واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: برش از عالم معنا...
گوش اسرار شنو نيست و گرنه «اسرار»برش از عالم معنا خبرى نيست كه نيست!حکيم ملا هادي سبزواري از شارحان برجسته كلمات و تابع افكار صدرالدين شيرازي مشهور به ملاصدراست. بايد اذعان داشت که از نظر تشكيل حوزه گرم فلسفى و جذب شاگرد از اطراف و اكناف و تربيت آن ها و پراكندن آن ها در بلاد مختلف، بعد از حكيم نورى كسى به پاي حكيم سبزوارى نمىرسد. شهرتش در همه ايران و قسمت هاى خارج ايران پيچيد. طالبان حكمت از هر سو به محضرش مىشتافتند. شهر کوچک سبزوار از پرتو وجود اين حكيم عالي قدر قبله جويندگان حكمت الهى گشت و مركزحوزه علمى شد.حکيم سبزواري از منظر ديگر انديشمندان:ـ كنت گوبينو فيلسوف معروف فرانسوى كه نظر خاصّش در فلسفه تاريخ معروف است، مقارن اوج شهرت حكيم سبزوارى سه سال وزير مختار فرانسه در ايران بوده و كتابى هم به نام سه سال در ايران منتشر كرده است. او مىنويسد: «شهرت او به قدرى عالمگير شده كه طلاب زيادى از ممالك هندوستان، تركيه و عربستان براى استفاده از محضر او به سبزوار رو آورده و در مدرسه او مشغول تحصيل هستند.»حكيم سبزوارى فوق العاده خوش بيان و خوش تقرير بود،با شور و جذبه تدريس مىكرد.او گذشته از مقامات علمى و حكمى، از ذوق عرفانى سرشارى برخوردار بود. بعلاوه، مردى با انضباط، اهل مراقبه، متعبّد، متشرّع و بالاخره سالك الى الله بود. مجموع اين ها سبب شده بود كه شاگردانش تا سرحد عشق به او ارادت بورزند. از نظر جاذبه استاد و شاگردى، حكيم سبزوارى بى مانند است. بعضى از شاگردانش بعد از او با اين كه چهل سال از او فاصله گرفته بودند، باز هم هنگام ياد آورى او به هيجان مىآمدند و اشك مىريختند. در حال حاضر شعاع فكرى و عظمت علمى حكيم سرزمين هاى بسيار دور را نيز درنورديده است و امروزه كمتر دانشگاهى پيدا مى شود كه در آن جا علوم عقلى و فلسفه شرق مورد توجه قرار گيرد و نامى از ملا هادى سبزوارى در آن جا نباشد. براى نمونه: ـ در آثاراقبال لاهورى ، انديشمند مسلمان پاكستان ، مى خوانيم : « پس از ملاصدرا، فلسفه ايرانى با ترك آيين نو افلاطونى، به فلسفه اصيل افلاطون روى آورد. نماينده بزرگ اين گرايش جديد ملا هادى سبزوارى است . او بزرگترين متفكر عصر اخير ايران است . بنابراين بررسى فلسفه او براى شناخت نحوه تفكر اخير ايران لازم است . فلسفه سبزوارى مانند فلسفه هاى اسلاف او سخت با دين آميخته است . سبزوارى با اسناد فعليت به حق ، جهان بينى ايستاى افلاطون را دگرگون كرد و به پيروى از ارسطو حق را مبدا ثابت و موضوع همه حركات شمرد. از ديدگاه او همه موجودات عالم به كمال عشق مى ورزند و به سوى غايت نهايى خود سير مى كنند.» ـ همچنين پرفسور توشى هيكو ايزوتسو، دانشمند ژاپنى و استاد فلسفه دانشگاه مك گيل كانادا و استاد ممتاز دانشگاه توكيو، پيرامون شخصيت فلسفى و عرفانى حاج ملا هادى مى گويد: «حاج ملا هادى سبزوارى متفكرى است كه اثر معروف «منظومه و شرح آن » از اوست و به اتفاق همگان بزرگترين فيلسوف ايرانى در قرن نوزدهم بود. در عين حال وى در ميان استادان و بزرگان عارف آن عصر مقام اول را داشت .»در حال حاضر شعاع فكرى و عظمت علمى حكيم سرزمين هاى بسيار دور را نيز درنورديده است و امروزه كمتر دانشگاهى پيدا مى شود كه در آن جا علوم عقلى و فلسفه شرق مورد توجه قرار گيرد و نامى از ملا هادى سبزوارى در آن جا نباشدآنچه از قلمش صفحات را بياراست... از اين حکيم بزرگ آثار بسياري برجاي مانده است که برخي از آثار برجسته سبزواري به قرار زير است: 1- منظومه: شناختهترين كتاب حکيم سبزواري منظومه اوست كه خود وي آنرا شرح كرده است. اين اثر نفيس و كم نظير حاصل تلاش بيش از بيست سال از عمر با بركت حكيم در سنين جوانى است. مؤلف خود در آخر كتاب تاريخ شروع را سال 1240 ق و زمان ختم آن را سال 1261 ق ياد كرده است. البتّه چون اين كتاب را در سنين جواني نوشته از اين رو نميتواند معرّف مقام علمي او باشد. اين كتاب، از تلفيق نظم و نثر گرد آمده است و شامل يك دوره فلسفه و منطق و امّهات مباحث فلسفي به نحو اختصار است. به همين مناسبت منظومه حکيم سبزواري در مراكز علمي در سلسله كتاب هاي درسي قرار گرفت و در عصر مؤلف نيز در طهران - كه مهمترين مركز تدريس فلسفه بود- اين كتاب تدريس ميشد. كتاب منظومه تلخيص مرتّبي از اسفار اربعه ملاصدرا است و در بيشتر موارد تقريباً عين عبارت هاي اسفار را نقل كرده است. اين كتاب متجاوز از هزار و صد بيت دارد و از دو قسمت: 1-منطق به نام اللئالي المنتظه (= گوهرهاي در رشته كشيده) ؛ 2-قسمت فلسفه به نام غررالفرايد تشكيل يافته است. مجموع مباحث منطق و فلسفه امروزه به نام شرح منظومه سبزوارى كانون با صفاى حوزه ها را گرم نگه داشته و علاوه بر اينكه نشان مى دهد حاج ملا هادى عالمى منطقى و فيلسوفى بزرگ بوده شاعرى زبر دست و توانا بوده است.2- حواشي بر اسفار كه در حاشيه اسفار چاپ شده است. اين حواشي بر تمام كتاب غير از قسمت جواهر و اعراض به طور مرتب تأليف شده و مفصلترين تعليقهاي است كه بر اسفار نوشته شده است. 3- رسالة الاجوبة الاسرارية که جواب هاي پرسش هايي است كه شخصي به نام اسماعيل بجنوردي درباره اشتقاق قمر و معاد جسماني، عالم مثال، وجود بهشت و جهنم و عدم تناهي اَدوار از او پرسيده است.4- كتاب اصول دين. 5- رسالهاي در اشتراك وجود. 6- اسرارالحكم، يكي از كتاب هاي معتبر سبزواري به زبان فارسي است. اين كتاب را به خواهش ناصرالدينشاه قاجار نوشته است و مشتمل بر يك دوره حكمت و اصول عقايد اسلامي است. حكيم بزرگوار اين اثر نفيس را در دو بخش تنظيم كرده است . در بخش اول آن كه مربوط به حكمت نظرى است حكمت را پس از مقدمه در اثبات واجب الوجود و مباحث توحيد آغاز و به دنبال آن مباحث معاد و نبوت و امامت را به طور استدلالى دنبال كرده است و با آوردن ادله اى در اثبات امامت حضرت مهدى (عج ) اين بخش را به پايان برده است . در بخش دوم كتاب كه در حكمت عملى است پس از مقدمه ، فلسفه تفاوت بلوغ زن و مرد را مطرح ساخته و در آن بحث طهارت و اسرار نجاست را بيان فرموده و با طرح مباحث نماز و زكات و روزه اين بخش را نيز به پايان برده است .حاجي در اين كتاب از ساير ابواب فقه سخنى به ميان نياورده و در آخر كتاب اشاره كرده كه چون در كتاب فقه اش ساير ابواب را به نظم در آورده از طرح آن در اين جا خوددارى نموده است. اين كتاب نشان مى دهد كه حكيم علاوه بر فلسفه در علوم مختلف از جمله فقه تبحر داشته است. اسرارالحكم را براي نخستين بار ميرزا يوسف آشتياني مستوفي الممالك چاپ كرد. اين مرد نيكوكار خود، از مريدان حاجي بود و ناصرالدينشاه را بر آن داشت كه حاجي را ملاقات كند. ناصرالدينشاه شخصاً به منزل حاجي رفت و چنان روحانيت سبزواري او را تحت تأثير قرار داد كه همواره از ملاقات مذكور شادمان بود و ميگفت: «... عالمي به روحانيت حاجي ملا هادي در عمر خود نديدم.» 7- حواشي بر مفاتيح الغيب ملا صدراي شيرازي، اين حواشي در استواري، متانت نظير حواشي اسفار محسوب ميشود. 8- شرح دعاي جوشن كبير معروف به شرحالاسماء. 9- شرح دعاي صباح منسوب به مولى الموحدين امير المومنين(ع) با عنوان مفتاح الفلاح و مصباح النجاح که حاوي نكاتي لطيف و عارفانه است. 10- يكي از بهترين و تحقيقيترين آثار سبزواري شرح مثنوي مولانا جلالالدين محمد بلخي است. از اين شرح احاطه حكيم بر آيات و اخبار و تفاسير و آثار عارفان، خواه نثر و خواه نظم، به خوبي معلوم ميگردد. از اين كتاب بر ميآيد كه حاجي همواره با مثنوي انس داشته و آنرا مورد مطالعه قرار ميداده، همچنين معلوم ميشود كه در زمان شرح نسخههاي متعددي از آن در دست داشته است.11- حاشيه بر الشواهد الربوبيه في المناهج السلوکيه و مبدأ و معاد از ملا صدراي شيرازي.12- ديوان اشعار حاج ملا هادى سبزواري : حكيم سبزوارى به فارسى و به عربى شعر مىسروده و در اشعارش به«اسرار» تخلص مىكرده است.ديوان اشعار او بالغ بر هزار بيت است و غزليات و رباعيات و... بسيار زيباي عرفانى را در برگرفته است و نشان مى دهد كه اين عالم بزرگوار در فن شعر و ادب نيز توانايى كامل داشته است.
در قسمتى از اشعارش كه نكات عرفانى در برداشته ، مى خوانيم :شورش عشق تو در هيچ سرى نيست كه نيستمنظر روى تو زيب نظرى نيست كه نيستزفغانم ز فراق رخ و زلفت به فغانسگ كويت همه شب تا سحرى نيست كه نيستنه همين از غم او سينه ما صد چاك استداغ او لاله صفت بر جگرى نيست كه نيستموسى نيست كه دعوى اناالحق شنودور نه اين زمزمه اندر شجرى نيست كه نيستگوش اسرار شنو نيست و گرنه «اسرار»برش از عالم معنا خبرى نيست كه نيست!منابع: گلشن ابرار- ج1سايت فلسفه و حکمتسايت انديشه قم بخش دين و انديشه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 371]