واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: صهیونیستها به دنبال مسیح!
تأثیر تبلیغات گسترده دستگاههای ارتباط جمعی آمریكا كه كاملاً تحت كنترل صهیونیست ها می باشند، مردم آمریكا را به زود باورترین مردم جهان تبدیل كرده و حادثه 11 سپتامبر هم كینه و نفرت مردم آمریكا و جهان غرب را به خاطر تبلیغات هدایت شده علیه اعراب و مسلمانان برانگیخته است. صهیونیست ها و طرفداران آنها كه سال ها یك سلسله برنامه های دینی، فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی خود را تبلیغ می كردند، با حادثه 11 سپتامبر 2001 بهترین فرصت را به دست آوردند تا برنامه هایشان را با سرعت بیشتری به مردم آمریكا و اروپا بقبولانند و در حال حاضر می كوشند برنامه های خود را عملی نمایند. در دوران جنگ سرد، آمریكا، اتحاد جماهیر شوروی سابق را «امپراتوری شر» معرفی می كرد و بعد از جنگ سرد، دستگاههای ارتباط جمعی آمریكا ترس از مسلمانان را تبلیغ كردند و بعد از حادثه 11 سپتامبر این تبلیغات علیه اسلام و مسلمانان جهان در دنیای غرب به اوج خود رسیده است. گروههای مسیحی پیرو اعتقاد «خواسته های مسیح» در آمریكا 100 میلیون پیرو دارند و آنها در هر دو حزب بزرگ آمریكا یعنی جمهوری خواه و دموكرات، صاحب نفوذ می باشند و همراه صهیونیست های یهودی، دولت واشنگتن را كاملاً در اختیار دارند.
آمریكا و دیگر كشورهای پروتستان در جهان 1500 فرقه مسیحی حامل این اعتقاد در سطح جهان برای جنگ آرماگدون تبلیغات گسترده انجام می دهند و برای تسریع در ظهور مسیح كوشش می نمایند، وضعیتی را پیش آورند كه سراسرجهان نابود شود.نویسندگان غربی این اعتقادات را به عنوان تروریسم مقدس معرفی می كنند. این گروههای مسلح مسیحی در آمریكا، بعد از حادثه 11 سپتامبر از سوی "اف بی ای" متهم شده اند كه در پخش «سیاه زخم» كه یك اسلحه بیولوژیك می باشد، در آمریكا نقش داشته اند.سیاست دولت آمریكا نیز بر «نبرد تمدن ها» استوار است و آنها خود را كدخدای دهكده جهانی اعلام كرده اند و به بهانه مبارزه با تروریسم می كوشند سلطه خود را بر سراسر جهان گسترش دهند. گروههای صهیونیست مسیحی و یهودی در داخل آمریكا روز به روز قدرتمندتر می شوند و اكنون در واقع، دولت و مردم ایالات متحده آمریكا در دست این گروهها به نوعی گروگان می باشند.عقیده ی هزاره، تفکر تازه ای نیست. چرا که در ادوار مختلف تاریخ، بشر شاهد آن بوده استآنچه مسلم است اینکه این جنبش های بنیادگرا مدعی هستند با احیای متون توراتی و انجیلی و خارج کردن آنها از قید و
بند حاکمیت سنتی کلیسا، عملیات اصلاح و بازنگری مذهبی را در پیش گرفته اند، خصوصا آنکه در گذشته، تفسیر این متون تنها به مردان کلیسا اختصاص داشت. به این ترتیب این بنیادگرایان به دنبال تحقق اهداف سیاسی و منفعت طلبانه خویش هستند و در لوای محتوای متون مقدس، اهداف خویش را جا داده اند تا بتوانند حمایت از اسرائیل را آرمانی دینی تعریف کنند و کشتار مسلمان و ایجاب رعب و وحشت و محو هویت مسلمین را در راستای تحقق اعتقادات دینی شان توجیه کنند و بالاخره ان زمان که ترویج و دامن زدن به جنگ ها باعث رونق فروش تسلیحات ایشان می شد، خواهان آغاز و ادامه جنگ مقدس می شدند!!آنچه مشخص است اینکه اسرائیل، از دید خود و از دید صهیونیسم مسیحی، تصمیم گیرنده ی اصلی امریکاست و از آنجا که برتر از تمام انسانهاست، پس مجازات و محکومیت قوانین بین المللی شامل آن نمی شود. آنچه امروز مشاهده می شود این است که حوزه عمل و فعالیت بنیادگرایان مسیحی، حد و مرزی نمی شناسد. وقتی در جامعه خود کمی با تامل به اطراف بنگریم متوجه خواهیم شد که حضور روز افزون محصولات صهیونیستی به خوبی احساس می شود. فروشگاه های زنجیره ای که به ارائه انواع پوشاک و به تبع آن به ارائه فرهنگ و تفکر مورد نظر خود می پردازند که پرداختن به این موضوع مجالی طولانی می طلبد. سایت های بزرگ و پربیننده اینترنتی توسط صاحبان این تفکر اداره می شود. معروف ترین هنرپیشه ها و خواننده های محبوب دنیا، از طرفداران این مکتب هستند. صاحبان و سهامداران بزرگترین تیم های فوتبال از زمره همین بنیادگرایان می باشند. بنابراین آنچه به نظر می رسد این است که پیروان این تفکر دائما در تلاش هستند و از تمامی امکانات بهره می گیرند تا به آرمان نهایی و هدف مقدس خود نائل شوند. یعنی همان زندگانی سرشار از سعادت و خوشبختی در دوران هزاره.
عقیده ی هزاره، تفکر تازه ای نیست. چرا که در ادوار مختلف تاریخ، بشر شاهد آن بوده است. خصوصا در زمان وقوع بلایا و سختی ها این نوع تفکرات بیشتر شده است. به طور مثال، بسیاری از غربی ها بعد از جنگ جهانی دوم، منتظر ظهور مسیح بوده اند که این مساله در جنگ دوم خلیج فارس نیز به وقوع پیوست. به گونه ای که برخی از رهبران بنیادگرای غرب، این جنگ را آغاز تخریب و نابودی جهان و بازگشت دوباره ی مسیح، تلقی کردند.آنطور که مشخص است تلاش های بسیاری همواره در حال انجام است برای رسیدن به دوران سعادت و حکومتی صلح آمیز. اما سوال اینجاست که ما تا چه حد خود را ملتزم به آئین دین مبین و آسمانی مان، می دانیم و برای ظهور منجی آخرالزمان، مهدی موعود، چه کرده ایم؟فاطمه ناظم زاده/گروه جامعه و سیاستمنابع:"آرماگدون"،محمود النجیری،ترجمه زعفرانی و عباسپور،نشر هلال"آرماگدون، صهیونیسم و پروتستانتیزم"،حیدر رضا ضابط، سایت موعودتنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 501]