه رستم مماناد دیر ... رستم میكند و وی را از چنگ دیو غم و اندوه رهایی و از ظلمت جسمانی نجات میبخشد.
نوشدارو ، نماد فیض الهی و شراب روحانی-نوشدارو، نماد فیض الهی و شراب ... البته به لحاظ اینكه عقل در طول عمر انسان، نقش رهبری را ایفا میكند میتوان گفت واژه قطب و رهبر ... او میآید و میگوید كه وی (رستم) گفته: به دشنه جگرگاه پور دلیر دریدم كه رستم مماناد دیر ... رستم میكند و وی را از چنگ دیو غم و اندوه رهایی و از ظلمت جسمانی نجات میبخشد.
معنی پریا و پریسا و پریوَش و پردیس
(پر) در بسیاری از نام های پارسی نماد ظرافت و لطافت و زیبایی است مانند : پروین ، پروانه ، پریچهر ،پریناز، پرهام ، پریسا ... و هرچ بجهان اندر بود از دیو و پری و وحوش و جمندگان . (ترجمه ٔ ... ز درندگان گرگ و ببر دلیر. ... تا بتازی هست انسان آدمی و جان پری .
(پر) در بسیاری از نام های پارسی نماد ظرافت و لطافت و زیبایی است مانند : پروین ، پروانه ، پریچهر ،پریناز، پرهام ، پریسا ... و هرچ بجهان اندر بود از دیو و پری و وحوش و جمندگان . (ترجمه ٔ ... ز درندگان گرگ و ببر دلیر. ... تا بتازی هست انسان آدمی و جان پری .
آب
انسان به پیروی از تخیّل خود برای رویداد ها علّت و انگیزه می تراشد و به این ... سالی از دیدگاه ایرانیان باستان دیو و نماد اهریمنی و حاصلخیزی و آب نماد اهورایی است اصل ..... توس پسر دلیر و جنگ آور نوذر بر پشت اسب خویش،نیایش کنان از ایزد بانوی آب می ...
انسان به پیروی از تخیّل خود برای رویداد ها علّت و انگیزه می تراشد و به این ... سالی از دیدگاه ایرانیان باستان دیو و نماد اهریمنی و حاصلخیزی و آب نماد اهورایی است اصل ..... توس پسر دلیر و جنگ آور نوذر بر پشت اسب خویش،نیایش کنان از ایزد بانوی آب می ...
افسانه ي ساير ملل
او با آنكه خود جوان و زيبا و دلرباست نمادي از گذر عمر انسان ها است. ... «نئيري» در اوستا ،دلير، جنگاور و پهلوان است و به مردان پهلوان گفته مي شده ، و همين واژه به .... اهريمن ديواَستَويداد (به معنى «زوال تن»، نام ديو مرگ) را با هزار ديو مرگ آفرين ديگر يا به ...
او با آنكه خود جوان و زيبا و دلرباست نمادي از گذر عمر انسان ها است. ... «نئيري» در اوستا ،دلير، جنگاور و پهلوان است و به مردان پهلوان گفته مي شده ، و همين واژه به .... اهريمن ديواَستَويداد (به معنى «زوال تن»، نام ديو مرگ) را با هزار ديو مرگ آفرين ديگر يا به ...
رد پای شعر فارسی ، خاستگاه اندیشه ها
اسطوره واكنشی از ناتوانی انسان در مقابله با درماندگی ها و ضعف او در برابر آرزو ها و ترس او از ... در شاهنامه زنان و مردانی رزم آور دلیر و در قلمرو سیاست بازیگری آشكار هستند . ... رخش ، سیمرغ ، دیو سپید را یافت كه در شاهنامه فردوسی از آنها نام برده شده است . .... و بهار و چمن و بلبل و گل را نوید آینده بهتر و نماد وطن آزاد و آرمانی دانسته شده است .
اسطوره واكنشی از ناتوانی انسان در مقابله با درماندگی ها و ضعف او در برابر آرزو ها و ترس او از ... در شاهنامه زنان و مردانی رزم آور دلیر و در قلمرو سیاست بازیگری آشكار هستند . ... رخش ، سیمرغ ، دیو سپید را یافت كه در شاهنامه فردوسی از آنها نام برده شده است . .... و بهار و چمن و بلبل و گل را نوید آینده بهتر و نماد وطن آزاد و آرمانی دانسته شده است .
يشتها (3)
در بندهای 34 تا 46 دربارة اثر معجزهآمیز پَر مرغ وارغنه، که نماد بهرام است، سخن رفته ... است و اگرچه وایو را ستایش ميکنند، ولی ایندرا را اهریمن و از همکاران دیو مرگ ميدانند. ... از قوای باطنی انسان ميباشد که توسط آفریدگار در انسان به ودیعه گذاشته شده است تا ..... البته ميتوان گفت که «سرودهای بهرام یشت دورنمایی است از یک سرباز دلیر و ...
در بندهای 34 تا 46 دربارة اثر معجزهآمیز پَر مرغ وارغنه، که نماد بهرام است، سخن رفته ... است و اگرچه وایو را ستایش ميکنند، ولی ایندرا را اهریمن و از همکاران دیو مرگ ميدانند. ... از قوای باطنی انسان ميباشد که توسط آفریدگار در انسان به ودیعه گذاشته شده است تا ..... البته ميتوان گفت که «سرودهای بهرام یشت دورنمایی است از یک سرباز دلیر و ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها