واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روشی برای زنده ماندن دلآیین زندگی(3)
برای مطالعه ی قسمت قبل اینجا کلیک کنید.دومین قسمت از وصایای امام علی (ع) به فرزندشان امام حسن (ع) :- و عمارة قلبک بذکره،-و عمارة قلبک بذکره،- و آباد ساختن دلت با یاد او.هر که دلش را به تداوم یادخدا آباد سازد ، رفتارش در آشکار و پنهان، زیبا میشود.1و نیز میفرماید: هر که یاد خداوند سبحان کند ، خداوند دلش را زنده میسازد و عقل و اندیشهاش را روشنی میبخشد.2- و الا عنصام بحبله.- و به چنگ آوردن دست آویز او.- و ایّ سبب أوثق من سبب بینک و بین الله إن أنت أخذت به؟و میان خود و خدایت کدام رابطه محکمتر و کدام واسطه مطمئنتر از حبلالله، اگر که به آن دست پیدا کنی؟اشارت:خداوند متعال میفرماید: و اعتصموا بحبلالله جمیعاً و لا تفرقوا.همگان به ریسمان الهی در آویزید و پراکنده نگردید.کسی از پیامبر(ص) پرسید: این ریسمان الهی چیست؟ که خداوند فرموده: در آن چنگ بزنید و پراکنده نگردید؟در آن حال، حضرت علی (ع) در کنار پیامبر(ص) نشسته بود. پیامبر دست بر شانه علی(ع) گذاشت و فرمود: حبل الله، علی است. اگر نجات و رستگاری میخواهید ، چنگ در دامن علی بزنید.3- احی قلبک بالموعظة،- دلت را با نصیحت زنده گردان.اشارت:و فرمود: هر که دلش بمیرد ، به آتش جهنم وارد میشود.4و فرمود: نصیحت ، حیات بخش دلها است. 5و فرمود: نتیجه نصیحت ، هشیاری و بیداری است. 6یکی از نعماتی که در استحاله فرهنگ و هویت ما، وجه منفی یافته و مذموم و منفور گشته ، نصیحت است. گویی که نصیحت کردن امری قبیح و ناپسند است و فرار از شنیدن موعظه و نصیحت، لازم و طبیعی.و این جهلی است که مبتلا شدن به آن لاجرم انسان را به سمت جهل مرکب سوق میدهد و تاریکی روح انسان را دو چندان میکند. در حالی که بزرگان و اولیاء و اهل معرفت، نصیحت را یک نیاز مستمر روحی میشمردهاند و هر کجا به هر مرد راهی میرسیدهاند ، از او طلب موعظه میکردهاند. بسیاری از کلمات درخشان تاریخ در پاسخ به تقاضای «عظنی» (موعظه کن مرا) پدید آمده است.- و أمته بالزّهادة،- و با زهد و بیرغبتی به این جهان ، بمیران.اشارت:و خود در تعریف زهد فرمود: اصل زهد ، حس اشتیاق است به آنچه در نزد خداوند است. 7زهد ، کوتاه کردن آرزوهاست و شکر بر نعمتها و مقاومت در مقابل حرامها. 8و به تعبیر دقیقتر: هر کس که غصه گذشته را نخورد و دل به آینده خوش نکند ، زهد را از هر دو سو دریافته است. 9زهد نیز از آن فضائل و مناقب و صفات و خصال ستودهای است که در طول تاریخ از جایگاه رفیع خود تنزل کرده و مذموم و منفور تلقی شده.- و شاید نقش ادبیات فارسی در این استحاله کم نبوده که عموماً زهد را نقطه مقابل عشق و معرفت قرار داده و زاهد را دشمن سرسخت عاشق و رند و عارف تلقی کرده و پر واضح است که بیشترین بهانه و مضمون را هم زاهدان ریایی به دست ادبیات دادهاند.- در حالی که معنی حقیقی زهد، حتّی نداشتن دنیا نیست، بلکه تعلق نداشتن به دنیاست و دل نسپردن به دنیا. و دقیقترین مصداق این تعریف، سیره حضرت مولاست در تعامل با دنیا.ادامه دارد.. پینوشتها:1- عن عمر قلبه بدوام الذّکر، حسنت أفعاله فی السّرّ و الجهر.2- عن ذکرالله سبحانه أحی الله قلبه ونور عقله و لبّه.3- نهج البلاغه- شرح ملافتح الله کاشانی- جلد دوم- صفحه 361غررالحکم- جلد 5- صفحه 387غررالحکم- جلد 5- صفحه 3874- من مات قلبه دخل النّار.غررالحکم- جلد 5- صفحه 555- الموعظ حیوة القلوب.غررالحکم- جلد 1- صفحه 856- ثمرة الوعظ النتباه.غررالحکم- جلد 3- صفحه 3227- اصل لزهد حسن الرغبة فیما عندالله.غررالحکم- ج 2- ص 4158- انّ الزّهادة قصر الامل و الشّکر علی النقم و الررع عن المجارم.غررالحکم- ج 2- ص 6639- من لم یاس علی الماضی و لم یفزح بالانی فقد اخذ الزهد بطرفیه.غررالحکم- ج 5- ص 327. :بهترین زندگی با بهترین الگوها! هنرمندانه زندگی کن!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 277]