تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 28 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):حريص از دو خصلت محروم شده و در نتيجه دو خصلت را با خود دارد: از قناعت محروم است و در...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1866190669




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگهبان دل باشيم


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نگهبان دل باشيم
نگبان دل
شفاخانه دلوقتى «جان» در قفس تن، دچار تنگى نفس مى‏شود،وقتى «قلب»، گرفتار فشار وسوسه‏هاى ابليس مى‏گردد،وقتى سلسله اعصابِ «خداترسى» و «ياد معاد» از كار مى‏افتد و حسّ و حياتِ خود را از دست مى‏دهد و نيش زهرآگين حسد و جراحت كبر و غرور را احساس نمى‏كند،وقتى «چهره روح»، در اثر تكرار گناهان، زشت مى‏شود،اينها نشانه نوعى بيمارى درونى است و بايد به فكر «مداواى روح» افتاد و غدّه‏هاى رذايل را جرّاحى كرد و «تب شهوات» را پايين آورد و «فشار غضب» را كنترل كرد.ولى... كدام شفاخانه است كه جان بيمار را «درمان» مى‏كند؟ و كدام «دارو» است كه تشنّج روح و افسردگى روان را برطرف ساخته، شور و نشاط و اميد مى‏بخشد؟ و كدام طبيب است كه «نبض دل» ما را مى‏گيرد و «ضربان هواى نفس» و «تب خودخواهى» را مى‏سنجد و نسخه مناسب براى درمان آن مى‏نويسد؟اينجاست كه اگر بسته‏دلان، سنگدلان، كوردلان و تيره‏دلان ندانند كه دچار چه آفت و گرفتار چه دردى شده‏اند، اين خود، بزرگ‏ترين درد و خطرناك‏ترين بيمارى است. چه مى‏توان كرد با دلى كه هيچ زاويه‏اى از آن، پذيراى نور حقيقت نيست؟دشوارى كار در آن است كه بيماري‌هاى روحى و معنوى، به اين زودى خود را نشان نمى‏دهند و ويروس‌هاى آلودگى باطنى، مرموزتر و پنهان‏تر از هر ميكروبى عمل مى‏كنند و مراعات بهداشت در قلمرو حالات روحى هم دشوار مى‏شود. با كتمان درد هم هرگز مشكلى حل نمى‏شود و انكار بيمارى نيز، خطر را برطرف نمى‏سازد. غفلت از آفت دروننگاهى كه فراتر از «ظاهر» باشد، عيب‌هاى «باطن» را هم مى‏بيند. چرا بايد هميشه به فكر درمان جسم بود و از آفات روان غفلت كرد؟ دل نيز كور مى‏شود، همچون ديده. دل نيز كدر و غبارآلود مى‏شود، مثل آينه غبار گرفته. دل هم بسته و قفل مى‏گردد، مانند در.اينجاست كه اگر بسته‏دلان، سنگدلان، كوردلان و تيره‏دلان ندانند كه دچار چه آفت و گرفتار چه دردى شده‏اند، اين خود، بزرگ‏ترين درد و خطرناك‏ترين بيمارى است. چه مى‏توان كرد با دلى كه هيچ زاويه‏اى از آن، پذيراى نور حقيقت نيست؟گاهى مى‏شود با اراده و تصميمى جدّى، با «آب توبه» صورت جان را جلا داد و «ديده دل» را شفّاف ساخت و زنگارهاى دل را زدود و قلب را نيز، آنگونه كه جامه‏هاى چرك را مى‏شوييم، شست و تميز ساخت و نگذاشت رسوبات هواى نفس و غبار غفلت بر آن بنشيند و سيماى فطرت را زير لايه‏هاى ضخيم بى‏خبرى بپوشاند. كسانى كه گرفتار «دل» مى‏شوند، بى‏اختيار در راه‌هايى نامطلوب مى‏افتند.چه شگفت‏انگيز است «دنياي دل»! اگر «اميرِ» آن نباشى «اسير»ش مى‏شوى و اگر «خدا» را مهمانش نسازى، «شيطان» آن را اشغال مى‏كند و در دلت به زاد و ولد و توليد مثل مى‏پردازد و آنگاه، «قلبِ» تو «پايگاه ابليس» و «مركز رشد هوس» مى‏شود.چه شگفت‏انگيز است «دنياي دل»! اگر «اميرِ» آن نباشى «اسير»ش مى‏شوى و اگر «خدا» را مهمانش نسازى، «شيطان» آن را اشغال مى‏كند و در دلت به زاد و ولد و توليد مثل مى‏پردازد و آنگاه، «قلبِ» تو «پايگاه ابليس» و «مركز رشد هوس» مى‏شود.دو پنجره چشم و گوشچگونه مى‏توان اين كانون را «پاك» نگه داشت؟چشم و گوش، دو پنجره گشوده به قلب‏اند و ديدني‌ها و شنيدني‌هاى ما به قلب ما حالت و شكل مى‏دهند و از طريق چشم و گوش و از رهگذر ديدن و شنيدن، مفاهيم و مضامينى وارد اين خانه مى‏شود و آنچه مى‏خوانيم و مى‏شنويم، به «باور» تبديل مى‏شود و همين گونه است كه ذهنيّات و ديدگاه‌هاى ما شكل مى‏گيرند.اين «دربانىِ دل»، گامى براى حفظ سلامت قلب است. كسى كه اين دو پنجره را بى‏حفاظ و مراقبت و بدون كنترل و دربان، به روى هر سخن و تصوير و صدا و فيلم و عكس و منظره و صحنه و نوشته و نقّاسى باز بگذارد، چه تضمينى است كه ويروس به درون خانه دل او راه نيابد؟
طبيعت
به يكى از بزرگان عرفان گفتند: از كجا به اين مرحله و پايه رسيدى؟ گفت: دربان دلم بودم.كيست كه به صفاى باطن خويش علاقه داشته باشد، امّا نسبت به «واردات قلبى» بى‏توجه باشد؟وقتى از غذاى مسموم و حتى مشكوك پرهيز مى‏كنيم، وقتى از سرنگ و تيغ مصرف شده، به خاطر بيم از انتقال عفونت، اجتناب مى‏كنيم، وقتى ميوه و سبزى را شسته، آنگاه مصرف مى‏كنيم، وقتى شانه و حوله ديگرى را به سر و صورت خود نمى‏زنيم، همه و همه براى مراعات تندرستى و خوف از آلودگى است. آيا بهداشت روح و فكر، به اندازه بهداشت جسم برايمان مهم است؟اگر هست، پس نبايد دل به هر حرفى بسپاريم و به هر گفته‏اى گوش بدهيم و به هر صحنه‏اى بنگريم و هر نوشته‏اى را بخوانيم و هر فيلمى را تماشا كنيم و در هر جلسه و محفلى شركت كنيم، مگر آن كه از سلامت آن اطمينان داشته باشيم. ويروس ترديدوقتى «يقين» دچار «شك» شود، يا كسى ما را در روشن‏ترين باورهايمان دچار ترديد سازد و ما را بى‏انگيزه و دلسرد كند، جز اين است كه ويروسى مهلك را وارد اندام فكر و شريان‌هاى روح ما كرده است؟به يكى از بزرگان عرفان گفتند: از كجا به اين مرحله و پايه رسيدى؟ گفت: دربان دلم بودم.كيست كه به صفاى باطن خويش علاقه داشته باشد، امّا نسبت به «واردات قلبى» بى‏توجه باشد؟كافى است كه خوره شك به شاخ و برگ عقايد كسى بيفتد و شبهه‏اى در باورهاى دينى‏اش پيدا كند و نتواند با آن مقابله كند. كافى است كه زمينگير و فلج شود و بناى اميدش در زندگى در هم فرو ريزد و از رفتن، باز بماند.«يقين»، درخت طيّب و طاهرى است كه از آن، ميوه شيرين «عمل صالح» مى‏رويد. كسى كه جانش از حرارت يقين گرم نشود، گرفتار سردىِ يأس و ترديد مى‏شود. پس بايد «باور» را پاس داشت و همچون گوهرى از آن مواظبت كرد.برخى دوست دارند پيش از آنكه روحمان از «زمزم يقين» سيراب شود، ما را سراغ «سراب شك» بفرستند. چرا ما دنباله‏رو بى‏هدف آنان باشيم؟دمخور بودن و انس گرفتن با «اهل يقين»، ما را در برابر اين ويروس‌ها مقاوم‏تر مى‏سازد و رفاقت و همنشينى با آنان - كه به مرام خدا و مكتب وحى و انسان‌هاى پاك، دلبسته و وابسته‏اند - ، ما را نسبت به اين موريانه‏ها مصونيت مى‏بخشند.گوارا باد زندگى با صفا و يقين، بر صاحبانش!بگذار مثالى ديگر بياوريم: سيلاب، از كمترين شكاف، نفوذ مى‏كند و خانه‏اى را ويران مى‏سازد. غبار و دود و هواى آلوده هم از منفذهاى كوچك عبور مى‏كنند و فضا و ديوار را تيره و آلوده مى‏سازند. بارانى كه بر سقف خانه‏اى مى‏بارد، وجود كمترين شكاف و تَرَك در پشت بام، موجب چكّه كردن آب و گاهى فروريختن سقف مى‏شود.ورود آلودگي‌هاى فكرى و روحى به دل‌هايى كه عايق‏بندى نشده‏اند، طبيعى است! در بستن منافذ و شكاف‌ها و رخنه‏هايى كه از آنها انگيزه‏هاى گناه به خانه دل راه مى‏يابد، هرچه دقّت و محكم‏كارى شود، خوب است و جا دارد.