واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: یك روز داشتم صبحانه میخوردم كه جیمز كامرون به من زنگ زد. خودش را از آن طرف خط معرفی كرد و گفت: دوست داری در یك فیلم با من كار كنی؟ صبحانه پرید توی گلویم... سام وورتینگتن نامی است كه در سال 2009 مطرح و خیلی زود تبدیل به یكی از موفقترین بازیگران سال شد. او كه متولد سال 1976 كشور استرالیاست، مدرك لیسانس خود را در همین كشور در رشته هنری دراماتیك در سن 22 سالگی گرفته است.در تئاتر استرالیا خوش درخشید و بازیهای خوب تئاتریاش او را راهی كار در تلویزیون كرد. موفقیت چند مجموعه تلویزیونی او در نیمه اول سال 2000 باعث شهرت فراوان او در سرزمین مادریاش و توجه فیلمسازان آمریكایی به او شد. در سال 2004 اولین فیلم كوتاه خود را كارگردانی كرد. 2 سال قبل برای بازی در نقش مقابل كریستین بل در قسمت چهارم «ترمیناتور» دعوت به كار شد. بازی او بازی بل را تحت تاثیر خود قرار داد و نام و چهره وی را در داخل آمریكا در سطح وسیعی مطرح كرد. «آواتار» دومین فیلم هالیوودی است كه در آن نقش اصلی و مثبت ماجرا را به عهده دارد. قصه فیلم درباره فضانوردی است كه راهی ماموریتی به یك سیاره دور میشود؛ سیارهای كه موجودات بیگانه فضایی در آن زندگی میكنند. فروش بالای فیلم، نام سام وورتینگتن را بیشتر از گذشته مطرح كرد و این در حالی بود كه رسانههای گروهی از 2 ماه قبل مطالب زیادی درباره او و «آواتار» منتشر كردند. این بازیگر جوان پرروحیه بسیار بذلهگو و خندان است. به همین دلیل بسیاری از روزنامهنگاران مایل به گفتگو با او هستند. بعد از راسل كرو، نیكول كیدمن و نائومی واتس، سام وورتینگتن چهارمین بازیگر سینمای استرالیاست كه تبدیل به یك ستاره درجه یك هالیوودی میشود. آیا موفقیت خیرهكننده «آواتار» همان چیزی است كه میخواستید؟هم بله و هم خیر. من حدود 10 سال در استرالیا مشغول بازی در فیلمها و مجموعههای تلویزیونی بودم. به آمریكا آمدم، چون در جستجوی چیز بیشتری بودم. بازی در فیلمهایی مثل «رستگاری ترمیناتور» و «آواتار» كه كارهای بزرگ و پرهزینهای هستند، به معنی این است كه آدمهای بیشتری فیلمهای تو را میبینند. به این ترتیب قضاوتها افزایش مییابد و كار تو توسط تعداد بیشتری از تماشاگران مورد داوری قرار میگیرد. این نكته برایم جذابیت و اهمیت خاصی دارد. این جور كار كردن را دوست دارم و همیشه به دنبال چنین موقعیت و وضعیتی بودم؛ اما به همان اندازه كه لذت بیشتری از این مساله میبرم، كارم هم سختتر میشود. نگاه بیشتر به تو به معنی آن است كه باید كارت را دقیقتر انجام بدهی. چگونه برای «آواتار» دعوت به كار شدید؟یك روز داشتم صبحانه میخوردم كه جیمز كامرون به من زنگ زد. خودش را از آن طرف خط معرفی كرد و گفت: دوست داری در یك فیلم با من كار كنی؟ صبحانه پرید توی گلویم. از شدت خوشحالی نمیدانستم چه كار كنم؛ اما خودم را كنترل كرده و گفتم: سر وقت زنگ زدی. زمان آن رسیده بود كه كسی مثل تو مرا برای بازی در فیلمش انتخاب كند! او خندید و پرسید: چند وقته میتوانی خودت را به اینجا برسانی؟ و من كه هنوز نمیدانستم چه باید بگویم، جواب دادم: یك هفته. ماشینم خراب است، باید درستش كنم. او قهقههای زد و گفت: تو همانی هستی كه میخواهم. همین حالا راه بیفت بیا پیش من. دارید شوخی میكنید یا جدی میگویید؟اصلا شوخی نمیكنم، این عین واقعیت است. وقتی با دوستان و اطرافیانم دراینباره صحبت كردم، همین حالت شما را داشتند. آنها هم گفتند چه رویای قشنگی داری. امیدواریم روزی به واقعیت بپیوندد! خب، من داشتم در استرالیا زندگی و كار میكردم، یعنی جایی كه از هالیوود خیلی دور است. حضور در فیلمی از جیمز مثل یك رویای دست نیافتنی بود كه حالا برای من رنگ واقعیت به خودش گرفته بود. و حالا در لسآنجلس زندگی میكنید؟از سال 2006 به این طرف. میتوانم در هالیوود كار كنم، هر چند كه برخی از جنبههای كاری آن را دوست ندارم. در استرالیا تو به عنوان بازیگر استقلال بیشتری داری ولی در اینجا باید نگران و مراقب خیلی چیزها باشی. ولی مساله اصلی این است كه تو در اینجا میتوانی با موفقیت بیشتری به كار خود ادامه بدهی. یك تحلیل عمومی وجود دارد كه میگوید بازیگران استرالیایی به این دلیل در هالیوود با موفقیت بیشتری روبهرو میشوند، كه كار خود را خیلی جدیتر از بقیه میگیرند.تحلیل درستی است. وقتی قرار شد در قسمت جدید «ترمیناتور» بازی كنم، تهیهكنندگان فیلم به دنبال كسی بودند كه بتواند سرش را به دیوار بكوبد و صدایش درنیاید. ولی در فیلم شما چنین صحنهای ندارید.خیر ندارم، میخواستید داشته باشم؟! منظورم از این جمله این بود كه آنها خواهان بازیگری بودند كه بتواند با آن همه سختی موجود در صحنه راحت باشد و كنار بیاید. دو سه سال پیش نمیتوانستم كاری بزرگ و قابل توجه در هالیوود پیدا كنم چون كسانی مثل اورلاندو بلوم مشغول بازی در فیلمها بودند و كسی سراغ من نمیآمد. شاید چند سال دیگر هم چنین اتفاقی بیفتد. برای همین میباید در مدت زمانی كه فرصت دارم، خودم و كارم را خیلی خوب نشان دهم. جامعه لسآنجلس را چگونه میبینید؟خیلی این طرف و آن طرف نمیروم. من از لسآنجلس متنفرم! یك شهر مرموز و سرشار از اوهام و سایه است كه آدم برای كار كردن در آن رها میشود. این شهر از نظر خفقان مثل دفتر كار خودم میماند و من اصلا دوست ندارم در دفتر كارم زندگی كنم. شما حاضرید چنین كاری انجام دهید؟ بازی در «آواتار» را چقدر ناشی از خوششانسی میدانید؟همه میگویند شانس آوردهای، اما جیمز كامرون مرا از كلاهش بیرون نكشید. من تلاش خیلی زیادی كردم تا بتوانم یك چنین نقش و فیلم خوبی را به دست بیاورم. 6 ماه طول كشید تا تهیهكنندگان فیلم را متقاعد كنم كه همان كسی هستم كه این پروژه به آن نیاز دارد. خودم میدانستم میتوانم این نقش را بازی كنم؛ ولی نكته مهم این بود كه آنها هم به باوری كه من داشتم، برسند. با دستمزدی كه از بابت این فیلم گرفتید، اولین چیزی كه خریدید چه بود؟بخش اعظم آن را به خواهر و پدر و مادرم دادم. من آدم ثروتمندی نیستم و لسآنجلس هم شهر گرانی است. نمیتوانم پولهایی را كه دارم، الكی خرج كنم. باید آنها را نگه دارم تا در روز مبادا مورد استفاده قرار دهم. در همین حال میدانم كه باید سخت كار كنم؛ البته حقیقت امر را بخواهید دستمزد كلانی هم نگرفتهام. من جزو آن دسته بازیگرانی كه 15 یا 20میلیون دستمزد میگیرند، نیستم. وقتی همكاری با جیمز كامرون را شروع كردید، پیشنهاد یا نصیحت خاصی به شما كرد؟گفت خودت باش و حرف خودت را بزن، عقیده داشت بازیگر جز در جلوی دوربین، نباید نقش بازی كند. با «آواتار» و «رستگاری ترمیناتور» سال سینمایی خیلی خوبی داشتهاید. حالا تبدیل به یك بازیگر مطرح، محبوب و گرانقیمت شدهاید. خوشحالم كه در این دو فیلم بازی كردم. همه سعی و تلاشم این است كه در آینده هم در چنین پروژههایی بازی داشته باشم؛ فیلمهایی كه اكثریت تماشاگران مشتاق دیدن آنها هستند. «بدهی» كه در سال جدید میلادی اكران میشود متفاوت از این دو فیلم است؟ بله. این فیلم نه یك كار علمی تخیلی كه یك اكشن دلهرهآور با یك پسزمینه سیاسی است. این جور فیلمها را هم دوست دارم. بخصوص از كاركردن با فیلمساز مطرح و غیرمتعارفی مثل جان مدن خوشحالم. فكر میكنید «برخورد تایتانها» یكی از كارهای پر سروصدا و پرفروش سال 2010 باشد؟حتما همین طور خواهد بود. این درام تاریخی و ماجراجویانه دوباره تماشاگران را به فیلمهای وایكینگی معروف دهه 50 میلادی میبرد و امید خیلی زیادی به آن دارم. موفقیت «آواتار» باعث شد تا تهیهكنندگان فیلم تصمیم بگیرند نسخههای سهبعدی آن را نیز روانه پرده سنیماها كنند. این مساله نشان میدهد كه «برخورد تایتانها» ظرفیت بالای مالی دارد و میتواند یكی از كارهای موفق و پرفروش سال جدید میلادی باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 530]