واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مردم شناسی كوفه(6)منابع مالی حكومت كوفه

میزان جمعیت كوفیان در واقعه عاشوراتقسیم بندی شیعیان كوفهعلل بی وفایی مردم كوفهعلل نامهنگارى كوفیان به امام حسین علیه السلامنظام اداری جامعه كوفه در این بخش نظام اقتصادی حاكم بر كوفه مورد برسی قرار میگیرد كه بر دو بخش منابع مالى حكومت كوفه و منابع مالى مردم تقسیم میشود: منابع مالى حكومت كوفهمنابع مالى حكومت كوفه در زمان واقعه عاشورا یعنی سال 60 هجری از قرار زیر بود: الف: خراجحكم اولیه سرزمینهایى كه به وسیله جنگ گشوده مىشد آن بود كه میان مقاتلین و جنگجویان سپاه اسلام تقسیم گردد، اما عمر به جهت حفظ این سرمایه براى آیندگان و نیز حفظ روحیه جنگ در میان مقاتلین با مشورت با صحابه و از جمله حضرت على(علیهالسلام) دست به تقسیم این سرزمینها نزد بلكه تصمیم گرفت كه آنها در دست اهالى باقى بماند و در عوض هر سال مقدارى به عنوان خراج پرداخت نمایند و خراج هر شهر مفتوح به سوى شهر فاتح حمل گردد(1) و بدینترتیب هر ساله خراج شهرهایى مانند آذربایجان، گرگان، كابل، سیستان، انبار و ... كه به دست كوفیان فتح شده بود به سوى كوفه حمل مىشد و به محل مخصوص كه نام بیتالمال كوفه را به خود گرفته بود، منتقل مىگردید و حاكم كوفه پس از تامین مایحتاج شهر و مردم و پرداخت عطاء، مازاد آن را به سوى حكومت مركزى مىفرستاد.(2) حضرت على(علیهالسلام) پس از رسیدن به حكومت، تصمیم عمر را تایید نمود و نظام خراج و عدم تقسیم سرزمینهاى فتح شده را تثبیت كرد. این نكته قابل تذكر است كه عمده درآمد حكومت از این منبع مالى بود. ب: جزیهجزیه مالى بود كه افراد غیرمسلمان شهرهاى اسلامى شامل مجوسیان، یهودیان و مسیحیان، سالانه و به صورت سرانه به حكومت پرداخت مىكردند كه در آن زمان معمولا ثروتمندان 48 درهم، متوسطین 24 درهم و طبقه پایینتر 12 درهم در سال ملزم به پرداخت بودند. (3) جزیه مالى بود كه افراد غیرمسلمان شهرهاى اسلامى شامل مجوسیان، یهودیان و مسیحیان، سالانه و به صورت سرانه به حكومت پرداخت مىكردند كه در آن زمان معمولا ثروتمندان 48 درهم، متوسطین 24 درهم و طبقه پایینتر 12 درهم در سال ملزم به پرداخت بودند.با مسلمان شدن بسیارى از اهل ذمه، درآمد حكومت از این منبع رو به كاهش نهاد اما معاویه براى جبران این نقیصه، در دوران حكومت خود دستور داد تا ایرانیان مقیم عراق، طبق رسوم پیش از اسلام، هر سال در اول بهار و اول پاییز كه به برگزارى مراسم دو عید نوروز و مهرگان مىپردازند، هدایایى به حكومت تحویل نمایند. و از این راه هر سال 10 میلیون درهم به بیتالمال عراق سرازیر مىشد.(4) ج: غنایمفتوحات در داخل ایران و كشورهاى همجوار در دوران مورد بحث، هنوز ادامه داشت و بدینترتیب خمس غنایم هم به بیتالمال منتقل مىشد، علاوه بر این كه اموال مخصوص پادشاهان و امراى دشمن كه به «صوافى» مشهور بود، همگى، به خزینه حكومت واریز مىشد كه درآمد دولت از صوافى عراق در دوران معاویه در سال تا 50 میلیون درهم رسیده است. (5) د: گمركاتگرفتن گمرك و عوارض از تاجرانی كه جنس به داخل كوفه مىآوردند از زمان حكومت عمر شروع شد؛ بدینترتیب كه از كفار غیرذمى و از كفار ذمى و از مسلمانان یك دهم مالالتجاره را به عنوان مالیات و گمرك مىگرفتند كه به این مالیات اصطلاحا «مكوس» گفته مىشد.(6) تا اینجا چنین به دست مىآید كه حكومت كوفه از نظر مالى بسیار قوى بود، به خصوص هنگامى كه فرماندارى كوفه و بصره هر دو به وسیله یك فرد اداره مىشد، این قوت دو چندان مىگردید، زیرا والى در این هنگام با در اختیار گرفتن بیتالمال، قدرت اجراى هرگونه شیوهاى را داشت؛ چنانكه در زمان زیاد و پسرش عبیدالله چنین اتفاقى افتاد به گونهاى كه درآمد عراق از خراج در زمان عبیدالله را رقمى حدود 135 میلیون درهم نوشتهاند(7) و عبیدالله توانست با زیاد كردن عطاء و دادن رشوه به رؤسا و بزرگان كوفه آنها را به جنگ با امام حسین(علیهالسلام) ترغیب و تشویق نماید. عطاء مقدار پرداخت نقدى بود كه از سوى حكومت كوفه، یكجا یا طى چند مرتبه، سالانه به مردم مقاتل این شهر پرداخت مىشد، چنانكه «رزق» كمكهاى جنسى مانند خرما، گندم، جو، روغن و ... بود كه هر ماه به صورت بلاعوض به آنان تحویل مىشد. چنانكه یكى از اهل كوفه به نام «مجمع بن عبدالله عائدى» هنگامى كه در كربلا به امام حسین(علیه السلام) پیوست چنین جواب داد: «اما اشراف الناس فقد عظمت رشوتهم و ملئت غرائرهم یستمال و دهم و یستخلص به نصیحتهم فهم الب واحد علیك»(8) ؛ به اشراف و بزرگان كوفه، رشوههاى كلانى پرداخت شده است و حكومت جوالهاى آنان را پر نموده تا محبت آنان را به خود جلب نماید، پس آنها یكپارچه علیه تو جنگ مىنمایند. پینوشتها:1- تنظیمات الجیش العربى الاسلامى، ص86 به بعد. 2- الحیاة الاجتماعیة و الاقتصادیة فى الكوفة، ص 219. 3- همان. 4- همان، ص 222. 5- همان. 6- همان، ص 220. 7- اجتهادى، ابوالقاسم، بررسى وضع مالى و مالیه مسلمین از آغاز تا پایان دوران اموى، ص137. 8- تاریخ طبرى، ج4، ص306.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 376]