تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه چيز است كه در هر كس باشد منافق است اگر چه روزه دارد و نماز بخواند و حج و عمر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820893713




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

منابع مالى مردم كوفه


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مردم شناسی كوفه(7)منابع مالى مردم كوفه
پول
 میزان جمعیت كوفیان در واقعه عاشوراتقسیم بندی شیعیان كوفهعلل بی وفایی مردم كوفهعلل نامه‏نگارى كوفیان به امام حسین‏ علیه ‏السلامنظام اداری جامعه كوفهمنابع مالی حكومت كوفه نظام اقتصادی حاكم بر كوفه بر دو بخش منابع مالى حكومت كوفه و منابع مالى مردم تقسیم می‌شود: بخش منابع مالی حكومت كوفه مورد بررسی قرار گرفت و حال به بررسی منابع مالی مردم كوفه می‌پردازیم.  به طور كلى طرق درآمد مردم را مى‏توان به دو بخش كسب و كار، دریافت عطاء و رزق از حكومت كوفه تقسیم نمود:  الف: كسب و كاركسب و كار مردم در آن زمان معمولا زراعت، صناعت، تجارت و یا كارهاى دولتى و حكومتى مانند خدمت در شرطه بود. به نظر مى‏رسد با توجه به وابستگى شدید مردم به عطاء و حقوق حكومتى، مردم عرب كوفه كمتر به كسب و كار مى‏پرداختند، به طورى كه گفته شده است: اكثر حرفه‏هاى كوفه را موالى بر عهده داشتند و اصولا عرب‌ها اشتغال به حرفه و صنعت را لایق شان خود نمى‏دانستند. (1)  ب: عطاء و رزقعطاء مقدار پرداخت نقدى بود كه از سوى حكومت كوفه، یكجا یا طى چند مرتبه، سالانه به مردم مقاتل این شهر پرداخت مى‏شد، چنانكه «رزق‏» كمك‌هاى جنسى مانند خرما، گندم، جو، روغن و ... بود كه هر ماه به صورت بلاعوض به آنان تحویل مى‏شد. عطاء مقدار پرداخت نقدى بود كه از سوى حكومت كوفه، یكجا یا طى چند مرتبه، سالانه به مردم مقاتل این شهر پرداخت مى‏شد، چنانكه «رزق‏» كمك‌هاى جنسى مانند خرما، گندم، جو، روغن و ... بود كه هر ماه به صورت بلاعوض به آنان تحویل مى‏شد. نظام عطاء و رزق به وسیله عمر بن خطاب بنیانگذارى شد؛ بدین‏ترتیب كه عمر براى برپا داشتن یك لشگر همیشه آماده و به منظور جلوگیرى از اشتغال سربازان به كار دیگر، براى آنان حقوقى سالیانه تعیین نمود كه ملاك‌هاى خاصى مانند صحابى بودن، دفعات شركت در جنگ‌ها و ... را در آن مد نظر داشت. این حقوق سالیانه كه عمدتا از فتوحات و خراج سرزمین‌هاى تازه گشوده شده تامین مى‏گشت، به تناسب افراد، مبلغى بین 300 تا 2000 درهم در سال را شامل مى‏گشت (2) كه مقدار حداكثر آن به نام «شرف العطاء» نامیده مى‏شد و به افراد داراى ویژگی‌هاى برجسته مانند شجاعت و رشادت فراوان، پرداخت مى‏گردید.(3) حضرت على‏(علیه‏السلام) پس از رسیدن به حكومت، اصل نظام عطاء را تصویب كرد اما ویژگی‌ها و ملاك‌هاى عمر در پرداخت‌هاى متفاوت را لغو كرد و مساوات كامل در عطاء را برقرار نمود كه این امر نارضایتى‏هاى فراوان را سبب شد.(4) یكى دیگر از ویژگی‌هاى پرداخت عطاء، در زمان حضرت على(‏علیه‏السلام) آن بود كه به محض وصول مال به بیت‏المال حضرت‏ به تقسیم آن اقدام مى‏نمود و نمى‏گذاشت اموال در بیت‏المال انباشته گردد؛ چنانكه نقل شده است پس از تقسیم سه نوبت عطاء، مال فراوانى از اصفهان رسید و حضرت‏علی (علیه‏السلام) از مردم و رؤساى اسباع خواست تا چهارمین عطاء خود را تحویل بگیرند.(5) سومین ویژگى این عطاء، در زمان آن حضرت آن بود كه حضرت‏ علی(علیه‏السلام) حتى به مخالفان خود مانند خوارج مادامى كه اقدام عملى علیه حكومت اسلامى ننموده بودند این حقوق را پرداخت مى‏كرد. (6) اما در زمان حكومت معاویه، این نظام پرداخت‏ به ‏كلى از میان برداشته شد و دوباره نظام طبقاتى عطاء برقرار گردید ولى این بار ملاك‌هاى فضیلت و سابقه در اسلام و شركت در جنگ‌ها لحاظ نگردید؛ بلكه میزان تقرب به دستگاه اموى و مقدار سرسپردگى به حكومت ملاك قرار گرفت. (7) عطاء موالى حذف شد و تنها معاویه در برهه‏اى از زمان دستور پرداخت 15 درهم در سال به آنان را صادر نمود كه آن هم پرداخت نگردید (8) و لذا موالى ناچار به ارتزاق از كار و تلاش خود شدند. در این زمان مردم وابستگى شدیدى به عطاء و رزق داشتند و حكومت نیز از این نقطه ضعف به خوبى آگاه بود و به عنوان دستاویزى مهم از آن استفاده مى‏كرد. در زمان حكومت معاویه، این نظام پرداخت‏ به ‏كلى از میان برداشته شد و دوباره نظام طبقاتى عطاء برقرار گردید ولى این بار ملاك‌هاى فضیلت و سابقه در اسلام و شركت در جنگ‌ها لحاظ نگردید؛ بلكه میزان تقرب به دستگاه اموى و مقدار سرسپردگى به حكومت ملاك قرار گرفت. مخالفان حكومت كه عمدتا شیعیان بودند؛ تهدید به قطع عطاء مى‏گردیدند؛ چنانكه دیدیم عبیدالله عرافت‏هایى را كه در آنها شخص مخالفى وجود داشت، تهدید به قطع عطاء نمود. هنگامى كه مسلم بن عقیل(‏علیه‏السلام) به همراه سپاه خود قصر عبیدالله بن زیاد را محاصره نمود و او را در فشار قرار داد یكى از شگردهاى موفق عبیدالله تشویق مردم و اطرافیان مسلم به ازدیاد عطاء در صورت پراكنده شدن و نیز تهدید به قطع عطاء در صورت ادامه شورش بود كه این شگرد باعث پراكنده شدن سریع اطرافیان مسلم گردید؛ (9) چنانكه با همین شیوه؛ یعنى ازدیاد عطاء، توانست لشگر عظیمى از مردم كوفه را كه دل‌هایشان با امام حسین(‏علیه‏السلام) بود، علیه آن حضرت وارد جنگ نماید. (10) در روز عاشورا، هنگامى كه امام حسین‏(علیه‏السلام) قصد اتمام حجت نسبت‏ به كوفیان را داشت آنها با به راه انداختن سر و صدا، سعى در ممانعت از سخنرانى آن حضرت‏ مى‏كردند، بالاخره امام‏ رشته كلام را در دست گرفت و با اشاره به مساله عطاء، آن را به عنوان یكى از علل عصیان كوفیان نسبت ‏به خود برشمرد؛ سخنان امام چنین است: «و كلكم عاص لامرى غیر مستمع لقولى، قد انخزلت عطیاتكم من الحرام و ملئت‏ بطونكم من الحرام فطبع على قلوبكم‏» (11)؛ همه شما عصیان مرا ورزیدید و به سخنان من گوش فرا نمى‏دهید (باید چنین باشد چرا كه) عطاهاى شما از مال حرام فراهم آمده و شكم‌هایتان از حرام انباشته گردیده، پس باعث مُهر خوردن قلب‌هایتان شده است. شاید بتوان گفت اگر جناب مسلم طى حدود سه ماه اقامت در كوفه (از 15 رمضان تا 8 ذى‏حجه سال 60 هجرى) مى‏توانست‏ بیت‏المال كوفه را در اختیار گیرد و از آن به نفع خود استفاده نماید، پیروزى او تضمین مى‏شد؛ چنانكه در سال ‏66 هجرى، مختار با تصرف بیت‏المال و تقسیم كردن ‏9 میلیون درهم موجود در آن بین یارانش، توانست‏ بر كوفه مسلط شود. (12) اما نهضت امام حسین‏(علیه‏السلام) نهضتى نبود كه بخواهد با زور و پول به پیروزى برسد، چرا كه مردمى كه با درهم گرد هم آیند، در هنگام به خطر افتادن منافعشان صحنه را ترك خواهند كرد همچنان كه در مورد مختار چنین شد و او را در مقابله با دشمنش، مصعب تنها گذاشتند. پی‌نوشت‌ها:1- الحیاة الاجتماعیة و الاقتصادیة، ص82. 2- تاریخ طبرى،ج3، ص108؛ فتوح‏البلدان، ص438. 3- الحیاة الاجتماعیة، ص240؛ تنظیمات الجیش العربى، ص 98. 4- نهج‏البلاغة، فیض‏الاسلام، خطبه ‏126. 5- مروج‏الذهب، ج2، ص421. 6- تاریخ طبرى، ج4، ص53. 7- تنظیمات الجیش العربى، ص92. 8- الحیاة الاجتماعیة و الاقتصادیة، ص87. 9- تاریخ طبرى، ج4، ص277. 10- حیاة الامام الحسین ‏علیه‏السلام، ج2، ص453. 11- موسوعة كلمات الامام الحسین ‏علیه‏السلام، ص422. 12- تجارب الامم، ج2، ص138.   





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 327]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن