واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: زندگی انسان مقدس است. جان انسان دارای قداست می باشد. انسان یکی از مخلوقات خداوندگار است و هر زندگی برای خود هدفی دارد و دارای سرنوشتی است.
بر عهده ما نیست که انتخابهای دیگران را قضاوت کنیم. ما میتوانیم برای آنها یک حامی باشیم و نه یک کنترل کننده و آنها با تصمیماتی می گیرند و انتخابهایی که می کنند رشد می یابند.
هر زندگی داستانی را در کتاب بزرگ زندگی رقم می زند و می نگارد ، کتابی که هرگز تمام نمی شود.
زندگی دیگران را طوری ببینید که انگار دارند فصل خود را خلق کرده و در کتاب می نویسند … زیرا حقیقتاٌ آنها مشغول به اینکار هستند و همانطور که دیگران فصل را می خوانند می توانند از آن بیاموزند و رشد کنند.
هیچ دو زندگی وجود ندارد که در یک داستان بافته شود… .هر تار و پود مسیر خودش را که در الگوی زندگی می بافد طی می کند.
این بر عهده ماست ، فرد فرد ما ، که تصمیم بگیریم چه زمانی رنگ بیشتری به رنگ تار و پود زندگیمان اضافه کنیم و آن را درخشانتر نماییم.
ما اربابان بافنده قصه خود هستیم. برخی قصه گوی بهتری هستند و می دانند که چه موقع باید تغییر کنند. بنشینید و دیگران را طوری تماشا کنید که انگار دارید کتاب قصه ای راکه روبروی شما باز شده است ، می خوانید.
و همانطور که دارید کتابی می خوانید ، پایان آن را نمی دانید ولی واقفید که نویسنده کتاب سرنوشت و موضوعات آن را انتخاب کرده است.
این طریق زندگی است. شما مسئول هدایت و کنترل دیگران نیستید.
تصور کنید انسانهایی را که دارند داستان زندگی شما را با همان علاقه ای که شما داستان آنها را مطالعه می کنید، می خوانند! آنها می دانند که نمی توانند وسط داستان بپرند و شما را از انتخابهایی که برای سرنوشتتان پیش رو دارید خبر کنند. آنها می دانند که حمایت از شما تمام آنچیزی است که می توانند انجام دهند زمانی که شما مشغول نوشتن کلمات برای داستان خود هستید.
این داستان زندگی شماست ، پس مراقب باشید چگونه انتخاب می کنید که صفحات آن را پر نمایید.
آمین.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خداوند سخن آغاز کرد ... اما کسی آن را نشنید.
خداوند فریاد برآورد و سکوتی کر کننده مستولی شد
چرا که هیچ کس پاسخی نداد.
و خداوند گروه فرشتگان را فرستاد اما کسی توجهی نکرد.
و خداوند دست خود را تکان داد و معجزات همچون برفی نرم نرم بر زمین باریدند
اما کسی توجهی نکرد.
چرا ؟؟؟
چرا وقتی انسان چیزی می خواهد ، و برای نشانه و علامت دست دعا و التماس به سوی خداوند بر می دارد باز هم نمی شنود و نمی بیند ؟
چرا علامت ها را متوجه نمی شود ؟
خود را لایق بدانید و دارای این ارزش که دست خداوند دست شما را لمس کند ... زیرا که شما هستید!
خود را لایق بدانید و دارای این ارزش که فرشتگان خداوند به سوی شما بیایند... زیرا که شما وجود دارید!
خود را لایق بدانید و دارای این ارزش که معجزات بی شمار خداوند به طور روزمره به سمت زندگی شما جاری شوند زیرا که شما لایق دریافت همه آنها هستید.
آیا می دانید که چقدر ارزشمندید ؟
خداوند و گروه فرشتگان آسمانی اش در خانه شما را می زنند ، در برابر شما می رقصند و عشق ابدی و همیشگی را بر شما می فرستند.
چشمان خود را ببندید،
دل خود را بگشایید...
و از یک فرشته بخواهید که دست خود را در دست شما بگذارد.
و در برابر آن انرژی ایمن ، اطمینان بخش ، پر محبت ، گرم که در دست شما جریان می یابد باز باشید.
شما هرگز نباید به خاطر حضور خداوند در زندگیتان عجز و لابه کنید زیرا او همواره در زندگی شما بوده است و منتظر این لحظه مقدس که شما خود را برای دیدن او بگشایید.
دل خود را بگشایید... چشمان خود را بگشایید... ذهن خود را بگشایید. و ببینید .....
این جهان متفاوت از آنچیزی است که شما در ابتدا درک کرده و شناخته اید.
درخشش جادویی رنگین کمانها ، راز مه ، برق بال پرنده در حال پرواز را همچون خورشید که آنها را شاهد است ، به تماشا و درک بنشینید.
این انرژی سبز چمن را ، سپیدی جاودانه برف و آبی آسمانی آسمان را ...
آیا این اواخر در دنیا گام برداشته اید ؟
آیا واقعاٌ آن را دیده اید ؟ از آن لذت برده اید ؟ از آن قدردانی کرده اید ؟ و بر موهبت آن احترام گذاشته اید ؟
زمان شما لحظه اندکی است در ابدیت ... و غمناک خواهد بود اگر این همه راه را سفر کرده و فرصت دیدن مناظر آن را از دست داده باشید.
پس چشمان خود را بگشایید و به اطرافتان نگاهی بیاندازید! آغوش خود را باز کنید و منظره ای که در برابر شما قرار دارد را در بر کشید. از چاه افسردگی که در آن سقوط کرده اید قدم به بیرون گذارید و یکبار دیگر بر لبه آن بایستید، و حالا قدم به جلو بنهید.
به آینده تان قدم بگذارید و با گشودگی و آمادگی و حس قدردانی آمیخته شوید.
دیگر نگذارید حتی یک لحظه از دست برود و ثروت و غنای اطرافتان را از دست ندهید.
اصلاٌ مهم نیست در زندگی تان الان کی هستید و چه کاری انجام می دهید، فارغ ازاین مسئله ، ثروتها ، شکوهها و فرصت های بسیاری هستند تا منتظرند شما آنها را ببینید و دریابید... فقط کافیست تا خود را بگشایید...
پس گشوده شوید ... گشوده شوید... گشوده شوید.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
و خداوند سخن گفت ...
و نوع بشر با بیقراری منتظر پیغام ماند..
وخداوند سخن گفت و کودکی پیغامش را شنید.
کودک به فکر فرو رفت...
نوع بشر قرنهاست که منتظر این پیغام مانده است
و خداوند سخن گفت ...
و کودک با هراس و ترس پیش خود فکر می کرد :
"به چه کسی می توانم بگویم؟"
با چه کسی می توانم این پیغام را در میان بگذارم؟
خیلی ترسیده بود…
گریه سر داد و با سری خم شده گفت :
خدایا ، چه کسی حرف مرا باور می کند ؟
چه کسی حرف من به این کوچکی را باور می کند وقتی بروم و بگویم : خداوند سخن گفته و من پیغام او را دریافت کرده ام ؟ ای روح بزرگ دوست داشتنی و مقدس ، آیا باید به روزنامه ها زنگ بزنم ؟ آیا آنها حرف مرا باور می کنند؟ یا اینکه گوشی را روی من قطع می کنند؟ اگر بروم سراغ تلویزیون و رادیو ، چه اتفاقی می افتد؟ آیا آنها می خندند ، دستی به سرم می کشند و در حالیکه در دل به من می خندند مرا به بیرون روانه می کنند؟
و خداوند سخن گفت و فرمود : اشکالی ندارد اگر کسی حرف تو را باور نکرد. ناراحت نشو اگر به تو خندیدند و مسخره ات کردند. مهم این است که من با تو هستم. مهم این است که من تو را دوست دارم. مهم این است که تو می دانی چقدر برای من مهم هستی و همین اهمیت دارد که تو می دانی… من همیشه برای تو آماده ام ، بی اعتنا به آنکه دیگری در مورد تو چه می گوید .
و خداوند دیگر سخن نگفت.
آن کودک اکنون رو به شما کرده و چشمان او از شما می پرسند: آیا باور می کنید که خداوند سخن گفته است ؟
باور می کنید ؟
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
چشم گشودن به...
بیقراری ، بیتابی ، عشق ...
می توانید در دل خود احساسش کنید. انگار که قلبتان ازشدت ذوق و خوشحالی بزرگتر و بزرگتر می شود و عشق بیشتری در دل احساس می کنید... امیدتان افزون گشته و با عشق از آلام و اندوهها و دردها شفا می یابید.
این احساس با لطافت تمام به به سراغتان می آید و شما را بهت زده می کند و نمی دانید که بیقراری و بیتابی دل اثر چیست ؟ .... بعد ، متوجه می شوید این همان چیزی است که شما را در جستجویتان به جلو می راند... جستجوی شما و ارتباط و اتصال درونی شما به روح هستی / خداوند...، جایگاه شما در کیهان و اتصال شما بدان ، راه زندگیتان ، اهدافتان و سرنوشتتان.
به محض اینکه دل شما با جریان جهانی زندگانی و هستی و عشق خداوندی که می شناسید ارتباط برقرار کند و بدان متصل گردد در دل تغییراتی بس شگرف احساس می کنید و این همان مسیر جدید زندگی شماست.. اینکه بیقراری و علاقه های دل خود را دنبال کنید و بگذارید آنها شما را پیش ببرند.
دنیا به شما آموخته است که چگونه واکنش نشان بدهید و از افکار ذهن خود کمک استفاده کنید اما با این حال این دل شماست که به شما می آموزد و درس می دهد ، و همواره با لطافت و ظرافت بسیار اینکار را انجام می دهد ... شیوه ای بسیار فوق العاده
بزرگترین کردارها، بزرگترین نویسندگان، بزرگترین هنرمندان ، بزرگترین والدین و آموزگاران همه و همه پیغام های دل خود را دریافته و دنبال کرده اند.
پس به دنبال آنچه دلتان می خواهد و بی قرار آن است بروید و ببینید که در این بیداری و گشودن چشم به روی زندگیتان، چه زیبایی و شکوهی از خود بر جا می گذارید.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
به سراغ دل خود بروید و به این کشف نایل شوید که چه کسی هستید. در جستوی مکان آرام روح خود برآیید و پرده از آن برکشید ، بگذارید نفسی بکشد و دوباره نور را ببینید.
یک روح تیره و تاریک و مسحور و بسته نمی تواند شادمانی را تجربه کند... هرچقدر هم که سعی کند، هرکاری هم که بکند باز هم قادر به درک و تجربه شادی نخواهد بود مگر آنکه خود را کاملاٌ آزاد کند و تمام بارهای گذشته را بیافکند... بارهایی که سبب می شدند بدود ، مخفی شود و خود را از طبیعت حقیقی شما پنهان سازد....
هیچ کس در پنهان ماندن و مخفی گشتن ، خوشبخت و شادمان نمی شود. هرکسی که در دل بترسد و وحشت داشته باشد ، نمی تواند از خود مقدس و روحانی اش برخیزد.
شما فرزند زیبا و منحصر به فرد خداوند هستید. شما نور هستید ، شما نمونه موجودی مقدس بر روی این سیاره می باشید.
سرنوشت شما قدرتمند است. شما قرار نبوده و نیست که یک روبات خسته کننده ، کسل و بی احساس باشید. شما هدفی مقدس دارید و پنهان شدن در پشت صفحه تلویزیون و اجازه دادن به نور آن برای نشان دادن راه به شما ، به طبیعت حقیقی شما اجازه نمی دهد تا خود را بیابد و دوباره قدرت خود را بدست آورد.
هر ضربان قلب، هر آهنگ از نفس شما می تواند مورد استفاده مثبت یا منفی قرار گیرد.
هر گامی که بر دارید ، هر قدمی که انتخاب کنید بر ندارید ، شما را در مسیر زندگی و جهت انتخابی تان قرار می دهد.
عمیق نفس بکشید، قدم پیش بگذارید و مخلوق قدرتمندی که خود شما هستید را در آغوش کشید.
زندگی در ابدیت زمان به سرعت می گذرد. کاری کنید درخشش برق وجود شما تبدیل به ستاره ای عاشق و ماندگار در زندگی دیگران گردد.
به سراغ دل خود بروید ، درها را به روی زندگی بگشایید و بگذارید روحتان …. بسان شمایی جدید ، شمایی جدید و قدرتمند زندگی کند و سر بلند باشد.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 284]