«ارتباط»، در ساختار فكرى و فرهنگى انسان اثر مى‏گذارد، تا با چه كسى مرتبط شويم و ظرف دل را در اختيار كدام منبع «تغذيه فكرى و روحى» بگذاريم. طبيب روحاگر از روى سهل‏انگارى و ساده‏پندارى «مسموميّت فكرى» و «آلودگى اخلاقى» پيدا كرديم، كسى بر ما نمى‏بخشايد و عذرمان را نمى‏پذيرد؛ چرا كه بهداشت فكر و جان را مراعات نكرده‏ايم.وقتى از غذاى مسموم و حتى مشكوك پرهيز مى‏كنيم، وقتى از سرنگ و تيغ مصرف شده، به خاطر بيم از انتقال عفونت، اجتناب مى‏كنيم، وقتى ميوه و سبزى را شسته، آنگاه مصرف مى‏كنيم، وقتى شانه و حوله ديگرى را به سر و صورت خود نمى‏زنيم، همه و همه براى مراعات تندرستى و خوف از آلودگى است. آيا بهداشت روح و فكر، به اندازه بهداشت جسم برايمان مهم است؟طبّ ابدان، روز به روز در حال پيشرفت است و پزشكان جسم، هر روز بيشتر و حاذق‏تر مى‏شوند؛ امّا طبيبان روح، كمياب‏تر مى‏شوند و درمان روان، ضعيف‏تر مى‏شود و اين، يك «فاجعه بشرى» است. غفلت از تصفيه درون و درمان روح و بهداشت روان، سقوط آور است و انسان را به مرز حيوانات، نزديك‏تر مى‏سازد. اين، بايد ما را براى مراجعه به «طبيب روح» مصمّم‏تر سازد.بسته شدن دريچه دل به روى حكمت و معرفت، آدمى را به قساوت، دنيازدگى، بى‏خيالى، بى‏تعهّدى، بى‏دردى، خودآرايى، خودنمايى، خودمحورى، خودخواهى و حسادت مى‏كشاند.اگر بخواهيم بهداشت روان داشته باشيم، بايد مزرعه روح و جانمان را از اين آفت‌ها پاك‏سازى كنيم: ترس، حقارت نفس، خودْ كم‏بينى، دونْ همّتى، بدگمانى، بد دهانى، عصبانيّت، انتقامجويى، تندخويى، بدرفتارى، كينه‏توزى، حق‌پوشى، لجاجت، رياكارى، ناسپاسى، دورويى، طمع، دروغگويى، دو به هم زنى، سخن‏چينى و ... پيشگيرىآثار گناه، بر چهره روح و جان، باقى مى‏ماند، مثل آثارى كه بر چهره و اندام يك مصدوم در تصادف يا سوختگى، ماندگار مى‏شود و گاهى تا پايان عمر، گريبانگير اوست، هر چند از حادثه، جان سالم به در برده باشد و حيات خويش را باز يابد، ولى با آثارش چه مى‏كند؟ اثر، يادگارى از بروز يك سانحه است.آيا رعايت احتياط و پيشگيرى از بروز آتش‏سوزى يا حادثه و تصادف، بهتر نيست؟مواظبت بر نيفتادن در «باتلاق رذايل» و «ورطه گناه» نيز، نوعى پيشگيرى است كه هم شرط عقل است، هم نشانه مآل‏انديشى و عاقبت‏نگرى، و هم مصونيت از آثار وضعى.برخى دوست دارند پيش از آنكه روحمان از «زمزم يقين» سيراب شود، ما را سراغ «سراب شك» بفرستند. چرا ما دنباله‏رو بى‏هدف آنان باشيم؟بهتر است اوراق «پرونده دل» را با حوصله و متانت، ورق بزنيم و صفحه به صفحه در جستجوى آفت‌ها باشيم و بى‏درنگ، آن «اوراق سياه» را پاكسازى كنيم. وگرنه ... به جا ماندن اين رذايل در پرونده ما، روزى كار به دستمان مى‏دهد و رسوايمان مى‏سازد. اين كار، تمرين مى‏خواهد و رياضت مى‏طلبد.به كار بستن آنچه در آيين ما به عنوان «آداب» و «سنن» مطرح شده است و همه ابعاد زندگى و روابط گوناگون ما را پوشانده، تأمين كننده «بهداشت روان» است. اگر در پى «جام جم» هستيم، آن را در درون فرهنگ خويش بجوييم.سالها دل طلب جام جم از ما مى‏كرد                                        آنچه خود داشت، ز بيگانه تمنّا مى‏كردگوهرى كز صدف كون و مكان بيرون بود                                    طلب از گمشدگان لب دريا مى‏كرد  "جواد محدّثى"تنظيم تبيان،‌هدهدي





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن