تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص):بنده به ايمان ناب نرسد، مگر آن كه شوخى و دروغ را ترك گويد و مجادله (بگومگو) را رها كن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1848340400




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

افسانه ي ساير ملل


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : افسانه ي ساير ملل power1111th June 2006, 06:59 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند**c.jpg اوشس خدابانوي سپيده دم اوشس خدا بانوي سپيده دم مشهور ترين ايزد بانوو الهام بخش زيبا ترين سرودهاي ودايي است. در اين سرودها اوشس يا اوشا در جامه اي سرخ فام با حاشيه زرين و چون عروسي با وقار يا زني زيبا است كه هر بامداد به هنگام بدرود با شوهر خويش زيبايي او فزوني مي گيرد.طبق روايت ريگ ودا اوشا يا اوشس ازلي و پيوسته جوان ، نَفَس بخش همه باشنده گان ، بيدار كننده خفتگان از خواب مرگ آسا ، بر انگيزاننده پرندگان در آشيان ها و مردان در خانه ها و روان سازنده آنان به كار موظف روزانه است.او پديد آورنده ثروت و بركت بخش زمين است. اوشس دختر دياووس(خداي آسمان) ، خواهر اگني(خداي آتش) و چون او در آسمان ، ابر ها و زمين داراي تولد سه گانه و پيوند دهنده آسمان و زمين است.همچنين او خواهر اديتاها يا همسر سوريا(خداي خورشيد) مي دانند و گردونه او رخشان و حمل كننده گان آن هفت ماده گاو سرخ فاواند. او با آنكه خود جوان و زيبا و دلرباست نمادي از گذر عمر انسان ها است.  سپيده دم دختر آسمان بر خاسته است ؛ او مي آيد ،  و جلال خويش را با روشنايي نمايان مي سازد ؛  راه ها را روشن مي كند تا من از آنها بگذرم.  او عروس «سوريه» خداي خورشيد و بخشنده رزق و روزي است .  اودر ارابه همه سو روان خويش ، پيش مي آيد ،  با راست كرداران راست ، با بزرگان بزرگ ، و با معبودان معبود است .  او غم ها را بر طرف مي كند .  اي اوشس ،  اي صاحب دانايي ،  ستايشم را بپذير ، اي بانو ، اي الهه باستاني و جوان، اي مملو از دانش و خرد ،  اي صبح،  در ارابه نوراني خويش كه آواي دلنواز بيدار كننده اي دارد ، درخشان شو ،  درخشان شو .  چه شود اسب هاي زرين فام ، تو را به اينجا آورد ؟؟  صبح مي آيد ،  آن بانو و خاتون خانه ها .آن مبارك شگفت آور ،  زيبايي جلالش را آشكار مي كند.  گويا سرود هاي من آن مقدس رادر آسمان ها بيدار ساخته اند ، و به اين جهان روانه ساختند .  اي اوشس ؛  براي من شادي ساز ، زندگي را بيدار ساز ، و همه مرغان را به پرواز در آور .  اي بانوي صبح ؛  پس از ديدن تو مرغاني كه به پرواز در آمده اند ، ديگر آرامش ندارند.  اي اوشس ،  اي آنكه درهاي دو لنگه آسمان را باز مي كني ...  آنگاه با جامه هايي از نور هويدا شو ...  اي مغرور از شكل بي عيب خود ...  اي اوشس ؛  بر خيز و بگذار تا  بد خواهان تو در خواب خود خفته بمانند ...  اي اوشس ؛  به من كه ترا پرستش مي كنم ، بتاب.  بر من كه عمرم در گذر است .  آري ، بر من مرگ پذير آزرده كه در خانه خود تنها مانده ام. power1113th June 2006, 10:39 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند نائيريكا بر پايه مدارك و شواهد موجود در ادوار ديرينه، زنان صاحب قدرت بوده وتوانايي هاي آنان در عرصه هاي وسيع انديشه ، عواطف ، الهيات،اقتصاد ، سياست ، هنر و.... اثر گذاشته است. امروزه «اسطوره شناسي» در بين رشته هاي مختلف علوم انساني جاي راستين خود را باز يافته و كاربردهاي مختلفي علاوه بر محدوده تاريخ اديان و مردم شناسي پيدا كرده است.در اكتشافات باستان شناسي متعلق به فرهنگ هاي پيش از كشاورزي در جهان، سمبول هاي خدايي از جنس زن بسيار به دست آمده است كه عموما بيانگر قدمت پرستش« مادر خدايي» در جوامع كهن مي باشد. ضعف و زبوني و عجز ، آن چنان كه در فرهنگ هاي امروزي به جنس زن نسبت مي دهند، در فرهنگ هاي كهن و پيش از تاريخ با زنانگي بيگانه است؛ در جوامع كهن زن با جسم و رواني سرشار از پديده هاي حيات بخش قدم به ذهنيات انسان باستاني مي گذارد و در كمال هوشياري و خردمندي آنچه را براي او ضرورت دارد به زيور خلقت مي آرايد. زن در اوستا «نائيريكا» خوانده شده است. «نئيري» در اوستا ،دلير، جنگاور و پهلوان است و به مردان پهلوان گفته مي شده ، و همين واژه به گونه مادينه آن يعني نائيريكا براي زنان دلير و نام آور نيز به كار رفته است. اين واژه در زبان پهلوي «نائيريك» به كار رفته است . در يادگار بزرگمهر ، وزير انوشيروان ، از نائيريك يعني همسر نيك به بزرگي ياد شده است و با همين تلفظ هنوز در زبان ارمني به معني همسر و زن مورد استفاده قرار مي گيرد. واژه ديگري كه زن از دوران اوستايي تاكنون بر خود دارد ، «بانو» مي باشد كه در اوستا به معني فروغ و روشنايي است و بانوي خانه يا زن خانه ، روشنايي و چراغ خانه به شمار مي رفته است.واژه «كد بانو» نيز از همين ريشه است در اينجا كد به معني خانه و جمع آن با بانو روشنايي خانه معني مي دهد. چون به معنا و ريشه واژه زن پرداختيم ، شايسته است كه به واژه «دختر» نيز بپردازيم. دختر در زبان اوستايي «دوغذر» ؛ در پهلوي «دخت» و «دختر» و در فارسي «دخت» و دختر است. در اين ميان دو واژه ديگر نيز وجود دارد يك «كنيزك» به معني «زن كوچولو» كه كهن تر از واژه دختر است و دوم واژه «دوشيزه» به معني «دوست داشتني كوچولو» و از همين واژه «دوشست» به معني معشوق و «دوشارم» به معني عشق ، و دوست وجود دارد. در آيين زرتشتي ، «زرتشت» براي اهورامزدا شش صفت مي آورد ، كه يكي از آنها «سپندارمذ» خوانده مي شود كه فرو تني و عشق ، تقدس ، مهر و افزايش مي باشد. واژه« اير» كه در نام ايران آمده ، در واژه آميخته «ايرتن» يا فروتني است و زنان نيز بدان روي افزاينده جهان اند ، و نماينده مهر و فروتني ، به سپندارمذ(سپنت آرمييتي) ماننده مي شوند. در ايران باستان حقوق زن و مرد يكسان محسوب مي شده ، گواه اين مدعي سخني از زرتشت است كه به جوانترين دخترش در خصوص انتخاب همسر چنين مي گويد: «دختر مي بايد همسر آينده را با بررسي خرد خود بر گزيند.» در شاهنامه نيز هرگاه به پيوند دو جوان بر مي خوريم ، ديده مي شود كه همواره دختر پيشگام بوده و تقاضا براي همسري مي كند، و اين نشان دهنده آزادگي دختر و زن ايراني در آن زمان است. در رساله اميد «اشا و هيشتان» مي خوانيم : اگر مردي ، از زن خويش جدا شود ، و آن زن از زندگي با شوهرش خشنود و خرسند باشد ، مرد گناهكار شناخته شده و محكوم مي گردد. و باز در همان رساله چنين روايت مي شود كه : و هر زمان كه شوهري در مي گذشت ، تا بر گزيدن قيم قانوني براي خانواده ، زن آزاد بود كه مردي را به نام «گادار» به معناي «دوست ِ مرد» به همسري موقت بپذيرد. بي شك سخن در خصوص زن و آزادي و احترام به او در فرهنگ ايراني پاياني ندارد. dokhtarak15th June 2006, 12:13 PMچقدر جالب و خوب خیلی چیزهارو نمیدونستم بازم بذار gelare15th June 2006, 10:51 PMواقا عالی بوده ولی الان که خبری از این احترام ها نیست باران16th June 2006, 03:42 AMچقدر جاااااااااالب بود... کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند ای کاش یا ما تو ون زمان بودیم یا الانم مثل اون موقع بود چقدر معنیه این کلماتی که گفتی قشنگ بودن.. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند .من نمیدونستم دوشست کلمه ی فارسیه... کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند مرسی به هر حال خیلی خیلی قشنگ بود... کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند power1116th June 2006, 09:53 AMاسطوره هاى جاودان خلقت کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند نگاهى به داستان هاى آفرينش انسان يا ايها الناس اتقوا ربكم الذى خلقكم من نفسٍ واحدةٍ و خلق منها زوجها و بث منهما رجالاً كثيراً و نسآءً ... «اى مردم، از پروردگارتان پروا كنيد، همو كه شما را از يك تن يگانه بيافريد و همسر او را هم از او پديد آورد و از آن دو، مردان و زنان بسيارى پراكند...» (سوره نساء) اين مضمون كه همه فرزندان بشر از يك نياى مشترك به وجود آمده باشند، مختص دين اسلام نيست. همه دين هايى كه براى هدايت بشر آمده اند، هر يك با بيان خاص خود بر همين انديشه تأكيد كرده اند. پديد آمدن بى شمار انسان هاى گوناگون در روى كره زمين از يك پدر و مادر مشترك امرى است كه شايد در تعقل آدمى نگنجد اما فلسفه اى كه پشت اين داستان نهفته است، همان است كه فلاسفه امروز مى كوشند به مردم جهان تفهيم كنند: تعلق داشتن همه انسان ها به يك خانواده بزرگ جهانى و برادرى و برابرى ميان آنان و به تبع آن، پرهيز از جنگ و خشونت و سلطه جويى. اما براى رسيدن به اين مفهوم، هر دينى با توجه به جامعه و مردمى كه در ميان آن ظهور كرده، داستان هايى نقل مى كند كه از آن جمله، داستان آفرينش و به خصوص آفرينش آدميان است. از اين رو، با بررسى اين داستان ها در دل هر يك از دين ها مى توان به انديشه حاكم بر جامعه خاستگاه آن دين پى برد. داستان آفرينش و حتى نام هاى پدر و مادر بشر در دين هاى سامى مشابه يكديگر است. «آدم» برگرفته از كلمه عبرى «آدامه» به معنى خاك مزروعى و «حوا» به معنى حيات و زندگى، پدر و مادر نخستين در دين يهود، مسيحيت و اسلام اند. داستان آفرينش انسان در تورات چنين آمده است: «خداوند يهوه پس آدم را از خاك زمين بسرشت و در بينى وى روح حيات دميد و آدم نفس زنده شد». (سفر پيدايش، باب دوم، ۷). سپس در شرح آفرينش زن ادامه مى دهد: «خداوند يهوه چنين گفت: نيكو نيست كه آدم تنها باشد. من مى خواهم كه براى او ياورى بسازم تا نظير او باشد» (همانجا، ۱۸). «و خداوند يهوه خوابى گران بر آدم مستولى گردانيد تا بخفت سپس يكى از دنده هايش را گرفت و گوشت در جايش پر كرد. خداوند يهوه با دنده اى كه از آدم برداشته بود، زنى ساخت و پيش آدم برد. و آدم گفت: همانا اين است استخوانى از استخوانهايم و گوشتى از گوشتم. پس بايد كه او «ايشه» ناميده شود (در مقابل «ايش» به معنى مرد). زيرا كه از مرد (ايش) گرفته شده است. از اين جهت است كه مرد پدر و مادرش را ترك مى كند و به زن خود مى پيوندد و هر دو به يك گوشت۱ (بدن) مبدل مى شوند». (همانجا، ۲۱-۲۴) به اين ترتيب، پيوند زناشويى و يكى شدن زن و مرد با ساخته شدن زن از وجود مرد توجيه مى شود و وقتى قرار شد اين دو صاحب فرزند شوند و نسل آدميان از آنها ادامه يابد، «آدم زن خود را حوا نام نهاد زيرا كه او مادر همه زندگان شد» (همانجا، باب سوم، ۲۰). و از آن دو، دو جفت زن و مرد به وجود آمدند و به اين ترتيب، نسل بشر ادامه يافت. و اما در دين مسيح، روايت تازه اى از آفرينش انسان ذكر نشده است و اصولاً آغاز انجيل ها با داستان هاى زادن عيسى و يحيى است و ديگر به قديم تر پرداخته نشده است. چرا كه دين مسيح در ادامه دين يهود آمده بود و اصطلاح عهد عتيق براى تورات و عهد جديد براى انجيل ساخته مسيحيان است براى نشان دادن اين تداوم. در انجيل يوحنا به صراحت ذكر شده است: «شريعت به وسيله موسى عطا شد اما فيض و راستى به وسيله عيسى مسيح رسيد» (باب اول، ۱۷). از اين رو، داستان آفرينش انسان نزد مسيحيان همان است كه در تورات نقل شده است ما مسلمانان نيز همين اعتقاد را داريم. در روايات اسلامى، اين داستان با همين شكل آمده است. اما قرآن هيچگاه وارد جزئيات داستان نمى شود. براى مثال، در آيه اى كه در ابتداى مقاله ذكر شد و همين طور در آيات ۶ از سوره زُمَر و ۱۸۹ از سوره اعراف به اشاره درمى يابيم كه حوا از آدم به وجود آمده است و در آياتى چون ۵۹ از سوره آل عمران، ۶۱ از سوره اسراء و ۱۲ از سوره اعراف به آفرينش آدمى از گل اشاره شده است. و إذ قلنا للملئكة اسجدوا لأدم فسجدوا إلا إبليس قال ءأسجد لمن خلقت طيناً «و چنين بود كه به فرشتگان گفتيم بر آدم سجده بريد، آنگاه همه سجده بردند، جز ابليس كه گفت آيا بر كسى سجده برم كه [او را] از گل آفريده اى؟» (سوره اسراء، ۶۱). از ميان اقوام سامى گذر كنيم و به ميان اقوام آريايى گام نهيم تا ببينيم داستان آفرينش در دين زردشت، يگانه پيامبر آريايى صاحب كتاب، چگونه بيان مى شود؟ اين دين نيز به وجود پدر و مادر مشتركى براى همه ابناى بشر قائل است اما اهورامزدا خداى متعال در دين زردشت، پيش از آفرينش مشى و مشيانه (آدم و حواى ايرانى) ابتدا پيش نمونه انسان را از خاك آفريد: كيومرث به معنى «زندگى ميرنده، زنده ميرا»). زيرا نخستين انسانى بود كه مقدر بود بميرد. او ششمين خلق مادى هُرمُزد است. بنابر متون دينى زردشتى، موجودى است درخشان مانند خورشيد. او را به اندازه چهارناى (=چهل فوت) بلندى است و پهنايش به اندازه بالايش. او در كناره چپ رودخانه دائيتى (رودخانه اساطيرى ايران) آفريده مى شود. كيومرث داراى چشم، گوش، زبان و دَخشَك است. دخشك داشتن يعنى نشان از خداوند داشتن او نمونه انسان كامل است و براى يارى و كمك به آفريدگار خلق مى شود و به همين جهت، كيومرث را مرد اَهلَو (يا مرد مقدس) نيز ناميده اند. اما آفرينش اورمزد هنوز به جنبش درنيامده است. اهريمن به تك تك آفريده هاى اورمزد مى تازد و مى كوشد آنها را از بين ببرد. در اثر تازش اهريمن، جهان به حركت درمى آيد. سرانجام نوبت كيومرث فرامى رسد. اهريمن ديواَستَويداد (به معنى «زوال تن»، نام ديو مرگ) را با هزار ديو مرگ آفرين ديگر يا به قولى با هزاران درد و فرتوتى و بيمارى به سوى كيومرث مى فرستد. اما چون مقدر شده بود كيومرث سى سال زندگى كند، اهريمن موفق به نابودى او نمى شود. اورمزد براى كاستن درد و رنج كيومرث، او را به خواب سى ساله اى فرو مى برد. وقتى كيومرث از خواب طولانى خود بيدار مى شود، مى بيند همه جهان تاريك و انباشته از جانوران آزاردهنده شده است. آسمان، خورشيد و ماه شروع به حركت كرده اند و همه چيز آشفته شده است. دود و تاريكى با آتش آميخته است و دروغ در برابر راستى قرار گرفته است. سرانجام كيومرث در زمانى كه برايش مقدر شده بود، به پهلوى چپ مى افتد و مى ميرد. چون كيومرث درگذشت، به سبب سرشت فلزين كه داشت، هشت گونه فلز از اندام هاى او پديد آمد: زر و سيم و آهن و روى و ارزيز و سرب و آبگينه و الماس. و زر كه از همه برتر است، از جان او حاصل شد. در اينجا، با اينكه تفاوتى با اسطوره هاى سامى به چشم مى خورد و منشأ انسان گياهى دانسته شده است اما باز هم اين گياه از خاك برمى آيد و تأكيدى بر اين معناست كه از خاك برآمديم و بر خاك شديم. آنگاه، اورمزد انديشه هاى اورمزدى را به آنان تلقين مى كند: «شما تخمه آدميان هستيد، شما نياى جهان هستيد، من شما را بهترين كامل انديشى بخشيده ام. نيك بينديشيد، نيك بگوييد و كار نيك كنيد و ديوان را مستاييد». از مشى و مشيانه شش جفت و به روايتى هفت جفت زن و مرد به وجود مى آيند و از آنان فرزندان ديگر و نسل بشر ادامه مى يابد. در بخش هايى از اوستا كه امروز در دست است، نام مشى و مشيانه نيامده است. بخش هايى كه در آن از كيومرث سخن رفته نيز شامل اطلاعات بسيار كمى است. اطلاعات فوق كه در انديشه دينى زرتشتيان از گذشته هاى بسيار دور وجود داشته، بيشتر از آثار دينى پهلوى به خصوص روايت مفصل بندهشن حاصل شده است كه كتابى پهلوى به معنى «آغاز آفرينش» است و در آن، روايت آغاز جهان و انسان شرح شده است. در شاهنامه فردوسى هم نامى از مشى و مشيانه نيامده است. شايد به اين دليل كه در تقابل با «آدم و حوا»ى دين جديد (اسلام) قرار مى گرفته است. كيومرث در شاهنامه نخستين انسان نيست بلكه نخستين شاه است. اما معلوم نيست شاه كجا و شاه براى چه كسانى؟ در واقع، بازمانده انديشه نخستين انسان در شاهنامه به نخستين شاه تغيير شكل داده است گرچه به استناد يكى از بيت هاى شاهنامه كه دكتر جلال خالقى مطلق پيدا كرده، نخستين انسان هم به شمار مى آمده است: «چو از خاك مر جانور بنده كرد‎/ نخستين كيومرث را زنده كرد.» در ميان آيين هايى كه در ايران زمين سربرآوردند، آيين مانى روزگارى از مقبوليت فراگيرى برخوردار شد. از اين رو، بد نيست نگاهى هم به آفرينش انسان در اين آيين بيندازيم. اسطوره آفرينش در آيين مانى از نظر فلسفى بسيار پيچيده است. به همين دليل وارد جزئيات آن نمى شويم. همين اندازه بدانيم كه آدم و حوا در آيين مانى با نام گهمرد و مرديانگ، نه آفريده خدا بلكه آفريده ديوان تاريكى هستند. اما روان آنان متعلق به جهان روشنى است. ديوآز ابتدا دو غول نر و ماده به نام هاى «اشقلون» و «پيسوس» مى آفريند و از فرزندان آن غولان، ابتدا تن يك نر را با استخوان، پى، گوشت، رگ و پوست مى سازد و او را «گهمرد» نام مى دهد. سپس بار ديگر از فرزندان آن غولان، به همان گونه تن ماده اى را مى سازد به نام «مرديانه». از آميزش اين دو «شيث» به دنيا مى آيد و به اين ترتيب، در بند شدن نور آدمى ابدى مى شود. در تفكر مانوى، نور الهى اسير زندان تن مادى است و كمال مطلوب، رهايى اين نور و پيوستن آن به جهان روشنى است. پيرو اين فلسفه، هر چه زودتر نسل بشر از ادامه حيات مادى بازماند، رهايى نور از اسارت ماده زودتر حاصل مى شود كه نتيجه آن هم چيزى جز رستگارى نيست. در اساطير آرياييان هند، نخستين انسان منو(۵) نام مى گيرد. منو شخصيتى كهن در ميان هند و اروپاييان است كه در اساطير ژرمنى نيز به صورت منوس(۶)، پسر تويسكو(۷) خدا، پسر زمين بازمانده است. در هند، منو را همچون يمه(۸) (جمشيد ايرانى)، پسر ويوسوت(۹) (نور گنبد آسمانى) به شمار آورده اند. اين طبيعى است كه در تفكر انسان اوليه، نخستين انسان فرزند خورشيد باشد. منو نخستين قربانى كننده است. قربانى او پيش نمونه قربانى هايى است كه اكنون انجام مى گيرد. منو نخستين پدر بشر و غالباً نياى قوم آرياست. اما در ايران، منو به عنوان نخستين انسان از همان ابتداى امر از صحنه محو شده است گرچه نام او به صورت هاى گوناگون بر جاى مانده كه خود، دال بر شهرت وى بوده است. مشهورترين نامى كه از منو به جا مانده، «منوچهر» است، به معنى «كسى كه نژاد از منو (انسان نخستين) دارد.» در هند، جز منو، پسر ديگر ويسوت، يمه (فارسى: جم) نيز پدر مردم شمرده مى شود كه با خواهرش يمى(۱۰) (فارسى: جمى، جمگ) نژاد انسان را پديد مى آورند. لقب جم در فارسى نيز «شيد» است كه معناى ثانويه درخشان يافته است (از آنجا كه همواره لقب خورشيد بوده است) و باز توجيهى است بر پسر خورشيد بودن او، پسر ويوسونت (فارسى: ويونگهان). نام يمه معمولاً به معنى «جفت، توأمان» است. يمه و يمى در واقع يك زوج توأمان هستند. در نظر انسان اوليه، فكر اينكه نخستين نر و نخستين ماده از يك اصل باشند، كاملاً طبيعى است. همان گونه كه مشى و مشيانه همزمان از شاخه ريواسى پيدا شدند. در واقع، افسانه جم و جمگ و مشى و مشيانه احتمالاً فقط دو شاخه از يك اصل اند. نام «توأمان، جفت» به دوره هند و ايرانى برمى گردد و پس از جدا شدن اقوام آريايى از هم، نام «ميرا، مرد» (مشى) در ايران بر نخستين نر نهاده شد. با نگاهى به داستان هاى آفرينش انسان، آنچه بيش از همه به چشم مى آيد، رابطه آدمى با خاك است. اين رابطه را چه در داستان هايى كه منشأ دينى دارند، مى بينيم و چه در اسطوره هاى بشرى. شايد ساخته شدن آدمى از گل به قياس با كارهاى كوزه گرى باشد كه از زمان هاى دور و دراز شناخته شده بود. بدين گونه است كه در مصر، خنون(۱۱) آدميان را از گل مى سازد و در اساطير بابل، زن - خداى ارورو(۱۲) هيكل انكيدو را از خاك مى سريشد. در حماسه آفرينش بابلى، خداى مردوك گل را با خون خداى كينگو به هم مى آميزد و انسان را از آن مى سازد. خون خدا به عنوان اصل حياتى در اساطير عبرى، جاى خود را به «دم خدايى» مى دهد كه در بينى آدم دميده مى شود و به او جان مى بخشد. در اساطير يونان نيز يكى از خدايان يونانى به نام پرومته بود كه انسان فانى را از خاك رس شكل داد و آفريد. همو كه آتش (نماد دانايى) را از خدايان دزديد و در ساقه توخالى گياهى پنهان كرد و براى انسان آورد و به اين ترتيب، آفريننده و خدمتگزار بشر شد. در ادبيات پهلوى هم كيومرث لقب گلشاه دارد: «آن نخستين پذيرنده دين از دادار، كيومرث است كه بن مردم است. او به كنش دين در جهان و سامان بخشى و آراستن و رواج بخشيدن آفريدگان، نخستين گل شاه بود.» (دينكرد). البته گل شاه در اصل «گرشاه» به معناى «شاه كوهستان» بوده كه در اثر همسان بودن املاى گل و گر در پهلوى (gl)، گمان رفته كه او شاه گل است و آنگاه واژه با هزوارش گل (طينا) نوشته شده است و در آثار نويسندگان عرب و ايرانى، لقب معمولى كيومرث شده است كه در هر دو صورت تلفظ، باز كيومرث به عنوان نخستين انسان يا پيش نمونه نخستين زوج بشرى رابطه اى مشهود با خاك و گل دارد. رابطه اى كه در تمامى داستان هاى آفرينش آدمى و نيز مرگ او تكرار مى شود: عاقبت خاك گل كوزه گران خواهيم شد. ------------------------------------------- پانوشت ها ۱. در عبرى، «بشر» نام ديگرى كه به انسان اطلاق مى شود، به معنى «گوشت» است. ۲ و ۳. سن پانزده سالگى و چهل سالگى در تفكرات ايرانى دو سن آرمانى است. پانزده سالگى اوج بلوغ جسمانى و چهل سالگى اوج بلوغ فكرى است. اشوزردشت در سى سالگى وحى را دريافت مى دارد و در چهل سالگى مأموريت مى يابد كه آن را به مردم ابلاغ كند. همانند داستان حضرت محمد(ص) كه در چهل سالگى به پيامبرى مبعوث مى شود. از طرفى، عدد چهل اصطلاح سنتى براى عدد بزرگ نامعين در ميان ملت هاى آسياى مقدم است. ۴. همانند نه ماه دوران باردارى و رشد جنين. ۵. Manu ۶. Mannus ۷. Tuisco ۸. Yama ۹. Vivasvat ۱۰. Yami ۱۱. Chnun ۱۲. Aruru power1118th June 2006, 06:24 PMفـرّ كيانی از ديرباز و در ميان بسياري از اقوام و اديان گوناگون، سنتي در نگارگري رواج داشته است و دارد كه هاله‌اي نوراني و درخشان بر پيرامون سر مقدسان و گاه پادشاهان نشان داده مي‌شود. اين هاله در باورها و متون ايراني به نام «فـرّ» شناخته شده است. «فـر» به فروغي ايزدي گفته مي‌شود كه به هر كس بخشيده شود، او شايسته و برازنده سروري و سالاري و برتري خواهد بود. همانگونه كه ثعالبي نيز از آن با تعبير «پرتو خوشبختي خدايي» ياد مي‌كند. در كتاب اوستا نيز بخشي ويژه در معرفي و ستايش فر وجود � سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 913]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن