واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چگونه فرشتهها را ببینیم؟!
مرگ ارادی، زمینه ساز انس با فرشتگان ... دین وارث انبیاء (علیهمالسلام) هستند . بزرگان ما مثل مرحوم کلینی، مرحوم شیخ مفید نقل کرده، علمای اهل سنّت هم نقل کردند که «علماء ورثه انبیایند». در ارث مال، شرطش مرگ مورّث است. تا مورّث نمیرد، وارث بهرهای ندارد. ولی در ارث علم، تا وارث نمیرد چیزی از مورّث به او نمیرسد. این فرق اساسی میراث مال با میراث علم است؛ در میراث مال، مورّث میمیرد، مال به ورثه میرسد. ولی در میراث علم، العلماء ورثه الأنبیاء(1)؛ تا اینها با مرگ ارادی نمیرند، آن هوس و آن هوی را اماته نکنند و به دستور «موتوا قبل أن تموتوا» عمل نکنند، وارث انبیاء نمیشوند . دیدن فرشته، از مهمترین آرزوهای انسان آنچه در اینجا مطرح است، آن که است كه همه ما میخواهیم فرشتگان را ببینیم؛ این جزء آرزوهای ماست. ملائکه وسائل رحمت الهیاند. برکات به وسیله اینها نازل میشود، وحی و روزی به وسیله اینها نازل میشود و همه اینها مدبّرات امورند به اذن خدا. و خدای سبحان اینها را به عنوان رسول خود انتخاب کرد که فرمود: جعل الملائکة رسلاً اولی اجنحة مثنی و ثلاث و رباع (2). لذا همگان علاقهمندند فرشتهها را ببینند. همانطوری که عالمان دین با مرگ ارادی مردند و وارثان انبیاء (علیهالسلام) شدند، از آنها معارف را ارث میبرند؛ با مرگ ارادی میمیرند و با فرشتگان در ارتباطند. آنگاه راحتند! کاری که برای دیگران سخت است، برای آنها به آسانی قابل تحمّل است. دیگران، یعنی کفّار و مشرکین تا با مرگ طبیعی نمیرند، فرشتگان را نمیبینند. ولی مردان الهی، همانها که وارثان راستین انبیایند، چون با مرگ ارادی مردند؛ «موتوا قبل أن تموتوا» (3)، ممکن است با فرشتهها در تماس باشند. و این هم جزء مهمترین آرزوهای انسان است. اگر کسی با فرشته در تماس بود، دیگر قبح گناه را میفهمد، طعم تلخ گناه را میچشد و دیگر به سراغش نمیرود. در سوره مبارکه فرقان دارد که: مشرکان و کافران میگفتند اگر ملائکهای هست، پس چرا ما نمیبینیم؟ علاقهشان این بود که ملائکه را ببینند. ذات اقدس اِله فرمود: «یوم یرون الملائ که لا بشری یومئذ للمجرمین و یقولون حجراً محجوراً» (4). روزی فرا میرسد که اینها فرشتهها را میبینند، امّا آن، روزی است که مردند. چون در حال احتضار بالأخره فرشتگان قبض روح مأمور قبض ارواحند. آنها شاید عزرائیل (سلام الله علیه) را نبینند، چون کمتر کسی در حال مرگ عزرائیل را میبیند. غالب مردم همان مأموران و زیر مجموعه حضرت عزرائیل را میبینند، که فرمود: «توفّته رسلنا». جان را به آنها تسلیم میکنند و گاهی هم به آنها سخت میگذرد. اینطور نیست که خود عزرائیل برای قبض ارواح همگان مباشرت داشته باشد، و همگان آن وجود مبارک را زیارت بکنند، پس عزرائیل مثل جبرئیل (سلام الله علیه) است، هر کسی او را نمیتواند ببیند. گروه خاصّی، اوحدی از مؤمنان ممکن است حضرت عزرائیل را در هنگام قبض جان زیارت بکنند. حالت قبض روح برای مؤمن و کافر امّا همین فرشتگان قبض ارواح، وقتی هنگام قبض روح میآیند، نسبت به مؤمنین خوش برخوردند و نسبت به کفّار بد برخورد دارند. آن دو تا آیهای که در قرآن کریم است که فرشتگان هنگام قبض ارواح تبهکاران، «یضربون وجوههم و ادبارهم»(5)، بیانگر همین است. عدّهای در هنگام قبض روح بسیار به آنها سخت میگذرد، خیلی بر آنها دشوار است. برای اینکه فرشتگان سیلی به صورت و پشتشان میزنند. امّا همین فرشتگانی که زیر مجموعه عزرائیلند، هنگام قبض ارواح مؤمنین به اینها سلام عرض میکنند. «سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین» (6). «تتوفّاهم الملائکه طیّبین» (7). فرشتگان هنگام قبض ارواح اینها در کمال طیب و طهارت حضور و ظهور دارند. در کمال رفاه و امنیّت جان اینها را قبض میکنند. به طوری که قبض روح مؤمن برای او مثل بوئیدن یک گل یاس است. در هنگام جان دادن هیچ زحمتی برای مؤمن نیست. چون تمام رنجها و دشواریها را مؤمن در حال حیات تحمّل کرده است. اگر کسی با فرشته در تماس بود، دیگر قبح گناه را میفهمد، طعم تلخ گناه را میچشد و دیگر به سراغش نمیرود.روایتی مرحوم کلینی و بزرگان دیگر نقل کردند،بدین مضمون که هیچ لذتی برای مؤمن به اندازه لذت مرگ نیست! انبیاء را میبیند، اولیاء را میبیند، روح را در کمال احترام به فرشتگان تقدیم میکند. آنها هم در کمال احترام روحش را میگیرند. با سلام وارد میشوند. پس اگر فرشتگان رحمت با این جلال و شکوه وارد میشوند و روح مؤمن را قبض میکنند، دیدن این فرشتهها یک رحمتی است. و همانطوری که با مرگ طبیعی نصیب همگان میشود، با مرگ ارادی نصیب اوحدی از مردان با ایمان خواهد شد. اینها هم میتوانند آن فرشتهها را زیارت بکنند. استشمام بوی بد گناه توسط مردان الهی اگر کسی با فرشته مأنوس بود، دیگر لازم نیست به او بگویند: خلاف نکن، یعنی گناه نکن! زیرا او این بدی گناه را احساس میکند. از رسول گرامی (صلیاللهعلیهوآله) رسیده است که: «تعطّروا با لاستغفار، لا تفضحنّکم روائح الذّنوب» (8). یعنی خود را با استغفار معطّر کنید، که مبادا بوی بد گناه شما را رسوا بکند. معلوم میشود گناه بدبو است. حالا کسی که شامّهاش بسته است، استشمام نمیکند اما مردان الهی بوی بد گناه را استشمام میکنند؛ مردان الهی نسبت به گناه اینچنیناند . اگر کسی فرشتگان را ببیند، یک چنین نعمتی نصیبش میشود. فرشتگان هنگام قبض ارواح مومنان در کمال طیب و طهارت حضور و ظهور دارند. در کمال رفاه و امنیّت جان اینها را قبض میکنند. به طوری که قبض روح مؤمن برای او مثل بوئیدن یک گل یاس است. در هنگام جان دادن هیچ زحمتی برای مؤمن نیست. چون تمام رنجها و دشواریها را مؤمن در حال حیات تحمّل کرده است. بنابر این همانطوری که عالمان دین با مرگ ارادی مردند و وارثان انبیاء (علیهالسلام) شدند، از آنها معارف را ارث میبرند؛ با مرگ ارادی میمیرند و با فرشتگان در ارتباطند. آنگاه راحتند! کاری که برای دیگران سخت است، برای آنها به آسانی قابل تحمّل است. بیانات آیت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق - قم؛ 8/2 /1384 1- کافى. 1. 32. باب صفه العلم و فضله 2- فاطر. 1 3- بحار الأنوار . 69 . 59 . باب 95 ـ الغنى و الکفاف 4- فرقان. 22 (5) انعام . 61 5- محمّد. 27 6- زمر. 73 7- نحل. 328- الأمالی للطوسى. 372
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 451]